هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: دفتر معاون اول وزیر سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۰:۴۶ چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۳
#1
مرلین در فرانسه:یاران من همان بچه های شیر خواره هستند....
دالاهوف که داشت از اخبار گوش میکرد:
دالاهوف: یا قمر بنی هاشم!
-----
تضاهرات
ملت:قسم به خاک شهدا کاخ کینگزلی را به خاک و خون میکشیم!!
دالاهوف که رئیس ساواک بود با تانک میاد......
دالاهوف:تا 3 میشمارم اگه کسی از اینجا بره که خوش اومده ولی اگه نره کریچر رو میندازم به جونش....
کریچر:من آمادم قربان!
ملت فرار کردند.......(ولی دوباره سروکلشون پیدا شد)
ملت:ما میگیم کینگزلی رو نمیخوایم بعد دالاهوف پیدا میشه!
دالاهوف:
دالاهوف به افراد ساواک که همان جاسم...نوممد.....چراقعلی....عوضعلی و.....هستند دستور میده که کریچر را آماده کنند و 2 هواپیمای f16 برای مقابله با این شورشیان بپردازند!
هرمیون که طلبه ی دختری است که از همان اول طرفدار پرو پا قرص مرلین بوده و در حوزه ی علمیه هم شاگر مرلین بوده از راه میرسه و میره جلوی دالاهوفوا میسته!
دالاهوف:برو کنار خواهر!
هرمیون: نمیرم!
دالاهوف:جاسم.....کریچر آماده اس؟
جاسم:بله قربان!
دالاهوف:پس بدش به من!
جاسم:بفرما!
کریچر:
هرمیون:وا.......
دالاهوف کریچر رو میندازه رو سرو کله ی هرمیون....
کریچر: :bigkiss:
هرمیون:
دالاهوف: تا تو باشی با افراد ساواک درست رفتار کنید...!
دالاهوف:ببریدش زندان...ناخناشو بکشند!
هرمیون: مرلین همه یما رو نجات میده!!
دالاهوف:بیش بین با حال نریم!
--------
مرلین در هواپیما(حرکت به سوی وطن)
خبرنگار میره طرف مرلین!
خبرنگار:جناب مرلین کبیر ...الان که دارید میرید وطن چه احساسی دارید؟
مرلین:هیچ احساسی!
خبرنگار:
سخنرانی مرلین در بهشت زهرا:
مرلین:من دولت تعیین میکنم!
مرلین:ممن بر دهن این دولت میزنم!

(ادامه ی داستان در قسمتهای بعد.(در همین تاپیک)


تصویر کوچک شده


Re: انتخاب جادوگر ماه ( قابل توجه مدیران سایت )
پیام زده شده در: ۱۶:۵۵ شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۳
#2
اگه یک نفر به عنوان ماگل ماه انتخاب بشه و در ماه بعد به عنوان بهترین جادوگر انتخاب بشه چی؟؟

درباره ی چگونگی برگزاری رنکینگ یک توضیح هم بدید!


تصویر کوچک شده


Re: دفتر معاون اول وزیر سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۶:۱۸ شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۳
#3
کرام:بذا بزنمش.....
دالاهوف:ولش کن کرام!
کینگزلی:کرام ولش کن....من اونو به سزای اعمالش میرسونم
کورنلیوس فاج:شانس بیارید فقط دلورس نیاد......
آمبریج از راه میرسه....
آمبریج: چی شده!!....وای خدای من...!
آمبریج:استیوپفای!
کرام:آخ.خ.خ......
کینگزلی:
کینگزلی:پروتگو!
آمبریج:آخ......
دالاهوف:اکسپلیارموس....!
همه ی چوبدستی ها به راحتی میاد تو دست دالاهوف!
کینگزلی:دالاهوف چوبدستیمو بده!
کرام:چوبدستی من هم بده!
فاج:دالاهوف چوبدستیمو بده!
آمبریج:چوبدستی منم بده!
دالاهوف: عمرا اگه چوبدستی تو پیدا کنی!
آمبریج:بهت اخطار میکنم دالاهوف!
فاج:منم همینطور دالاهوف بهت اخطار میکنم!
دالاهوف:بیش بین با حال نریم!
آمبریج:
فاج:
دالاهوف:چی....حالا سر من داد میزنید!
دالاهوف همه ی چوبدستی ها رو میگیره طرف فاج و آمبریج و میگه:
دالاهوف:استیوپفای!
پرتو های قرمز از نوک همه ی چوبدستی ها میاد بیرون و میخوره تو سینه ی فاج و آمبریج!
فاج:
آمبریج:
دالاهوف:
کرام:کارت حرف نداشت دالاهوف!
دالاهوف:
کینگزلی:عالی بود دالاهوف
دالاهوف:انجام وظیفه بیده


