هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: امروز ۱:۴۷:۵۶

وین هاپکینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۶ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۸
آخرین ورود:
امروز ۲:۱۰:۲۴
از بیل زدن خسته شدم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 237
آفلاین
نام:
وین هاپکینز

گروه:
حزب زحمتکشان، هافلپاف!

چوبدستی:
چوب درخت سپیدار، مغز سبیل موش کور!

پاترونوس:
زنبور

ویژگیهای ظاهری:
موهای بلند سیاهی داره که تا شونه هاش پایین میاد و موقع کار برای اینکه توی دست و پاش نباشه، میبندتشون. چشماش زرد تیره ان و بیشتر اوقات بی روح به نظر می‌رسن، اما تو همون کمتر اوقات که جوگیر باشه می‌تونین چشاش رو ببینین که مثل خورشید می‌درخشن! قدش نسبت به سنش بلنده. روی لباساش همیشه می‌تونین گرد و خاک یا لکه های سیاه نفت رو به وضوح ببینین. گاهاً میتونین اون رو ببینین که عینک ته استکانی می‌زنه، ولی خوب این مورد به ندرت پیش میاد.

ویژگیهای اخلاقی:
از ویژگیهای بارزش اینه که دقیقه و به جزئیات توجه داره. آدم صبوریه و نقطه جوشش تقریباً بالاست، با این حال متعصبه و بعضی وقتا ممکنه روی ارزش هاش بیش از حد حساسیت نشون بده. میل زیادی به پیشرفت و ترقی داره و حداقلش تلاش میکنه که مسئولیت پذیر باشه. آدم مرموزیه و اخت شدن باهاش سخت، ولی عزیزانش رو مثل سنگ های قیمتی میدونه و بالعکس!

توضیحات:
اون توی یه خانواده کم جمعیت و معمولی به دنیا اومد. توی بچگی همیشه مرلین گم و گور بود و مامان و باباش دائما دنبال این بودن که بچه کجاست. توی این دوران بازی مورد علاقش، ساختن قلعه شنی بود که مهارت عجیبی هم توی این کار از خودش نشون می‌داد‌. وقتی به سن مدرسه رسید، معمولاً با بقیه بچه ها رفتار خصمانه ای داشت و خودش رو جزو اونا نمی‌دونست. توی این سن در نتیجه قصه هایی که شنیده بود، همیشه رویای پیدا کردن گنج زیرزمینی رو داشت و دائم داشت حیاط مدرسه رو بیل می‌زد و این دلیل خنده همکلاسی هاش بود.

این دوران هم گذشت و وین رفت هاگوارتز. بدلیل اینکه توی مدرسه ماگلی همیشه توی چاله چوله هایی که کنده بود دنبال گنج می‌گشت، یجورایی عادت کرده بود به زیرِ زمین بودن. نور چشماش رو میزد انگار. این اتفاق براش یه عادت عجیب ایجاد کرده بود: وین زیرِ زمین قلعه هاگوارتز یه شبکه وسیع حفر کرده بود و از این طریق، همیشه پشت سر دانش آموزا ظاهر میشد و این باعث شده بود که وین توی سکته دادن دانش آموزا، همکار چهار روح هاگوارتز باشه!

یکی از چیزایی که نسبت بهش وسواس نشون میده، سنگای قیمتی ان. یکی از آرزوهاش اینه که یه کلکسیون از اونا درست کنه.

وین توی فعالیت های عمرانی ادعای زیادی داره، اما اگه دوست ندارین در حالی که خواب هفت پادشاه می‌بینین سقف روی سرتون خراب شه، هیچگونه پروژه ای رو بهش نسپارین!

---
چیز...آهان! دسترسیم رو میخواستم.




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳:۵۱ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳

ریونکلاو

جرمی استرتون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۶:۳۴ دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۲:۱۲ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
ریونکلاو
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 4
آفلاین
نام:جرمی استرتون (Jeremy_Stretton)
اعضای خانواده:نیکلاس استرتون پدر
امی استرتون مادر
ایموژن استرتون خواهر
آیوری استرتون خواهر
تاریخ تولد: 31 اوت 1978
پاترونوس: تازی ایرلندی
چوبدستی: چنار
هسته پر ققنوس
12و3/4 اینچ
گروه هاگوارتز:رینکلا
شغل:محصل
ملیت: ایرلندی
ویژگی های ظاهری: چشم و موی قهوه ای معمولا در هم ریخته. سفید پوست
تایپ شخصیتی: intx-A
جرمی استرتون دانشجوی ریونکلاو بود که در مدرسه جادوگری و جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد . او در سال تحصیلی 1993-1994 تعقیب کننده بود .
زندگینامه:
زندگی اولیه و سال های اولیه هاگوارتز
جرمی در سال 1978 به دنیا آمد. او در سال 1989 شروع به حضور در هاگوارتز کرد و در خانه Ravenclaw طبقه بندی شد. او به عنوان یک تعقیب کننده به تیم کوییدیچ ریونکلاو پیوست . جرمی در طول سال‌هایی که دانش اموز بود همیشه به دنبال کردن راه ریونکلاو افتخار می‌کرد و امیدوار بود که خواهرش ایموژن استرتون نیز همین کار را انجام دهد. آنها چندان با هم صمیمی نبودند، اما جرمی امیدوار بود که اگر به گروه او بیاید می توانند روابط شان را بهبود بخشد، اما وقتی ایموجن به اسلیترین رفت اوضاع بدتر شد
نبرد هاگوارتز و مرگ
جرمی با دانستن اینکه هاگوارتز مورد حمله ولدمورت و مرگ خوارانش قرار دارد، از ترس بدترین اتفاق برای خواهرش به مدرسه بازگشت. در طول حمله، جرمی با مرگ خواران اطراف دانش آموزان جوانی که از مدرسه تخلیه شده بودند روبرو شد، او به همراه دوستش راجر دیویس با مرگ خواران مبارزه کرد. در پایان نبرد، ایموژن مورد نفرین کشتار قرار گرفت و جرمی جان خود را برای نجات خواهرش داد. پس از نبرد، جسد او را راجر به جای برانکارد، زیر اشک‌های ایموژن بازگرداند
شعار:احمق بودن بین عاقل ها دقیقا همون عاقل بودن بین احمقاس:))

تایید شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۵ ۱۱:۲۹:۴۲


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۴۵:۴۴ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

یوریکا هاندا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۱:۴۱ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
آخرین ورود:
دیروز ۲۲:۲۷:۵۵
از وسط طرح های نیمه کاره
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 21
آفلاین
اسم: یوریکا هاندا
لقب: یوری، هانیکا
معنی اسم: سرزمین مادری
ملیت: کره‌ای-ژاپنی
محل تولد: توکیو، ژاپن
ساین: سجتریس
ام‌بی‌تی‌آی: INTJ

گروه هاگوارتز: اسلیترین
حیوان خانگی: یه گربه‌ی مشکی به اسم موکا
پاترونوس: شاهین
چوب‌دستی: ۲۵ سانتی‌متر و از جنس درخت بید، با مغز رگه‌ی قلب اژدها
پست کوییدیچ: مهاجم

ویژگی‌های ظاهری: موهای مشکی کوتاه و چتری، چشم‌های کشیده‌ی فندقی، صورت تپل، قد بلند(حدود ۱۷۵ سانتی متر). همیشه یه مداد یا خودکار برای نوشتن سریع ایده‌هاش بین موهاشه. یه گردنبند نقره‌ای با آویز کاتانا داره که هدیه‌ی پدر و مادرشه، همچنین یه انگشتر نقره‌ای به انگشت اشاره‌شه. همیشه لباس‌هایی به رنگ‌های مشکی، سفید یا بنفش تیره رو ترجیح می‌ده و البته که تیشرت و شلوار بگ می‌پوشه تا راحت حرکت کنه.‌

علایق بارز: نوشتن و کتاب خوندن، موسیقی گرانج و راک، گل دیزی، آرایش چشم، طراحی لباس.
تنفرات بارز: پیک‌می‌ها، کسایی که بلد نیستن استایل ست کنن.
ویژگی‌های شخصیتی: ساکته تا وقتی که درمورد موضوعات مورد علاقه‌ش ازش بپرسن. شیفته‌ی کشف اطلاعاته چون بهش حس قدرت می‌ده برای همین تو هرگوشه‌ی هاگوارتز یکیو می‌شناسه و با یکی دوسته، اما فقط با چند نفر خاص ارتباط نزدیک داره. تمام مدت سرش تو کتابه یا داره می‌نویسه یا طرح لباس میزنه یا درمورد یه تئوری که یه جایی خونده صحبت می‌کنه.

