هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: ستاد انتخاباتی "فلورانسو"
پیام زده شده در: ۱۶:۱۵ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
#11
به به، چه بوی چیزی میاد

شما مرگخوار نیستی چیزفروش جان، اما اسلیترینی هستی به همین سبب اومدم ببینم در چه وضعیه اینجا

سوالات من اینه:
1-برای کاهش چیزکشی و بازگشت چیزکش ها به جامعه چه برنامه ای داری
2-برای افزایش بودجه سازنده ترین بخش جامعه جادویی و قلب تپنده این اجتماع، یعنی دادگاه شماره 10 چه برنامه ای داری؟

همانا اگر جواب خوبی بگیرم رایم این سمتی خواهد شد
من المرلین توفیق


ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "آرسینوس جیگر"
پیام زده شده در: ۱۶:۱۰ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
#12
مرگخوارها کلا افراد خوبین (یا بدین )

جیگرجان من خیلی نمیشناسمت اما دارم نگاه میکنم ببینم برنامه هات چیه، چیکار میخوای بکنی دقیقا، چه سیاستیو میخوای دنبال کنی. جزو کاندیداهایی هستی که احتمال رای دادنم بهشون زیاده

موفق باشی

پ.ن: اگر وزیر شدی بودجه دادگاهو یادت نره


ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی "رودولف لسترنج"
پیام زده شده در: ۱۵:۵۴ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴
#13
بله دوستان، من یادمه یبار در محضر ارباب لرد ولدمورت نشسته بودیم. صحبتی شد که بلی، ما فرد مناسبی برای وزارت نداریم.

ارباب فرمودن که چرا نداریم؟؟ همین رودلف لسترنج

پ.ن: افزایش بودجه دادگاهو یادت نره

پ.ن2: برنامه های تکمیل ترتو منتظرم ببینم بقیه کاندیداهای مرگخوار ام در دیدم هستن


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۸ ۱۶:۰۶:۴۱

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۳:۱۴ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴
#14
کجا: زیر گنبد کبود


ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۲۲:۵۸ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴
#15
بازگشایی دادگاه - به دنبال متهم

بعد از ظهری گرم و تابستانی بود، مردم جامعه جادویی در نشیمن خانه ی خود، جلوی تلویزیون جادویی نشسته بودند. پرنده ها همه گرمازده شده بودند و صدایی از آنها به گوش نمیرسید. یکی دو اژدهای بی آزار در آسمان پرواز میکردند. یک روز کاملا عادی.

هر کس کانال مورد علاقه خود را نگاه میکرد که ناگهان تصویر مردی خوش سیما و خوشتیپ جایگزین برنامه ها شد. مرد روی صندلی چوبی حکاکی شده ای نشسته بود، ردایی بلند و سیاه، اما خاک گرفته به تن داشت و دسته ای کاغذ در دست.

-سلام بر جادوگران و ساحره های عزیز، من بارتی کراوچ هستم، قاضی دادگاه شماره 10، همونطور که میدونید من مدتی طولانی در سفری مرموز از طرف وزارتخانه به سر میبردم! این سفر و ماموریت به پایان رسیده و نوبت محاکمه ی مجرمینه! پس لطفا همونطور که در قسمت های قبل توضیح دادم سوژه های مناسب رو برای آدرس دادگاه جغد کنید و مجرمین رو به ما معرفی کنید تا بتونیم بودجه دادگاهو... چیز ... عدالتو برفرار کنیم.

مرد حرفهایش را با چشمکی به پایان رساند و تصویرش در دودی سبز رنگ محو شد، کانال ها به حالت عادی بازگشتند و مردم را با دهانی باز به حال خود گذاشتند.


