هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۲:۱۵ جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
سلام
ببخشيد اينجا ميگم چون شديدا حتي وقت گشتن دنبال تاپيك ناظر اينجاور ندارم ببخشيد

دايي جان...اول پست قبليم رو سانسور كرده بودي خوب بود...ولي الن ديدم 8 جملش رو كلا پاكيدي...درسته نبايد غير اخلاقي نوشت ولي حالا ما جلوي قاچاق پسر رو ميگيريم غير اخلاقيه؟ اصل پستم همون 8 جمله بود...اميدوارم جواب بدي چون با اينكه خيلي دوستت دارم(و پيام شخي هم زدم) ولي كمي ازت ناراحتم و همچنين فكر ميكنم كمي زياده روي كردي
كجاي دنيا اينجوري سانسور ميكنن؟ ميخواي برات پست بيارم از اعضاي خوب سايت كه خفن نوشتن؟ من كه فقط نوشتم پسر سفيد و سبزه...
اون به قرينه معنوي حذف شده است چرا سانسور شد؟اين ديگه چش بود؟

قربونتباي



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۶ جمعه ۷ بهمن ۱۳۸۴

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
به دليل كمبود وقت ميخواهيم در يك برنامه به دو موضوع بپردازيم


مديران شكلاتي

به گزارش خبرگذاري زيرابيوس ،چند روز پيش البوس دامبلدور و سرژ تانكيان بصورت كاملا شكلاتي مدير شدند
گزارش ها حاكي از آن است كه وب مستر معروف، عله پاتر ، وقتي به سختي در حال برگرداندن ايفاي نقش به انها بود به دليل خستگي زياد(فعاليت در بيجامه پارتي قزوين) و خواب آلودگي(ناشي از بشين پاشو هاي سربازي) در حين اين عمل ارزشي چرت رفت و يهو آنها مدير شدند.سرژ پس از ورودش به سايت بسيار جو زده شد و هشت هزار شناسه بلاك ، پانصد هزار شناسه حذف كرد.خودش در اين رابطه گفته است

سرژ:كار خاصي نكردم، كمي عقده هايم را خالي كردم...يه چندباري هم به يك ساحره...
پروفسور كوييرل:هايي...اين داره غير آسلامي حرف ميزنه...اسم ساحره آورد..واي اين حتي يك بار توي صورت يك ساحره هم نگاه كرد...اين خلاف جامعه است...
سرژ:ماااااا
پروفسور:ها چيه؟اين امامه بالاي سر منو ميبيني؟اين الكي كه بدست نياوردم
عله پاتر:منم موافق كوييرلم

همزمان با پخش شدن خبر مدير شدن سرژ و البوس دامبلدور مديران ديگر شروع به فحش بستن اين دو كاربر ارزشي كردند( و به سوزه امدند و گريه و زاري كردند) و ان هم فحش هايي كه فيل را ياد هندوستان مي اندازد و به آدم يك حالت خوب و خوشي دست ميدهد.
كريچر: كي اين سرژ و دامبل رو مدير كرده؟ اگر اينا مدير بشن من استئفا ميدم...مگه اعضاي راونكلا بوقن كه هافلپافي مدير بشه...يعني چه؟من از شما به سازمان تهوع شكايت ميكنم؟من خودم اينقدر بوق زدم تا منو مدير كردن اونوقت اينا هنوز سوت ياد نگرفته مدير شدن...اينهمه پاچه خاري كردم...اقا من اعتراض دارم
كرام:كريچ جان...باز تو بوق زدي...من ده تا شيپور تركوندم در تمام مجالس زير پاي عله پاتر با دستاي خودم فرش قرمز پهن كردم

خيلي ها بر اين عقيده استوار بودند كه حتما اشتباهي شده است ولي سرژ تانكيان جواب دندان شكني به همه داد

سرژ:من بر اين عقيده استوار نيستم هيچ، نا استوار هم هستم...حتما وجود مرا مورد كندكاو قرار داده و پي به وجود گوهر مديريت بنده بردند
لازم به ذكر است كه دامبلدور در اين بين فقط دو سه بار آن شد با اظهار وجودي فرياد زد: من كلا اعتراض دارم.مرگ بر امريكا...فلسطين،آزاد بايد گردد
عله پاتر بعد از چند روز خواب طولاني (كه بعد از آن خستگي ميچسبيد) آمد و سرژ و دامبل را از مديريت شپلخ كرد...دو ثانيه بعد:

سرژ:من هي گفتم اشتباه شده شما ميگين «نه ،من گوهر مديريت رو دارم»...هي من ميگم مديريت شكلات نيست شما ميگين خوبم هست حتي از نوع تلخ و خوشمزش
از او در مورد اين دوران پرسيديم
سرژ:خيلي حال داد...يادم باشه برم از بقالي ده تا از اين منوي مديريت ها بخرم بزنم گوشه كنار وبلاگم*.