بک‌استوری: یوریکا ۴ ساله بود که با پدر و مادرش به لندن مهاجرت کردن. پدرش کایتو یه طراح مد و فشن دیزاینره و معتقد بود توی لندن فرصت‌های کاری بهتری داره. مادرش هیجو هم شفادهنده‌ست. یوریکا به عنوان تنها فرد از بین خونواده‌ی آسیاییش به هاگوارتز میره تا رویای جاسوس و کاراگاه شدنش رو دنبال کنه و با اینکه ماهوتوکورو مدرسه‌ای ایده آلشه اما خوشحاله که می‌تونه بدون ترس از سفید شدن رداش جادوهای سیاه انجام بده-البته به قصد آزمایش و تحقیق مگه نه؟-
یوریکا با اینکه رویای متفاوتی با خانوادش داره اما به خاطر رابطه نزدیکش با پدرش علاقه زیادی به طراحی لباس پیدا کرده و به عنوان یه سرگرمی انجامش میده. گاهی هم به پدرش توی دوخت و طراحی کمک میکنه.

میشه جایگزین بشه؟:]


البته که میشه!

انجام شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۵ ۱۰:۵۱:۲۵

I was tame, I was gentle 'til the circus life made me mean
"Don't you worry, folks, we took out all her teeth"
Who's afraid of little old me?
Well, you should be


'Cause I'm a real tough kid
I can handle my shit
They said, "Babe, you gotta fake it 'til you make it" and I did
Lights, camera, bitch, smile
Even when you wanna die


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۶:۵۵:۲۲ دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

هافلپاف

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۳ دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۴۰ سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳
از تارتاروس
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
هافلپاف
ناظر انجمن
پیام: 245
آفلاین
نیکلاس فلامل: کیمیاگر هافلپاف

نام کامل: نیکلاس فلامل
گروه: هافلپاف
اصالت: خون خالص
چوبدستی: هیچکس از جزئیات آن خبر ندارد.
پاترونوس: خرگوش

ویژگی های شخصیتی:
نیکلاس فلامل شخصیت پیچیده ای است که اغلب او را دیوانه و تند خو تلقی می کنند. با این حال، در زیر این صورت خشن، قلبی مهربان نهفته است که میل واقعی برای کمک به دیگران دارد - اما به شرطی که نفعی هم برای او داشته باشد. او عمیقا باور دارد که هر کس در خارج از خانه هافلپاف است، مخالف او به شمار میرود و در زیر او قرار دارد و به شدت به هم گروهی هایش وفادار است.

مهارت ها:
فلامل توانایی کمیاب و خارق‌العاده‌ای در تبدیل نیکل به طلا دارد، استعدادی که باعث تحسین و ترس او در میان دیگران شده است. این مهارت، همراه با هوش تیز و حیله گری او، او را به چهره ای مهیب در جامعه جادویی تبدیل کرده است.

پیشینه نیکلاس فلامل:
نیکلاس فلامل که در سال 1326 متولد شد، زندگی اولیه او در هاله ای از رمز و راز و فتنه بود. او به عنوان یک جادوگر خون خالص از سنین جوانی با هنرهای جادویی آشنا شد. پدر و مادرش که هر دو کیمیاگران محترمی بودند، عشق به کارهای باستانی و محرمانه را در او القا کردند. این اشتیاق او را به هاگوارتز سوق داد، جایی که او را به هافلپاف فرستادند - خانه ای که به وفاداری و سخت کوشی اش معروف است.

در دوران حضورش در هاگوارتز، استعدادهای کیمیاگری نیکلاس شکوفا شد. او عمیقاً در متون باستانی کاوش کرد و در جستجوی اسرار کیمیاگری بود. پیشرفت او زمانی حاصل شد که روش تبدیل نیکل به طلا را کشف کرد، شاهکاری که باعث بدنامی او در بین همسالانش و جامعه جادوگران شد.

علیرغم موفقیت تحصیلی، شخصیت نیکلاس با استقلال شدید او از دیگران و میل شدیدتری به شهرت، شکل گرفت. او به هر تعاملی به عنوان یک رقابت نگاه می کرد و همیشه در تلاش برای اثبات برتری خود بود. این طرز فکر اغلب او را بحث و جدل با دیگران گروه ها قرار می داد، با این حال پیوندی ناگسستنی با دوستان هافلپاف او ایجاد می‌کرد که به درخشش او احترام می‌گذاشتند و انگیزه او را به خوبی تفسیر میکردند.

