هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (ویلبرت.اسلینکرد)



پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۳۵ پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۲
بسم المرلین ال کبیر العظیم



1.توضیح دهید با چه انرژی ای می توان سیاه چاله ها را بزرگ تر کرد؟! ( 10 نمره )

وقتی که یک سیاهچاله تشکیل شد می‌تواند با جذب ماده اضافی به رشد خود ادامه دهد.
هر سیاهچاله‌ای به طور پیوسته گاز و غبار میان ستاره‌ای را از محیط مستقیم اطرافش و تابش زمینه کیهانی که در همه جا حضور دارد، جذب می‌کند.
این فرایند اولیه‌ای است که به نظر می‌رسد سیاهچاله‌های کلان جرم طی آن شکل می‌گیرند.
فرایندی مشابه نیز برای تشکیل سیاهچاله‌های جرم متوسط در خوشه‌های ستاره‌ای کروی پیشنهاد شده‌است.


2.سیاه چاله ی شما چه طور رشد کرد؟! ( 8 نمره )

سیاه چاله ی من در ابتدا با جذب هوای داخل شیشه ( که در آن سیاهچاله ام وجود داشت ) رشد خود را شروع کرد اما با جذب تمامی هوای داخل شیشه ، شروع به جذب خود شیشه کرد که در این اقدام سیاهچاله موفق بود ولی به دلیل نداشتن جرم کافی نتوانست به اشیاء دیگر آسیب بزند و من با چوب دستی خود ، مهارش کردم.
از آن پس سیاهچاله ام را با هوای بیشتری رشد دادم تا دیگر نتواند به جذب اشیاء دیگر کند.


3.درمورد ظاهر سیاه چالتان توضیح دهید!(8)

برای این سوال دو جواب وجود دارد یکی اینکه ما از دیدگاه جرم به سوال بنگریم پس بهتر است بپرسیم که جرم سیاه چاله ها چه اندازه است ؟
یا اینکه از لحاظ اشغال فضا یا همان حجم سیاه چاله ها را بررسی کنیم پس در آن صورت بهتر است بپرسیم که حجم سیاه چاله ها چه اندازه است؟

پس ابتدا درباره ی جرم و سپس حجم سیاهچاله ام سخن می گویم.
جرم یک سیاهچاله باید به طور طبیعی ، همان طور که شما اشاره کردید ، باید 10 برابر جرم خورشید یا به طور تقریبی تصویر کوچک شده
باشد.ولی جرم ستاره ی من به طور تقریبی برابر 9.45 تا به جرم خورشید برسد است.چرا جرم را رند نکردم؟؟؟
برای این که اگر جرم یک سیاهچاله با خورشید برابری کند می تواند خطر های جبران ناپذیری را به وجود آورد.

درباره ی حجم آن نیز می توانم بگویم که سیاهچاله ی من با حجمی برابر یک مانیتور دارد!!!با شکلی بسیار عجیب:یک بیضی عظیم که در مرکز آن سه خط کشیده شده است.

4.روشی برای ساکت کردن دانش آموزان ارائه کنید! (4 نمره )

درابتدا شما می توانید با شرکت در کلاس های پروفسور آمبریج ( کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه ) روش آواداکداورای الکی را بیاموزید و با اجرای این طلسم الکی دانش آموزان را ساکت ، آرام ، بهت زده و وحشت زده کنید.

پس از این روش نوین ، 10 روش کارآمد نیز گفته که به شما در ساکت نگه داشتن کلاس کمک می کند:

۱- در ابتدای ورود به کلاس هیچ عکس العملی نشان ندهید. در جای خود کاملاً بی حرکت و ساکت بایستید. نزدیک ترین دانش آموز به وجود شما پی خواهد برد و سپس خبر رفته رفته به دیگران نیز خواهد رسید. قبل از این که تصمیم بگیرید تاکتیک دیگری را به کار ببندید، چند لحظه صبر کنید.


2-برای آرام کردن دانش آموزان فریاد نکشید. با صدایی آرام، با چند نفر از دانش آموزانی که به نظر می‌رسد آمادگی گوش دادن به شما را دارند، شروع به صحبت کنید.


3-از حس کنجکاوی انسان استفاده کنید. بعضی اوقات آرام و زیر لب صحبت کردن مثمر ثمر واقع می‌شود. طبیعت انسان به گونه ای است که دوست ندارد از هیچ مطلبی غافل بماند. با صدایی آرام با چند نفر از آن ها شروع به صحبت کنید. در این صورت بسیاری از دانش آموزان تمایل خواهند داشت که صحبت های شما را بشنوند و به این تربیت به صحبت های خود ادامه نخواهند داد.


4-می توانید به یک نفر تذکر دهید. سؤالی را برای کسانی که به شما گوش می دهند، مطرح کنید و در انتهای سؤال خود نام یکی از شاگردانی را که می‌دانید توجهی به کلاس نداشته است، به زبان آورید. آن گاه تأثیر توجه تمام دانش آموزان به سمت وی را مشاهده خواهید کرد.


5-شیوه هایی برای جلب توجه دانش آموزان در نظر داشته باشید. عملی انجام دهید که نیاز به دقت داشته باشد، مثلاً یک نوار کاست یا ویدیویی را با صدای آرام پخش کنید.


6-انسان ها عاشق تمجید هستند. می توانید بدون توجه به کسانی که به مطالب شما گوش نمی دهند، از کسانی که به دقت مطالب را دنبال می کنند، تمجید کنید.


7-درس خود را با دادن یک تکلیف به دانش آموزان آغاز کنید.( تکلیفی سنگین،البته بستگی به دانش آموزان دارد )


8-اهداف درس را تعیین کنید.


9-بی نظمی شروع کلاس را بی احترامی به خود مپندارید؛ بلکه آن را تا زمانی که حادثه ی قابل توجهی روی نداده است، جزء رفتارهای طبیعی دانش آموزان به شمار آورید.


10-معمولاً افراد به موضوعات جذاب توجه خاصی نشان می دهند. می توانید درس را با موضوعی بسیار سرگرم کننده و صدایی آرام ، برای کسانی که " آرام گرفته اند "، آغاز کنید. دیگران نیز به زودی به شرکت در بحث شما علاقه مند خواهند شد.


سوال امتیازی : استدلال پروفسور مک براید را زیر ذره بین ببرید!(یا ثابتش کنید،با نقضش کنید!)

استدلال پروفسور مک براید مربوط به ذرات تشکیل دهنده ی دیوانه ساز ها درست است ولی اگر با دقت به موضوع بنگریم می بینیم که اشتباهاتی نیز وجود دارد.

عقیده ی پروفسور مک براید بر این است که دیوانه ساز ها از سیاهچاله درست شده اند ولی چرا دیوانه ساز ها از نور وحشت دارند در حالی که سیاهچاله ها نور را به خود جذب می کنند؟

چون دیوانه ساز ها از سیاهچاله درست نشده اند.
از دلایل دیگر می توان به این که سیاهچاله ها همه چیز را جذب می کنند ولی دیوانه ساز ها تنها روح را جذب می کنند .

به دلایل بالا این استدلال اشتباه است.

با تشکر از پروفسور دلاکور




پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۴:۳۹ پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۲
بسم المرلین الکبیر العظیم




1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید. ( 10 امتیاز )

به نظر من مخترع این ورد مرلین بزرگ باید باشد. وی مشهورترین جادوگر در اساطیر انگلیسی است.
در افسانه‌ها او هم‌ عصر پادشاه آرتور بوده‌است.

عبارت " شمشیر در سنگ " نیز در ارتباط با این موضوع است. قبل از اینکه شاه آرتور به عنوان بزرگ ترین شاه آن سرزمین شناخته شود مرلین جادوگر، شمشیری جادویی را درون سنگ قرار میدهد که تنها آرتور باید آن را از سنگ بیرون کشد و سپس این اتفاق می افتد.

