آلبوس در خواب داره با لرد سیاه دوئل میکنه:
آلبوس:ای تام تسلیم شو!!
تام:دامبلدور به من رحم کن!تو از قساوت قلب دوری!تو منو میبخشی نه!!!
البوس:اعتراف میکنم گرفتن جون تو منو ارضا نمیکنه!!
یهو چوبدستیشو در میاره و طرف ولدمورت میگیره
ولدمورت جیغ زنانه ای میکشه:ننننننننهههه!!
-----------------------------
نوووووووووووَنووووووووَ
البوس از خواب میپره!!
آلبوس:مرض!!!...خفه خون بگیر بچه!!مگه نمیبینی مامان خوابه؟
نوووووووووووَنووووووووَ
آلبوس:ای لعنت به تو!!!بازم زیرتو خراب کردی که!!از این لحاظ به مامان مگ گونگالت رفتی!!!
آلبوس کهنه بچه رو باز میکنه:
آلبوس:اه اه...حالمو به هم زدی تامالبی!!!..چه بویی میده
...
آلبوس افسون حباب در سر رو اجرا میکنه وشروع به عوض کردن پوشک تامالبی میکنه
-----------------------------
چند مدت بعد دوبارهمیخوابه و داره خواب میبینه!!
سیوروس تسلیم شو!!من میدونم که تو مرگخواری!
اسنیپ در حالی که زانو زده میگه:نه!من مرگخوار نیستم !من مرگخوار بودم ولی نمیدونستم لرد سیاه میفته دنبال بچه جیمز!من عاشق جیمز بودم!میپرستیدمش!با هم همبازی بودیم چقدر با هم شوخی میکردیم!!!
البوس ساده لوحانه لبخندی میزنه:میدونستم تو مرگخوار نیستی میخواستم باهات شوخی کنم!!!
تا پشتشو به اسنیپ میکنه یه طلسم سبز رنگ از بغلش رد میشه!!
آلبوس:چقدر باد میاد امشب!!
اسنیپ باز چوبدستیشو گرفته طرف البوس و یه طلسم میفرسته.....
اینبار البوس خم میشه که یه چیزی برداره!! طلسم میخوره به یک اینه و برمیگرده طرف اسنیپ!!
اسنیپ:
آلبوس برمیگرده میبینه اسنیپ مرده!!:ننننننننه!!یار وفادارمو کشتن!!!
------------------------------
آلبوس آلبوس بلند شو!!
این صدای زاخی بود!!
آلبوس:هووم؟چیه مزاحم خواب من شدی!!!
تامالبی!!تامالبی نیست!!
آلبوس جیغی بنفش میکشه:ننننننننهه!!!بچمو دزدیدن!!من بچمو میخوام!!بچمو دزدین!!
تمام بیمارستان جمع میشن که دنبال تامالبی بگردن!!
------------
همه به جز دامبلدور که نمیتونسته از جاش تکون بخوره از اتاق خارج میشن که دنبال تامالبی بگردن!!
اما تامالبی!!
زیر تخت دامبلدور مشغول بازی با چوبدستی دامبلدور بود...که ناگهان!!...
ویرایش شده توسط ارباب لرد ولدمورت کبیر در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۲۹ ۱۷:۰۰:۱۲
[b]دلبستگی من به ریون و اعضاش بیشتر از اون چیزی بود که فکر میکردم!!.....بچه های اسلایت