هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: گفتگو با ناظرين انجمن كينگزكراس
پیام زده شده در: ۱۴:۰۴ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۷
#1
آخه من فقط یه واو اضافه کردم ! توی معرفی شخصیت هم ایگنوتیوس نوشتم ولی شناسه م شده ایگنتیوس! با این حال چشم، شناسه مو بر می گردونم .


ما که رفتیم آسیا....


Re: گفتگو با ناظرين انجمن كينگزكراس
پیام زده شده در: ۱۸:۱۳ یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۷
#2
1-اگه یکی بخواد شخصیتشو عوض کنه باید چی کار کنه؟ می دونم باید شناسه جدید درست کنه و بعدش تو معرفی بگه من فلانی بودم ها، ولی شناسه قبلیشو کاری نمی کنه؟!
2-بلیت زدن یعنی چی؟کجا میشه بلیت زد؟برای چی بلیت می زنیم؟!
3-برای اینکه اسمم"ایگنتیوس" راحت تر خونده و نوشته بشه به "ایگنوتیوس " تغییرش دادم . این تغییر مجاز بوده یا نه؟


ویرایش شده توسط ایگنوتیوس پورال در تاریخ ۱۳۸۷/۱۰/۲۲ ۱۸:۱۷:۳۵

ما که رفتیم آسیا....


Re: ! شير خوار گاه !
پیام زده شده در: ۱۵:۴۱ جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷
#3
-شما این بچه رو مثل شیشه سانستول تکون دادین( ) ! اگه درست تشخیص داده باشم الان روده کوچیکش باید حوالی مری باشه . تازه می گین کدوم کودک آزاری؟!
- من از کجا بدونم که این جغله حالش بد میشه؟!
-به هر حال من به وزارت اطلاع میدم. اونا خودشون به این قضیه رسیدگی می کنن . این بچه هم باید بستری بشه ببینم چی کار میشه براش کرد .
پرستار سپس جیمز را بغل کرد و به سمت بخش کودکان رفت .-خدا بهش رحم کرد که جیمز خواب بود-تدی جیغ کشید:
-منم می خوام باهاش برم !
-اووی بچه اینجا بیمارستانه !امین آباد که نیست این طوری هوار هوار می کنی!!خوب تو هم باهاش برو!
و تدی به دنبال پرستار راهی بخش کودکان شد...
در میانه راه جیمز بدون هماهنگی قبلی بیدار شد و خود را در آغوش پرستار دید.
تفکرات جیمز:
-این کیه؟؟...-شناسایی...تدی نیست؟ پس گاز گرفتنیه!-
-قررررچ (صدای گاز گرفته شدن -!- پرستار توسط جیمز)
پرستار:جیغ!!!!!!!!!!!!!!!!!-و جیمز با کلمه ی جیغ آشنا گشت!-
(صحنه اسلوموشن می شود) خون همه صحنه را به رنگ زیبای سرخ در آورد . پرستار جیمز را رها کرد . جیمز در هوا به پرواز در آمد و توی بغل تدی افتاد.
(حالت اسلوموشن از بین می رود)
تدی:-جیمی عزیزم...من فکر می کردم تو مردی.......
جیمز: آغون ..آغون....
در همان حال از در های دو طرف راهرو پرستار ها و شفادهنده ها بیرون می ریختند و وحشت زده به دنبال جیغ زننده(!)و عامل جیغ(!2) می گشتند .
جیمز:با حالت معصومانه


ویرایش شده توسط ایگنتیوس پورال در تاریخ ۱۳۸۷/۱۰/۲۰ ۱۵:۴۸:۵۰

ما که رفتیم آسیا....


