در زمین محفل:
آلبوس:نمیدونم اینا ریونی بودن یا هافلی آخه وقتی تام بیاد ببینه اینجا کاملا سالمه و توپ های اونا هم قلابیه ...
نیمفا:اوهوم...آلبوس اونا میدونستن توپا قلابین؟
آلبوس:معلومه که نه...مثل اینکه تو رو هم باید می فرستادن هافل
نیمفا:
آلبوس:باشه بابا غلط کردم
------------------------------------------------------------------------عصر همان روز در زمین کوییدیچ مرگ خواران:
لرد:خوب شروع کنین
بلا:من بیام پیش شما؟ :pretty:
لینی:بلا ساکت باش اگر نه دیگه نمی تونیم اسم سایتو تحریم کنیم
بلا:
باشه ولی بعدا حسابتو میرسم
لرد:شما سر چی دعوا میکنین زود تر بیاین
بلا:اوکی ارباب
----------------------------------------------------------------------
بیست دقیقه بعد:لرد که دید مرگ خواران هیچ حرکتی برای بلند شدن انجام نمیدن گفت:بزنم کروشیوتون کنم؟چرا هیچ کدومتون بلند نمیشین؟ :vay:
ریگولس:ا..ارباب توپا تو هوا نمیمونن
لرد: یعنی چی که تو هوا نمی مونن؟
درست در همین لحظه یک سرخگون محکم خوردتو سرش و فهمید یعنی چی
ریگولس:یعنی این ... ارباب برین کنار
لرد:ساکت از کی تا حالا شما میگین کجا وایسم؟
در همین لحظه توپ سرخگون که بعد از اصابت به سر لرد به هوا برگشته بود دوباره خورد تو سر لرد
لرد:هی به نظرم شما توپای فوتبال رو برداشتین ...کروشیو
----------------------------------------------------------------------
در محفل:
الفیاس:آیول حتما تا الان ولدی مرگ خوارا رو کروشیو بارون کرده
و واقعا هم کرده بود
-------------------------------------
صبح روز بعد:
در اخبار جادوگران:
حالا وضعیت محفلیون و مرگخواران
محفلی ها:
مرگخواران: