هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۸:۳۵ شنبه ۵ آذر ۱۳۸۴

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!جلسه چهارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

"توجه توجه براي بازديد علمي ميان ترم هاگوارتز راس ساعت دو نيمه شب دم در تالار ورودي................پروفسور ويزلي......................"

ساعت دو و نيم
پروفسور دامبلدور:نگران نباشيد پروفسور ويزلي هر جا باشه پيداش ميشه.
همه:

1 ساعت بعد


10 ساعت بعد



روز بعد!!!!!!
پروفسور ويزلي:سلام دامبل جون ببخشيد يه كم دير كردم رفته بودم دنبال هوركراكسس!!!

دامبلدور:سلام عزيزم ...ده امتياز كم مي كنم بخاطر تاخير يك روزه اي در ورود به كلاس
هووووووووووي با ناسا هماهنگ كردي؟!


پروفسور:به دامبل جون مارو دستكم گرفتي .......الو....الو .....ناسا....گراوپي عزيزم ببين ما داريم ميايم اونجا...اوكي ...خداحافظ
خب بچه ها آماده ايد ميخايم بريم سازمان فضايي ناسا....كي ميدونه ناسا كجاست؟!

هرميون گرنجر:آمريكا
الستور مودي(برادر حميد سابق):......تكبير........انرژي هسته اي حق مسلم ماست راي شوراي حكام توطئه آمريكاست!!

همه جوگيزر ميشن و بعد از برادر حميد شروع مي كنن به شعار دادن!

پروفسور: بس كنين.....كيا بلدن آپارات كنن...دستا پايين دوستان
واقعا شما با اين همه استعداد چطوري هاگوارتز قبول شديد!!!!اشكال نداره همگي دست همديگرو بگيريد با شماره سه آپارات مي كنيم.....

الستور مودي(برادر حميد سابق):چي چي رو اشكال نداره ....سر تا پاش اشكاله....زبونم لال نصف بچه ها دخترن نصفشون پسر.....

پروفسور:اين ديگه از كجا پيداش شد....آقا چقدر ميگيري دست از سر ما برداري!
الستور مودي:200 تومن
پروفسور:بيا اينم 50 تومن اضافه براي كمك به زلزله زده ها!!!!!



دو دقيقه بعد
پروفسور:خب اينجا پايگاه فضايي ناساست....اين كه مي بينيد اتاق خلاءِ....پشت سر من بيايد....
كرنر:واي پروفسور عجب توهميه صورت فلكي و سحابي با آدم حرف ميزنن!!
پروفسور:حالا كجاشو ديدي جيييييگر......

"اينجا اتاق آمادگي فضانورداست....چي شد چرا همتون وايستاديد"
همه بچه ها پشت پنجره يكي از اتاقا ايستاده اند و سرشون و به پنجره چسبوندن!!!
نويل:پروفسور ....اينجا يه خانمه داره لباس فضانوردي مي پوشه!!!!!.....
پروفسور:خاك بر سر شومپت نديد بديد شما بكنم....واقعا كه......آبروي هاگوارتز رو برديد!



راستي تا يادم نرفته براي جلسه بعد.......نويل ميشه دست از سر اون خانمه برداري.... براي جلسه بعد يه مقاله درست حسابي راجع به سازمان فضايي ناسا و سازمان فضايي اروپا مياريد هر كي يه مقاله توپ بياره 15 امتياز بهش ميدم......

هرميون:پروفسور ميشه بريم جاهاي ديگه رو ببينيم...من تو كتاب "سيري در انديشه هاي سازمان فضايي ناسا در رابطه با دستيابي به حيات در كرات ديگر با توجه به يافته هاي اخير در قمر تيتان زحل" خوندم كه قسمت....

پروفسور:بسه بابا خرخون هر جا دوست داري برو....!!!

اينم سوالاي امتيازي جلسه بعد

1- چه ستاره هايي رو ميشه تو ماه آذر بخوبي رصد كرد؟(5 امتياز)
2- 10 تا از نزديكترين ستاره ها به زمين رو نام ببريد.(5 امتياز)
3- 5 تا عكس از ماه در روز هفتم ماه قمري بياريد..(فقط لينك)!!!(5 امتياز)


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۹:۲۵ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
6 امتياز به خواهر لارا از اسليترين براي مقاله اش راجع به سحابي ها


1 امتياز به برادر مالفوي چون به سوال جلسه قبل جواب داده بود!


7 امتياز به رز زلر از هافلپاف واسه مقاله خوبش!

20 امتياز به پروفسور لاوين از ريون كلا چون همه چيز داشت!!!!!

23امتياز به خواهر هرميون چون همه چيز داشت (مثل آوريل) يه ذره هم بيشتر داشت!!!



در نهايت
23 گريفيندور
20 ريونكلا
8 اسليترين
7 هافلپاف


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۳:۱۱ پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۴

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
1:
صورت فلكي جبار:

1- جبار صورت‌فلکي بسيار واضحي است!
2- ستارگان پرنوري دارد!
3- بي‌شباهت به آن‌چه به عنوان افسانه گريبان‌گير‌اش شده نيست!
4- به اندازه کافي بزرگ است!‌
5- کافي است يک‌بار آن را در آسمان بالاي سرت ديده باشي! ديگر هيچ‌گاه نياز به نقشه يا راه‌نمايي نخواهي داشت تا بيابي‌اش!
6- با توجه به پرنوري ستارگان‌اش، در آسمان آلوده هم ديده مي‌شود! گرچه خيلي از ابهت‌اش را از دست مي‌دهد!
7- سحابي معروف جبار در کمر‌بنداش نهفته‌ است! يک جرم غيرستاره‌اي که به راحتي با چشم غيرمسلح هم ديده مي‌شود و مي‌توان به جرأت گفت در يک شب زمستاني نخستين جرمي است که يک رصدگر آماتور تلاش مي‌کند در ميدان‌ديد دوربين يا تلسکوپ‌ اسيرش کند! و البته به ويژگي‌هاي فيزيکي اين سحابي اشاره نمي‌کنم!
8- کمربند جبار يک ويژگي منحصر به فرد دارد! اين سه ستاره در امتداد استواي کره آسمان قرار گرفته‌اند! و درواقع جداکننده نيم‌کره‌شمالي و جنوبي آسمان محسوب مي‌شوند! پس اگر زماني دل‌تان براي استواي سماوي تنگ شد سري به جبار بزنيد!
9- تنوع رنگ‌ها! ستاره‌ها رنگي هستند! زماني که اين جمله براي نخستين بار به گوش کسي مي‌رسد و کلي مايه تعجب‌اش مي‌شود حتما براي اثبات اين موضوع نگاهي به جبار مي‌اندازد!
10- شکارچي هم زيبا و هم پرنور است! پس کلي به درد عکاسي‌هاي نجومي- هنري مي‌خورد! يک بناي باستاني که رد ستارگان جبار بر فرازش خودنمايي مي‌کنند! و البته اين‌که استواي سماوي از وسط جبار مي‌گذرد شاه‌کار بي‌نظيري از منحني‌هاي محدب و مقعر که با يک خط صاف از هم جدايي گرفته‌اند رقم مي‌زند!‌


سحابي جبار يا شكارچي

(Orion Nebula)

شامل M42 و M43 ابر گازي آشفته بزرگ و نزديكي كه غالباً از هيدروژن است. اين سحابي توسط ستاره‌هاي داغ، جوان و روشن كه درون سحابي توسعه يافته‌اند روشن شده است. سحابي جبار يا شكارچي در حدود 1500 سال نوري از ما و در صورت فلكي جبار يا شكارچي وجود دارد و نظر آن 30 سال نوري است.
اين سحابي درست در زير كمربند صورت فلكي شكارچي ديده مي‌شود.
يکي از محل هايي که ستاره هاي مزدوج علاقه شددي به جدايي دارند سحابي معروف جبار است


اينم عكسي از اين سحابي


تصویر کوچک شده


2:

سحابي‌ها

سحابي نامي است كه در قرون هفدهم و هيجدهم، رصدكنندگان آسمان به قطعاتي با نور ضعيف اطلاق مي‌كردند كه در بين ستارگان ديده مي‌شدند. در سالهاي اخير و با تلسكوپهاي بهتري كه در دسترس است، ستاره‌شناسان دريافته‌اند كه برخي از اين سحابيها در واقع خوشه‌هاي ستاره‌اي يا كهكشانهاي دوردست موجود در فراسوي راه شيري هستند و در چنين مواردي، نام سحابي به غلط مورد استفاده قرار گرفته است‎، با اين حال واژه «سحابي» هنوز هم به طور وسيع، گرچه با مسامحه، درمورد چنين اجرامي به كار مي‌رود.

با اين حال، اجرام پخش شده در بين ستارگان راه شيري، سحابيهاي واقعي هستند كه از تجمعهاي گاز و غبار درخشان و ابرمانند تشكيل شده‌اند و غالباً داراي شكل نامنطمي هستند. برخي از اين سحابيها اشكال كاملاً ويژه‌اي دارند و بسته به شكلي كه خود را نشان مي‌دهند اسامي ويژه‌اي مي‌يابند، مثلاً، سحابي آمريكاي جنوبي، سحابي سمحاق و سحابي سه شاخ نمونه‌هايي از آنها هستند. سحابي مشهور ديگر، خرچنگ نام دارد. دليل اين نامگذاري، شكل خرچنگ گونة آن هنگام مشاهده با تلكسوپهاي قرن نوزدهم بود ولي در عكسهاي جديدي كه از آن تهيه شده است خيلي به خرچنگ شباهت ندارد.

«سحابي سه شاخ ابر گازي و غباري عظيمي است كه در داخل كهكشان راه شيري ما قرار دارد در اين سحابي احتمالاً ستارگان جديدي در حال شكل‌‌‌گيري هستند.»


سحابي تور
سحابي تور بقاياي ابرنواختري است كه هزاران سال قبل منفجر شده است و قسمتي از لاية گازي است كه از ستارة انفجاري به بيرون پرتاب شده و هنوز در حال گسترش فضا است.»


در آن سوي كهكشان راه شيري:

ستاره‌شناسان معاصر كپلر گمان مي‌بردند كه خورشيد مركز جهان است. ولي هنگامي كه ستاره‌شناسان قرن هفدهم و هيجدهم شروع به فهرست كردن اجرام مختلف قابل رؤيت كردند به زودي به نادرست بودن اين انديشه پي بردند. يكي از اين فهرستها به وسيلة چارلز مسيه فرانسوي (1730-1817) تهيه شد. او همه سحابيهايي را كه در حين جستجو براي ستارگان دنباله‌دار كشف كرده بود فهرست كرد. در نگاه اول توسط تلسكوپهاي كوچك، اين دو نوع جرم آسماني با هم اشتباه مي‌شدند. بسياري از سحابيهاي بزرگ، كهكشانها و خوشه‌هاي ستاره‌اي هنوز هم توسط اعداد مسيه (يا M) معرفي مي‌شوند. مثلاً 31 M، سحابي عظيم در صورت فلكي امرة‌المسلسلة است.

تلاش هرشل‌ها:

فرد ديگري كه بعدها به جستجوي سحابيها پرداخت ويليام هرشل بود كه به خاطر كشف سيارة اورانوس قبلاً به شهرت رسيده بود. هرشل همراه خواهر خود، كارولين (1848ـ1750) كه شهرتي همپايه با او داشت و او را در ثبت رصدهايش كمك مي‌كرد، شبهاي طولاني را در فضاي آزاد سپري كردند و اولين بررسي مفصل درمورد اندازه جهان را به انجام رساندند.

هرشل تعداد زيادي سحابيهاي ضعيف تازه را كشف كرد. با تلسكوپ بزرگ خود متوجه شد كه برخي از سحابيها اشكال بخصوصي دارند كه باعث تعجب او مي‌شدند. براي او اين سؤال مطرح شد كه آيا ممكن نيست اين منظومه‌هاي ستاره‌اي مستقل و دوردست، خود «جهانهاي جزيره‌اي» باشند؟ با اين حال او دريافت كه برخي سحابيهاي ديگر نظير سحابيهاي داراي اشكال نامنظم (كه امروز مي‌دانيم از گاز و غبار تشكيل شده‌اند) خود نيز متفاوت بوده و احتمالاً به‌طور نسبي، زياد دور نيستند. ولي اينكه سحابيها چقدر دورند؟ سؤالي بود كه توانست بدان پاسخ دهد.

بعد از مرگ هرشل، پسرش جان (1792ـ1871)، كار او را در مورد بررسي اندازه جهان دنبال كرد. در سال 1833، جان، خانواده‌اش و تلسكوپ بزرگي را كه تحت راهنمايي پدرش ساخته بود به آفريقاي جنوبي برد. او تا سال 1838 در آنجا مقيم شد و به بررسي سحابيهاي آسمان جنوبي پرداخت، كاري كه پدرش نمي‌توانست در نيمكره شمالي آن را انجام دهد. هزاران سحابي جديد ديگر توسط هرشل‌ها در بين اين سحابيها كشف شد. اما با آنكه تا آن زمان برخي ستاره‌شناسان ديگر حدس مي‌زدند كه اينها اشياء آسماني دوردستي هستند، هيچ يك قادر نبودند روشي براي اندازه‌گيري فواصل آنها بيابند.