تصویر کوچک شده


Re: چگونه با سایت جادوگران آشنا شدید؟
پیام زده شده در: ۱۵:۵۶ جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۸۳
#4
تا حالا اکثرا بیشتر از طریق موتور های جست وجو با این سایت آشنا شدند

دو سه نفر هم از طریق مجله دنیای تصویر آشنا شدند

دو سه نفر هم از طریق دوستان و وبلاگها آشنا شدند
----------
لطفا پیام بی مورد نزنید که عصبانی میشم


تصویر کوچک شده


Re: چگونه با سایت جادوگران آشنا شدید؟
پیام زده شده در: ۱۵:۰۳ پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳
#5
خب بگذارید منم بگم چطوری آشنا شدم!
من خبرهای هری پاتر و مخصوصآ کتاب شش رو خیلی میگشتم از این ورو اون ور تا آخر یک وبلاگ رو دیدم که لینک سایت جادوگران رو داده...منم حساس اومدم و خلاصه....


تصویر کوچک شده


Re: دفتر ناظران انجمن جادو و جادوگري (مجوز تاپيك رو ميتونيد در اين مكان دريافت كنيد)
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳
#6
سلام دو صد سلام به دوشیزه چانگ عزیز که خیلی مسئولیت های سختی دارند!

با اجازه ی ناظرین محترمه و محترم (مونث و مذکر )یک تاپیک زدم که خواهام مجوز هستم!

متشکرم

دالاهوف==>پسر خوب


تصویر کوچک شده


چگونه با سایت جادوگران آشنا شدید؟
پیام زده شده در: ۱۴:۳۳ پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳
#7
این تاپیک رو باز کردم با اجازه ی مدیران و ناظرین که یک نظر سنجی داشته باشیم که از چه طریقی با این سایت آشنا شدید؟!

1)دوستان
2)سرچ
3)وبلاگها و سایتها ی دیگر
و.........


تصویر کوچک شده


Re: هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۹:۲۲ سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۳
#8
خب اینجا من میخوام فیلم ارباب ذهن ها ساخته ی ویکتور کرام پدر سینمای جادویی رو نقد و برسی کنم!

با اجازه ی استاد کرام!
********************************
فیلم ازاین قراره که عده ای سخت در کاوش چیزی در مغز بیگانه هستند!......و فیلم این گونه شروع میشه آبرفورث کرام و...میخواهند بدانند که بیگانه چه هدفی دارد......

آنها در فکر بودند که ناگهان به فکر کرام اندیشه ای نو سر زد!

اینجا نویسنده میخواد فکر مردم رو بسنجه و یک نوع هیجان در ذهن بیننده ایجاد کنه که آقای کرام کارگردان این فیلم خوب به این قضیه شکل دادن......

آنها تصمیم گرفتند ریسک کنند کرام یاد یک فردی افتاده بود که به خود میگفت ارباب ذهن ها!

اینجا نویسنده فردی رو به فیلمنامه ی خود اضافه میکنه که که ببینه آیا مخاطب میتونست بفهمه که یک فردی هست که به خود میگوید ارباب ذهن ها!

شاید آن مرد دیوانه است شاید واقعآ ارباب ذهن ها است!!