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد؟ ( 10 امتیاز )

مرلین در زمانی که میخواست آهن مورد نیاز برای ساختن شمشیر اکس کالیبور رو حمل کنه، این ورد رو اختراع و از اون استفاده کرد و زمانی که می خواست آن شمشیر رو به درون سنگ فرو کنه از ورد وینگاردیوم لوی اوسا استفاده کرد.

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟ ( 10 امتیاز )

در سال 1978 در روز اول کلاس ورد های جادویی ، برای اولین بار از این ورد استفاده کردم.
در بار اول موفق بودم ولی در بار دوم توانستم میز استاد را بلند کنم و جا به جا کنم.
استاد هم به دلیل این ورد خوانی خوب من ، 10 امتیاز به اسلیترین داد!!!




پاسخ به: اتاق مدیریت
پیام زده شده در: ۱۴:۰۹ پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۲
ببخشید....استاد مهمان یک درس دیگر می تواند درس دیگری را اداره کند؟؟؟

من می خواستم جلسه ی دوم درس پیشگویی رو درس بدهم.




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متاسفانه امکانش نیست. موفق باشید


ویرایش شده توسط ویلبرت اسلینکرد در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۰ ۱۴:۱۹:۳۸
ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۰ ۱۴:۵۳:۳۶



پاسخ به: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۲۱:۴۰ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲
* مقاله ای مختصر درباره مرگ "کور ممد پاتر" در کلاس توسط من (یعنی پروفسور آمبریج) بنویسید و در آن علل کشتن وی توسط من را تحلیل نمایید. بلوف زدن ایشان در خصوص مرگ فراموش نشود. توجه داشته باشید که علت بلوف زدن ایشون در قبال نترسیدن از مرگ اهمیت بیشتری در مقاله شما دارد. (15 امتیاز)

به نام اسلیترین

امروز می خواهیم درباره ی مرگ دانش آموز کور ممد پاتر که ساعاتی پیش در کلاس پروفسور آمبریج رخ داد صحبتی بکنم.
کور ممد دانش اموز ترسو و البته شوخی بود که به دلیل شوخی های بی موردش خود را به آغوش مرگ پرتاب کرد!!

امروز هم در کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه دست به شوخی زد.بنابراین او به درک واصل شد.

اون همیشه خالی بند ماهری بوده و این بلوف هاش حد و مرزی نداشته.
اون سعی می کرد تا با بلوف زدن نظر دختر ها بقیه رو به خودش جلب کنه.من قبل از شروع کلاس کور ممد را در حال خریدن " چیز " از مورفین گانت دیدم. پس کور ممد قبل از شروع کلاس چیز رو زده بود و دلوروس آمبریج رو یک دختر 16 ساله ی زیبا می دید.
بنابراین خواست با بلوف زدن نظر دختر را جلب کند ولی با آواداکاداورا رو به رو شد و آبروی خاندان پاتر رو برد.

روحش شاد.

* چرا پروفسور آمبریج افسون "آواداکداورا"ی قلابی را روی "رز ویزلی" اجرا کرد؟ (2 امتیاز)
الف) القای ترس به رز و بقیه دانش آموزان ب) بیماری روحی- روانی خود پروفسور
ج) معرفی عنوان درس د) شوخی دور همی

فکر کنم ...هیچ یک از موارد نباشه... .

به نظر من تنفر از ویزلی ها باعث انجام این کار شده توسط آمبریج شده بود!!!
چون آمبریج با این که پرسی ویزلی سر کلاس او اجازه گرفت و حرفی زد ، دلوروس آن دمنتور مونث را به سمت او روانه کرد.

نقل قول:

پرسی دستش را بلند کرد و گفت:

«خانوم اجازه ! میشه من اول از همه بوس بشم؟! »

آمبریج: «اووه ! شمایی که بی اجازه حرف زدید البته که میشه.»


ولی اگر بخواهم از گزینه های بالا انتخاب کنم:الف ، بهترین جواب است.