با آرزوي خواب آلودگي هر چه بيشتز وب مستر ها...اداش*
_______

وبلاگم:همان وبلاگ معروف مشكوك
اداش:انجمن دفاع از شپلخ شده ها

_______

پدربزرگ

به گزارش خرگذاري اداج ، مادربزگه ديگر نمينويسد...دليلش را از خود او پرسيديم
مادربزرگه:ننه جيوون...پدربزرگه ميگه ديگه بنياد بيام تو نت...خدايش نكرده شايد چشم گوشم باز بشه

در اين مورد از چند تن كارشناس خبره دعوت به عمل اورديم و از انها يه چيزهايي پرسيديم

كارشناس اول: هووم؟من آتشفشانم...اون ننويسه هيچ تاثيري بر فوران هاي من نداره
كارشناس دوم: چه مشكوك!!!
كارشناس سوم:هن؟من كه اصلا چند ساله به جادوگران سر نزدم...نميدونم در مورد چي حرف ميزني...اهين..كاري نداري؟باي
كارشناس چهارم: كلا چهره اش نوراني بود...ولي حد اقل جاي شكرش باقيه كه چند عدد نوه و نتيجه پسر به جا گزاشت
كارشناس پنجم: غار غار پرت پرت پرت(صداي پر زدن يك كفتر)
كارشناس ششم: همون بهتر كه رفت...همش به من دستور ميداد..انگار كه من جن خونگي اونم و خودم ارباب ندارم...تازه من مديرش هم هستم...فيشششش(فوران كرد)....ووووووومممم(صداي زلزله)
كارشناس هفتم: ايول...ژوهاهاها
كارشناس هشتم: كمي بيناموسي مينوشت...من هم اصلا خوشم نمياد...
...
..
.
كارشناس انم:خواب منو ناظر كنيد...من وب مستر مطلق جهانم..ناظرم كني



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۴

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
بازگشت پر شور برادر حميد


هرماييون گرنجر در بين جميعت هيجان زده در كنار ميداني كه دو عدد گوي كروي صيقلي در ارتفاع زياد به هم وصل شده و در كنارش نوشته«ميدان اصلي قزوين»

هرمي:سلام بينندگان عزيز..به ما خبر رسيده كه امروز يك شخصيت علمي فرهنگي ورزشي هنري و درماني(!) ادبي و در آخر مذهبي دوباره به جمع جادوگران باز ميگردد...امروز شاهد يك پديده نوراني هستيم...از كتب قديم امده است كه چنين شخصي در شب دو شنبه مورخ 5/5/1384 (پنج ها را با فونت فارسي بخوانيد) در ميدان قزوين ظهور ميكند...پيشگويان قزويني بعد از تلاش هاي فراوان توانستند در آسمان نزديك به دب كلفت(دب اكبر) دو عدد ستاره دنبال داره كروي شكل كه به هم چسبيده بودند رصد كنند و بر اساس آن بايد امروز او يگانه رشيد منكرات، عالم علما، برنده:خوشتراش ترين انگشت ،سوزناك ترين اشاره و از همه مهمتر يكي از بنيانگذاران حزب ليبرات دموكرات ظهور كند....

جرقه هاي از ميان دو گوي كروي بيرون ميزنه...صداي سوت هاي همراه با «اخ» «اي» « الان؟» بگوش ميرسه

هرمي:بله..مثل اينكه دارد ظهورش را بر ما ارزاني ميدارد...يا حق

بومب...بومب...دو گوي از هم در ميشكند و شخصي با رداي بلند ولي پاره پاره بجاي دو گوي ظاهر ميشود

برادر حميد در حالي كه دستانش را به طرف مردم بلند كرده است فرياد ميزند: من ظهور كردم

يكي از بين ملت:هموني كه تمرين كرديم رو بلند بخونييييييم....يك...دو...سه
ملت: حميد...حميد...

برادر حميد:جان حميد

ملت: در به درم كون...حميد بي پسرم كون...حميد بي برادرم كون...حميد... بي انگوشتم كون...هر چي خواستي مارا كون...[Censored]( جمله آخر:فقط مارا ترك نكن...در اينجا«ترك» [Edited] حذف شده است )