-----------------------------------

نقل قول:

با عرض معذرت بنده بنا به دلایل شخصی مدت طولانی نزدیک به 5 ماه رو دور از سایت به سر میبردم و نتونستم سوژه ای برای این تاپیک فراهم کنم، با برطرف شدن مشکلم حالا به دنبال سوژه های مناسب میگردیم.
با اینکه سوژه قبلی تاپیک جدی و خونین بود و همچنین برنامه های خاصی رو برای این تاپیک مدنظر داشتن، اینجا در اصل برای تفریحه، پس میتونید انواع سوژه و متهم رو برای جرمهای مختلفی مانند مزاحمت، چیزفروشی و ... به دادگاه معرفی کنید.
هیچ مجازات واقعی برای افراد اعمال نمیشه و مجازات ها فقط در راستای رول نویسیه.
از طریق پخ با قاضی دادگاه در تماس باشید.

با احترام فراوان
قاضی القضات
بارتی کراوچ جونیور


نقل قول:
ویرایش: لازم به ذکره که دادگاه تابع وزارت جدید خواهد بود و در صورت اتخاذ تصمیم تغییر قاضی دادگاه، من از کار خودم کناره گیری و اقدام به دریافت بیمه بیکاری از بیمه جادوگری میکنم


ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: زندگی به سبک سیاه
پیام زده شده در: ۲۲:۰۲ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴
#16
در حین صحبت آرسینوس با مرد مرموز درب اتاق باز شد. رودلف قمه اش را جا گذاشته بود و برگشته بود که آن را بردارد، اما با دیدن آرسینوس خشکش زد آرسینوس نیز که از باز شدن در غافلگیر شده بود به رودلف خیره ماند.

آرسینوس و رودلف چند دقیقه به هم خیره ماندند، تا بالاخره رودلف با نگرانی پرسید:
-آرسینوس، چرا دستتو مشت کردی و با هوا حرف میزنی؟ :worry:
-هوا؟؟ نه این یارو رو من همین الان گرف...

آرسینوس در حین صحبت نگاهش را به سمت دستش برگرداند و دید که خالی است. احساس درماندگی شدیدی به آرسینوس دست داد، انگار زیر دست و پای یک گله تسترال فراری گیر کرده بود.
-فرار کرده!! همین الان تو دستش بود داشتم ازش حرف میکشیدم!

رودلف با نگرانی و احتیاط گفت:
-از اولش داشتی با هوا صحبت میکردی، ببین آرسینوس، خسته شدی، اینهمه بازجویی نافرجام داشتی، میخوای برو استراحت کن، من به جای تو به بازجوییا ادامه میدم. نظرت چیه؟؟؟
-نه من هنوز میتونم به کارم ادامه بدم!!! من اربابو ناامید نمیکنم!! نمیذارمم افتخار پیدا کردن دزد هورکراکس مال تو بشه! من...

صحبت آرسینوس با شعله ای سیاه از آتش قطع شد. تکه ای کاغذ روی زمین افتاد. رودلف و آرسینوس که هر دو غافلگیر شده بودند اما چوبدستی هایشان را بیرون کشیده بودند با احتیاط به سمت کاغذ رفتند. آرسینوس با نوک چوبدستی کاغذ را برگرداند و شروع کرد به بلند خواندن متن روی آن.

هورکراکس لرد سیاه دست منه! یه بخش از روح ارباب پیش منه!!
حالا دیگه من مهمترینم!! من نزدیکترینم به ارباب!! چون ارباب مال منه!


رودلف و آرسینوس به هم نگاه کردند، هنوز صدای آرسینوس در محیط سرد و خالی اتاق میپیچید، پس از چند لحظه سکوت با هم فریاد زدند:
-دزد یه مرگخواره!!!


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۴/۳/۳۰ ۲۲:۳۱:۰۸

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: ثبت نام از اساتید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴
#17
درود بر مدیریت، ارباب، مدیریت هاگوارتز و بینندگان عزیز

قصد دارم برای این عناوین اعلام آمادگی کنم:
1-دفاع در برابر جادوی سیاه (خود جادوی سیاه؟)
2-طلسمها و وردهای جادویی (طلسمها و وردهای سیاه؟)
3-معجون سازی (معجون سازی سیاه؟)

روزها یکشنبه سیاه، چهارشنبه سیاه، و جمعه سیاه


سیاه باشید


ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۲۲:۲۸ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۳
#18
اصلاحیه قوانین دادگاه شماره 10!!!!