حالا میرسیم به معنی و مفهوم ارباب ذهن ها از زبان آنتونین دالاهوف:

-از نظر من ارباب ذهن ها یک چیز غیر قابل تصوری که فقط افرادی میتوانند معنی این حرف رو در یابند که در زندگی در همه ی موارد علمی تجربه ای گرانبها به دست آورده باشند!

معنی کلی ارباب ذهن ها از زبان آنتونین دالاهوف(منتقد فیلم)

ارباب ذهن ها بالاترین نقطه ی فکری که شما میتوانید در مورد آن فکر کنید و البته رابطه ای سخت با شیطان دارد

همانطور که در بحث های گوناگون شنیدید شیطان میتواند از شما سو استفاده کند ولی چگونه.......!
شیطان از طریق ذهن شما بر ذهن شما غلبه میکند......با فکر های متعددی که در هر ثانیه شاید هزاران فکر ......ولی راهی که شیطان جلوی ذهن شما قرار داده گلچین آن فکر هایی است که شما میتوانید آن را انجام دهید و از فکر منحرف کننده و فکر خوب باید یکی رو انتخاب کنید!
خب معمولا اسم اون فکری که از طرف شیطان آمده به فکر شیطانی معروف است!ولی اون فکر خوب توضیحی ندارد!

به مجموع این دو فکر ارباب ذهن ها میگویند!

ادامه ی فیلم:
در اینجا نویسنده آن آدمهایی که در پی کاوش برای ذهنی که هیچ کدام از آنها خبر ندارند که در ذهن بیگانه چه میگذرد!!آنها را پی فردی که ارباب ذهن ها لقب گرفته است میکشاند!!

بالاخره بیگانه را به سوی ارباب ذهن ها میبرند!!
(((((البته این تکه را کارگردان به صورت طنز در آوردن))))

خب پس از چندی حرف و برسی ارباب ذهن ها با بیگانه کرام و آبرفورث.....به نتیجه هایی رسیدند!
((این قسمت و نتیجه گیری فیلم هم به صورت طنز در اومده))
ولی چه خوب است که ما همه معنایه واقعی آن را بدانیم!

طبق تعریف دقیق و کلی ارباب ذهن ها جناب ویکتور کرام آمده بودند از این فیلم قالبی رو به وجود آوردند که بعدا به آن قالب شکلی تازه دادند!
****
با تشکر از کارگردان این فیلم جناب ویکتور کرام!!
که به عقیده ی من از این تعریف ارباب ذهن ها فیلمی خوب را درست کردند که به نظر من قابل تقدیر است!
------
نکته ی کنکوری:همیشه و همه جا قبل از حرف زدن فکر کنید
نکته ی اخلاقی:همیشه از میان فکرهای ارباب ذهن ها فکر های خوب و عالی تر را برگزینید و به دنبال فکر هایی که شیطان برای شما میفرستد نروید!


تصویر کوچک شده


Re: دفتر معاون اول وزیر سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۳
#9
دالاهوف وارد میشه...
تق.....تق...

دالاهوف:
دالاهوف میبینه که کینگزلی پریده رو فاج و داره کلشو گاز میگیره!
دالاهوف:چی کار میکنی کینگزلی؟؟!
کینگزلی:این به جای من اومده میگه من وزیرم!!
دالاهوف: خب وزیره دیگه
کینگزلی:چیییی؟؟
دالاهوف:شوخی کردم!!
فاج:کجایی دلورس؟!؟!؟
دلورس میاد تو!
دلورس: بیا کنار ببینم!
دلورس:دیوانه سازها کجا هستید!!
5 دیوانه ساز میان طرف کینگزلی!
کینگزلی:هیشکی منو دوست نداره!!هیشکی
کینگزلی یک سپر مدافع درست میکنه!