حميد:[8 خط برگردونده شد : امروووز ظهووور كرده...و از اين به بعد هم هميشه در حال ظهور هسته...ميخواسه كه تحولي در رول پلينگ...البته منظوره گزوين بوده...ميخواهم در اينجه تحولي روي بده...چه از نظر فرهنگي و چه اقتصادي...از امروز جلوي گاچاق پسر نوجون به بيرون را گرفته و صورت علمي و عملي و اقتصادي و استاندارد پسر نوجون..اين نوگوول هاي باغ زندگيييي ما...از سن 11 سالگي تا 19 سالگي سفيد هارا گلچين كرده و به خارج صادر ميكونه تا جلوي اين تورم پسر را گرفته...اين مشكي بزرگي است كه عرضه پسر با تقاضاي پسر نميخوانه و همش اضافه ميايه...دقت داشته باشيد كه نود درصد جميعت قزوين را پسر نوجون گرفته است...مردان ما زيادي دچار انحراف شده اند..انگشتان اكثر اهالي كج شده است..اين نوع انحرافات اصلا خوب نيست....در ادامه همچنين خارجي ها هم كمبود نداشته تا عقده اي نشوه و بتوانه دكتر مهندس شوه...البته براي اينكه ما هم دچار كمبود نشوه اوايل فقط سفيد فرستاده و وقتي كارمان گرفته بينشان چند تا هم سياه و سبزه ميفرسته...تا هم براي آنها تنوع شوه و هم ما دچار كمبود نشوه و هم ما ثوابي برده و وارد بنبست هاي تاريك بهش شويم]
برادر حميد يك پرچم كه علامت دو گوي كروي به هم چسبيده روي آن است را از زير رداي خود در مياورد و به ميله اي كه ار انفجار آن دو گوي بوجود آمده بود اشاره ميكند و فرياد ميزند: من الان ميخواهه كه اين گوي را درون اين سوراخ بكونه تا حكومت آسلامي را در اينجا حوكم فرما بكونه
ملت: بكون بكون
و برادي حميد پرچم را وارد ان سوراخ مقدس كه رحمت ريش مرلين بر او باد ميكند
ملت:تكبير


___

حالا برادي حميد اينارو از كجا ميدونه فقط اينو ميگم كه الستور مودي هم وجود داشت

همينجوري خواستم بعد از چند روز يك پستي بزنم...بد بود شما به بزرگي خودتون ببخشيد..باگومباااا
=-=-=-=-=-=-=
تيتراژ:
تهيه كننده : سرژ
نويسنده: سرژ
مجري : هرمي
صدا بردار : سرژ
تصوير بردار : سرژ
تدوينگر : ماندانگاس
كارگردان : السرژ بن التانكيان
پست خيلي از قسمت هاش سانسور شد
و فكر نكنم ديگه معني داشته باشه ولي
به هر حال ميذارم باشه اگه خود سرژ بگه پاك بشه ،پاك ميشه،
اينگونه پست ها در انجمن هاي من حتما پاك ميشن
ماندانگاس


ویرایش شده توسط دايي ماندانگاس در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۲۷ ۱۶:۰۳:۵۱
ویرایش شده توسط دايي ماندانگاس در تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۸ ۱:۴۱:۴۸


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۳:۰۰ دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۴

لوسیوس مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۳ دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۲ پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۲
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 229
آفلاین
جادوگر تی وی هم جالبه حالا برنامه کودک

مجری (هری پاتر): سلام بر بچه های مشنگ عزیز, سلام به همه فشفشه ها
سلام به همه جادوگر کوچولوها خوب امروز براتون برنامه السون و السون
رو داریم امیدوارم که خوشتون بیاد. خوب اگه اخماتون رو باز کرده باشین
بریم سراغ اولین و آخرین برنامه

برنامه السون و ولسون
رزن مالفوی در نقش السون
لوسیوس مالفوی در نقش ولسون
دامبلی و هوکی در نقش کبوترها
کرام در نقش دون دون

یک یک و یک و یک رزن دو و دو و دو لوسیوس
سه تا می شن با کرام
کرام: کرام کرام می خونم هر چی بخواین می خونم
گوش کنین گوش کنین
رزن, لوسیوس پسته دارم براتون فندوق و گردو دارم
بادوم بچه ها جون بادوم بچه ها جون
رزن: بیا بخوریم بیا بخوریم
لوسیوس: نه نخوریم قول می خوریم
کرام: رزن بیا و بگیرش از من با دندونات زود بشکن
کرام: بشکن
رزن: نمی شکنم
لوسیوس: نمی شکنیم.
کرام: بشکن
دامبلی و هوکی با هم: نه نمیشکنن نمیشکنن.
دامبلی:چی بود چی بود شیشه شکست
هوکی: شیشه نبود
دامبلی: پس چی شکست
کرام: رزن و لوسیوس قلب منو شکستن چه شیطونهایی هستن.

خوب جادوگرهای عزیز دید که رزن و لوسیوس قول کرام رو نخوردند و
دامبلی و هوکی هم هی تو کارشون دخالت می کنن.
خوب تا روز بعد و برنامه بعد همتون رو به خدا می سپارم.


من برگشتم


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۲:۲۰ دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۴

هوكيold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
از مغازه‌ي لوازم جادوي سياه هوكي
گروه:
کاربران عضو
پیام: 269
آفلاین
(ساعت داره 8 و 58 ثانيه رو نشون مي ده... 59... و ساعت 9 مي شه):
دينگ... دانگ... دونگ....
بعد از يه آهنگ، صدايي مي آد:

خلاصه‌ي خبر‌ها:
*اعلام قونين جديد از سوي وزارت سحر و جادو،
*آرامش در شهر در چند روز اخير،
*بيانات وزير سحر و جادو در مورد مذاكرات هسته اي!،
*غيبت چند ماهه‌ي سرژ تانكيان، خواننده‌ي معروف،

تصوير سياه و بعد سفيد مي شه...