نقل قول:

"1- ابتدا یک مجرم انتخاب و مدارک اولیه ای بر علیهش تهیه (یا ساخته ) میشه و یک پست از جانب قاضی (شخص شخیص خودم ) زده میشه که هم به مجرم تفهیم اتهام کنه و هم شروعی باشه بر سوژه. البته با مجرم قبل از شروع سوژه هماهنگ میشه که وقت کافی برای زدن حداقل یک رول داشته باشه.

2- پس از پست تفهیم اتهام به مدت سه روز فرصت هست تا اگر فردی میخواد به عنوان شاهد رول بزنه اینکارو انجام بده. شاهد ها میتونن بر علیه متهم، یا به نفعش شهادت بدن.

3-متهم باید پس از پایان این سه روز در یک رول در ادامه رول های قبلی از خودش دفاع کنه، متهم برای دفاع کردن به مدت 2 روز فرصت داره که یک رول بزنه، و در صورتی که فراموش کنه، و یا به هر دلیلی این رول زده نشه فرصت دفاع رو از دست میده

*3*-متهم میتونه فردی رو به عنوان وکیل انتخاب کنه، وکیل متهم باید در همون مدت سه روز که شاهد ها اجازه رول زدن دارن از متهم دفاع کنه، همچنین در صورت درخواست متهم وکیل میتونه به جای متهم هم رول بزنه.

4-در پایان این دو روز پست پایانی سوژه که همانا تصمیم نهایی دادگاهه بوسیله قاضی زده میشه.

5- هر سوژه حداقل در 3 پست و حداکثر در 7 یا 8 پست تموم میشه. اما احتمالا بیشتر در 3 و 4 پستی ببینیم سوژه ها رو.

6-افراد میتونن به قاضی سوژه و متهم پیشنهاد بدن و در واقع قاضی از این مسئله نهایت استقبال رو به عمل میاره

7-در صورتی که شاهدین یا متهم بخوان مدرکی به دادگاه ارائه بدن به صورت اسکرینشات و بوسیله پیام خصوصی باید به قاضی ارسالش کنن و قاضی در پست پایانی یا آغازی سوژه از اونها استفاده کنه.

8-طبیعیه که سوژه ها از چترباکس و یا انجمن های جادوگران و از مکالمات خود افراد استخراج میشن، اما نمیشه از اسکرینشات های مربوط به انجمن های خصوصی به عنوان مدرک و یا برای استخراج سوژه استفاده کرد.

9-سوژه های دادگاه نباید!!! دلیلی برای توهین کردن اعضا به هم بشه به هیچ عنوان، در صورتی که در مورد فردی سوژه میدید به قاضی و فکر میکنید ممکنه جنبه اش پایین باشه لطفا اصلا سوژه ندید در موردش.

10-مسائل شخصی و غیر مرتبط با سایت جادوگران و اعضا شامل اختلافات شخصی و خارج از سایت به هیچ عنوان جایی در دادگاه نداره."

نکست سوژه ایز کامینگ سون، استی توند !!!!
و من المرلین توفیق


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۸ ۱۴:۰۷:۰۶

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۲۳:۵۶ جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳
#19
وقت تنفس به پایان رسید، جمعیت از تالار ها و سرسراهای دیگر به سمت دادگاه حرکت کردند، همه مشتاق بودند که پایان این پرونده ی حساس و نفس گیر را ببینند! آمدن وزیر نیز تنها آتش آنها را تند تر کرده بود و بر حساسیت این ماجرا افزوده بود! پس از آنکه همه مردم در جایگاه های خود مستقر شدند، مالسیبر تحت تدابیر شدید امنیتی و درحالی که بوسیله چند نفر از مامورین جوراب به سر ساواج ( ) اسکورت میشد به دادگاه وارد شد.

بار دیگر او را در جایگاه متهم نشاندند، زنجیر های صندلی همانند مارهایی خبیث بار دیگر به دور دست و پایش پیچیدند، سپس مامورین در اطراف او مستقر شدند و چوبدستی هایشان را به سمت وی نشانه رفتند. منشی دادگاه با صدای بلند اعلام کرد:
-قاضی کراوچ وارد میشود!! حضار به پا خیزید!!

دو در بزرگ سرسرای دادگاه باز شدند، نوری شدید به داخل دادگاه تاریک تابید، سایه ای سیاه رنگ با قدم هایی آرام به دادگاه داخل شد، در دستش جسمی گالیون مانند را میچرخاند. با ورود او در نیز پشت سرش بسته شد.

با قدم هایی مستحکم و قدرتمند به سمت جایگاه قضاوت حرکت کرد، ردایش را تکاند و بر جایگاه خود نشست. سکه را آرام روی میز گذاشت، سپس با چوبدستی خود روی آن زد. ناگهان رنگ طلایی سکه محو و شکلات کاکائویی درون آن نمایان شد شکلات را برداشت و آنرا در دهانش گذاشت، سپس آهی کشید، چشمانش را بست و با خود گفت:
-باید به جای شیرینی از این به بعد بگم گالیون... گیدیون جدی جدی شکلات و شیرینی داد بهم...

سپس چشمانش را باز کرد و نگاهش را به مالسیبر دوخت، شقیقه هایش تیر میکشید، هم دفاعیات وکیل او را شنیده بود و هم سخنان شاکیان، و تمام اینها فقط و فقط بر سر دردش افزوده بود. چوبدستیش را به سمت گلویش گرفت:
-مالسیبر، نوبت دفاعت فرا...

بوووووووم!!!!

درهای سرسرا محکم از هم باز شدند و کل دادگاه را به لرزه در آوردند! بار دیگر نور خیره کننده به داخل دادگاه تابید! اینبار دو هیبت سیاه رنگ دیده میشدند که بسیار آرام و با قدم هایی آهسته به دادگاه داخل میشدند! هر دو هیبت هم قد بودند، اما عرض یکی از دیگری اندکی بیشتر بود. ( ) شنل هایی بلند و سیاه پوشیده بودند و کلاه شنلشان تمام صورتشان را پوشانده بود.

دو هیبت به سمت مالسیبر حرکت کردند، تمام حضار، از جمله خود قاضی، به آنها خیره بودند و دهانشان باز مانده بود! شکلات از دهان قاضی روی میزش افتاد

از هیچکس صدایی بیرون نمیامد. هیبت لاغرتر مقابل مالسیبر ایستاد، با انگشتش به زنجیر ها ضربه ای زد و تمام آنها ناپدید شدند. سپس دستش را داخل شنلش برد، نفس همه در سینه هایشان محبوس شده بود.

هیبت دستش را از شنل بیرون آورد، بلیتی را نگه داشته بود که روی آن با حروف بزرگ نوشته شده بود:
"جزایر مفرح و توریستی بالاک!"

بلیت را در دست مالسیبر قرار داد، سپس دست خود را روی سر او گذاشت و وردی را زمزمه کرد، ناگهان مالسیبر و هیبت ها ناپدید شدند!

نیم ساعت بعد

قاضی کراوچ بالاخره به خود آمد! به سختی فک خود را با طلسمی به حالت اول خود برگرداند، سپس چوبدستیش را بار دیگر به سمت گلویش گرفت و گفت:
-بیدار شید مردم، رسیدیم عوارضی دادگاه هنوز ادامه داره!

این سخنان گهربار مردم را نیز از هپروت بیرون آورد، قاضی با سرفه ای گلویش را صاف کرد و ادامه داد:
-همونطور که دیدید شدت حساسیت این موضوع به حدی بود که مدیریت رو به واکنش واداشت، متاسفانه تنها دلیل این اتفاق اصرار مالسیبر بر استفاده از ادبیات نامناسب محیط ایفا بود. در مورد 3000 میلیارد گالیون مفقود شده هم اطلاعاتی به من رسیده که همش شکلات بوده با روکش گالیون پس جای نگرانی نیست!

