هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۱۷ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲
*اطلاعات کلی*
نام : اما
نام خانوادگی: دابز
محل تولد : لندن ،انگلستان
ملیت :بریتانیایی ، کره ای
محل اقامت : لندن
تایپ شخصیتی : INFP /میانجی/

*جزئیات*
گروه:هافلپاف
جبهه : محفل ققنوس
رده خونی : اصیل زاده "مشکلی با بقیه رده ها نداره"
پاترونوس : پروانه مورفو
چوب دستی : چوب درخت صنوبر ، مغز پر ققنوس ، طول ۱۷ سانتی متر ، انعطاف پذیری فوق‌العاده
جارو : آخرین مدل
توانایی : ذهن خوان

*ظاهر*
موهای شکلاتی با چشمانی نادر به رنگ بنفش ، پوست سفید و لب های صورتی

*زندگی*
از وقتی به دنیا اومد ،به علت رنگ چشم هاش همه با حیرت بهش نگاه میکردن و در عوض اون همه چیز رو با حیرت و شگفتی نگاه میکرد و از وقتی تونست حرف بزنه چرا ؟،چیه؟ ،چطور؟ و از اینجور سوال ها روی زبونش جاری بود! اون عاشق یادگرفتن بود :
این چیه ؟ چرا داربد برگ داره ؟ چرا اژدهای ترابل ترور با اینکه کوچیه انقدر سریع حرکت میکنه ؟ اصلا چطور میتونه ؟
از اونجایی که پدر و مادرش هردو توی وزارت خونه کار میکنن و وقت کمی دارن ، عاشق وقت گذروندن کنار مامان بزرگشه و همیشه به مطب مامان بزرگش سر میزنه ، مامان بزگش دامپزشک حیوانات جادوییه ،
توی تاریخچه خاندانش از همه گروه های چهار گانه هاگوارتز وجود داره و به واسطه مامان بزرگش داستان زندگی هیجان انگیز یکی از پر آوازه ترین کسایی که به این تاریخچه وصل میشن یعنی نیوت اسکمندر رو کاملا از حفظه.
یه کلکسیون بزرگ از کلاه های زیبا و پر زرق و برق داره ،چون کلاه ها تا حدی میتونن حواس مردم رو از چشماش به سمت کلاه هاش پرت کنن.
خط قرمزش دروغه
عاشق هر چیزیه که کیوت یا عجیب و غریب باشه.
عاشق بازی هاو سوال هاییه که ذهنش رو درگیر کنه و اونو به چالش بکشه.
عاشق نقاشی،خلاقیت،کوییدیچ،طراحی و دوخت لباس های جادویی، و...



تایید شد.
خیلی خوش اومدی!


ویرایش شده توسط Starlight در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۱۳ ۱:۲۵:۱۰
ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۱۳ ۲:۳۸:۲۶

تصویر کوچک شده


پاسخ به: انفرادی
پیام زده شده در: ۲۳:۲۰ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲
سکوت سنگینی بر جمع حاکم بود اما با در آمدن صدا از دیوار، توجه تعداد زیادی از مرگخواران ریونی به سمت آن جلب شد. ایزابل که به راحتی از نگاه های خیره هم گروهی هایش ذهنشان را خوانده بود، از میان جمع بیرون آمد و توجه همه، به صدای پاشنه کفش هایش جلب شد.

برقی که در چشم هایش بود و نیشخندی که بر لب داشت، نمایانگر فعال شدن هوش ریونکلاوی اش بود.
- تو چقدر منو یاد در ورودی تالار ریونکلاو میندازی... .

- چی چی کلاو؟ برو خانوم من با این کلکا تسترال نمیشم.

ایزابل بی توجه به حرف های دیوار، دستی روی سنگ هایش کشید و زمزمه کرد:
- من از طرف بلاتریکس عذرخواهی میکنم. حیف دیواری به قشنگی توعه... !

حق با ایزابل بود. دیوار نقوش و حکاکی های زیبایی از تاریخ جادوگری داشت. اما بلاتریکس که از این حرف آتش گرفته بود، داد کشید:
- از خودت مایه بزار دختره ی فلان فلان شده.

لینی بال زد و کنار بلاتریکس متوقف شد.
- مرلین وکیلی کسی نفهمیده که داریم با یه حکاکی تسترال چک و چونه میزنیم؟
- عمت تستراله.