در سال 1845 تلسكوپ ديگري ـ بزرگتر از تلسكوپ مورد استفاده هرشل ـ پدر و پسر به كار گرفته شد: تلسكوپ ارل آوراس. تلسكوپ راس با قطر 184 سانتي‌متر (72 اينچ) جثه بزرگي داشت و در ايرلند مستقر شده بود. برخي از سهابيهاي كشف شده با اين تلسكوپ داراي شكل گردابي يا مارپيچي بودند، به اين معني كه احتمالاً اين اجرام به آهستگي در چرخش‌اند. در بسياري از نواحي فضاي ميان ـ ستاره‌اي توده‌هاي نسبتاً مجتمعي از ماده ميان ـ ستاره‌اي را مي‌توان يافت. اينها را سحابي‌ها مي‌نامند (سحابي به معني ابر است.)

چگالي سحابيها بيش از هزار بار بيشتر از چگالي ماده ميان ـ ستاره‌اي است. سحابي‌ها را به سحابي‌هاي (1) گيلشي، (2) بازتابي و (3) تاريك طبقه‌بندي كرده‌اند.

سحابي گيلشي، ابريست از ماده كه در آن يك يا چند ستاره فوق‌العاده سوزان و درخشنده از گونه طيفي O يا B جاي دارد. نور فرابنفش اين ستاره‌ها موجب برانگيختن ئيدروژن و اكسيژن و گسيل نور مشخصي از آنها مي‌شود. مثال بسيار خوبي از يك سحابي گيلشي، سحابي بزرگ جبار است.

اگر ستاره يا ستارگاني كه در سحابي جاي گرفته‌اند سردتر از گونه B باشند ماده ابراز خود نور گسيل نمي‌كند. بلكه نور ستاره را بازمي‌تابد. اين سحابي‌ها به سحابي‌هاي بازتابي موسومند. البته طيف اين قبيل سحابي با طيف ستاره، يكي است.

مثال بسيار خوب سحابي‌هاي بازتابي، ابرهايي است كه چندين ستاره مهم خوشه پروين را در بر گرفته‌اند.

اگر در نزديكي سحابي ستاره‌اي نباشد كه نور آن را تأمين كند، آن سحابي را سحابي تاريك نامند. مثال برجسته اين گونه سحابي، سحابي سر اسب در صورت جبار است.

«سحابي 2237 NGC در صورت فلكي تكشاخ (monoceros): گمان مي‌رود كه لكه‌هاي تاريكي كه در اين عكس ديده مي‌شود «غده‌»هايي از گاز در حال انقباض باشد كه از آنها ستارگان پديد مي‌آيند. اين عكس با تلسكوپ اشميت 125 سانتي‌متري رصدخانه كوه پالومار گرفته شده است.»

سه تعريف براي سحابي ها

1:سحابي ابر وسيعي متشكل از غبار و گاز است. گازهائي كه آن را تشكيل مي‌دهند فوق‌العاده رقيق و در دمائي كم هستند. سحابي‌ها به علت نور خود نمي‌تابند بلكه بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رؤيت هستند. در صورتي كه به اين ترتيب مرئي شده باشند، به ستاره‌اي محو و ابري مي‌مانند. ولي به اندازه و ساختمان واقعي آنها فقط به كمك تلسكوپ مي‌توان پي برد. سحابي‌هاي ديگر، تاريك هستند و مانع نور ستارگاني مي‌شوند كه پشت آنها قرار دارند.

2:سحابي‌ها ابرواره‌اي از گاز و مواد ميان ستاره‌اي و غبار هستند كه همچون لكه‌هاي مه‌آلود ديده مي‌شوند. كهكشانها نيز از طريق تلسكوپهاي كوچك بدين صورت جلوه مي‌كنند و بدين دليل است كه گاه به كهكشانها نيز سحابي مي‌گويند. درخشان‌ترين سحابي در كهكشان ما (راه شيري) «سحابي بزرگ» است كه در نزديكي شمشير صورت فلكي جبار قرار دارد. برخي از سحابيها، به علت نزديكي به ستارگان درخشان، همچون لامپ‌هاي فلوئورسنت نورافشاني مي‌كنند و برخي كه ستاره‌اي درخشان در نزديكي آنها نيست تاريك به نظر مي‌رسند

3:در نقاطي از فضا توده هاي ابري شکلي از هيدروژن وجود دارد که به آن ها سحابي مي گويند . سحابي ها همان زادگاه ستارگان هستند . و ستارگان از اين سحابي ها که در گستره ي وسيعي از جهان پخشند زاده مي شوند و جسمي تماماً هيدروژني را به وجود مي آورند .

اين موجود هيدروژني شروع به سوختن مي کند اما نه يه سوختن معمولي مثل آتش ؛ بلکه سوختني که در مورد ستارگان به کار مي ره عبارته از يک فرآيند اتمي همجوشي هسته اي که در آن 4 اتم هيدروژن به يکديگر پيوسته و يک مولکول هليوم به وجود مي آورند ( از همون E= mc2 معروف اينشتين ) . اين فرآيند سال ها طول مي کشد ، حدود 9 ، 10 ميليارد سال ( البته براي ستاره هايي که تو سايزخورشيد خودمونه . ) که کودکي و جوان ستاره رو شامل مي شه .


«سحابي بزرگ در صورت فلكي جبار»


فضاي بين ستارگان تهي نيست، و از ابرهاي بسيار گسترده غبار و گاز پوشيده شده است. ابرهاي واقع در فضا، كه چندان شباهتي هم به ابرهاي باراني اطراف زمين ندارد، سحابي ناميده مي‌شوند.

اگر درون يك سحابي، ستارگاني وجود داشته باشد، در آن صورت، تابش رخشنده‌اي خواهد داشت.سحابي عظيم واقع در صورت فلكي اوويون يا شكارچي، براستي كه سحابي بسيار زيبا و رخشاني است.

سحابي‌هائي كه دور از ستارگان واقع شده‌اند، تابندگي ندارند، و ستارگان پشت سر خود را نيز مي‌پوشانند. سحابي‌هاي تاريك، به اندازه‌اي در نزديكي‌هاي ستارگان راه شيري زياد هستند كه ستارگان مركزي كهكشان ما را مي‌پوشانند، بطوري كه هرگز نمي‌توانيم مركز يا بازوهاي مارپيچي كهكشان روبروي خود را مشاهده كنيم.


«سحابي عظيم در صورت فلكي «اوريون» يا «شكارچي»»

«سحابي «اسب سر»
در صورت فلكي شكارچي، ابر تاريكي از گاز است، كه بر زمينه روشن ستارگان پشت سر خود، مشخص مي‌گردد.»