* عزرائیل از چه چیزی تعجب کرده است ؟ (3 امتیاز)

الف) حماقت پروفسور آمبریج ب) حرکت پیش بینی نشده، خارج از قوانین ایفای نقش و رول
ج) چرا دخترکی معصوم باید بمیره؟ د) قلابی بودن افسون و سر کار ماندن جهت تحویل روح

باز هم مثل سوال قبلی:جواب من این است که عزرائیل از این که به خاطر یک آوادای الکی و ساختگی بی خواب شده بود ، تعجب کرد!!!

ولی از بین گزینه ها: ب بهترین انتخاب است.


* یکی از سه جناح ذکر شده در کلاس (وزارت – محفل ققنوس – مرگخواران) را انتخاب کرده و درباره "مزایای مرگ با کارت عضویت موقتی یا دائمی آن جناح برای بازماندگان خود"، مقاله ای مختصر بنوسید. (10 امتیاز)

محفل ققنوس:
اگر با عضویت در محفل بمیرید بعد ها بازماندگان خاندان شما ، با افتخار و غرور خاصی به عکس شما نگاه می کنند و با احترام از شما یاد می کنند.
همچنین بسته ی کشته شدگان محفل به شما تعلق می گیرد که در آن وسایل مختلفی وجود دارد!!!






پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۹:۲۶ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲
بچه ها به پست قبلی توجه نکنید...سلازار اسلیترین درس خودش را در این جا گذاشته است.
در کوتاه ترین زمان پست پایینی برداشته می شود.

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_



حیاط هاگوارتز از همیشه خلوت تر بود.دانش آموزان به سوی کلبه ی قدیمی هاگریددر حرکت بودند .
کنار کلبه ی هاگرید گل های زیبایی روییده بود.نشاط در باغچه ی کوچک هاگرید دیده میشد.
نسیم خنکی صورت دانش آموزان را نوازش میداد.

بچه ها مدتی را زیر نور پرحرارت آفتاب گذراندند.از دوردست ها سایه ای مشخص شد.قد بلند و زیبایی هیکل وی دانش آموزان را به وجد آورده بود.

یکی از بچه ها با هیجان گفت:او پروفسور اسلینکرد است.او را دیروز در دفتر اساتید دیدم.زیبایی کلام او توصیف ناپذیر است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


همه ی دانش آموزان منتظر ورود وی بودند.پروفسور وارد کلاس شد.
با سلامی که کرد همه ی دانش اموزان متوجه منظور آن پسر شدند!!!!!

پروفسور شروع به صحبت کرد:
درود بر همگی.شاید مرا نشناسید...بنده ویلبرت اسلینکرد هستم ، نویسنده ی کتاب های مختلف.
پروفسور اسلیترین از من درخواست کردند که به طور موقت کلاس مراقبت از موجودات جادویی را بر عهده بگیرم.
من هم با کمال میل پذیرفتم.حال اگر سوالی ذهن شما را مشغول کرده ، چه درسی و چه غیر درسی ، بپرسید.

دانش آموزان سکوت کردند.

پروفسور ادامه داد : خب بچه ها ، در ابتدای امروز درباره ی درجه بندی جانوران حرف می زنیم .
درجه بندی جانوران به شکل زیر است:

*****:جادوگر کش معروف / اهلی و رام کردن آن ها غیر ممکن است.
****:خطرناک / نیاز به دانش تخصصی دارد.
***:قابل مهار توسط جادوگران کاردان
**:بی خطر / اهلی شده
*:ملال آور

در گذشته معلمان قبلی اغلب با درجه های ( * ) و ( ** ) با شما کار می کردند ولی از امروز من شما را با آنچه در آینده پیش رو دارید ، آماده می سازم.

یکی از دانش آموزان دستش را بالا آورد و گفت:استاد...درس امروز درباره ی چه جانوری هستش؟؟؟

-بله...به آن موجودی که در قفس است نگاه کنید.اسم آن " آل " است.چه کسی می داند که آل چه نوع موجودیست؟

-آقا اجازه؟

-بگو.