يه مرد نشسته جلوي دوربين و دوربين رو نگاه مي كنه...
مرد مي گه: خوب... حالا مي پردازيم به مشروح خبر ها...

مسئولان قانون گذاري در وزارت سحر و جادو، اعلام كردند كه قوانين جديدي در خصوص استفاده از چوبدستي و سن قانوني و همچنين رفتار با موجودات جادويي، به تصويب رسيده اند... قرار است اين قوانين پس از تاييد توسط شوراي نگهبان(!)، ابلاغ و اعلام شوند... فعلا رئيس مجلس(!)، اطلاعاتي در اين خصوص در اختيار ما نگذاشت...

در چند روز و حتي چند هفته‌ي اخير، هيچ گونه اغتشاش و يا حمله‌اي از سوي مرگخواران و اسمشو نبر اتفاق نيافتاده است.... به گفته‌ي بعضي از گزارشگران ما، اسمشونبر، در يك ماهه‌ي اخير رفتار عجيبي از خود نشان داده، و بعضي ها مي گويند حتي اعلام استعفا كرده و از خود را از كشت و كشتار كنار كشيده است... همين عده مي گويند يك بار او را در حالي كه عروسك خرس دوران كودكي اش را در بغل گرفته بود و گريه مي كرد، ديده اند و معتقدند او در يكي از نبردها دچار ضربه شده و احساسات او تغيير يافته اند!!!

و بشنويد از مهم ترين عناوين امروز... وزير سحر و جادو، جناب رافس اسكريمجر، اعلام كرده كه در مذاكراتي كه با وزير سحر و جادوي بلغارستان و افغانستان ترتيب داده بود، اعلام كرده كه انگليس نيز بايد انرژي هسته‌اي داشته باشد... بلغارها مي گفتند كه به آنان خبر رسيده مرگخواران انگليس، داراي نيروگاه هسته اي مي باشند و به ساخت بمب هاي غير قانوني مي پردازند... وزير سحر و جادو با شنيدن اين اعتراضات، به فكر افتاد كه فناوري صلح آميز هسته اي را در ايران به راه بياندازد و براي همين مذاكرات و تصميمات، به بلغارستان سفر كرده بود... افغان ها نيز مي گويند: اگر انگليس از اين فناوري دست نكشد، پرونده‌ي او را به شوراي امنيت خواهيم فرستاد!!!!

سرژ تانكيان، خواننده‌ي محبوب نسل جوان، چند ماهي است كه ديده نشده است... او كه فردي بسيار فعال و محبوب بود، مدتي است كه هيچ فعاليتي ندارد و اين وضع مردم را غمگين و افسرده ساخته است... به عقيده‌ي بعضي از مردم، اين خواننده به علت دلايل دپرسياليستي خودكشي كرده، ولي نظر بيش تر مردم اين است كه وي در خانه‌ي خود و دور از دغدغه هاي زندگي و مسائل آن به سر مي برد... قرار است مردم در جنبشي سرژ طلبانه، فردا به خانه‌ي او حمله كنند و او را از اين حالت انزوا گرايانه خارج سازند...

مرد بعد از خوندن اين خبر ها گفت: خوب... تا دقائقي ديگر و بعد از بخش ديگر خبري، همكاران من در بخش هواشناسي وضع هوا را تا چند روز آينده اعلام كرده و سپس اوقات شرعي به اطلاعتان خواهد رسيد... فعلا با ما باشيد در بخش ورزشي خبر ها...
**********************************
علاقه دارم نظرتون رو راجع به اين پست بدونم!! با شماره هاي: پيام شخصي و پيام كوتاه با ما تماس بگيريد!!!


به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۴ شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۴