سحابي مرداب، 8m

«از ابرهاي عظيم گاز ئيدروژن تشكيل شده است. ستاره‌اي كه سبب برافروختن گاز مي‌شود آنچنان در عماق گرد و غبار محصور شده است كه به چشم نمي‌آيد. اين سحابي 580 س ن با ما فاصله دارد.»

سحابي شكارچي

«اين سحابي درست در زير كمربند صورت فلكي شكارچي ديده مي‌شود. 20 س ن قطر و 1500 سال نوري تا زمين فاصله دارد.» منظره تلسكوپي سحابي بزرگ در صورت فلكي شكارچي




ببخشيد كه اين دفعه زياد كامل نبود درس ها مشكل شده پروفسور


ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۲۲:۱۱ چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۴

آوریل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
از کارتن!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 789
آفلاین
آوریل در اون ته نشسته و داره همین جوری واسه خودش حرف میزنه.
پروفسور ویزلی : اوهوی خانومی که اون ته نشستی...چرا انقده حرف میزنی؟
آوریل : ها....؟ آها...اخه تحقیقم رو انجام دادم.
پروفسور ویزلی : اا....؟ پس بخون ببینم.
آوریل : در جهان علاوه بر ستاره‌ها مقادیر زیادی گرد و غبار و گاز وجود دارد که مابین کهکشانها پراکنده گردیده است. یعنی چگالی گاز در فضای بین کهکشانها فقط برابر 20 اتم در هر اینچ مکعب است. برای مقایسه می‌توان آنرا با تعداد اتمهای موجود در هوا بر روی زمین و در سطج دریا برابر 10 در هر اینچ مکعب است، مقایسه کرد. سحابی ، ابر یا هر چیز دیگری است که از گرد و غبار و گاز میان ستاره‌ای تشکیل شده است. سحابیهای تابان ابرهایی گازی هستند که به علت نور ستارگان مجاور خود قابل رویت هستند.
بعضی از سحابیها تاریک بوده و تنها هنگامی که مانع عبور نور ستارگان یا سحابیهای تابان پشتشان می‌شوند، می‌توان آنها را دید. خیلی چیزهایی که زمانی سحابی نامیده می‌شدند، از نو طبقه بندی شده‌اند. در قرنهای پیشین این اشیاء در نظر ستاره شناسان ساختارهای ابر مانند مه آلود بودند، ولی بعدا ستاره شناسان با بهبود تلسکوپها توانستند این به ظاهر سحابیها را به عنوان کهکشان یا خوشه‌های ستاره‌ای شناسایی کنند.

عکس اول : سحابی نشری، تاریک، بازتابی
عکس دوم : سحابی تاریک
عکس سوم : سحابی مار
عکس چهارم : سحابی دمبلی (این سحابی رو به احتمال قریب اندر قریب دامبلدور کشف کرده)
عکس پنجم : سحابی سه شاخه
سحابیهای سیاره‌ای
ستارگان غول سرخ در اواخر عمرشان لایه‌های گازی بیرونی شان را به دور می‌اندازند. این لایه‌ها پوسته منبسط شونده‌ای از گازهای تابان را تشکیل می‌دهند که سحابی سیاره‌ای نامیده می‌شوند. علت این نامگذاری این است که ویلیام هرشل ، منجم آلمانی الاصل (1822 - 1783) ، تصور کرد که این پوسته‌ها شبیه سیاره‌اند. شاید از دید ناظر زمینی ، این پوسته گازی به شکل ساعت شنی ، حباب یا حلقه به نظر آید. این سحابی با سرعت تقریبی 20 کیلومتر (12 مایل) در ثانیه رو به بیرون حرکت می‌کند و بعد از 35 هزار سال در محیط میان ستاره‌ای پراکنده خواهد شد.

امواج انفجاری
موجهای ضربه ای انفجار ابر نواختر با سرعت هزاران کیلومتر در ثانیه در محیط میان ستاره‌ای سیر می‌کنند. این موجهای ضربه‌ای مواد میان ستاره‌ای را آشفته می‌کنند و شاید فرآیند فرو ریزش گرانشی را که سرانجام باعث تشکیل ستارگان در ابرهای میان ستاره‌ای می‌شود، آغاز می‌کنند. از هنگام اختراع تلسکوپ ، هیچ ابر نواختری در کهکشان ما کشف نشده است. اگر ابر نواختری بوجود می‌آمد، تا چندین ماه ، در آسمان به تابناکی ماه می‌درخشید. اگر آن ابر نواختر فرضی به زمین بسیار نزدیک می‌بود، می‌توانست جو زمین را منهدم کند.

سحابیهای تابان
دو نوع سحابی تابان وجود دارد: نشری و بازتابی ، که هر دو با تولد ستاره ارتباط دارند. گازهای سحابی نشری عمدتا در بخش قرمز یا سبز طیف می‌تابند، زیرا با حرارت ستارگان جوان گرم درون سحابی گرم شده‌اند. غبار سحابی ، نور ستارگان جوان داخل و اطراف سحابی بازتابی را پراکنده می‌کند. دو نوع سحابی تابان دیگر نیز وجود دارند: بقایای ابر نواختری و سحابیهای سیاره‌ای. هر دو اینها از مواد دفع شده ستارگان در حال مرگ تشکیل شده‌اند.

بقایای ابر نواختری
هنگامی که ستاره بصورت ابرنواختر منفجر می‌شود، لایه‌های گازی بیرونی آن برای تشکیل بقایای ابر نواختری تابان ، متلاشی شده و با سرعت از هسته‌اش فاصله می‌گیرند. برخی از انفجارات آنقدر شدیدند که حتی خود هسته نابود می‌شود. تقریبا 90 درصد ته مانده‌ها کم و بیش کروی‌اند و بقیه بر اثر نیروی انفجار متلاشی می‌شوند تا انبوهی از شعله‌های گازی فاقد ساختار ظاهری را تشکیل دهند. در مرکز چنان بقایایی ، پالسارها (ستاره‌های تپنده) شناسایی شده‌اند.

سحابی انکساری
در سحابی انکساری ذرات غبار نور را منعکس نمی‌کنند، بلکه متواری می‌کنند. نور قرمز می‌تواند آسانتر از نور آبی از ابر غبار بگذرد، پس نور آبی بیشتر پراکنده می‌شود، این امر موجب آبی شدن آن ابر می‌شود. همین خاصیت باعث آبی به نظر آمدن آسمان از زمین می‌شود. ذرات غبار نور خورشید را در جو شدیدا پراکنده می‌کنند و در مسیرهایی به جز سمت خورشید ، ناظر آسمان عمدتا نور آبی پراکنده می‌بیند.