به موازات فعالیت های علمی خود، نیکلاس تحت تأثیر داستان های باند بدنام کاپون، به ویژه دزد دریایی بدنام Capone "Gang" Bege قرار گرفت. نیکلاس با الهام از تاکتیک‌های بی‌رحمانه و ذهن استراتژیک بیگی، رویکرد مشابهی را در معاملات خود اتخاذ کرد. او استاد دستکاری شد و از مهارت های کیمیاگری و حیله گری خود برای ایجاد شبکه ای از نفوذ در هاگوارتز استفاده کرد. او مانند بیگی از بازی کثیف برای رسیدن به اهدافش نمی ترسید و همیشه اطمینان می داد که یک قدم جلوتر از رقبای خود باقی می ماند.

نیکلاس پس از فارغ التحصیلی از هاگوارتز، تحقیقات کیمیاگری خود را ادامه داد و سرانجام با ایجاد سنگ فیلسوف به راز جاودانگی پی برد. پیروزی های پی در پی او موقعیتی افسانه‌ای را در دنیای جادوگری برایش به ارمغان آورد و با داستان‌هایی از دستاوردها و شخصیت پیچیده‌اش که بر زبان ها افتاد، تبدیل به اسطوره‌ شد.

نیکلاس فلامل، کیمیاگر هافلپاف، شخصیتی پر از هیبت و رمز و راز باقی می ماند - ذهنی درخشان با قلبی خشن، که همیشه در تلاش برای عظمت در دنیایی است که هر کس دیگری تنها حریفی است که باید از آن سبقت بگیرد و دوام بیاورد.

انجام شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۴ ۱۳:۰۷:۰۲

تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳:۱۰ جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳

ریونکلاو

استفن کورنفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۷:۵۶ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
دیروز ۱۶:۲۵:۴۲
گروه:
ریونکلاو
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 8
آفلاین
نام شخصيت انتخابي:استفن کورنفوت
گروه :ریون کلا
ویژگی های ظاهری: لباش بعضی وقن ها میخنده ولی در حالت عادی لب هاش حالت غمگینه. دو تا ابرو کلفت داره ولی پیوندی نیست. موهاش که کرمیه رو زده بالا و حتی هنوز یکزره هم نریخته. بدن متوسطی داره نه لاغره نه چاقه نه ورزشکاری.چشم هاش قهوه ایه و اصلا درشت نیست و خیلی کوچیک و تنگه ولی خیلی بهش میاد. پوستش نه تیره هست نه روشن، یجوارایی "سبزه" هست ولی بیشتر سفیده. قدش۱۷۶ سانته ولی هنوز مدرسه ایه و در حال رشده.گوشاش یکمی زیادی چسبیده به کلش و خیلی ها میگن بده عده ای هم میگن خوبه، معلوم نیست.دندوناش بینشون فاصله زیادی داره و ممکنه سر این مسخره بشه.

ویژگی‌های اخلاقی: استعداد اصلیش جادوی سیاهه. یکم زود عصبی میشه ولی سریع میبخشه. اهل انتقامه و وقتی انتقامشو گرفت دیگه با طرف عادی برخورد میکنه. کنجکاوه و خیلی سر این قضیه به دردسر میوفته. درس میخونه شیطونی هم میکنه. توکوییدیچ هم استعداد داره

چوبدستی: چوب درخت بید ۱۱ سانتی با مغزی پر ققنوس

علاقمندی‌ها: عاشق جادوی سیاه، سیریوس بلک،جارو،جعبه های مخفی
پاترنوس: روباه مشکی

معرفی کوتاه: تو بچگیش همه میترسیدن بره توی یه گروه دیگه به جز ریون کلا، چون پدر و مادرو خاله هاش و دایی هاش و عمه هاش و عمو هاش ریون کلا رفته بودن. ولی الان رفته به ریون کلا و مادرش چوبدستی خوبی که تو بالا گفتم رو خرید. پدرش اسمش آرتوره و با پسرش خیلی رفیقن. مادرش هم اسمش میلی هست و اون هم با پسرش رابطه خوبی دارن

تایید شد.