-آل موجودیست که بیشتر در مکان های عمومی زندگی می کند.او بچه ها را به خود جذب می کند و بعد آنان را می بلعد.

-درسته...آل موجودی خطرناک است و در درجه ی چهار ستاره ها ( **** ) طبقه بندی شده است.
پس اکنون سعی کنید شکل آل را درست بکشید.

درس امروز همین است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سوالات این جلسه


آل ها بیشتر در کدام کشور ها زندگی می کند؟ (5 نمره)

آل ها چگونه کودکان را به خود جذب می کند؟به طور خلاصه توضیح دهید؟ (15 نمره)

آخرین حمله توسط آل ها در کجا و به چه کسی گزارش شد و آیا این آل در حمله ی خود موفق بود؟ (10 نمره)

سوال امتیازی:وزارت سحر و جادو چگونه بر مشکلات جانوران نظارت دارند؟ (10 نمره)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


توجه داشته باشید که اگر کسی به سه سوال اصلی پاسخ کامل داد و امتیاز کامل گرفت ، سوال امتیازی برای وی حساب نمی شود.

در صورت نیاز هم می توانید از کتابخانه ی هاگوارتز و بخش جانورشناسی استفاده کنید.

و پس از گفتن آخرین جمله ، پروفسور کلاس را ترک کرد.




پاسخ به: دفتر توجیهات محفلیه (عضویت در محفل ققنوس)
پیام زده شده در: ۱۴:۲۴ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲
1- نظرتون درباره ی محفل ققنوس و انتظارتون از محفل ؟

نظرم اینه که....نظری ندارم(چون عالی هستش )

انتظارم اینه که در عضویت ما سختگیری نکنند(می دونم که این طور نیست)

2- چقدر به سران محفل اعتقاد داری ؟ به چیشون اعتقاد داری دقیقا ؟

آنقدر که اگه بخواهند جونم رو براشون میدم.من به تصمیم گیری های درست آن ها اطمینان و اعتقاد دارم.

3- اگر یک طرف نجینی ( مار محبوب تام ) و طرف دیگه فوکس ( ققنوس محبوب دامبلدور ) باشه و در خطر باشن ، کدومشون رو نجات میدی ؟ چرا ؟

من که فوکس رو نجات میدم ولی فکر کنم فوکس قدرت دفاع در برابر نجینی رو داشته باشه.و چرا؟؟؟چون که از نجینی متنفرم.

4- به نظرت قداست دامبلدور شکسته شده ؟

خیر زیرا کسی جراتش رو نداره تا اون رو از بین ببره.

5- حدس میزنی اسم رمز ورود به دفتر دامبلدور چی باشه؟

نمی دونم که دامبلدور به چی علاقه داشت ولی حدس میزنم که رمز این باشه ( هرگز یک اژدهای خفته را قلقلک ندهید! )

6- انقدر شجاع هستی که تام رو ولدمورت صدا کنی یا هنوز هم بهش میگی اسمشو نبر ؟

من از اون ترسی ندارم و همیشه اسمش رو ولدرمورت صدا میکردم( به خاطر همین شکنجــــــــــــــه هم شدم )



ویلبرت عزیز ، نسبت به دفعه ی قبلی که درخواست عضویت دادید ، پیشرفت خیلی خوبی داشتید ، ولی کافی نیست ، اگر به همین صورت پیش برید و سعی کنید روزی یک رول بزنید و نقدش رو بخواید و سعی کنید که با توجه به نقد اشکالاتتون رو رفع کنید ، خیلی زود به یکی از نویسنده های خوب تبدیل میشید . سعی کنید فعالیتتون رو توی ایفای نقش متمرکز کنید . و لطفاً خواهش میکنم که برای هر سوال و مسئله ای در مورد ایفای نقش از تاپیک گفتگو با مدیران استفاده نکنید ، ایفای نقش دو هزار تا ناظر داره و هاگوارتز هم به اندازه ی کافی مدیر و استاد و غیره داره که لازم نباشه تو یه تاپیک عمومی و کاملاً بی ربط سوالاتتون رو مطرح کنید . سعی کنید از پیام شخصی استفاده کنید . اینها خیلی اهمیت دارن توی سایت که رعایت بشن . موفق باشی

