ارباب برگه ها یا( بیگانه را بکش دو)
با حضور
مک گوناگل
هری پاتر
دالاهوف
حاجی دارک لرد
هرمیون گرنجر
بیگانه
ویکتور کرام
چو چانگ
کریچر
محصولی از مجلس رکوردز
تامین بودجه از صندوق ذخیره ی ارضی
لوکیشن : مدرسه ی جادوگران
زمان: امتحانات ترم
مک گوناگل: خوب از همین الان امتحان شروع میشه جزوه هاتون رو ببندین و با هم صحبت نکنین
مک گوناگل برگه ها رو پخش می کنه
هری سوالاش رو نگاه می کنه
سوال 1) اولین در را چه کسی اختراع کرد
هری: ای بابا این چیه دیگه بیگانه..... بیگانه....سوال 1
بیگانه: اه نکن خانوم اجازه این هری ما رو اذیت میکنه
مک گوناگل: هری ساکت باش وگر نه ورقت رو میگیرم
هری: هوی بیگانه ی نامرد حد اقل ورقت رو این ور تر بگیر تا خودم نگاه کنم
بیگانه:خانوم این هری از رو ما تقلب میکنه
مک گوناگل: هری بلند شو برو بیرون کلاس وایسا از امتحان محرومی
هری: خانوم تو رو خدا ببخشید
مک گوناگل: نمیشه برو بیرون
هرمیون اون ور تر سوال 1 رو بی خیال شده رفته سوال 2
سوال2) دلایل اعتماد دامبلدور به اسنیپ
هرمیون: یعنی چی؟
هرمیون: خانوم اجازه سوال 2تو کتا ب نیست
بقیه که هنوز سر سوال 1 تو گل گیر کردن: نوچ .... نوچ...
مک گوناگل: هرمیون نظم جلسه رو به هم نزن
هرمیون: خانوم به این مطلب هیچ جا اشاره نشده
بقیه: ای بابا خانوم این هرمیون حواس ما رو پرت میکنه
هرمیون: خانوم.....
مک گوناگل: هرمیون بلند شو برو بیرون
هرمیون: خانوم تو رو خدا
مک گوناگل: زود باش وقت جلسه رو نگیر
بقیه میرسن سوال 2
بقیه: اِ این چیه خانوم این تو کتاب نیست
ما این رو نخوندیم
نوچ.... نیچ... نوچ
مک گوناگل: شلوغ نکنین کافیه باشه سوال 2 حذف میشه
بیگانه اون ور تر سوال 1 رو نوشته سوال 2 حذف شده رسیده سوال 3
سوال3) کوئیدیچ چند تا توپ دارد؟
بیگانه: مرده شور این شانس من رو ببرن کرام.....کرام....
کرام: چی میگی؟
بیگانه: سوال 3 چی میشه
کرام: سوال 1 رو بگی سوال 3 رو میگم
بیگانه: باشه بگو
کرام جواب سوال 3 رو میگه
کرام: حالا بگو سوال 1 چی میشه
بیگانه: خانوم اجازه این کرام گیر داده میگه جواب سوال 1 رو به بگو
مک وناگل:کرام زود بلند شو برو بیرون
کرام: خانوم تو رو خدا
مک گوناگل: زود
گیلدی اون ور تر سوال 1 و 3 رو بی خیال شده رسیده سوال 4
سوال4) آب قلیل با آب کر چه فرقی میکنه
گیلدی: ای بابا این چه سوالیه باز حاجی ....حاجی ...سوال 4
حاجی: تو خجالت نمی کشی این سوال سهل و بس آسان رو بلد نیستی
گیلدی: حاجی قاطی کردم وگر نه میدونستم
حاجی: امکان نداره یادت رفته باشه حتما از اول نمی دونستی
گیلدی: حاجی گیر نده بگو
مک گوناگل : اونجا چه خبره
بیگانه: خانوم اجازه گیلدی و حاجی دارن تقلب میکنن
گیلدی: به تو چه خانوم دروغ میگه داشتم پاک کن میگرفتم
حاجی: استغفر ا...
مک گوناگل: زود باشین برین بیرون
کریچر می یاد تو
کریچر: سلام خانوم براتون چایی آوردوم
بیگانه: به ما چایی نمیدی
کریچر: نه چایی فقط برای مراقب هاست
بیگانه: اما من چایی میخوام
کریچر: نمی شه
بیگانه بلند میشه و با کریچر در گیر میشه
چو اون ور تر فقط سوال 3 رو نوشته و رسیده سوال 5
سوال5) سه طلسم نا بخشودنی نام ببرید
چو:
با این سوال دادنشون
چو از درگیری پیش اومده استفاده میکنه
چو: هری....هری
هری از لای در توی کلاس رو نگاه میکنه
چو: هری 3 تا طلسم خفن بگو
همه ی اونایی که بیرونن : نگو بهش نگو نمرش از ما بیشتر میشه
هری:
گناه داره بنویس چو جان
هری: اسکر جیفای , ایم پرویوس, الوهومورا
اونایی که بیرونن :
چو بر میگرده جواب رو بنویسه که میبینه کریچر و بیگانه دعوا رو ول کردن دارن اونو نگاه میکنن
کریچر میره بقیه ی چایی ها رو بده
مک گوناگل: شما اونجا داشتین چی کار میکردین دوشیزه چانگ ؟
چو: هیچی خانوم هری ازمون پاک کن میخواست
همه:
مک گوناگل: بفرمایید بیرون لطفا
بیگانه که به زور چایی مک گوناگل رو گرفته و خورده رسیده سوال 9 که مک گوناگل میگه وقت تمومه ورقه هاتون رو بگیرین بالا
روز اعلام نتایج
مک گوناگل:نمره هاتون رو میخونم شاید یکم خجالت کشیدین
هری پاتر صفر
بیگانه:
هرمیون گرنجر: صفر
بیگانه:
ویکتور کرام دو
بیگانه:
گیلدروی لاکهارت صفر
بیگانه:
حاجی دارک لرد دو
بیگانه:
چو چانگ دو
بیگانه:
مک گوناگل: این ورق مال کیه نه اسم داره نه فامیل ولی همه ی سوال ها رو جواب داده
همه: اووووووووو چی جوری وقت کرده
دالاهوف: مال منه.... من .....منه...
مک گوناگل: دالاهوف صفر
بیگانه:
دالاهوف: چرا؟
مک گوناگل: برای اینکه برای هر 10 تا سوال یک جواب رو نوشتی که اونم اشتباه بوده
بیگانه: پس ما چی خانوم
مک گوناگل: ورقه ی تو گم شده بیگانه دوباره باید امتحان بدی
بیگانه:
همه: