آنتونین به سمت در رفت و دستش را روی دستگیره گذاشت و...
(شترق!)
این بار افکت صدا ناشی از برخورد دست لاکی با صورت انتو نبود بلکه متعلق به پشت دستی ای بود که رز به انتو زد.رز با لحنی شاکیانه گفت:
-اگه ینفر اینجوری سرش رو بندازه پایین و بیاد تو حریم خصوصی شما چه بلایی سرش میارید؟پس امیدوارم اگه یک نفر همون بلا رو سر شما اورد ازش ناراحت نشید!
-خوب...
لاکرتیا جلو رفت با دو دستش انتو و رز را از جلوی در کنار زد و در را چارتاق باز کرد سپس با لحنی مسخره آمیز گفت:
-اوه...بیاید اینجارو داشته باشید!
کله های رز،وندل و لاکی با آن موهای لطیف و زیبایشان که بنظر آنتونین بیشتر شبیه کارامل خراب شده بود(
) مانع میشد تا او بتواند پشت در را ببیند برای همین مجبور شد تا جور دیگری عمل کند...آنتو با آخرین قدرت دختر هارا به درون اتاق هل داد و خودش هم با آن ها به درون اتاق افتاد.بعد تنها چیزی که روبه رویشان بود سقف بود که به سرعت به آن ها نزدیک میشد،و شاید هم آن ها به سقف نزدیک میشدند!
چند دققیقه بعد!وندلین پخش زمین شده بود و سعی میکرد در دریچه ای را که مثل بالابر از آن بالا آمده بودند را باز کند.دیوار اطرافشان با رنگ های قرمز و طلایی مزین شده بود و تابلوی یک شیر گنده روبروی چشمشان خودنمایی میکرد...بی شک آن ها وسط تالار گریفیندور بودند.
-پیشنهاد کدوم فضولی بود که در سمت چپ رو باز کنیم؟!
-ونی زود باش...الان از خواب بیدار میشنا!:worry:
وندلین خودش را جمع و جور کرد و با بی حوصلگی گفت:
-بهتره فعلا زیر اون میزه قایم شیم...تقلا بی فایدست!
-هی بچه ها بلند شید صبح زیبایی شروع شده!
صدای آرسینوس جیگر آنقدر برای چهار هافلی آشنا بود که بدون هیچ درنگی به زیر میز هجوم بردند.هری از طبقه دوم تختش پایین پرید و با شادمانی گفت:
-میدونی چی بیشتر از یه صبحونه دبش میچسبه؟!یکم هافل آزاری!
و بعد به سمت دریچه ای مثل دریچه لوله بخاری که چیزی مانند بلندگو از درون آن به بیرون از تالار راه داشت رفت.هری درحالی که سعی میکرد صدایش را عوض کند، دهانش را به دریچه نزدیک کرد و داد زد:
-یوها ها ها...هافلی ها روز مرگتون فرا رسیده!
گریفی ها:
هافلی ها با چشمانی که در آن خشم موج میزد به یکدیگر خیره شدند.آنتو زمزمه کرد:
-هدفشون چی میتونه باشه؟...باید مخفیانه عمل کنیم!
--------------------------------------
هافلی ها تو تالار گریف گیرافتادند و گریفیندوری ها روحشونم از این قضیه خبر نداره...هافلی ها قصد دارن بدجوری حال اونارو بگیرن!