سحابیهای خارج کهکشانی
آنچه به نام سحابیهای خارج کهکشانی نامیده می‌شود توده‌های عظیم و پیوسته گازی نیست، بلکه مجموعه‌ای است از ستارگانی شبیه ستارگان کهکشان ، رصدهای انجام شده نشان می‌دهد خاصیت طیفی نوری که از این سحابیها صادر می‌شود، بسیار شبیه به نوری است که از خورشید خود ما خارج می‌گردد. بنابراین درجه حرارت متناظر با چنین صدور نوری نمی‌تواند با درجه حرارت سطحی خورشید اختلاف فراوان داشته باشد و این درجه حرارت بایستی به چند هزار درجه برسد. اگر این سحابیها واقعا توده‌های غول پیکر گاز پیوسته‌ای بودند که درجه حرارت سطحی آنها همان درجه حرارت سطحی خورشید بود، ناچار می‌بایستی نوری که از آنها صادر می‌شود با وسعت سطح یعنی با مربع یکی از ابعاد آنها متناسب باشد.

چون قطر متوسط این سحابیها بیلیون بیلیون بار بزرگتر از خورشید است، باید چنان انتظار داشته باشیم که نورانیت کلی آنها بیلیون بیلیون برابر بزرگتر از نورانیت خورشید باشد. ولی نورانیت فعلی سحابی امرأه المسلسله بسیار کوچکتر از این اندازه است و از 1.7 بیلیون برابر نورانیت خورشید تجاوز نمی‌کند. نور از تمام سطح سحابی صادر نمی‌شود بلکه از عده زیادی از لکه‌های کوچک روشن بر می‌خیزد که مجموع کلی سطح آنها به سختی با یک بلیونیوم تمام سطح سحابی برابری می‌کند. این همان چیزی است که باید از سحابیهایی انتظار داشته باشیم که از ستارگان متعارفی جدا جدا از یکدیگر ساخته شده‌اند.

و در مورد سحابی جبار یا شکارچی :
شکارچی (نامهای دیگر: شَبان، جبار، راعی) نام یکی از پیکرهای آسمانی است. شبان شکارچی بزرگی است، که می‌توانیم آن را در این فصل در جنوب شرقی آسمان به هنگام نیمه شب به خوبی پیدا کنیم. شبان جایگاه خاصی در اسطوره‌های ملل مختلف دارد. در اسطوره‌های یونانی، پسر نپتون، شکارچی توانمندی بود که پس از کشته شدن در آسمان جاودانه شد. زئوس خدای خدایان کژدم سخت زهری را در راه این شکارچی خودخواه قرار داد و او را نابود کرد. از این رو هیچگاه کژدم و شبان باهم در آسمان دیده نمی شوند. در اسطوره‌های دیگر شبان به عنوان جنگنده، قهرمان و مرد شیشه بدست یاد شده است. در گذشته دریانوردان نیم کره‌ی شمالی طلوع زود هنگام شبان از افق شرقی را نشانه‌ای از نزدیک شدن طوفانهای شدید زمستانی می دانستند. این صورت فلکی در شبهای پاییز و زمستان جلوه خاصی دارد. ستارگان جبار تصویر مردی را نشان می دهند که سپری از پوست شیر را به سمت غرب، جایی که با صورت فلکی گاو روبرو می‌شود، نگاه داشته و چماقی را بالای سر خود گرفته است.

آلفای جبار (ابط الجوزا) پرنورترین ستاره‌ی متغیر آسمان نیمکره‌ی شمالی است. این ستاره‌ی سرخ نشان دهنده‌ی بازوی راست جبار است و تقریبا 300 سال نوری از ما فاصله دارد. بتای جبار (رجل الجبار) یا پای شکارچی، هفتمین ستاره‌ی پر نور آسمان است که در زانوی جبار به رنگ سفید مایل به آبی می درخشد و جرمش 50 برابر خورشید است. بین ابط الجوزا و رجل الجبار، سه ستاره از قدر دوم و به فاصله‌ی مساوی از هم قرار دارند که کمربند جبار را مشخص می‌کنند. طول کمربند شبان در آسمان سه درجه است. غربی ترین ستاره‌ی کمربند "المنطقه" (به معنای کمربند در عربی) نام دارد که نزدیکترین ستاره‌ی پرنور به ما در صورت فلکی جبار و روی خط فرضی استوای سماوی است.

از کمربند شبان به طرف جنوب، توده‌ای از گاز و ستاره قرار دارد که شمشیر شبان را می سازد. اگر به این محل با دوربین دوچشمی نگاه کنید، لکه‌ی کم نوری را مشاهده می کنید که به سحابی جبار یا M42 معروف است. سحابی جبار یک سحابی نشری است که 1600 سال نوری با ما فاصله دارد. این سحابی را به شکلی خیلی زیباتر در عکسهایی که با نوردهی گرفته می‌شوند مشاهده کرد. این سحابی با قدر 5 در آسمان شب خودنمایی می‌کند. محدوده‌ی پیکر آسمانی شبان پر شده است از اجرام غیر ستاره‌ای خصوصا سحابیها و ابرهای گازی. جلوه‌ای دیگر از این صورت فلکی که البته با چشم غیرمسلح و دوربینهای عادی قابل مشاهده نیست، سحابی "کله اسبی" نام دارد. این سحابی از نوع سحابی‌های تاریک است. جای این سحابی زیبا در اطراف ستاره‌ی "النطاق" در شرق کمربند جبار است.


[size=small]جادوگران برای همÙ


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۲۱:۰۶ چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۴

رز زلرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۳۶ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵
از خوابگاه مختلط هافلپاف!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 181
آفلاین
در نقاطي از فضا توده هاي ابري شکلي از هيدروژن وجود دارد که به آن ها سحابي مي گويند . سحابي ها همان زادگاه ستارگان هستند . و ستارگان از اين سحابي ها که در گستره ي وسيعي از جهان پخشند زاده مي شوند و جسمي تماماً هيدروژني را به وجود مي آورند .