ویرایش شده توسط Arshiaaa111 در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۱ ۱۲:۰۰:۰۶
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۱ ۱۲:۰۳:۵۴


Şťęfāñ


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۳:۲۱ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

هسپر بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰:۱۱ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۶:۲۹:۰۳ جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 4
آفلاین
نام: هسپر
نام خانوادگی: بلک
گروه: اسلیترین
چوبدستی: چوب درخت ساج- ریسه‌ی قلب اژدها- ۳۲ سانت- انعطاف‌پذیر.
ویژگی‌های ظاهری: جادوگری با موهای نقره‌ای، چشم‌های آبی و اندام ورزیده. او همیشه ردایی چرمی و پولک‌دوزی‌شده به تن می‌کند.
ویژگی‌های اخلاقی: کم‌حرف، سرد و فوق‌العاده قابل‌اعتماد.
داستان زندگی: هسپر بلک در خاندان اصیل و باستانی بلک به دنیا آمد و او از اولین نسل‌های این خاندان بود. در دوران نوجوانی موفق شد راهی برای زندگی ابدی پیدا کند و بنابراین عمر ابدی دارد. او در هاگوارتز با معشوقه‌اش، اولیویا پارکینسون-بلک آشنا شد و پس از فارغ‌التحصیلی با او ازدواج کرد. چند سال بعد آنها صاحب دختری به نام آماندا بلک هم شدند. هسپر کاری کرد همسر و دخترش نیز مانند خودش زندگی ابدی داشته باشند. اکنون او به‌همراه دختر صد ساله و همسر صد و بیست ساله‌اش در یک عمارت اربابی زندگی می‌کند و خود نیز همسن همسرش است.

خوبه ولی بعداً حتما بیا و کامل ترش کن.

تایید شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۰ ۲۰:۵۴:۰۲


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۲۷:۱۶ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

کالیدورا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۷:۱۲ دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
دیروز ۱۴:۴۰:۰۱
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 8
آفلاین
نام:کالیدورا بلک
گروه:اسلایترین
ویژگی های ظاهری: من قد بلندم مثل تانکس میتونم رنگ موهامو عوض کنم (رنگ اصلیشون مشکی با تارهای خاکستریه)- رنگ چشمام خاکستری با رگه های نقره ای-یه زخم از بالای ابروم تا روی گونم دارم(که ماجرااااا داره)
ویژگی های اخلاقی: مغرور -آدم بسیاررررر درونگرایی هستم بیشتر دوست دارم با چوبدستی حرف بزنم تا دهنم - خیلی کنجکاوم یعنی همون سال اول که وارد هاگوارتز شدم کل ساختمون و جنگل ممنوعه رو کشف کردم-عاشق معجون سازی ام (بخاطر پروفسور اسنیپ)-اخلاق سرد و خشکی دارم و شدیدا مزخرفم(هیچ دوستی هم ندارم)
چوبدستی: چوب افرا و مغز پر ققنوس و ریشه قلب اژدها(البته خودم روش رگه های نقره اضافه کردم، خیلی خوشگل شدههههه!!)
علاقمندی ها:کوئیدیچ(جوستجو گر)-معجون ها - پروفسور اسنیپ - سیریوس بلک
معرفی کوتاه: خاندان بلک از اصیل زاده ترین و پیچیده ترین خاندان های دنیای جادوگری ان. یعنی شجره نامه خاندان بلک از بزرگترین درخت دنیا شاخه های بیشتری داره!!!
خاندان بلک علاقه دارن که اسم های جدشون از یاد نره یعنی من اون کالیدورایی نیستم که با لانگ باتم ازدواج کرد من از نسل سیریوس هستم.من تو هاگوارتز استاد معجون سازی ام.پاترونوسم خرگوشه .حیوونی که میتونم بهش تبدیل بشم مثل سیریوس سگ سیاهه. تایپم
ISTP-A
کوئیدیچ کار میکنم و جستجو گرام و تاحالا باخت ندادم.
حیوون خونگیم یه گربه سیاهه که اسمش گاسِ.یه جغدم دارم که اونم باز سیاهه! یعنی زندگی من از این یه رنگ خارج نیست.
وقتی عصبانی میشم موهام قرمز میشن و واقعا زجر آوره نمیدونم چرا فقط وقت عصبانیت شاید چون نود درصد زندگیم عصبی ام و بدنم بهش آشنایی بیشتری داره....
پدر و مادرم توی وزارت سحر و جادو کار میکنن و از اونجایی که من از کار پشت میزی متنفرم و اونام همیشه در مورد کارشون باهم حرف میزنن از فضای خونمون بشدت بدم میاد واسه همین خودم تنها زندگی میکنم.علاوه بر اینکه توی هاگوارتز پروفسورم یه سرگرمی دیگم دارم اونم شکاره! توی مخوف ترین نقطه کوچه دیاگون یه دوستی دارم که برام شکارارو جور میکنه اغلب اوقات میفرستمشون سنت مانگو ولی اگه زیادی رو اعصابم راه برن توی دنیای پس از مرگ میبینمشون.
یکی از همین شکارام افسون شده بود بدمصب خیلی قوی بود زخم روی صورتم هدیه اونه ولی خب موفق شدم شکستش بدم.
از وقتی لرد سیاه نیست دنیای جادوگری هیجانش رفته شدیدا منتظر یه جادوگر سیاهه قوی ام که یکم زندگیم از این رکود در بیاد.
این جادگرای خرده پا که فک میکنن خیلی خفنن تو یه لول دیگه از احمق بودنن. چه خوبش چه بدش.
کار من نابود کردن همین آدمای احمقه چه آدم خوبی باشن چه آدم بد من همیشه احمقارو شکار میکنم!
من دچار علاقه یکطرفه شدم ...یه پروفسور جدید اومده برای دفاع دربرابر جادوی سیاه و خب خیلی بیش از حد بی احساس و سنگه درسته منم زیاد احساساتی نیستم ولی در این حدم نیستم منو سر لج انداخته و افتادم رو دور کل کل کردن باهاش امیدوارم اگه وقتی باشه هرازگاهی از اذیت کردنا و کل کلامون بهتون میگم فک کنم خیلی بهتون خوش بگذره
و طبق یه قانون نانوشته از ویزلی های مو نارنجی نچسب خوشم نمیاد. البته جرج و فرد استثنائن اونم بخاطر نچسب نبودنشونه.از دامبلدور هم بدم میاد بخاطر حمایت از اون مالفوی....اسنیپو به کشتن داد.نارسیسای بیچاره چطور تو دام مالفوی افتاده من نمیدونم!!!
یه رازی رو هم بهتون بگم رمز دفترم :(شکلات نعناییِ)