هوكيold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
از مغازه‌ي لوازم جادوي سياه هوكي
گروه:
کاربران عضو
پیام: 269
آفلاین
مي بينم كه سوژه ام خيلي تكراريه... ولي يه ذره فرق داره... خيلي هم بي مزه است!! البته اين موضوع خيلي با اون برنامه‌اي كه تلويزيون نشون مي ده فرق داره ها... واسه دفعه بعد يه سوژه دارم.. اينو چون تايپ كرده بودم مي فرستم...ممنون مي شم اگه يكي لطف كنه و اشكالات پستمو بهم بگه... در صدد هستم كه پستام رو درست و حسابي بنويسم!! نه مثل هميشه چرت و پرت...و اين چنين آغاز مي كنيم!:
---------------------------------
ديش دام درام، بوم با بو ديمبرا... ديش دام درام، بوم با بو ديمبرا... ديش دام درام، بوم با بو ديمبرا...
دارا راااام... دارا راااااام( آهنگ بالاتر از خطر!!) ... دين دين دين، بام بيم رو رمبرا، دين دين دين بام بي رو رمبرا...( در اين جا صدا كم كم قطع مي شه و صداي جذّاب مردي مي گه):
"مستند "W
" اين قسمت: راز بقا: تك شاخ "
گوشه‌ي تلويزيون نوشته: زنده
مردي از آن سوي جنگل جلو مي آد... و كم كم شروع به صحبت مي كنه: خوب.. آيا در دنياي جادوگري چه مي گذرد؟‌آيا مي دانيد چه جانوراني هستند كه شما نمي شناسيد؟ آيا مي دانيد جانوران جادويي چگونه تغذيه مي كنند و خود را پنهان مي كنند؟ اگر مي دانيد، خوب كه چي؟ اهم... ببخشيد... خوب اگر مي دانيد، يا اگر نمي دانيد، با ما همراهي كنيد در: مستند زنده‌ي راز بقاي ويزارد!
( دوربين حالا يه جنگل رو نشون مي ده... صداي مرد هنوز به گوش مي رسه...)

- امروز مي خواهيم ببينيم تك شاخ ها چگونه موجوداتي هستند؟ چه مي خوردند و چه رفتاري دارند؟
صدا قطع مي شه و دوربين هم چنان جلو مي ره... ناگهان چهره‌ي زيباي يه ميمون در حالي كه لبخندي زيبا و حجيم به لب داشت از بالا ظاهر مي شه...
- وووووي... اي واي... اين چي بود؟! خوب... ا... ببخشيد بينندگان عزيز، خوب بالاخره توي جنگل از اين موجودات هم پيدا مي شه ديگه... خوب، داريم نزديك مي شيم... دارم صداش رو مي شنوم... بله... صداي تك شاخ، صدايي ملايم و دلنواز و آرام است... تك شاخ ها موجوداتي آرام ولي ترسو هستند... سرعت بسيار زيادي دارن...

در اين لحظه يه صدا مي آد: بي بيب...! و موجودي آبي رنگ به سرعت رد مي شه...
-بله... اين چنين... سرعتشون يه ذره كم تر از ايشونه! تك شاخ ها معمولا شب ها ديده مي شوند و غذايشان برگ ها وميوه‌هاي درختان است ولي غذاي اصلي آن ها گوشت حيوانات است... ملاحظه مي كنيد كه كم كم ماه در آسمان ظاهر مي شه و ما مي تونيم به زودي آن موجودات زيبا و دوست داشتنيـ
در اين لحظه ميمون مذكور باز هم با همون لبخند مليح مي پره جلوي دوربين!!!
- بله... داشتم مي گفتم... تك شاخ ها يا يونيكورن ها موجوداتي بسيار زيبا هستند... كرّه تك شاخ به رنگ طلايي، تك شاخ كودك و قبل از بلوغ، به رنگ نقره اي و تك شاخ بالغ به رنگ سفيد و كاملا درخشان... بله.. آه عجب تشبيه زيبايي... درخشان مانند ماه... مانند سايه‌ ي آب در ماه... چيز.. نه ... سايه‌‌ي ماه در آب... اوهو اوهو اوهو(گريه كردن!) ...داريم به بركه مي رسيم... شايد بشه اون جا تك شاخي ديد... تك شاخ ها اصولا از انسان ها خوششان نمي آد... كشتن تك شاخ، باعث ذلّت بزرگي در زندگي و ادامه‌ي زندگي با خواري و خفّت مي شه... البته خون تك شاخ خاصيت جادويي و جاودانه سازي داره... تك شاخ ها معمولا ميا بوته‌هاي درختان خودشون رو قايم مي كنن... ببينيم شايد اين جا يكي باشه...

و بوته ها رو كنار مي زنه... اون تو يه جسد ديده مي شد... يه جسد كه سفيد شده بود...
مرد سريع بوته رو ول مي كنه و جيغ كوتاهي مي كشه و مي گه: ب...ب...بينندگان عزيز... از همراهيتون ممنونم... همكاران به من اشاره مي كنند كه وقت برنامه در حال اتمام است... در قسمت هاي بعدي ما را همراهي كنيد... ت... تا برنامه‌اي ديگر و هفته اي د...ديگر، خداحافظ...

ديش دام درام، بوم با بو ديمبرا... ديش دام درام، بوم با بو ديمبرا... ديش دام درام، بوم با بو ديمبرا...
دارا راااام... دارا راااااام( آهنگ بالاتر از خطر!!) ... دين دين دين، بام بيم رو رمبرا، دين دين دين بام بي رو رمبرا...( در اين جا صدا كم كم قطع مي شه و صداي جذّاب مردي مي گه):
"مستند "W


به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۹:۵۰ شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۴

لوسیوس مالفوی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۵۴ دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
از قصر خانواده مالفوی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 807
آفلاین
هنوز هم امیدی دارم..........