اين موجود هيدروژني شروع به سوختن مي کند اما نه يه سوختن معمولي مثل آتش ؛ بلکه سوختني که در مورد ستارگان به کار مي ره عبارته از يک فرآیند اتمي همجوشي هسته اي که در آن 4 اتم هيدروژن به يکديگر پيوسته و يک مولکول هليوم به وجود مي آورند ( از همون E= mc2 معروف اينشتين ) . اين فرآيند سال ها طول مي کشد ، حدود 9 ، 10 میلیارد سال ( البته براي ستاره هايي که تو سايزخورشيد خودمونه . ) که کودکي و جوان ستاره رو شامل مي شه .
اين برهه از زندگي ستاره با پايان يافتن هيدروژن آن به پايان مي رسد و مر حله ي جديدي از زندگي ستاره آغاز مي شود . اين مرحله پس از اتمام هيدروژن ستاره شروع مي شود و با شروع همجوشي هليوم و تشکيل برليوم همراه مي شود و اتفاقات جالبي رو در ستاره رقم مي زند ؛ حجم ستاره به ناگاه افزايش چشم گيري مي يابد مثلا در مورد خورشيد خودمان اگه برسه ( در حدود 5 ميليارد سال ديگه ) شعاع خورشيد تا مدار فعلي مريخ بزرگ مي شود ( درسته يعني زمين ما به وسيله ي خورشيد بلعيده مي شه ) .


وقتي که ستاره به اين مرحله رسيد به آن غول قرمز يا غول سرخ مي گويند ، و تا پايان يافتن هليوم ادامه پيدا مي کند . و دوره ي ميانسالي ستاره است.


تا اينجا برا همه ي ستاره ها يکي است بدون هيچ پارتي بازي و همه ي ستاره ها در طول زندگي خود اين مراحل را طي مي کنند . ولي ديگه از اين جا دو جور سرنوشت دارند .


همون طور که مي دانيد ستاره ها يا کوچکند ( البته از نوع ستاره اي ) مثل خورشيد و يا بزرگ . ستاره هايي که مثل خورشيد ما جرم نسبتا کمتري دارند ، با اتمام هليم خود در مرحله ي بعد دچار کاهش حجم ( کوچکتر از حجم اوليه ي خود ) مي شوند و به يک جسم کوچک سفيد رنگ که به آن کوتوله ي سفيد مي گويند تبديل مي شوند ، که در آن همجوشي-واپاشي هسته اي بين برليوم وکربن ادامه مي يابد .


خب ، مي رسيم به ستاره هاي بزرگ تر و با جرم بيشتر .


با پايان يافتن هليوم ، انرژي حاصل از همجوشي برليوم و تشکيل کربن براي مقابله با جاذبه ي زياد ستاره کافي نيست ، و ستاره در خود (مرکز خود ) فرو مي ريزد و به علت تمرکز در آن جاذبه ي فوق العاده زيادي ايجاد مي شود ، و مولکول ها که از يک هسته و به دور آن لايه هاي الکتروني تشکيل يافته اند ، چنان فشرده مي شوند که لايه هاي الکتروني در هم شکسته و الکترون ها بر هسته سقوط مي کنند و نوترون خنثي را به وجود مي آورند و جسمي تشکيل ميشود که در آن اثري از پروتون و الکترون نبوده و مانند هسته اي مي باشد که تنها از نوترون تشکيل شده است .


و اينچنين پر جاذبه ترين و چگال ترين جرم جهان متولد مي شود . « ستاره هاي نوتروني يا سياه چاله ها » جاذبه ي اين جسم چنان زياد است که حتي نور هم نمي تواند از آن خارج شود ؛ يعني فوتون هاي تشکيل دهنده ي نور ( تو دبيرستان که قضيه ي فوتون ها و بسته هاي انرژي رو خونديد . ) نيز جذب آن مي شود ، از اينرو ستاره هاي نوتروني ديده نمي شوند ( بله يه جورايي نامرئي اند ! ) و به آنها سياه چاله مي گويند . اين دو يعني کوتوله ي سفيد و ستاره ي نوتروني مر حله ي پيري و مرگ ستاره به حساب مي آيند .


هافلپاف هرم نبض آتشين ماست در شرجي عشق و اشتياق
تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۱:۱۵ دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
نلسکوپهای بازگشتی یا بازتابی
در تلسکوپ باز تابی کار عدسی شیی را یک آینه انجام می دهد. به جای عدسی آینه ای کاو موجب همگرایی نور ورودی می شود. تصویری که توسط آینه تشکیل می شود با یک چشمی که اساساً همان چشمی تلسکوپ نوع شکستی است مشاهده می شود.
بر خلاف آینه های خانگی، نقره بر روی آینه تلسکوپ یعنی بر سطح کاو آن قرار داده می شود. و شیشه صرفاً تکیه گاه نقره به شمار می رود. قرار داشتن نقره بر سطح پیشین شیشه جذب نور را از میان می برد. نور از شیشه نمی گذرد و بر اثر جذب قسمتی از شدت خود را از دست نمی دهد. اشکال کار این است که لایه نقره ای بی حفاظ پس از مدتی کدر می شود و باید هراز چند گاه آینه را مجدداً نقره اندود کرد.
در سالهای اخیر، فرایند آلومینیومی کردن به تدریج جانشین نقره اندود کردن شده است اخیراً پی برده اند که بخار آلومینیوم چون بر شیشه بنشیند سطح درخشانی را پدید می آورد که از بسیاری لحاظ بر سطح نقره ای برتری دارد. اندودن باید در خلاء انجام گیرد آلومینیومی که به این طریق اندود شود کدر نمی شود. در نخستین برخورد با هوا روی آن را لایه نازک شفاف و بسیار سختی از اکسید آلومینیوم می پوشاند که آلومینیوم زیری را از هر کنش متقابلی با هوا مانع می شود. خصیصه برتر دیگر اندود آلومینیوم آن است که نور فرا بنفش را منعکس می کند. نقره منعکس کننده بسیار بدی برای این اشعه که طول موج آن کوتاه است به شمار می رود. ولی نقره نور فرو سرخ را بهتر منعکس می کند. نقره به طور کلی از نظر بازتاب تا حدی بهتر است نقره در بهترین شرایط 95 درصد کل نور و آلومینیوم فقط 90 درصد آن را منعکس می کند.
آینه در انتهای تحتانی لوله سوار می شود. نور بازتاب تصویر را در وسط اشعه ورودی تشکیل می دهند. برای آنکه بتوان این تصویر را مشاهده کرد باید آن را نقل مکان داد.