تایید نشد
پرسی ویزلی




ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۰ ۹:۰۱:۵۰
ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۰ ۹:۰۴:۱۶



پاسخ به: دفتر مرکزی کلوپ رانده شدگان
پیام زده شده در: ۱۴:۲۱ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲
تد که میداند چه چیزی در انتظارش است بر خود میلرزد و در چشمانش اشک حلقه میزند ...

ارنی با سرعت پیش ممد رفت.ممد در حال ور رفتن با بافور(وسیله ای برای کشیدن چیز!!!) وسیله ی جدید خودش بود.

ارنی با عجله گفت:ممد...ممد...مورفین وسایل کارش رو میخواد.

-باشه...حالا برای چی این وسایل رو میخواد؟

-فضولیش به تو نیومده...حالا وسایل رو میدی یا حکم دستگیریت رو صادر کنم؟

ممد با ترس و لرز وسایل رو آورد و به ارنی داد.

ارنی که نمی دانست درون آن کیف چیست به باز کردن آن فکر می کرد:یعنی چی توش هست؟؟؟اگه توی اون وسیله ی ناجوری باشه...من می تونم مورفین رو از کار بی کار کنم و خودم بشم همه کاره ی کاراگاهان...

ولی بعد ، تعهدنامه یی رو که امضا کرده بود به یاد آورد...

روز اول کار کاراگاهان ، ساعت یک بعدازظهر ، دفتر مورفین گانت

-سلام کاراگاهان عزیز . من مورفین گانت ، وزیر سحر . جادو هستم...امروز شما رو دعوت کردم که از شما تعهد بگیرم.

مودی با حالتی که بهش برخورده بود گفت:چه تعهدی آقای وزیر؟

-مودی...تعهد درباره ی خیانت!!!

-چرا؟

-سوال خوبی پرسیدی ارنی.الآن که من وزیر شدم ، عده ی زیادی برای تصرف جایگاه من نقشه هایی کشیدن.

-خب؟

-برای این که شما جز این دشمنان نباشید...من تصمیم دارم که از شما تعهد بگیرم.

-یعنی شما به ما کاراگاهان اعتماد نداری؟؟؟

-البته که دارم مودی...ولی برای احتیاط باید این کار رو انجام بدم.
پس هرکی می خواد جز کاراگاهان من باشه زیر این تعهد نامه رو امضا کنه تا من هم خیالم راحت بشه.

پس از این جمله همه ی کسانی که در اتاق حاضر بودن ، زیر تعهد نامه رو امضا کردند.

ارنی مک میلان ، کنار درب وزارتخانه

-بدو ارنی...بدو.

-چی شده رون؟؟

-بدو ارنی...مورفین داغ کرده!!!

-یعنی جی؟؟

-یعنی داره کم کم دیونه میشه...اگه تا یک دقیقه ی دیگه اون جا نباشی...منفجر میشه!!!


ویرایش شده توسط ویلبرت اسلینکرد در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۱۹ ۱۵:۲۱:۰۲



پاسخ به: ماجراهای کاشت مو
پیام زده شده در: ۰:۰۲ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲
سوژه ی جدید


بوی بد غذا همه جا رو پر کرده بود...لرد که رد این بو رو تا دم در آشپزخونه زده بود با گفتن "به امید مرلین" وارد آشپزخانه شد.
اما دابز درحال پختن غذایی بود که بوی بدی می داد.

-اما ، این چیه که درست می کنی؟ بوی گندش تمامی ساختمون رو ورداشته!!!

-ارباب...این..این...معجون تقویت قدرت...

-چی؟؟؟تقویت قدرت!!!بده من...بده من...می خوام کمی بنوشم.