اما قدرتش کمه و دیوانه سازها میان طرفش!
دالاهوف یک طلسم درست میکنه و همه ی دیوانه سازها که اونجا بودند از بین میرند...!
کینگزلی:آفرین دالاهوف!
دلورس:چی کار کردی دالاهوف؟؟؟؟!!؟؟!؟!
دالاهوف:انجام وظیفه
دلورس:تو مجازات میشی!
کینگزلی:تو پاداش میگیری دالاهوف!
فاج:جفتتونو میندازم آزکابان!
10 دیوانه ساز دیگه میان!
دالاهوف غیب میشه .....وقتی که دیوانه سازها میخواهند کینگزلی را دستگیر کنند.....
کینگزلی داد میزنه:دالاهوف!!
دالاهوف پشت سر دیوانه سازها ظاهر میشه!
و همه ی دیوانه سازها رو از بین میبره!
کینگزلی: :bigkiss: ایول!
فاج:چرا اینکارو کردی..دالاهوف!
دالاهوف:من کینگزلی رو خیلی دوست دارم! :bigkiss:
کینگزلی:منم همینطور!
فاج:کینگزلی حماقت نکن...همه میدونند که ویزیر من شدم!!
دالاهوف:حالا که کینگزلی اومد تو دیگه وزیر نیستی و دلورس آمبریج هم دیگه معونت نیست!
دلورس: تو چیکاره ای دالاهوف؟؟!؟!
دالاهوف:همه کاره!
دالاهوف همه یافراده وزارت خونه رو طلسم فرمان میکنه و همه از کینگزلی حمایت میکنند و کینگزلی به دلیل این شجاعت به دالاهوف نشان افتخار اهدا میکنه!


تصویر کوچک شده


Re: لرد حلقه ها بر علیه هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۱:۵۹ جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۳
#10
نقل قول:

هری پاتر نوشته:
خب مشخصه تو این سایت به غیر از عده معدودی بقیه هری پاتریست هستن و اکثرا هم سن ها پایینه و الکی شلوغ کردن اینجا رو
همونطوری که گفتم دیدگاه ها فرق میکنه من تو پستای قبلی دیدگاهم رو نسبت به هری پاتر گفتم و شخصیت هری پاتر رو که رولینگ توی کتاب آورده بیان کردم و فکر میکنم دقیقا همین درسته
در واقع به نظر من رولینگ قدح اندیشه هری پاتر رو نوشته و با این قضیه همه چی مشخص میشه
رولینگ تو یه مصاحبه که همون اوایل بعد از انتشار کتاب یک من ترجمش رو تو مجله دنیای تصویر خوندم گفته بود این کتاب در مورد زندگی یک پسر 11 سالس و من دارم زندگی اون رو مینوسم و به همین خاطرم هست که کتاب در گروه سنی نوجوان و بعد جوان قرار گرفته و گرنه اگه همین ماجرا برای هری پاتر 20 ساله اتفاق میافتاد کلا قضیه فرق میکرد
و دقیقا به همین خاطر هست که هر کتاب از رفتن هری به مدرسه شروع میشه و با تموم شدن سال تحصیلی تموم میشه این یعنی زندگی واقعی شما توی زندگی واقعی چی کار میکنی هر سال مدرسه میری مثل همه آدما اگه رولینگ میخواست یهو همه قالب های زندگی یه آدم معمولی رو به هم بریزه اینم میشد یه کتاب سوپر من دیگه
نوشتن از زبون و فکر یه بچه 11 ساله برای یه آدم 40 ساله خیلی مشکله شما بشینید امتحان کنید ببینید میتونید از زبون یه بچه مثلا 8 ساله چیزی بنویسید؟ این کار خیلی مشکل تر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید
شما تصور میکنید رولینگ بدون اینکه چیزی راجع به بقیه شخصیت ها بدونه داره کتاب رو مینویسه ولی من که خودم دارم روی قدح اندیشه یکی دیگه از شخصیت ها کار میکنم و مینویسم بهتون بگم امکان نداره رولینگ این داستانی که جلوی روی ماست رو همینطوری نوشته باشه قطعا بدونید هزاران صفحه مطلب راجع به بقیه شخصیت ها نوشته تک تک مکان ها رو باز کرده چون همشون تداخل میکنن
تصور اینکه تمام صحنه های کتاب داره از دید هری بیان میشه کاملا دید دیگه ای رو بهتون میده
مثلا خیلیا از جمله خود من از صحنه مبارزه ولدمورت با دامبل خوشمون نیومد و برامون جالب نبود ولی این رو در نظر نگرفتید که این صحنه داره از دید هری 15 ساله نوشته میشه وردی گفته نشده و فقط ما داریم نمایش ظاهری رو میبینیم
از کجا معلوم ولدی و دامبل کلا به زمان و مکان دیگه نرفتند و برنگشتند از کجا معلوم که کلی ورد رد و بدل نشده و اونا رو توی دلشون نگفتند
هیچ کس نمیتونه اینا رو بدونه چون هری نمیدونه ما فقط چیزایی رو میدونیم که هری میدونه نه بیشتر ولی چیزایی رو که رولینگ میدونه رو ما نمیدونیم
من یه بارم گفتم رولینگ تو این داستان هری پاتر روی بزرگترین آسمون خراش ایستاده و به همه چی تسلط داره و فقط یه چراغ قوه انداخته که اون اسمش کتاب هری پاتره و ما داریم در نور اون کتاب رو میبینیم و بقیه جاهای داستان کاملا تاریک مونده
همینه که این کتاب رو جذاب کرده و میشه باهاش رول پلینگ کرد شما با چی آرتمیس فاول میخواید رول پلینگ کنید؟ وقتی کتاب رو خوندید حد اکثرش اینه که راجع بهش بحث کنید موضوعی برای ادامه توش نیست زوایاش در آخر کتاب مشخص میشن
در واقع بقیه کتاب ها مثل بازی هایی هستن که شما رفتی و به آخرش رسیدی ولی کتاب هایی مثل هری پاتر مثل بازی هایی هستند که نه آخر دارن نه میشه با روش مشخصی تمومش کرد شما ازادید هر جوی دوست دارید ادامشو بنویسید یا از گذشته و آیندش و ایناس که جذابش کرده
شما رولینگ رو خیلی دست کم گرفتید کتاب پنج سه سال بعد از کتاب چهار اومد هزاران فن فیکشن نوشته شد چرا یکیشون نتونست 10 درصد کتاب رو حدس بزنه مطمان باشید اگه اپسیلونی کتاب پنج شبیه یکی از فن فیکشن ها شده بود همه جا تو بوق و کرنا کرده بودن
حتی من ندیدم کسی مرگ سیریوس رو تشخیص داده باشه با وجود اینکه گفته شده بود یکی خواهد مرد
الان کتاب شیش نوشته شده و دست ناشره تا انتشار هم کلی مونده کمی از مطالب هم راجع بهش لو رفته منتظر بمونید و ببینید احدی نمیتونه یک درصد کتاب رو تشخیص بده و بنویسه
اینا به غیر از یک نویسنده بزرگ از کسی ساخته نیست
متاسفانه تبلیغات بزرگترین ضربه ای که به هری پاتر زده اینه که کتاب هری پاتر رو به عنوان یک کتاب تجاری یا کتاب عام نشون داده در حالی که به نظر من کاملا کتاب خاصی هستش
اگه این کتاب فروش نمیکرد الان کلی آدم که جزو کتاب خون های خاص هستن طرف دارش بودن ولی در حال حاضر بسیاری افراد فقط به صرف دیدن فیلم و یا اینکه این کتاب تجاریه اصلا طرفش نمیان به همین صورت مترجم های کار درست هم ترجمه این کتاب رو ننگ میدونن
من هنوزم سر حرفم هستم که تا الان کتابی به این صورت و از دید فقط یه نفر نوشته نشده یا من هنوز ندیدم


هومک موافقم!
مثلا موقعی که کتاب پنج نیومده بود خیلی از نویسنده ها اومده بودند انقدر راجع به کتاب پنج نوشته داده بودند که آخر هیچ کدوم از اون نوشته ها درست در نیومد و همه ی اون نویسنده ها که راجع به کتاب پنج نوشته داده بودند خیت شدند و اینطوری رولینگ نشون داد که نویسنده ی قهاریه! و به همه اثبات شد که اون بیخودی پولدار نشده!


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.