هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱۰:۱۲ پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۳
#11

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
شاید این کار رولینگ یه نمه درست نباشه که هری رو این قدر قدرتمند کرده که از همه مشکلات و مبارزات جون سالم به در میبره مثلا الان هری اگه تو کتاب ششم با ولدمورت و هفتصد طرفدار ولدمورت هم روبرو بشه میدونیم که نمی میره چون باید هری تو کتاب هفتم هم باشه و این کمی از جذابیت داستان کم می کنه که میدونیم تو کتاب 6 هری نمی میره حتی اگه تو یه قدمی مردن باشه .



وزیر مردمی اورجینال اسبق


تک درختم سوخت ، پس بذار جنگل بسوزه


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱۰:۵۲ پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۳
#12

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
اصلا كيفش به اينه كه هري رو تا لبه مرگ ببره و برگردونه اما چون صد بار اين كار رو كرده ديگه حال نميده هري رو تا لبه مرگ ببره بهتره اين دفعه واقعا يكي رو بكشه. فكر كنم اگر هري توي كتاب 6 بميره يك شوك اساسي به ملت وارد كرده.بهرحال من واقعا لذت ميبرم ميبينم گاهي توي داستان تراژدي بوجود مياره مثل صحنه مرگ سدريك - مرگ سيريوس. احتمالا چون توي كتاب 4 و 5 كسي كشته شده و هر بار اون شخص به هري نزديكتر ميشده (اينطوري كه مثلا سدريك يه كم با هري دوست بود. تو كتاب 5 سيريوس بيشتر با هري دوست بود) ديگه تو كتاب 6 احتمالا رون رو خلاص ميكنه ولي بايد بگم مرگ هرميون خيلي دردناكتر خواهد بود.
اما موضوع ما پيشگويي و اتاق ويژه بوده.
اگر اون اتاق فقط مربوط به هري ميشده اون وقت ميشه گفت واقعا هري رو در مركز قرار داده چون يكي از مهمترين قسمتهاي دنياي جادوگري رو براي قدرت هري گذاشتن .
بهرحال من فكر ميكنم رولينگ توي كتاب 6 اطلاعات بيشتري از اون قسمت اداره بده و ما بتونيم بفهميم چه خبره.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۲۰:۰۲ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۳
#13

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
اون اتاق حتما تمام ماجراى كتاب شش مىشه و اينكه شايد اصلا هرى توى كتاب شش مرد و بقيه داستان از زبان روحش باشه


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱۴:۰۷ سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۳
#14

کوروش هخامنشی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۶ شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
از پارسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 19
آفلاین
از اونجایی که هری و ولدمورت به علت چوبدستیهایشان نمیتوانند باهم روبه رو شوند . پس با همون نیرویی که تو سازمان اسراره هری می تونه ولدمورت رو شکست بده .


به جای آنکه به تاریکی لعنت فرستی، خود شمعی روشن کن.
تقدیم به بهترینم که همواره عاشق اویم :bigkiss:


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱۵:۵۱ سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۳
#15

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
علی جون من آواتارت را عوض کن خیلی شبیه هلناست الان چند جاست که من تو را با هلنااشتباه میگیرم کلی ذوق میکنم هلنا با من موافقه
اما این نکته ایی که گفتی تقریبا" درسته ... اما فقط اگر همزمان روی هم افسون ایجاد کنند اینطوریه ... اگر از نظر زمانی فاصله داشته باشه لرد میتونه هری را بکشه در ضمن فکر میکنم ولدی را با نیروی عشق از نظر روحی از بین ببرند . فهمیدین یا توضیح میخواهد ؟ منظورم اینه که چون ولدمورت نمیتونه عشق را درک کنه و ازش به شدت نفرت داره ممکنه نتونه اون را تحمل کنه


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱۶:۱۶ سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۳
#16

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
چقدر جو فرهنگیه! من واقعا لذت می برم بچه ها فقط به هری پاتر فکر می کنند و لاغیر!
من یه سوالی دارم! یعنی چه ولدمورت نمی دونه عشق چیه؟ ولدمورت که هیولا نیستش آدمه و مطمئنا عاشق هم شده و شایدم هست! البته من موافقم که منظور دومبول عشق بوده ولی خوب اینم یه تضاد دیگس!


!ASLAMIOUS Baby!


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۲۳:۳۳ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳
#17

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
ولي من اينطوري فكر نميكنم......من بازم ميگم كه اون نيروي عشقه چون تنها نيرويي كه باعث شد هري براي نجات سيريوس بره نيروي عشق بود.

من نميگم كه ولدمورت مادرشو دوست نداشت. مادرشو دوست داشت ولي از وقتي كه بنا بر حرف دامبلدور با جادوگرهاي بزرگ نشست و برخاست كرد و كلا تغيير كرد ديگه اين چيزا اهميتي نداشت.وقتي فقط جادوي سياه تمام فكر و ذكرش شد ديگه از عشق بدش اومد...نفرت تمام وجودشو پوشوند و ديگه اثري ازش نموند.