خب دیگه داستان سرایی بسه بهتره برم سر جمع کردن و نوشتن دستنویس های شاهزاده دورگه.
همتون موفق باشین!

هدویگ داره برات نامه ای رو از سمت من میاره. حتما نامه رو بخون.

تایید شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۰ ۱۴:۲۱:۳۵

ساکت شید!
همه ساکت شید. حرکت نکنید. حرف نزنید. نفس نکشید،
دارم سعی می کنم فکر کنم!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۴:۰۲ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

هسپر بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰:۱۱ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۶:۲۹:۰۳ جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 4
آفلاین
نام: هسپر
نام خانوادگی: بلک
گروه: اسلیترین
ویژگی‌های ظاهری: موهای نقره‌ای، چشمان سرخ، اندامی ورزیده، لباسش زرهی چرمی همراه با پولک‌های فولادین است.
ویژگی‌های اخلاقی: سرد و کم‌حرف و به شدت قابل اعتماد.
چوبدستی: چوب درخت ساج، قلب اژدها، ۳۲ سانت، انعطاف‌پذیر.
داستان زندگی: نزدیک هزار سال عمر کرده و اکثر پادشاهان دنیا را دیده است. عمر ابدی دارد و بیش از هزار اژدها و دیو را شکست داده. شایعه‌ای است که دارای یک فرزند دختر می‌باشد که این دختر در پیش‌گویی‌ها پایان‌دهنده‌ی دنیا می‌باشد. زیرا سال‌های بسیار دوری به دنیا آمده است، متاسفانه اطلاعات بیشتری از او در دسترس نیست.