Re: فروشگاه زونکو
پیام زده شده در: ۱۳:۲۱ پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۷
#4
ایگنو کوچه را به دنبال فرد آشنایی با دقت بر انداز کرد . کوچه خالی بود . پس فرصت را غنیمت شمرد و خود را به داخل فروشگاه زونکو انداخت و در را پشت سرش بست . همین که خیالش راحت شد کلاه شنلش را از سرش برداشت:
-اوخیش راحت شدم ! چیزی نمونده بود از گرما خفه شم ! خوبه بینز به من مشکوک نشد و الا...
-چیزی لازم دارین؟!
ایگنوتیوس به هوا پرید .مرد گوینده پشت سرش ایستاده بود .
-تو نباید الان اینجا باشی.درست می گم؟حتما فرار کردی...اگه فیلچ بفهمه....
ایگنوتیوس آب دهانش را به سختی قورت داد . در حالی که سعی می کرد صدایش شجاعانه به نظر برسد گفت:
-اون چیزی نمی فهمه . من...یه چیزی می خوام که ..که...بشه منفجرش کرد .
-چرا؟!
-چون...خب..چون....لازم دارم دیگه! داری یا نه؟
لبخند موذیانه ای بر چهره مرد نقش بست:
-چقدر پول داری؟
ایگنو دست در جیبش کرد.
-ده پونزده گالیونی می شه.
فروشنده دستش را دراز کرد و چیزی به او داد:
-با این پول فقط همینو می تونم بهت بدم .
- !همین!
مرد پول را گرفت و او را به بیرون هل داد . ایگنوتیوس با تعجب به بسته سیاه درون دستش نگاه کرد .
-بی خیالش!باز از هیچی بهتره!مواظب باش پیت*...من دارم میام!
و بار دیگر زیر شنلش از نظر پنهان شد .


در کلاس معجون سازی
استاد:امروز می خوام معجون تورم رو تحویل بگیرم.عجله کنین . یک ساعت وقت دارین .
ایگنو بسته سیاه را از جیبش در آورد و به پیتر نگاه کرد .او مشغول آماده سازی مواد نهایی معجونش بود و توجهی به اطراف نداشت .یک دقیقه دیگر...وقتی معجون تکمیل بشود...حالا!!
بسته توی پاتیل پیتر افتاد و با صدای فیسی منفجر شد . معجون روی سر و صورت اسلایترینی ها پاشید . ولوله ای کلاس را پر کرد . وضعیت خنده داری بود و قیافه پیتر واقعا دیدنی شده بود . استاد با عجله سعی می کرد بچه ها را آرام کند . نیم ساعت بعد،وقتی کلاس و بچه ها به حالت عادی برگشتند،ایگنوتیوس جلوی دفتر مدیر ایستاده بود.

=================================
چند قرن بعد:
هری بسته را که شروع به فش فش کرده بود به درون پاتیل گویل پرتاب کرد...

***منظور از پیت،براد پیت یا پیت روغن یا در پیت یا هر چیز پیت دار دیگری نیست . پیت مخفف پیتر هست .


ما که رفتیم آسیا....


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۷
#5
می خوام یه شعر نو بگم:

ابری نیست
بادی نیست
می نشینم روی جارو
گردش جارو ها،کوییدیچ،من،رون،جام
فرزی گوی زرین

گوی زرین می پرد
صد و پنجاه امتیاز،آسمانی بی ابر،دسته جارو ها پر
گوی زرین نزدیک ، پایین دروازه مان

نور در گوی زرین چه نوازش ها می ریزد!
آذرخش از بین بازیکن ها ، برد را به دست من می آرد
قهرمانی از پش پرده اشک پیدا
می روم بالا تا اوج ، آذرخشی دارم
راه می بینم تا قلعه،من یه جستجوگر ام!!

البته یه کم وزنش اشکال داره.
اصل شعر مال سهراب سپهری بوده.


ما که رفتیم آسیا....


Re: دوست داري جاي كدوم يكي از بازيگر هاي هري پاتر باشي؟
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۷
#6
همه دوست دارن جای بازیگرای اصلی باشن .ولی من همیشه آرزوم بوده یه تسترال باشم!!!!!!!!!!!


ما که رفتیم آسیا....