سلام خدمت همه شما بیندگان عزیز شبکه جهانی جادوگران بخش lord tv این شبکه در حال حاظر به صورت تست از روی امواج یو اچ اف و از طریق ماهواره های تل ویزارد12. هات ویزارد 6. عرب ویزارد. و همچنین از طریق شبکه جهانی اینترنت از طریق آدرس : www.jadoogaran.org\tv\lordtv.tv.home.marg.tv
پخش می شود ببنید و به دیگران هم معرفی کنید.

برنامه که همکنون برای شما در نظر دارمی پخش مستند خانه ریدل ریر آستکبار است.

که بصورت گزارش برای شما پخش میشه:

(بووووووق در هالی ویزارد بخونید.)

خوب بیندگان عزیز کماکان در پخش لرد تی وی در خدمت شما هستیم.... و همکنون دوستان اشاره میکنن که پیام های بازرگانی آماده پخش است... پیام ها را با هم میبینم بعد مجددا در خدمت شما هستیم.......

پیام غربی زده میشه

آفتاب ه آفتابه آقا آفتابه دارید بله اونم آفتابه مرلین.....

آفتابه مرلین محصول ایرهری پاتر.کام آفتابه مرلین با مهر کیفیت برتر.

آهنگ غربی

خوب ببیندگان عزیز باز هم در خدمت شما هستیم دقایقی پیش به ما اطلاع دادن که دریافت شبکه lord tv در مناطق محفل به علت پخش پارازیت غیر قابل دریافت شده... مسئولین فنی در تلاش برای رفع این مشکل هستن.
دوستان در اتاق دنده اعلام میکنند که مسابقه تک جمع آغاز شده میریم و با هم این مسابقه رو میبینیم:

با سلا به مسابقه جغدی (تلفنی) تک جمع خوش آمدید سئوال امروز مسابقه این است...بله سئوالی که روی تصویر میبینید:

اولین چوب دستی ساز چه کسی بود؟
الف: مرلین کبیر ب: پرفسور کوییرل ج: سرژ د: سالراز اسلیترین


خوب چوچانگ از دیاگون روی خط هست. سلام چو بفرماید...

بوووق....خششش.....الو...و..الو سلام

سلام صدای شما رو می شنویم بفرمایید:
چو: سلام من چو هستم 17 ساله از دیاگون میخواستم در مسابقه شما شرکت کنم....

بله خوش آمدید به مسابقه ما جواب درست رو بگید....

بله خوش آمدید به مسابقه ما جواب درست رو بگید....

چو: بله جواب.....
لطفا صدای تلویزیون ها خود رو کم کنید و از تلفن با ما صحبت کنید...
چو: بله ...ببخشید.....جواب درست میشه مرلین کبیر...!

نه اشتباه هست ممنون از تماستون.... خدا نگهدار.
خوب دوست دیگری هم روی خط هست....سلام لندن بفرمایید...

الو سلام....
سلام دوست عزیز اگه میشه خودتون رو معرفی کنید.

بله من کرام هستم از لندن جواب درست میشه سالی خودمون.

نه متاسفم ولی به رقم یاد بود یک گوشت کوب برقی با مارک لرد تی وی به شما هدیه میدهیم.(پاچه خواری) خدا نگهدار.

خوب شرکت کننده دیگری روی خط هست الو سلام بفرمایید...

الو سلام ببخشید آش فروشی.....!

آه هاهاها نه عزیزم اشتباه گرفتید.....
خط بعدی الو سلام بفرمایید ....
سلام من الو...
الو بفرمایید..
الو صدا میاد...
بله ...
الو صدای تو نمیاد....
صدای شما میاد دوست عزیز جواب درست رو بگید...

بله...ولی صدا نمیاد.... میاد؟
اومد صدا بگو عزیزم...
بله جواب درست میشه سرژ

نه اشتباه هست......

خط بعدی زمان زیادی نداریم....

الو...
سلام من لوپین هستم از کفه سیخترنگون( صحرای حذف کاربران) من خیلی از اول برنامه فکر کردم احتمال 1 % میدم که پرفسور کوییرل باشن .

بله کاملا درست هست....آفرین شما برنده دسترسی وب مستر + یک دستگاه پشه گیر برقی... وجایزه ویژه ما یعنی 1 گالیون شدید. لطفا پشت خط بمونید...

لوپین: وای مامان بدو بدو بیا من برنده شدم....

گوینده: اه بیندگان عزیز میبنید ذوق خوشحالی برنده شدن دوست عزیزمون رو... لوپین برنده خوش شانس ما بود لوپین سلام برسون پشت خط بمون تا دوستان شماره و ادرس شما رو بگیرند.

خوب این هم از مسابقه امروز تا هفته آینده خدا نگهدار.


دی دی دی دی نی نین نی دینگ!

خوب یک بار دیگه سلام عرض میکنم خدمت شما بیندگان.