معرفی شخصیتت کامل نیست متاسفانه! یه مقدار جزئیات بیشتر بهش اضافه کن و دوباره همین جا پست کامل شده رو بفرست.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۹ ۱۱:۵۶:۱۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴:۲۷ دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳

هافلپاف

سیدنی پاکریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۰:۴۱ یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۲:۰۰:۴۵ یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
هافلپاف
پیام: 13
آفلاین
نام:سیدنی
نام خانوادگی:پاکریج
گروه:هافلپاف
بهترین دوست:هایدی مک راوو
چوب دستی:چوب درخت بید مجنون،هسته قلب اژدهای اتش،29سانت
پاترونوس:اژدها
تنفر ها:دورویی.دعوا،کراب و گویل،از دست دادن دوستان و خانواده اش،ولدمورت
علاقه مندی:رنگ بنفش،خودش،کتاب،شمشیر،دراکو مالفوی،دخترش،اژدها،موسیقی،حیله گری
شغل:مامور مقابله با نیروی سیاه
سلاح:شمشیر خانوادگی پاکریج.شمشیری با دسته ای از یاقوت و تیغه ای که از نقره و نور ماه درست شده و با طلا رویش با زبان یونانی نامش را نوشته
چندمین فرزند خانواده:اخرین
ویژگی های ظاهری:موهای قرمز فرفری که رگه هایی از قهوه ای هم گاهی توش دیده میشه.پوستی به سفیدی برف که گاهی اوقات سفید برفی هم صداش میکنن.لب های قرمز مایل به صورتی.قد بلند و انگشتانی کشیده.یه زخم روی چشم چپش داره که میگه وقتی هفت سالش بوده برادرش داشته با شمشیر پدرش بازی میکرده که یهو میخوره تو صورتش و بابتش سه ماه صورتش باند پیچی شده.چشمای سبز داره که با عینک مربعیش خیلی بیشتر به چشم میاد.وقتی میخنده چال گونه داره و با خنده هاش دل خیلی ها رو برده.به خصوص دراکو مالفوی.
خصوصیات اخلاقی:دختر به شدت دوست داشتنی.مادرش یه مشنگ زاده و پدرش یه اصیل زاده هست.مهربون.خیلی پر انرژی هست.صبح زودتر از همه بلند میشه و با صدای بلند اواز میخونه که باعث میشه بقیه هم در خوابگاه بلند شن .شیطونه و خیلی کرم میریزه ولی به دلیل انرژی زیادش به بچه باحال گروه هافلپاف معروفه.خیلی ریسک پذیره و دوسه بار جون هری و رون و هرماینی رو نجات داده.بهترین دوستش هایدی مک راوو هست .هایدی بهش میگه تو مهره مار داری ون میتونه با حرف زدن خیلی هارو رام خودش کنه.پدر و مادرش جزو محفل ققنوس هستن و مادرش دوست صمیمی لیلی اونز بوده به همین دلیل کمابیش هری پاتر رو میشناسه.اگر کسی از اعضای گروهش یا اعضای گروه دیگه در خطر باشه حتی دشمن خونیش به کمکش میره.همه اون و هایدی رو سیاه و سفید صدا میزنن چون روحیه شکننده اون برخلاف روحیه جنگی هایدی هست.در کار با شمشیر عالیه چون شمشیر بازی یکی از چیزاییه که باهاش خانواده پاکریج رو میشناسن.توی هاگوارتز بیشتر پسرها ازش خوششون میاد حتی اسلیترینی ها.یکی از کسایی که عاشقشه دراکو مالفویه.
داستان زندگی:من سیدنی هستم.اسمم از اسم جدم گرفته شده.مادرم مشنگ زاده هست ولی پدرم جزو اصیل زاده هاس.خاندان پاکریج از بیست و هشت خاندان مقدس جادوگری هستند.مادرم دوست صمیمی لیلی اونز بود .مادر و پدرم عضو محفل ققنوس هستن.اونا کاراگاه وزارت سحر و جادو هستند برای همین در سال پنج بار بیشتر اونها رو نمیبینم.سه تا برادر و دوتا خواهر بزرگتر از خودم دارم و کوچکترین فرزند خانواده هستم.به مهره مار معروفم چون با حرف زدن میتونم همه رو رام خودم کنم.سال چهارم توی هاگوارتز هری پاتر و رون ویزلی و هرماینی گرنجر رو دیدم که به دست دلوریس امبریج دارن شکنجه میشن که با همون به مثال مهره مارم تونستم نجاتشون بدم.بعد از اون هم با اونا به ارتش دامبلدور ملحق شدم و در هفده سالگی زمانی که یک مرگ خوار جرج ویزلی رو داشت شکنجه میکرد با شمشیرم سرش رو بریدم.بعد از هفده سالگی و فارغ التحصیلی به عنوان مامور مقابله با نیروی سیاه در وزارت سحر و جادو قبول شدم و با حیله گری و اون زبون بازیام تونستم خیلی از جادو های سیاه رو در ازکابان بفرستم.در سن 25 سالگی زمانی که با افراد اصلی ارتش دامبلدور یعنی نویل لانگ باتم،هری پاتر،جینی ویزلی،رون ویزلی،جرج ویزلی،هرماینی گرنجر،لونا لاوگود در خانه سیریوس بلک که شده مقر ارتش دامبلدور نشسته بودیم که دراکو مالفوی وارد شد و توضیح دادکه ا ز تمام کارهای بدش دست کشیده و جادوگری خوب شده و هری گفت که کارهای اون رو دیده و به عنوان عضوی از ارتش دامبلدور انتخابش کرده.چندماه بعد دراکو از من خاستگاری کرد و توی سن 28 سالگی صاحب یه دختر شدم و اسمش رو گذاشتم اگنس .