وزیر مردمی اورجینال اسبق


تک درختم سوخت ، پس بذار جنگل بسوزه


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۹:۳۵ شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۴

لارا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۲ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹
از خانه ريدلها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 202
آفلاین
سحابی ، ابر یا هر چیز دیگری است که از گرد و غبار و گاز میان ستاره‌ای تشکیل شده است. سحابیهای تابان ابرهایی گازی هستند که به علت نور ستارگان مجاور خود قابل رویت هستند.
بعضی از سحابیها تاریک بوده و تنها هنگامی که مانع عبور نور ستارگان یا سحابیهای تابان پشتشان می‌شوند، می‌توان آنها را دید. خیلی چیزهایی که زمانی سحابی نامیده می‌شدند، از نو طبقه بندی شده‌اند. در قرنهای پیشین این اشیاء در نظر ستاره شناسان ساختارهای ابر مانند مه آلود بودند، ولی بعدا ستاره شناسان با بهبود تلسکوپها توانستند این به ظاهر سحابیها را به عنوان کهکشان یا خوشه‌های ستاره‌ای شناسایی کنند.
سحابیهای تاریک
سحابی تاریک ابری از گرد و غبار و گاز است که گازش نور میدانهای ستارگان یا سحابیهای تابان پشت سرش را که از این ابر می‌گذرند، جذب می‌کند. سحابیهای تاریک ، که به سحابیهای جذبی نیز معروفند، هیچ تشعشعی از خود ندارند، ولی ممکن است نورهای جذب شده را به شکل امواج رادیویی یا انرژی مادون قرمز دوباره بتابانند. شاید جرم سحابیهای تاریک چندین هزار بار از جرم خورشید بیشتر باشد. اگر یک سحابی به اندازه کافی جرم داشته باشد، در نقطه‌ای از زمان موادش فشرده شده و تبدیل به ستاره می‌شود. شاید سپس سحابی تاریک با ستارگان جوان گرم حرارت ببیند و به سحابی نشری درخشانی تبدیل شود
سحابیهای سیاره‌ای
ستارگان غول سرخ در اواخر عمرشان لایه‌های گازی بیرونی شان را به دور می‌اندازند. این لایه‌ها پوسته منبسط شونده‌ای از گازهای تابان را تشکیل می‌دهند که سحابی سیاره‌ای نامیده می‌شوند. علت این نامگذاری این است که ویلیام هرشل ، منجم آلمانی الاصل (1822 - 1783) ، تصور کرد که این پوسته‌ها شبیه سیاره‌اند. شاید از دید ناظر زمینی ، این پوسته گازی به شکل ساعت شنی ، حباب یا حلقه به نظر آید. این سحابی با سرعت تقریبی 20 کیلومتر (12 مایل) در ثانیه رو به بیرون حرکت می‌کند و بعد از 35 هزار سال در محیط میان ستاره‌ای پراکنده خواهد شد.
سحابیهای تابان
دو نوع سحابی تابان وجود دارد: نشری و بازتابی ، که هر دو با تولد ستاره ارتباط دارند. گازهای سحابی نشری عمدتا در بخش قرمز یا سبز طیف می‌تابند، زیرا با حرارت ستارگان جوان گرم درون سحابی گرم شده‌اند. غبار سحابی ، نور ستارگان جوان داخل و اطراف سحابی بازتابی را پراکنده می‌کند. دو نوع سحابی تابان دیگر نیز وجود دارند: بقایای ابر نواختری و سحابیهای سیاره‌ای. هر دو اینها از مواد دفع شده ستارگان در حال مرگ تشکیل شده‌اند
سحابی انکساری
در سحابی انکساری ذرات غبار نور را منعکس نمی‌کنند، بلکه متواری می‌کنند. نور قرمز می‌تواند آسانتر از نور آبی از ابر غبار بگذرد، پس نور آبی بیشتر پراکنده می‌شود، این امر موجب آبی شدن آن ابر می‌شود. همین خاصیت باعث آبی به نظر آمدن آسمان از زمین می‌شود. ذرات غبار نور خورشید را در جو شدیدا پراکنده می‌کنند و در مسیرهایی به جز سمت خورشید ، ناظر آسمان عمدتا نور آبی پراکنده می‌بیند.
سحابیهای خارج کهکشانی
آنچه به نام سحابیهای خارج کهکشانی نامیده می‌شود توده‌های عظیم و پیوسته گازی نیست، بلکه مجموعه‌ای است از ستارگانی شبیه ستارگان کهکشان ، رصدهای انجام شده نشان می‌دهد خاصیت طیفی نوری که از این سحابیها صادر می‌شود، بسیار شبیه به نوری است که از خورشید خود ما خارج می‌گردد. بنابراین درجه حرارت متناظر با چنین صدور نوری نمی‌تواند با درجه حرارت سطحی خورشید اختلاف فراوان داشته باشد و این درجه حرارت بایستی به چند هزار درجه برسد. اگر این سحابیها واقعا توده‌های غول پیکر گاز پیوسته‌ای بودند که درجه حرارت سطحی آنها همان درجه حرارت سطحی خورشید بود، ناچار می‌بایستی نوری که از آنها صادر می‌شود با وسعت سطح یعنی با مربع یکی از ابعاد آنها متناسب باشد.
چون قطر متوسط این سحابیها بیلیون بیلیون بار بزرگتر از خورشید است، باید چنان انتظار داشته باشیم که نورانیت کلی آنها بیلیون بیلیون برابر بزرگتر از نورانیت خورشید باشد. ولی نورانیت فعلی سحابی امرأه المسلسله بسیار کوچکتر از این اندازه است و از 1.7 بیلیون برابر نورانیت خورشید تجاوز نمی‌کند. نور از تمام سطح سحابی صادر نمی‌شود بلکه از عده زیادی از لکه‌های کوچک روشن بر می‌خیزد که مجموع کلی سطح آنها به سختی با یک بلیونیوم تمام سطح سحابی برابری می‌کند. این همان چیزی است که باید از سحابیهایی انتظار داشته باشیم که از ستارگان متعارفی جدا جدا از یکدیگر ساخته شده‌اند...
پروفسور امیدوارم کافی باشه


تصویر کوچک شده


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۴

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
بچه ها سر كلاس منتظر نشسته بوند تا پروفسور ويزلي وارد كلاس بشه...

قيژژ...دونگ....ديش

صداي پروفسور:بيا ، بيا بيا وايسا....

جرثقيل بزرگي در حاليكه يك مدل سه و نيم تني از سحابي جبار رو حمل ميكرد كنار برج هاگوارتز ايستاده بود.....

چند لحظه بعد پروفسور ويزلي وارد كلاس شد...

پروفسور:سلام بچه ها ببخشيد خيلي منتظر مونديد رفته بودم اين نمونه رو براي كلاس امروز تهيه كنم...
هرميون:جناب پروفسور من تو كتاب "گراوپي كاشف بزرگ قرن يا سير تحليلي كاوشهاي جادويي در قرون وسطي"خوندم كه نمونه هاي آموزشي حدودا 15 الي 25 كيلوگرم وزن دارند!!
پروفسور:بابا فهميديم كتاب ميخوني خرخون!!!اين نمونه سفارشي رو پروفسور دامبلدور براي فهم بهتر بچه ها تدارك ديدن حالا حرفيه خانم گرنجر!!