وقت برنامه ما هم بر روی شبکه جادوگر تی وی پایان یافته از همه شما خدحافظی میکنم تا دیدار دیگر خدا نگهدار.


جادوگران


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۸:۵۲ سه شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۴

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
يه تيتر مياد ميزنه:
برنامه چهره ها

صداي الن دلون رو مجسم كنيد:
اين هفته به سراغ يكي از اعجوبه هاي سينما خواهيم رفت
بيگانه....متولد سال((اگه اون طرف از پشت بهش حمله نميكرد يادش بود چه سالي به دنيا اومده)).....وفات:مشخص نيست

او را درحالي كه بر كنار دري گذاشته بودند پيدا كردند و چون نميدانستند از كجا امده ((بيگانه)) ناميدندش

او از عنفوان جواني استعدادهاي ذاتي خود را بروز ميداد و سر و صداي همه همسايه ها را در اورده بود
موجودي عجيب و با لبخندي كريه:

گفته ميشود در جواني يك عدد نامرد از پشت به او حمله كرده و باعث شد حافظه خود را از دست بدهد

در همين حال و احوال بود كه هالي ويزارد تاسيس شد و شخص معلوم الحالي به اسم ويكتور كرام شهرك سينمايي بر پا نمود و در بدر به دنبال بازيگر ميگشت

بيگانه هم از انجايي كه دنبال كار ميبود به انجا مراجعه كرد و به خاطر پشتكار!!فراوانش اشك كرام را در اورده و در آنجا استخدام شد

طولي نكشيد كه استعداد نهفته او بارور شد و شخصيت محبوب سايت در تمام دوران شد
از ابتكارات او ميتوان:ادغام ((طنز و سينماي موذيكال و پشت صحنه فيلمها)) در خود فيلمها اشاره كرد
همچنين او تيتراژ را در سينماي نوين جادوگري باب نمود

زوج او و كرام به اوج محبوبيت رسيد و همه اين محبوبيتها به خاطر بلايايي بود كه بيگانه بر سر كرام در مياورد!!

بيگانه كه ديگر او را با نام هنري ((بيگي))ميشناختند بعد از گرفتن جايزه اسكار..تصميم به عيالواري گرفت و با شخصي به نام ((غريبه))نكاح نمود

از علاقمنديهاي بيگانه ميتوان به ((در!!...سواري از كرام!!...گاز گرفتن پاي ابرفورث!! و...))اشاره نمود

صداي گوينده عوض ميشه!!و يه زن مياد جاي گويينده قبلي:
يك سال بعد خبر پدر شدن بيگي را به او دادند و جالب اينكه غريبه يك شش قلو به دنيا اورد!!....و خانواده پر جمعيت او همچنان در خانه كرام!!!زندگي خوب و خوشي را ميگذراندند كه ناگهان بيگانه تصميم عجيبي گرفت

او تصميم گرفت كه از عالم هنر كناره بگزيند
با كناره گيري او از سينما كه دليل ان هم بر كسي معلوم نشد..ويكتور كرام هم از ادامه كار منصرف شد و هالي ويزارد را رها كرد...افسردگي كرام او را از پاي در اورد

تا كنون هيچ خبري از بيگانه به دست ما نرسيده است
اگر كسي او را ديد بداند كه زماني مشهورترين شخصيت سايت را به چشم خود ديده است
در برنامه هاي بعدي قسمتي از كارهاي او را نشان خواهيم داد


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۰:۰۴ سه شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۴

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
سرژ


سلام بينندگان عزيز...امروز يكي از ستارگان «مجيك متال» رو با التماس كشونديم اينجا تا باهاش در مورد اتفاقات اخير كمي تا حدي صحبت كنيم
تصوير فلور دلاكور رو نشون ميده كه داره صحبت ميكنه...دو عدد پا روي زمين و هوا معلقه و تكون هاي ناگهاني و ريزي ميخوره و اين حس رو منتقل ميكنه كه كسي خودش رو دار زده

فلور:خب اقاي سرژ تان...كو؟ اي؟ جيييييييييييييغ...اه اه اييييييييي(غش كرد)
صداي يكي مياد: اين سرژ چرا خودكشي كرد؟
صداي كرام:همون قضيه ميرن آدم هاست زياد توجه نكنين...دارون كشته شد اينم جنبه غم نداشت خود كشي كرد...اهاي گراپ...بيا اينو جمش كن الان سالن بو گند ميگيره
گرومپ گرومپ گرومپ
گراپ وارد ميشه: ويكي ويكي...اين هنوز داشت جون
كرام:ولش كن...مرده...ميگم ولش كن خيلي وقته مرده (تو دلش)اگرم نمرده باشه خودم ميكشمش.مرتيكه پر رو ميزنه تاپيك سه دسته جارو رو پاك ميكنه.
صداي خس خس ناهنجار سرژ مياد...دوربين روي صورت قرمزش زوم ميكنه...سرژ بزور فقط اين جمله رو ميتونه بگه:نجاتم بديد...من هنوز نمردم...غلط كردم

سرژ رو ميارن پايين و بعد از تنفس مصنوعي هاي دكتر گيلدي جون ميگيره و با صداي گرفته اي :من شكايت ميكنم...اين صندلي زير من رو موريانه خورده بود پوكش كرده بود

كرام:



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ چهارشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۴

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
مستند توهمياليستي 2

در توهم... در تولد!