تایید شد.


ویرایش شده توسط shirazi3535 در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۷ ۲۰:۴۱:۵۲
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۷ ۲۱:۰۰:۴۴


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۳۸:۴۸ یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳

amir__p


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۲:۳۸ یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۴:۵۵:۵۴ شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
نام : اسمی نداره ولی یکی دوبار بهش گفتن فرزند مرگ

چوبدستی : نداره ولی سلاح های مورد علاقش به ترتیب یه نیزه ی دو و نیم متری که هشتاد سانتش رو تیغه تشکیل میده ، دو مدل زنجیر های بی نهایت ، ساده و میخ دار ، یه داس تک دست و یه قلاب دوقلوعه
در حقیقت ملت تا حالا فقط همینا رو دیدن ؛ خدا میدونه دیگه چیا داره

جنس هسته : خودسش موجود سحر آمیزه دیگه نیازی نداره به این چیزا نداره

گروه : نوعی دیوانه ساز یا همون مجنون گره

خانواده : فکر میکنیم نداشته باشه

تایپ شخصیتی : XXXX

محل زندگی : تمام تاریکی های موجود در این دنیا
( در باره ی اینکه میتونه به کرات دیگه یا حتی جهان های دیگه بره اطلاعاتی وجود نداره )

رده ی خونی : مجهول

خصوصیات ظاهری : در تصویر مشاهده میکنید

توانایی ها : ایجاد ترسناک ترین توهمات که با تلخ تریخ ترین لحظات زندگی آدم مخلوط شده .
به شدت مبارز قدرتمندیه و بدون تلسم پاترونوس قطعا خواهید مرد .
مثل بقیه دیوانه ساز ها نامیراست .
میتونه وارد هر سایه ای که خواست بشه و از سایه ی دیگه ای بیرون بیاد حتی همون سایه ی اندک داخل آستین ردا تون .
تاثیر پاترونوس رو هم میتونه تا حد کمی تحمل بکنه .

پیشینه : میگن وقتی جوون بوده گذرش به منطقه ای افتاد که اکریزدیس توش زندگی میکرده و تحت آزمایش اصلاح ژنتیکی قرار گرفته .
در جایی که امروزه اونو زندان آزکابان میشناسیم .
در تمام دفعات مشاهده شده یا درحال مبارزه و جذب کردن دیوانه ساز ها بوده و یا داشته اثرات جادوی سیاه رو از روی جادوگران دیگه می‌مکیده .

به نظر با اکریزدیس مشکل داره و تمام آثار بجا مونده ازش رو بغیر از منطقه ی آزکابان نابود کرده

درصورت برخورد شدیدا پیشنهاد میشه فرار کنید
اگر هم دنبالتون کرد بعد از اینکه آثار جادوی سیاه رو از بدنتون جذب کنه ولتون میکنه پس بذارید کارش رو بکنه . چاره ای ندارید . باور کنید

(ترجیحا اسمش رو یک یا سه تا خط تیره مثل این : - سیو کنید یا این : ---)


شخصیت های ساختگی و خارج از چارچوب لیست شخصیت ها به هیچ عنوان تایید نمیشن. حتما قبل از هر اقدامی قوانین ایفای نقش رو با دقت بخون، بعد بلیتی به مدیرا ارسال کن و هماهنگی های لازمو انجام بده.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط amir__p در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۶ ۱۷:۴۴:۰۷
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۶ ۱۸:۲۲:۱۲







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.