سلام بروبچ- بروبکس- بچه ها- کیهان بچه ها- جادوگران و خلاصه هر کی دیگه...!
اینم گزارش جلسه! نسخه 1.01 (غلط هایی اصلاح شد)هوووووووووشت!
اولا که خیلی اساسی خوش گذشت! بر عکس جلسه قبلی...!
جای همه دوستان به شدت خالی... خوب بیام اول داستان...
روزی روزگاری من نشسته بودم خونه ناگهان شپلخ تلفن زنگ زد گوشی رو ورداشتم دیدم پیامه گفتم چه خبر گفت بیا ساعت 3 و نیم دم مجسمه بابای دامبل *(1) گفتم اوکی! همی لحظه ای شیکم*(2) زنگ زد و گفت که بیا گفتم دیره خلاصه یه ربع هم زودتر شد ساعت 3 و ربع... خلاصه منم پاشدم رفتم اونجا دیدم شیکم و پیام اومدن خلاصه رفتیم و رفتیم رسیدیم به یه ماکسیما
بعد شیکم گفت بفرمایید داخل! بنده که اول فکر کردم این وزیر سیاه سوخته ما رو گذاشته سرکار ولی بعدش که نشستیم تو ماشین باورم بشد! و تو این جریانات بابای وزیر رو دیدم(سیاه پوست نبود) که سلام و احوال پرسی و مشغول معامله یه ماکسیمای دیگه با بچه ماکسیمای معروف بود و داشت سر قسط هاش چونه می زد!
خلاصه با ماکسیما رفتیم (دلتون بسوزه!) و تو راه کلی صحبت کردیم و تو سرکله هم زدیم تا ساعت یه رب*(3) به چهار رسیدیم به اونجا... خلاصه رستوران همی تابلو بود و بسیار بزرگ و به عظمت دی جی کبیر ایمان آوردیم! اونجا وایستادیم و چند دقیقه ای تبدیل به میخ گران شدیم که شخصی از سایت PW *(4) اومد و دیدیم نه بابا جلسه هستش! خلاصه فهمیدیم که جلسه 4 و نیم بوده! کمی گذشت و ما رفتیم دوری زدیم وبرگشتیم در برگشتن دیدیم به به برادر مهی سیستم اومدن و همی مستفیض*(5) گشتیم! خلاصه یه کم بعد دی جی کبیر وارد شد و رفت اوضاع رو سر و سامان*(6) داد. همی صبر کردیم تا کمی گذشت و اعضای دیگر از گروه وزین به قول خودشون.. هاش پی پریوفشنال.. وارد شدند... و خلاصه هوووششت رفتیم داخل نشستیم! اینجا بود که متوجه شدیم در کمال ناباوری جناب برادر دی جی به همراه یاران وفادارشون مشغول میل غذا هستند و زودتر از ما اومدند که همی و بسی موجب شگفتی ما گشت! خلاصه میز ها در دو ردیف چیدند و من نظارت کردم تا طرح جداسازی کاملا اجرا بشه! (هر چند عده ای معلوم الحال قدری ضد طرح عمل کردند!) ولی در مجموع قابل قبول بود...! و تا اینجا
ICDJ VS IHDL تا حدودی برابر بودند!*(7)
درنگی بعد برادر ممد(معروف به ممد برقی - پوزی - پوزیترون - لوپین سایت پی دبلیو )به همراه برادران ضد اسلام کلکده وارد شدند ! بعد از کلی احوال پرسی و چاق سلامتی همه نشستیم و دی جی کبیر اومد با ما شور کرد... هر چی باشه ما نمایندگان سایت جادوگران بودیم!
و خلاصه دیگه فقط سه نفر بودیم به قول وزیر انده نماینده تام الختیار! خلاصه شور به نتیجه رسید و قرار شد هر کی هر چی خواست بره خودش سفارش بده تا میل کنه! همچنین ما خوشحال شدیم که در چنین تصمیم گیری مهمی شرکت کردیم! خلاصه همه حمله ور شدند به سمت صندوق ما پیام رو مثل همیشه به عنوان عضو زحمت کش*(8) تمام جلسات حضوری برای خرید اعزام کردیم... ! خلاصه بعدش کمی بعد جلسه با سوال عجیبی از سوی برادر ممد برقی آغاز گشت: آیا کتاب فمینیستیه؟! اینجا بود که نگاه حاضران متعجب نشون میداد که اقلا 70 درصد تلفظ این کلمه رو نمی دونند چه برسه به معنی و لحظه ای جای خالی سامان (دومبول)رو احساس کردیم! خلاصه یه کم دعوا و مرافعه به خاطر این موضوع چرت و پرت و خلاصه موضوع زیرآبش زده شد! بعدش یه کاغذ آوردن که اسم و فامیل و ادی و سن رو بنویسید! چون این حرکت خیلی مشکوک بود و ما اعضای بلند پایه تصمیم گرفتیم که زیاد اطلاعات لو ندیم و خلاصه توی اون لیست اینا ثبت شد:
نام نام خانوادگی سن
ممد شکلبولت 16
پیام فلیچ 16
فرهاد سارون 20
همچین این کامنت ها رو هم نوشتیم توش به ترتیب:
وزیر مطلق سحر و جادو!
من پیام هستم یک مسافر!
من سارون هستم خوشحال هستم!
در این لحظه فکری به ذهن من رسید و ادامه لیست رو پر کردم تا بگم حضور جادوگران خیلی خفن بوده:
نام نام خانوادگی سن
مملی پیر دانا 711
هری بچه ماکسیما 25
امیر علی معلوم الحال نامعلوم!
خلاصه جاتون خالی وسط اون لیست جدی اینا رو که نوشتیم مردیم دیگه از خنده کف کردیم! خلاصه لیست چرخید و ناگهان یکی از دختر های گروه دی جی کبیر اومد گفت و کینگز تویی؟ من روی خودکاری که توی دستم بود رو به سمت صورت کینگز گرفتم و کینگز که چهره خشمگین اون شخص رو دید ناگهان متوجه شد و یه تریپ وزیر گذاشت...
بله سلام خودمم!
: سلام ! تو وزیر نمی شی! بابای من وزیر میشه!
: نه من وزیر تصبیت شده هستم!
من و پیام: ساپورتت می کنیم!
خلاصه کلی جر و بحث که بعد از مدتی بحث کردن از شدش کاسته شد و به بحثی آرام تبدیل شد کینگز و اون شخص که تا اون لحظه نمی دونستم کیه کلی بر سر وزارت بحث انجام دادند و من فکر می کنم با توجه به اینکه منظور از بابا آرتور ویزلی بوده احتمالا ای دی اون شخص یکی از بروبچ آرتور ویزلی بوده! خوب بگذریم...
در اینجا بود که دی جی نگاهی به من انداخت و من فهمیدم که اینجاست لحظه شکست من و دی جی کبیر اعلام نمود:
آرایش میزها رو عوض کنید! و در اینجا بود که آرایش صندلی ها و میز ها که دو تا ردیف موازی بود به یک دایر تبدیل شد و خلاصه انده کنفرانس شد...! کمی بود همون کسی که به کینگزلی اخطار داده بود شروع به صحبت کرد و همه فکر کنم به مقدار قدرت بحث و صحبت کردن اون ایمان آورده باشن! فک کنم حدود 70 در صد کل صحبت ها توسط ایشون انجام پذیرفت! خلاصه اینجا بود که ما متوجه شدیم ای خدا بازم ما صدا نداریم! ولی خوب اینجا پیام گفت که جلسه گذشته صدا و تصویر نداشتیم الان اقلا تصویر داریم! که من نگاهی حاجیانه بهش انداختم که درش اثری نداشت!
خلاصه بحث درباره این بود که جادو انرژیه و از یکی به یکی دیگه منتقل میشه و و و ! خلاصه ما هر چی از این ور داد زدیم که بابا E=mc2 و بیچاره انیشتن و نیوتن و فیزیک کوانتمی هم زیر سوال دارن میرن با این بحث(وارد جزئیات نمیشم ولی دوستانی که فیزیک 2 پاس کردند و البته صدا داشتند در جلسه حتما متوجه شدند که انرژی آهنربا نیستش! که همدیگه رو جذب کنند!) خلاصه با کمک ممد برقی این عضو فداکار پی دبلیو بعد هفتم و کلکده زیر آب بحث رو زدیم! خلاصه بحث تموم شد! در این لحظه بود که ما شنیدم: نیش نیش ایش نیش نیش نیش؟ فیش دیش نیش؟! بله! این کسی نبود جز snakes_lord سایت خودمون! کلی حال کردیم! پس فقط سه نفر نبودیم! خلاصه سلام و احوال پرسی به زبان ماری و اسم اون بنده خدا رو هم گذاشتیم نیش نیش! گفتش من دوس دارم سالازار باشم! که من گفتم خیالی نیست تو بیا زیرآب این دوست پاتر رو می زنیم تو بشو سالازار! خلاصه استقبال کرد و از اون لحظه بهش گفتیم سالی جون! آی حال می کرد! منم پرسیدم دکتر مایک چطوره ؟ گفتش سلام میرسونه! خلاصه این آدم آخر جنبه بود خدایی و ایچجوره کم نمیاورد! خلاصه ما که صدا نداشتیم و کم کم داشتیم ناامید می شدیم پس شروع کردیم به پرایوت چت! خلاصه اینقدر پرایوت چت کردیم و خندیدیم و داد و هوار کردیم که دی جی کبیر امود تذکر انظباتی داد به ما ! ما هم گفتیم بابا صدا نداریم چی کار کنیم خودت ببین فقط سه چهار نفر کنار بحث کننده اصلی صدا دارن و همه دارن با هم صحبت می کنن! خلاصه این بگذشت که ناگهان نیش نیش انتحار زد! یهو صندلیش رو ورداش رفت خط مقدم طرف جبهه مخالف (طرف دیگر طرح جداسازی و جایی که بحث به شدت داغ بود) و نشست روبه روبه روی بحث کنند ها!درنگی بعد پیام نگاهی به من انداخت و من به شیکم و ما هم سه نفره حمله انتحار! رفتیم پیش نیش نیش جان! این حرکت که انجام شد یهویی همه ریختن طرف مرکز بحث و خلاصه پیام بنده خدا این وسط کمپرس شد و فک کنم mp3 شدش! نتیجه اینکه قطر دایره کنفرانس از 10 متر به کمتر از یک متر رسید و دایره ای ابر فشرده تشکیل شد! خلاصه از این لحظه بحث شدیدا خفن بود و من در کنار نیش نیش جان و شیکم و پیام به شدت بحث می کردیم و نمیذاشتیم کسی حرف بزنه و البته به علت کمبود جا چهار نفری همینطور تو سر و کله همم می زدیم تا جا بشیم که چندان موفقیت آمیز نبود. خلاصه اینجا واقعا جاتون خالی که اساسی بحث ها خفن بود و ما گفتیم که ما آخرشیم! خدایی بحث هایی که ما داشتیم تو سایت رو دست نداشت! پیام اشکالهای کتابو گفت و خلاصه بحث بحث بحث!(من و شیکم به شدت پارازیت میدادیم این وسط!) خلاصه واقعا جای همتون خالی! خیلی چسبید! و اونقدر سریع گذشت که دیدیم دی جی داره پرتمون می کنه بیرون! خلاصه خواستیم بریم که گفتن عکس بگیریم! پس مدل تیم فوتبالی وایستادیم و فک کنم حدود ده تا عکاس مختلف ازمون عکس گرفتن
اینم بود این جلسه! خوب اما نکات پیرامون:
از سایت پریشن ویزارد فک کنم حدود 5 تا 6 نفر پسر اومده بودند...
از ما سه نفر خودمون به علاوه نیش نیش جان!
از وب لاگ های پرشین بلاگ یک دختر
از گروه دی جی دیگه شمارش نمی تونم بکنم! فقط بگم یه لشکر دختر و پسر! آمار دقیق تر واقعا ممکن نیستش!
تشکر مخصوص از دی جی عزیز به خاطر جای عالی که گرفته بود - مدیریت عالی جلسه - و بالاخره خود جلسه و تمام زحماتش! پرژام جان خسته نباشی !از خودم و شیکم و پیام و نیش نیش جان تشکر می کنم که تو جلسه شرکت کردیم و بهمون خوش گذشت!
==================
پاورقی:
1 آبنمای ابوریحان بیرونی در پاک لاله
2 وزیر شکمبولی- کینگزلی - کینگ ممد و غیره
3 رب تبرک همراه با جایزه
4 wc پریشن ویزارد
5 ویروس دمبل- دیکته درستش یادم نیست
6 با دوبمل اشتباه گرفته نشود
7 گواهینامه بین المملی دی جی فرندشیپ در برابر گواهینامه بین المملی حاجی دارکی ضد نردشیپ
8 پیام مامور شناسی و خرید و زحمت کش کلیه جلسات حضوری!
بله و این بود جلسه ای که بسیار خوش گذشت و فکر کنم به اندازه مصرف یک سالمون خندیدیم!(هر چند بسیار پارازیت دادیم و تو جلسه شلوغی کردیم و نگاه های دی جی جان نشون دهنده موفقیت ما بود!) جای همه بروبچ خالی امیدوارم هر جا که هستید حسابی بهتون خوش بگذره ... توجه این خلاصه ای گزارش جلسه بود ! قسمت هایی که قرینه های معنوی لفظی و غیره هوشششت شده است! لطفا سوال بفرمایید!وسلام!
ختم کلام!
دارک باشید و پایدار!
دارک لرد کبیر! یکی از نمایندگان بلند پایه!