ولدمورت از عشق متنفر شد چون فهميد كه پدرش مادرشو در اصل دوست نداشت.نفرت از پدر ديگه تمام وجودشو پوشوند و اونو كشت و ميشه گفت مبدا از بين رفتن حس دوست داشتن همين نفرت از پدر بوده.چون هركسي هرچقدر هم كه بد باشه به محبت پدر و مادر نياز داره و در اصل پدر ولدمورت باعث شده اون از اين مهر و محبتي كه حقش بود بهره اي نبره و از پدرش متنفر شده....

خون مادر هري در رگهاي هري جريان داره چون ليلي با نيروي عشقش به هري جلوي ولدمورت ايستاد و اين مصونيت رو در اون ايجاد كرد.

در يك جاي ديگه ميگه كه: اين قلبت بود كه نجاتت داد.

اين هم دليلي ديگه بر وجود نيروي عشق در هري به مقدار بسيار زياد هست.

در مورد چاقوي سيريوس هم بايد بگم از نظر من نكته واقعا جالبيه....دسته چاقو سخته و نيروي عشق با مهر و محبت اونو اب كرده.....اين خيلي جالبه.....


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۲۳:۴۶ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳
#18

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
عشقي كه خيلي قوي باشه نيرو هم به حساب مياد

فكر ميكردم اين سوال پيش بياد.....همه به پدر و مادراشون عشق ميورزن و اين نيرو در همه به مقدار كم يازياد وجود داره....ولي در هري...اگه دقت كرده باشين در اون عشق پدر هست...عشق مادر هست...عشق سيريوس هست...پس اين نيرو يا به گفته شما احساس قوي مقدارش خيلي زياده....


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱:۰۰ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳
#19

هگرید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۹ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰
از دره غولها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 300
آفلاین
من مخالف این هستم که توی اون اتاق فقط عشق باشه ! من هنوز هم معتقد هستم که اون اتاق مملو از نیروی مرموز جادوگرانه ! همون نیرویی که قبل از استفاده از چوبدستی هم در وجود اونها وجود داره ! همون نیرویی که مثلا باعث میشد که قبل از هاگوارتز هری وقتی از دست دادلی فرار میکرد یه دفعه از بالای دودکش سر در بیاره ! همون نیرویی که ولدمورت هم از اون نیرو داشت یعنی نیرویی ذاتی و پاک جادوگری اما اون خواست که نیرویی قوی تر داشته باشه ! نیرویی که بوسیله اون بتونه قدرتی فنا نا پذیر بدست بیاره و تا حدود زیادی هم موفق شد ! وقتی که چهارده سال ولدمورت در بین جادوگر ها نبود و پیروانش هم همه دستگیر شده بودن باز هم اسمش لرزه بر اندام جادگرها مینداخت ! حتی رون که چیزی از اون دوران یادش نبود با شنیدن اسمش وحشت میکرد ! حتی هرماینی که اصلا از دنیای جادویی خبر نداشت با شنیدن اسم اون لرزه بر اندامش میافتاد !


آدمي از عالم خاکي نمي آيد به دست !
عالمي ديگر ببايد ساخت ! وز نو آدمي


Re: پيش گويی بر باد رفته-اتاقی که درش همیشه قفله
پیام زده شده در: ۱۶:۱۵ سه شنبه ۹ فروردین ۱۳۸۴
#20

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
هاگرید حرف جالبی زد یک نیروی پاک که در همه ی انسانهاست عشق یک نمونه اشه مثلا احساس همدردی و احساس محبت کردن و خیلی چیزایه دیگه
و ما می دونیم که اسمشونبر ذاتش پلید شد بد شد مغرور شد و خیلی چیزایه دیگه که از اون پاکی و معصومیت در آمد
من فکر میکنم که چون اسمشونبر می خواست که تا ابد زنده باشه اون نیرو بهش تعلق نمی گیره چون زیاد می خواد شاید اون نیرو یک نیروی باشه که با مرگ در ارتباط باشه و چون اسمشونبر نمی خواد بمیره نمی تونه اونو احساس کنه البته زیاد منطقی نیست ولی یکدفعه به فکرم آمد که با مرگ ارتباطی داشته باشه ولی امکانشم هست که عشق باشه
یه چیز دیگه به نظر من اسمشو نبر از حالت انسانی خارج شده و حیوان شده و اون احساس آدمارو نداره و این نیرو شاید احساس آدما باشه حالا هر احساسی که در وجود حیوان نباشه به گفته ی چوچانگ که گفته احساس هری قویه و به نظر من همین باعث شده تا حالا زنده بمونه
به نظر من احساسات صلاح خوبی هستن


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.