هرميون با عصبانيت كلاس رو ترك مي كنه.....

پروفسور:هميشه از كساني كه سعي مي كنن با چاپلوسي خودشونو بزرگ جلوه بدن بدم ميومده....خب درس امروزو شروع مي كنم كيا فيلم"خيلي دور خيلي نزديك رو ديدن"؟!!
هيچكس دست بلند نميكنه....
پروفسور:خاك بر سرتون!به جاي اين فيلمهاي پي جي 18 مبتذل بريد فيلمهاي قشنگي مثل اينو ببينيد(تبليغات غير مستقيم)!خب توي فيلم راجع به سحابي جبار كه يكي از زيباترين سحابي هاي دنياست صحبت شد همين مدلي كه جلوتونه گراوپي جون اين مدلو دست به دست كن بچه ها بيشتر با سحابي جبار آشنا بشن!! هر كي تا جلسه بعد راجع به سحابي جبار مطلب بياره 8 امتياز ميدم شما بايد به ماههاي حضور اون در آسمان ، راههاي تشخيص اون و ....اشاره كنيد وگرنه امتياز بي امتياز......

كرنر:پروفسور مثل اينكه باز يه مشكلي هست!!
پروفسور:چه مشكلي جييگر؟!
كرنر:اينكه شما هنوز مبحث سحابي ها رو تدريس نكرديد؟!
پروفسور:خب اين چيزا زياد مهم نيستو جاش بحث داخل كلاس نيست!!!هر كس تا جلسه بعد يه مقاله راجع به سحابي ها بياره(نحوه پيدايش – شكل و ...) 7 امتياز ميگيره......



ديروقته بچه ها بريد بگيريد بخوابيد من فردا كلي كار دارم......گراوپي تو بمون كارت دارم!!


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۲۰:۰۱ چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۴

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
خب خب خب

و آما امتيازها

10 امتياز به برادر استرجس پادمور(تري پاتر) از گريفيندور بخاطر اينكه هم جواب كاملي داد و هم اولين نفر بود.....

9 امتياز به خواهر آوريل از ريونكلا بخاطر جواب كاملش ( نه امتياز چون نفر دوم بيد)

6 امتياز به برادر عزيزم!!!سام وايز از ريونكلا بخاطر جواب معموليش!!!

9 امتياز به برادر حميد از ريونكلا براي طنز جالب و بي ناموسيش!!

12 امتياز به پروفسور كوئيرول چون نفر اولي بود كه راجع به صورت فلكي گراوپي مطلب نوشت(8 امتياز براي اين)و همچنين يه مقاله كوتاه نوشته بود(4 امتياز براي اين يكي)!

چه كرده اين خواهر مري پاتر ببخشيد هرميون گرنجر...مري جان جو هرميوني گرفتت!!!15 امتياز به خواهر هرميون گرنجر از گريفيندور(8 تا براي گراوپي 7 تا براي تلسكوپ)

13 امتياز به برادر مايكل كرنر از ريونكلا بدلايلي كه به هرميون امتياز دادم!!




و آما در نهايت

37 امتياز براي گريفيندور
37 امتياز براي ريونكلا

(چه جالب مساوي!!!)

برادران و خواهران هافلپافي و اسليتريني بشتابيد كه در روزهاي آخر ماه مبارك رمضان امتياز خيرات مي كنيم


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۲۲:۴۵ سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۴

مایکل کرنر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۵ شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۲۰ سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳
از دفتر کارآگاهان !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 162
آفلاین
1- براي جلسه بعد درباره صورت فلكي گراوپي تحقيق ميكنيد..اينكه چه شكليه چند تا ستاره داره تو چه ماهي ديده ميشه و...
صورت فلکی گراپی به شکل دو دایره می باشد که یکی از آنها کوچک تر از دیگریست و بالای دایره بزرگتر قرار گرفته و در ماهی که دیده می شود تقریبا نصف آسمان را پر می کند لذا دیدنش کار چندان سختی نیست. گراوپی داری 7 ستاره به نام های جاسم 1 ، 2 ، 3 و نورممد 1 ، 2 ، 3 و ستاره آخر و درخشان تر بنام خود گراپ می باشد و می باشد. این صورت فلکی تنوعی و در هر ماهی که خودش حال کنه دیده میشه.

2- كي ميدونه تلسكوپ بازتابي چطوري كار مي كنه؟!دستاتونو بندازيد پايين ده امتياز به كسي ميدم كه تا جلسه بعد راجع به تلسكوپ هاي بازگشتي تحقيق بياره!!!
نمای ظاهری یک نوع تلسکوپ بازتابی
تصویر کوچک شده















این تلسکوپ دارای توان مختلف می باشد:
1- توان تفکیک
2- توان جمع آوری نور
3- توان بزرگنمایی
دو توان اول در هر تلسکوپی ثابت و تابع قطر عدسی یا آینه آن می باشد ولی توان سوم معمولا متغیر و تابع فاصله کانونی عدسی شیئی یا آینه اصلی و فاصله کانونی عدسی چشمی می باشد.
قطعات مهم ، ساختار و نحوه کارکرد یک تلسکوپ بازتابی
تصویر کوچک شده




















این تلسکوپ را به دو شیوه اصلی می توان مستقر نمود:
1- استقرار سمت - ارتفاعی یا افقی
2- استقرار استوائی یا قطبی
هر کدام از این نوع استقرارها دارای کاربردهای مختلف و نیز انواع مدلها می باشند. در استقرار نوع افقی سه پایه ساده و با درجات سمت و ارتفاع کار می کند ولی در نوع قطبی سه پایه پیچیده تر و سنگین تر می شود و با درجات بهد و میل کار می کند.اخترشناسان در بیشتر کارهای خود از تلسکوپ بازتابی استفاده می‌کنند. در یک تلسکوپ بسیار بزرگ ، آنها می‌توانند درون محفظه کوچکی که در بالای لوله تلسکوپ جای دارد. کار کننده با جایگزین کردن یک آینه خمیده دیگر به جای این محفظه ، می‌توان نور را به طرف پایین منحرف کرد و از درون سوراخی که در وسط آینه اصلی قرار دارد، به مشاهده پرداخت. از این به بعد دستگاههای مخصوصی برای مطالعه نور به کار گرفته می‌شوند. یکی از متداول‌ترین آنها طیف نمایی می‌باشد. این دستگاه ، طول موجهایی نور را تفکیک می‌کند. اخترشناسان به مطالعه شدت نور در طول موجهای مختلف آن ، می توانند دما و ترکیبات ستارگان را بدست آورند.


تصویر کوچک شده














کارآگاه و بازرس ویژه
----------







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.