- من انقدر محو نقش و طرح های دیگه شده بودم نفهمیدم یدونه تسترالم هست.
- من همیشه نادیده گرفته شدم. هرکی به ما رسید راهشو کج کرد برگشت رفت سمت راهرو بغلی.

ایزابل با حالت مرموزانه ای گفت:
- نباید اینو میگفتی.

بلاتریکس چنان سر لینی داد کشید که لینی از همان جا شوت شد به راهرو بغلی:
- بلد نیستی مثل آدم نقشه بخونی یه کلمه بگو بلد نیستم.


•« ʜᴇ ᴡᴀs ʜɪᴅɪɴɢ ʜɪs sᴀᴅɴᴇss, ʙᴜᴛ ɪ ᴄᴏᴜʟᴅ sᴇᴇ ʜɪs ᴛᴇᴀʀs »•
تصویر کوچک شده


پاسخ به: گفتگو با ناظران تالار اصلی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۰ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲
سلام من میخوام ی تاپیک درباره این بزنم که اگه میخواستن ی چیزی رو توی کتاب یا فیلم هری پاتر تغییر بدن اون چی بود


تصویر کوچک شده


پاسخ به: فروشگاه موجودات جادويي چارلی ویزلی
پیام زده شده در: ۱۳:۰۸ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲
تستی تسترالی بیش نبود. این یعنی چندان از عقل و هوش سرشاری برخوردار نبود که در این لحظات سخت و طاقت‌فرسا بتونه تصمیمات سریعی که اتفاقا درست هم باشن بگیره. اما بالاخره تستی دوست داشت سعی و تلاش کنه، نهایتا نتیجه‌ش خوب نمی‌شد خب!

بنابراین صحنه‌ی پیش روی تستی اسلوموشن می‌شه. مودی غرش‌کنان جلوش قد علم کرده بود و با یک چشمش برای در اشک می‌ریخت و با چشم دیگه‌ش روی تستی متمرکز شده بود.

تستی اصلا از موقعیتی که در اون گیر کرده بود راضی نبود. آخه اون فقط یک تسترال بود. باید می‌خورد و می‌خوابید و گاهی هم سواری می‌داد! اما حالا نه تنها زجرهای بسیاری کشیده بود، بلکه با یک دیوانه زنجیری هم گیر افتاده بود.

هرچی در مغزش جستجو می‌کنه بلکه بتونه راهی برای پیش‌روی پیدا کنه، پیدا نمی‌کنه. پس راه پس‌روی رو برمی‌گزینه و به یاد میاره که چطور مودی به در علاقه نشون داده بود و براش دلسوزی کرده بود.

صحنه به حالت عادی برمی‌گرده. تسترال در یک حرکت سریع روشو برمی‌گردونه و پشت به مودی به سمت در خیز برمی‌داره.
- بابا درها که نمی‌میرن. بهش بگو من تو رو نکشتم!

و همین جمله کافی بود تا ناگهان تستی سنگینی‌ای که حضور مودی در پشت سرش داشت رو حس نکنه. حتی نمی‌دونست دقیقا چه اتفاقی رخ داده، فقط می‌دونست مودی دیگه نیست.
- هوووف... نجات پیدا کردم.

تستی که دیگه احساس امنیت می‌کرد، تیکه‌های درو که مثلا به آغوش کشیده بود دوباره روی زمین رها می‌کنه و چند بار هم بهش لگد می‌زنه.
- به خاطر تو نزدیک بود بمیرم. ایش.

تستی اینو می‌گه و به سمت پذیرایی خونه حرکت می‌کنه.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۱۲ ۲۲:۵۵:۱۲



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۰:۳۰ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲
نقل قول:

pansy1980 نوشته:
مغرورم....
باید از همه بهتر باشم
هیچوقت کم نمیارم....
از خود راضیم....
اصلااااا فداکار نیستم فقط نیستم به هیچ وجه....
ادم انتقام جوییم....نمیگذرم حتی کار کوچیک..
از ماگل ها بدم میاد...
زیرک و باهوشم):
خیلی زود عصبانی میشم....
اولویتم اول و اخرم اسلیترین....
کسی نمیتونه بم دروغ بگه.....


درود بر تو فرزندم.

این که کسی نتونه بهت دروغ بگه یه چیزه، و این که خودت به خودت دروغ نگی هم مسئله دیگه‌ایه که به نظر میاد با خودت هم کاملا روراست هستی. نظر منم همینه که بری به...

اسلیترین!

