اوووم خلاصه نداشت اینجا منم فقط پست لینی رو خوندم(:d:)
------------
مرگخواران ترسان و لرزان و افتان و خیزان و گریان و ناله و شیون کنان دور هم جمع شدند تا لرد بیاید. ناگهان صدای فش فشی بلند میشود و نجینی پیشاپیش لرد وارد میشود ... همه کپ میکنند و نود درجه خم میشوند.
لرد وارد میشود و چند تا سرفه بلند میکند تا همه بیشتر بگرخن. سپس چرخی میزند و روی صندلی شاهانه اش جلوس میکند و لبخند میزند.
بلاتریکس: اوه مای دد ... اربــــــاب چه دمب خوشگلی گذاشتید. چقدر بهتون میاد. چقدر جذابتر شدید. چقدر شکر شدی ... ای جانم عخشم ... مماخت تو حلقم :bigkiss:
لرد هم که کلی حال کرده دمب پشمالوشو برا بلا تکون تکون میده و عشوه و ادا میاد که در این لحظه نجینی غیرتی میشه و میپیچه دور بدن لرد و اینقدر فشارش میده که نزدیکه چشماش از حدقه بزنه بیرون. مرگخوارا هم میپرن جلو و هر کی از یه طرفی مثل مسابقه طناب کشی نجینی رو میکشه از هر طرف و بلاتریکس هم با چوبدستیش میزنه به بدن نجینی و هی میگه ولش کن خیر ندیده ... ولش کن عشخمو دیجه ... آآآآآی مردم عشخمو کشـــــت ... :vay:
در این لحظه ناگهان جینی ویزلی با یک عدد میله آهنی میپره تو تا یه مرگخوار رو خلع سلاح کنه که میبینه ای دل غافل همه مرگخوارا جمعشون جمعه و چه اشتباهی کرده. اینجاست که سیل طلسم ها به سوی جینی روان میشه اما از آنطرف ناگهان دامبلدور هم میپره تو و طلسم هارو دفع میکنه تا نذاره به جینی بخوره. اما بالاخره کم میاره و لوسیوس میاد تا آودا رو به دامبلدور بزنه که دامبلدور میگه:
_ نه نه صبر کن... سوروس باید منو بکشه! پلیز!