سپس شکلات را از روی میز برداشت و بار دیگر در دهانش گذاشت و ادامه داد:
-از اونجایی که متهم ما از دست ما خارج شده و الان در دست مدیریته پس حکمی هم نمیشه براش صادر کرد، به همین سبب من این پرونده رو مختومه اعلام میکنم!!

و با چکش محکم تر از تمام دفعات پیش روی میز زد!

پایان محاکمه!!!




---------------
با وجود همه حاشیه های این محاکمه، تجربه خوبی بود.
فردا بازنگری هایی در قوانین تاپیک میشه و همینجا اعلام میشه، به احتمال زیاد فرصت زمانی پست زدن شاهد ها و متهم کاهش پیدا کنه. علاوه بر این در صورت تصویب طرح ویزنگاموت خلاصه ای از شرایط اون طرح هم در تاپیک ارسال میشه طی چند روز آینده.

قاضی القضات
بارتی کراوچ جونیور


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۱ ۰:۳۵:۳۳

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۰:۰۹ پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۳
#20
1-هرگونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخواران/محفل را با زبان خوش شرح دهید!

این بنده ی حقیر سراپا تقصیر افتخار خدمت زیر سایه ارباب رو به مدت یکی دو سال در حدود 3 سال پیش داشت با شناسه قبلیش
عضو محفل هم مرلین رو شکر نبودم تا الان

2- به نظر شما مهم ترین تفاوت میان دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟

گذشته از تفاوت های ظاهری و مویی بارز لرد سیاه فردیست خانواده دوست و دارای ثبات اخلاقی
در حالی که دامبلدور نمونه ی بارز فرد بی بند و بار و عامل فساد در جامعه جادوگری محسوب میشه

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخواران چیست؟

استفاده بهینه از آپشن های شخصیت بارتی کراوچ
بارتی کراوچ به شدت روی شخصیت لرد ولدمورت حساسه، و این حساسیت قابل بروز نیست مگر اینکه بارتی کراوچ مرگخوار باشه
بنابراین بخشی از تعریف شخصیت بارتی کراوچ در ایفا وابسته به مرگخوار بودنشه

4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها(یا شخصیتی غیر از لرد سیاه و مرگخواران) را انتخاب کرده و لقبی مناسب برایش انتخاب کنید.

سیریوس بلک
snoop dogg

5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟

اختلاص از گرینگوتز، قاچاق آفتابه به داخل کشور و دیگر اعمال مجرمانه

6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

مگس کش

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

ایشونو به دیدار محکومین دادگاه میبرم... شاید اسنک هم نصیبشون بشه اینجوری

8-به نظر شما چه اتفاقی برای موها و بینی لرد سیاه افتاده است؟

در مورد موها که لرد سیاه برای اینکه کوچکترین نقطه مشترکی بین خودش و افراد منحرفی مثل دامبلدور باقی نذاره همه موهاش رو از دم تراشیده
اما در مورد بینی باید بگم که بینی لرد هیچجا نرفته، همونجا هست، فقط برای دیدنش فرد باید از بصیرت کافی و چشم دل برخوردار باشه

9-یک یا چند مورد از موارد استفاده بهینه از ریش دامبلدور را نام برده، در صورت تمایل شرح دهید.

برس کشی وجدانگاه دمنتور ها در آزکابان، وجدانگاه خانه ریدل، وجدانگاه وزارتخانه و چند وجدانگاه دیگر موجود در جامعه جادوگری


اختلاس! بی سوادا رو میارن می کنن قاضی مملکت!

از دیدن یاران قدیمیمون همواره خوشحال می شویم. خوش اومدین.

تایید شد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۲۹ ۲:۰۲:۰۵

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.