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


بلندپروازی، پشتکار، شجاعت و فراست
در کنار هم
هاگوارتز را می سازند!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۲۲ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲
نام شخصيت انتخابي:آلکتو کرو


گروه :هافلپاف


ویژگی های ظاهری:قد کوتاه ولی فرز و سریع


ویژگی‌های اخلاقی:رقابتی و خشن


چوبدستی:چوب درخت چنار مغز موی پری


علاقمندی‌ها:جادوی سیاه و تدریس


معرفی کوتاه:شرور و بدذات مدت کوتاهی بعد از اینکه اسنیپ مدیر جدید هاگوارتز شد، او با برادرش امیکوس به‌عنوان پروفسور و مدرس به تیم هاگوارتز اضافه شدند و مسئولیت مجازات و تنبیه دانش‌آموزهای یاغی را بر عهده گرفتند. در جریان نبرد بزرگ هاگوارتز، پرفسور مک‌گوناگل آن‌ها را شکست داد.



معرفی شخصیتت خیلی کوتاهه. لطفا بعدا حتما برگرد و کاملش کن.
تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۱۲ ۰:۱۲:۴۶


پاسخ به: سوال و پاسخ کوتاه
پیام زده شده در: ۲۱:۳۹ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲
سلام.

این تاپیک اولش با هدف سوال و پاسخِ کوتاه در مورد کتاب‌های هری پاتر زده شده بود. ولی ازونجایی که اخیرا بیشتر سوالات مربوط به خود سایت بوده، به انجمن اتاق ضروریات منتقل شد تا شامل چنین سوالاتی هم بشه و اعضا و مدیران بتونن پاسخگو باشن.
هرچند اینجور سوالات رو می‌تونین به راحتی از طریق پیام شخصی و از مدیران سایت بپرسین و اونا قطعا جواب سوالتون رو خواهند داد.

نقل قول:

آلیشیا اسپینت نوشته:
ممنون از راهنماییتون و یک سوال دیگه :))
چطوری میتونم تاپیک بزنم؟

برای زدن تاپیک جدید کافیه انجمن مورد نظری که می‌خوای تاپیک توش قرار بگیره رو باز کنی و گزینه "عنوان جدید" که بالای لیست تاپیک‌ها قرار داره رو بزنی. تو صفحه جدید بعد از وارد کردن عنوان تاپیک و توضیحات، با زدن رو دکمه "ارسال" تاپیک ساخته می‌شه.
اما زدن تاپیک توی هر انجمنی نیاز به گرفتن مجوز از ناظر اون انجمن داره. هر انجمنی که باز کنی توی بخش "عنوان‌های مهم" حتما تاپیکی که ارتباط با ناظر انجمن باشه داره. توی اون تاپیک توضیح می‌دی که عنوان تاپیکت می‌خوای چی باشه و چه کاری قراره توی اون تاپیک انجام بشه. بعدش صبر می‌کنی تا ناظر بررسی کنه و بیاد مجوز رو بده یا نده. اگه مجوز داده شد می‌تونی تاپیک رو بزنی.


نقل قول:

Starlight نوشته:
سلام خسته نباشید ...
یه سوال داشتم اگر کسی بعد ها بخواد گروهش رو عوض کنه باید نقشش رو هم عوض کنه ؟یا یه فقط یه ویرایش روی گروهش انجام میشه ؟
اگر، شخصیتی رو که گروه مشخص ندارن انتخاب کنیم منظورمه !

سلام. تو هم خسته نباشی.
همونطور که خودت هم اشاره کردی این مورد کاملا به این بستگی داره که شخصیت انتخابیت کیه. اگه گروهش توی کتاب مشخص نشده باشه، بله. می‌تونی با همون شناسه و شخصیت به گروه دیگه‌ای بری. اما اگه گروهش مشخص باشه (مثلا اسلیترین) اونوقت باید حتما یک شناسه جدید بسازی تا به گروه دیگه‌ای (مثلا هافلپاف) بری.


نقل قول:

Yyasna1234 نوشته:
سلام من ی سوال داشتم بعد از انجام سه مرحله باید چیکار کنیم!

سلام.
بعدش رسما وارد ایفای نقش می‌شی و با باز شدن دسترسیت به بخش ایفای نقش سایت می‌تونی شخصیت خودت رو تو دنیای جادویی هری پاتر بسازی و پرورش بدی. حالا این یعنی چی؟ یه خلاصه کوتاه در این مورد توی بلاکِ سکوی نه و سه چهارم که صفحه اصلی سایت قرار داره وجود داره. روی قطار بزن تا باز بشه و بتونی بخونیش. اما کامل‌ترش اینجاس که توضیحاتی درباره این که ایفای نقش چیه و توش چی کار می‌کنن داده شده. لطفا مطالعه‌ش کن و اگه همچنان سوالی برات باقی مونده بود بپرس تا بیشتر توضیح بدم.