دودي سياه و غليظ به ناگه وارد توهم اسنيپ شد و وي را به سرفه افكنداند و در اين اثنا مرلين كبير با توربو به ميدان آمد!
پس از محو شدن دود سياه و كنار زده شدن ريش مرلين دوباره تصوير واضح شد كه اي كاش نميشد! آخه اين چه ذهنيه كه اين پيرمرد داره؟
دامبلدور با چشمان عشقولانه به پنلوپ گرنجر! خيره نگاه ميكرد و از آن طرفش در ميرفت!
تق!
مرلين: هوي چيكار ميكني سرژ؟
دامبلدور به اطرافش خيره شد: اين صداي دنگ گيتار از كجا اومد؟
ققي: دنگ چيه بابا تق تق بود... ولي گيتار هم بود! نكنه بروبچ بالاخره اومدن برا تولد؟
دامبلدور با آه و ناله گفت: نه... زوده هنوز... بابا ما تازه جفتمونو پيدا كرديم! ا... كي ريش منو گرفته؟ اهه... بي كمك ققي... كيه؟ هوي كيه؟ بابا ولم كن! كيه اينجا؟
مرلين ريش دامبل را كشان كشان به سمت لاي در برد و در را محكم بست و نگه داشت...
در دل: ها حالا ديگه چشمات رو قبل از اينكه سه بار آب بكشي اين ور اون ور ميچرخوني؟
صداي ويزويز: مرلين پاتو از رو گيتار من وردار... اسنيپ تو يه كاري كن!
- خب ميگي چيكار كنم؟ اا... آآآآآآآآآآآآآآآآ.... مرلين اون پاي گندتو از رو انگشتام بردار!!!
دامبل كه صداها رو شناخته: ها فهميدم! مرلين و سرژ و اسنيپ زود وردارين بياين بيرون!
مرلين رو به اسنيپ و سرژ:‌ تسليم نشيد! اينجا فقط دامبل ما رو شناخته! يه لحظه صبر كنيد الان توهمو عوض ميكنم



هوا در هم پيچيده شد و دامبل دوباره روي ميز نشسته بود و اين بار با نگاه عشقولانه چشم در چشم ققي انداخته بود :bigkiss:
شترق!
همه رو به در شيشه اي اتوماتيك طبقه دوم برگشتند و نگاه كردند. عله پاتر با سر به در خورده بود (گويا هوس مچ گيري داشت)
پشت سر او ريموس و برادر حميد و دو دختر بسيار مشكوك مي آمدند
اسنيپ سري به اطراف چرخاند..
مرلين: تو به چي نگاه ميكني؟ ها؟ چشاتو درويش كن!‌ هوي سرژ با توهم هستم! اوهوييي!!!
عله پاتر كه حالا كله زخمي نيز شده بود با ملايمت در را گشود. و وارد شد
پشت سرش ريموس، دختر مشكوك 1.. دختر مشكوك 2... دختر مشكوك 3!!!‌ و چهار پنج پسر ديگر وارد شدند!

عله بلافاصله بر يك ميز جهيد و قبل از هر سلامي و عليكي شروع به سخنراني كرد..
- خوش آمديد به تولد دوسالگي جادوگران!
- برو سر اصل مطلب!
- كي بود؟ كي همچين شوخي بيمزه اي با من كرد؟ آخه بچه جان تو كه مدرك نداري چرا اومدي اينجا واسه من متلك ميپروني؟
صدا: ها من فوق ليسانس مترجمي دارم! مگه نميدونستي؟
- مدرك كه كاري نداره! ميخواي الان صد تا مدرك برات رو كنم؟ مهم تجربس!
دختر مشكوك 2 كه كاپشن سفيد پوشيده بود به صدا درآمد: اين پيتزامونو بده بخوريم گشنمونه
و اينچنين شد كه سخنراني عله پاتر نيمه كاره ماند و مجبور به نزول كرد...

-------------------------------------
با تشكر از:
توربو مديا،
توهم مرلين،
توهم اسنيپ،
گيتار سه رژ،
سرژ،
جنبه افرادر مشکوک
جنبه اون یکی مشکوکه
جنبه همه !
مايكروفر بوتان...


نقل قول:
من امروز اينقدر فيزيك و شيمي خوندم دارم گيج ميزنم

اين رو هم من گفتم!
با عرض پوزش از بي مزگي محض محظ محز مهز مهظ مهض اين چيزي كه خوانديد!


ویرایش شده توسط سوِروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۱۵ ۱۰:۰۱:۰۳

هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.