-نه ارباب . این باعث تقویت قدرته....

-نیازی نیست چیزی بگی...

و لرد تمامی محتوای درون پاتیل را یک جا نوشید.

-چه قدر مزه ی گندی می ده...یک بار که توی هاگوارتز بودم ، یه دونه برتی بات خوردم که مزه ی استفراغ خوک می داد!!!! اما دابز ، چرا چیزی نمی گی؟

اما که خشکش زده بود ، به لرد نگاه می کرد و تند تند عرق می کرد.

-دابز...نمی خواد چیزی بگی...من دارم میرم توی اتاقم...طرز تهیه ی معجون قدرت رو بهم بده...نیاز دارم هر چند وقت یک بار ازش بنوشم.

-بـــــــــــ.........باشــــــه

لرد از اتاق خارج شد.در همان ابتدا دالاهوف رو دید که از پله ها پایین می آمد که بادیدن ارباب چشمانش از حدقه بیرون زد.

لرد که تعجب کرده بود ، به راه خودش ادامه داد...

لینی وارنر هم با دیدن ارباب به دیوار خورد و افتاد...البته برای لرد دیگه عادی شده بود چون تا حالا 17 نفر اینجوری شدن.

ارباب به اتاق خودش رسید...با یک نگاه به آینه فهمید که روی سرش مو رشد کرده!!!

رفت جلوی میزش و یک پیام دید ....دابز نوشته بود:

قربان...اون نوشیدنی که شما میل کردید یک معجون قوی رویش مو بود!!!!!

شما اجازه ندادید من جمله ی خودم رو کامل کنم.

"اون معجون تقویت قدرت رویش مو بود!!!!"




پاسخ به: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۲۳:۴۱ سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۲
یادم تو را فراموش پاتر!

به خاطر آور روزی را که با تو عهد بستم تا مفهوم عشق ورزیدن را از لابه لای صفحات دفتر خاطراتت بیاموزم

به خاطر بیاور دورانی را که در سختی ها و سهولت ها در کنار هم زیستیم و یار لحظه های تنهایی من تو بودی

به یاد آور وقت هایی را که در اتاقم گذراندم تا در تنهایی خود با نوشته های کتابت تمرین گویندگی کنم چرا که لحن نوشتارت بر دل من نشست

بدان که تا کنون بیش از 60000تومان برای خرید اوراق کتاب تو صرف کردم
و هیچ منتی بر سرت نیست
چرا که درس زندگی و عشق و مردانگی از تو آموختم

یادم تو را فراموش پاتر

حالا دیگر نیستی اما یادت در ذهن مکدر من باقی مانده

یادت باشد تکه ی جناغ مرغی را که برای تثبیت عهدی که با هم بستیم هنوز در دستان من باقیست

من به عهدم پایبندم.....الی الأبد

اما تو.....
در شیرین ترین لحظات زندگیم ،تنهایم گذاشتی و فراغ البال در آسمان خاطره هایم پرواز کردی تا به یادت دست در دستان فرشته ی مرگ نهم.

استخوان جناغی که در دستانت است به من پس بده
من از تو دلگیر می مانم
اما
یادت باشد
یادم تو را فراموش پاتر!




پاسخ به: وردهای ساخته ی خودتون
پیام زده شده در: ۲۲:۰۴ سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۲
آبلیوی ایت: طللسمی که برای فراموشی به کار می رود.

آپارسیوم: افسونی برای آشكاركردن چیزهای نهان مثل نوشته های یك كتاب.

آكسیو: افسون فراخوان.

آلوهومورا: این جادو برای باز كردن قفل می باشد.

آناپنو: افسونی برای باز كردن راه های تنفسی.

اپیكس: برای ترمیم قسمت هایی از بدن.

ارورتو: جهت تبدیل کردن حیوان به لیوان.

اوکیلوس ریپارو: طلسم ترمیم عینک.

ایمپریوس: از ایجاد بخار روی عینك جلوگیری می كند.

ایوانسكو: برای ناپدید كردن اجسام و برگرداندن آن ها به جای اصلی.

ترجیو: برای پاك كردن چیزی.

دی پالسو: از این ورد برای هل دادن اشیا و اجسام استفاده می شود.

دیفیندو: برای جدا كردن دو چیز مانند كتاب از جلد آن.

رنویت: وقتی فردی بیهوش می شود برای به هوش آوردن او از این افسون استفاده می شود.

ریپارو: برای ساختن و درست كردن مجدد یك جسم مثلاً اگر ظرفی بشكند با این ورد می شود آن را دوباره درست كرد.

ریكتو سمپرا: افسونی كه باعث قلقلك و خنده می شود.

وینگاردیوم له ویوسا: این ورد برای به حركت در آوردن و بالا بردن اجسام است.

سایلنشیو: افسون سكوت.

سونوروس: برای بلندكردن صدا مانند یك بلندگو.

لوکوموتور: تلسمی برای جابجایی اشیا که با حرکت چوب انجام می شود.

لوموس: افسونی كه باعث روشن شدن نوك چوبدستی می شود.

لوموس ماکسیما: این ورد برای پرتاب نور استفاده می شود که هیچ سدمه ای به کسی وارد نمی کند.



»افسون های مبارزه ی رو در رو(به ترتیب حروف الفبا)/ از این طلسم ها برای آزار دادن افراد یا موجودات مقابل انجام می شود.

آپوگنو: افسونی كه باعث به وجود آمدن پرندگانی می شود كه به طرف شخص مقابل حمله می كنند.

استوپفای: افسونی برای ضربه زدن به افراد.

اسكورگیفی: این ورد باعث می شود از دهان شخص مقابل حباب های صابون خارج شود.

اكسپكتوپاترونوم: برای ایجاد سپر مدافع در مقابل دیوانه سازها (دمنتورها).

اكسپلیارموس: افسون خلع سلاح.

ایمپدی منتا: افسون ضربه.

اینسندیو: وردی برای تولید آتش از چوب.

پتریفیكوس توتالوس: افسونی كه برای غیرقابل حركت كردن بدن و بی حس كردن آن مورد استفاده قرار می گیرد و در حقیقت بدن را فلج می كند.

تارانتالگرا: این افسون باعث می شود فرد بی اراده شروع به دویدن كند.

دانساتو: افسونی كه باعث بزرگ شدن دندان ها می شود.

ریداکتو: این ورد برای شکاندن اشیا و یا خراب کردن آن ها می باشد.

سرپنسورتیا: افسونی كه باعث به وجود آمدن یك مار می شود.

فاینیت اینگانتاتم: برای خنثی كردن بعضی از افسون ها و بازگرداندن به حالت اولیّه.

فورنوكولوس: افسونی كه باعث بزرگ شدن بینی فرد می شود.

کانفرینگو: آمدن ضربه ی قدرتمندی از چوب.

له وی كورپوس: وردی كه باعث می شود شخص از مچ پا آویزان شود.

سكتوم سمپرا: مانند یك شمشیر نامریی به دشمنان حمله می كند و آن ها را خون آلود می كند.

مافلیاتو: این ورد در اشخاصی كه در آن نزدیكی هستند اثر می كند و باعث می شود آنها صدای وزوزی درون گوش خود احساس كنند.


»افسون های نابخشودنی(به ترتیب حروف الفبا)/ طلسم هایی که استفاده از آن ها باعث محکومیّت مادام العمر استفاده کننده به حبس در آزکابان می شود.

آواداكداورا: نفرین مرگبار که بدترین افسون دنیاست.

ایمپریو: افسون تسلط،باعث می شود فرد هر كاری كه ما می خواهیم انجام دهد.

كروشیو: باعث درد لحظه ای در فرد می شود به طوری كه او را وادار به جیغ زدن می كند.

(این تمامی طلسم هایی است که من می دانم....اگه کسی به جز این طلسم ها ، طلسم دیگری بلد هست بگوید ما هم استفاده کنیم.)








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.