نقل قول:

Yyasna1234 نوشته:
من ی سوال دیگه ام داشتم این که الان حدود ۲ ساعت که معرفی شخصیت رو انجام دادم ولی کسی جواب نداده

قبل از جواب به این سوالت لازم می‌دونم مسئله‌ای رو توضیح بدم و اونم اینه که هر پستی توی سایت ارسال می‌شه تا 24 ساعت مهلت ویرایش داره. پس لطفا اگه تو این 24 ساعت خواستی سوال جدیدی بپرسی، به جای زدن پست جدید، پست قبلیت رو ویرایش کن و سوالت رو به همون پست اضافه کن.

و اما جواب سوالت... پاسخگویی به ورودی ایفای نقش توسط تعدادی از اعضای سایت انجام می‌شه و نه ربات. این یعنی لازمه که حتما یکی از مسئولین توی سایت لاگین کنه، درخواستت رو ببینه و جوابش رو بده. و خب همه درگیری‌هایی تو دنیای واقعی دارن که باعث می‌شه کسی نتونه تمام 24 ساعت شبانه‌روز توی سایت حضور داشته باشه و بتونه در لحظه جواب بده. اما تلاش مدیران سایت بر اینه که حتما تا حداکثر 48 ساعت جواب هر درخواستی که میاد رو بدن.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۱۱ ۲۱:۴۵:۰۰



پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۹:۴۰ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲
«خـنـده،کـلاه،رنـگ،پـله،مـنـظـور،کـاغـذ پـوسـتی،تـردیـد»

زمان گروه بندی رسیده بود.
پانسی با دریکو منتظر بودند تا اسمشان را صدا بزنند.

_پروفسور مک گوناگل "کاغذ پوسته ای" را برداست و اسم پانسی پارکینسون را خواند.

پانسی با اعتماد به نفس فراوان از "پله" ها بالا رفت و رفت روی سکو.
"کلاه" را روی سرش گذاشتند.
چیزی نگذشته بود که

کلاه گفت:«اســلــیــتــریــن!!!!!🐍

پانسی با "خنده" ریزی و قیافه ای از خود راضی به پایین سکو رفت و روی صندلی میز اسلیترین کنار بقیه ی هم گروهی هایش نشست.

یک دختری به پانسی گفت:«سلام
پانسی با شک و "تردید" و با لحنی مغرور گفت:«خب؟سلام

_اسم من هرماینیه.
خیلی دوست دارم باهم دوست بشیم.
خانواده ی من از خانواده ی جادوگرا نیستن ولی بنظرم دوستای خوبی میشیم
اخه میدونی حس خوبی به اون پسره که موهاش "رنگ" نارنجی داره ندارم.

پانسی با لحنی کمی عصبانی گفت:«"منظورت" چیه؟ شوخی میکنی؟فکر کردی من با توی مشنگ زاده دوست میشم؟حتی خوابشو ببینی.

_هرماینی ناراحت شد ولی به روی خودش نیاورد و رفت.
از اون به بعد هرماینی و پانسی شدن دشمن های هم دیگه!.......


یکم ساده اما جالب بود. یه سری اشکالات نگارشی و ظاهری داری که با ورود به ایفای نقش و درخواست نقد به راحتی حل می‌شه. ولی اینو همینجا بگم که فقط دیالوگه که با خط تیره "-" (و نه آندرلاین "_") شروع می‌شه و برای شروع توضیحات و توصیفات نباید هیچ علامتی بذاری.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۱۱ ۲۰:۵۸:۴۸


پاسخ به: سوال و پاسخ کوتاه
پیام زده شده در: ۱۶:۲۹ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲
من ی سوال دیگه ام داشتم این که الان حدود ۲ ساعت که معرفی شخصیت رو انجام دادم ولی کسی جواب نداده



پاسخ به: سوال و پاسخ کوتاه
پیام زده شده در: ۱۵:۵۸ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲
سلام من ی سوال داشتم بعد از انجام سه مرحله باید چیکار کنیم!


⚫𝑀𝑎𝑙𝑓𝑜𝑦𖦹~






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.