Re: دفتر ثبت نام
پیام زده شده در: ۱۸:۰۱ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۷
#7
اگه محدودیت سنی نداره منم میام . نهضت سواد آموزی دیگه بالای 2000 سالو ثبت نام نمی کنه .


ما که رفتیم آسیا....


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۰:۵۶ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۸۷
#8
نه من منظورم این بود که خود تاپیک رو مشخص کنید نه زننده ی اون رو که بروبچ دستشون بیاد تاپیک خوب چه مدلیه.

اعضا میدونن اون کسی که رنک بهترین ایده رو میبره مربوط به چه تاپیکه چون خودشون بهش رای دادن... شما میتونید به تاپیک رای گیری رجوع کنید و یا اون شخص میتونه در امضاش لینک تاپیک رو قرار بده. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۸ ۱۱:۱۰:۳۸

ما که رفتیم آسیا....


Re: اعلام جرم
پیام زده شده در: ۱۲:۴۴ چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۷
#9
آی ملت دیوانه سازان بگیری ن این دامبلدور رو!
توی پست 1239 تاپیک عضویت در کوییدیچ (در صورتی که اول جدید ها رو میبینید)و پست 1238 همون تاپیک ،دامبلدور دو نفر رو زخمی کرده!
مدرک:

نقل قول:
زیر چشمانش کبود بود و آثار زخم روی صورتش و پشت دستانش دیده میشد! آهی از نهادش برخاست و در حالی که با چهره ای بیروح به مسئول ثبت نام نگاه می کرد گفت:

- واسه عضویت کجا باید اسممو بنویسم؟

مسئول ثبت نام سر تا پای او را بر انداز کرد و به جای جواب دادن، از او پرسید:

- این چه سر و وضعیه؟ تو که اهل دعوا نبودی!

- از دامبلدور بپرس! این نتیجه ی جواب منفی دادن اولیه به عضویت توی تیمه.


مدرک 2:
نقل قول:
شق ! شق ! شق !

ضربات دردناک شلاق همچون صاعقه بر سینه ی جیمز می کوفت .
- نه ... نه ، نـــــــــــه !
- تو باید درخواست بدی ! باید بدی ! باید !!!
عرق از سر و روی جیمز و شکنجه گر می بارید . نفس های جیمز به شمارش افتاده بود ، سرش را بالا گرفت و صورت خون آلودش را با پیراهن خون آلودش پاک کرد . ()
آنگاه دهانش را برای سخنی دیگر باز کرد که دوباره ریش دامبلدور همچون تازیانه ای بر صورتش فرود آمد :
- تو . باید . در خواست . بدی ! بدی ! بدیییی !

شق !

جیمز با دهانی نیمه باز به دامبلدور خیره شد ، ناچار لبان خشکیده و خون آلودش را گشود و خس خس کنان گفت :
- من درخواست میدم ، من برای عضویت توی تیم کوییدیچ درخواست ... میدم !
موهاهاهاهاهاهاته !!
و خنده های شیطانی دامبلدور و صدای تازیانه های بی رحمانه اش ، بار دیگر فضای شکنجه گاه را پر کرد ...


خلاصه اینکه آقای دامبلدور شما مثلا ریش سفید این سایتی!اسطوره ی ملت جادوگری!این چه اعمال خشنیه که اجرا کردی ؟
پ.ن:با عرض معذرت از اینکه این موضوع به من هیچ ربطی نداشت ولی اعمال خشن خشنه دیگه!اعتراض وارده یا نه؟


ما که رفتیم آسیا....


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۲:۳۷ چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۷
#10
یک پیشنهادی دارم .
میگم هر چند وقت یه بار که جادوگر ماه و زننده ی بهترین تاپیک و اینا رو اعلام میکنین،چرا پر بیننده ترین تاپیک و بهترین تاپیک رو هم اعلام نمی کنین؟

چون تاپیکها بازدیدشون تاریخ نداره... بهترین تاپیکم همون بهتره ایدس که براش رنک در نظر گرفته شده. ممنون


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۵ ۱۷:۴۱:۳۶

ما که رفتیم آسیا....






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.