هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۰:۰۱ یکشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۵

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
1- ادامه ي نمايشنامه ي بالا، از اونجايي که سه تا ستاره(***) داره. 8 امتياز!

چي؟

2- يا بگيد که اون چه طلسمي هست که باعث شده سپاه کمبوجيه هنوز که هنوزه در بيابانهاي مصر مدفون بمونه؟! سعي کنيد کامل باشه؛ يا هم بگيد اون چه طلسمي بوده که باعث شده هرم جيزه، هنوز داراي مکانهاي پنهاني باشه که دست کسي تا به جال بهشون نرسيده. 8 امتياز!

سپاه كمبوجيه وقتي از دارالعقب به سمت دارالجلو در حركت بودند به ناگه به دليل ارزشي بودن فرمانده سپاه به بيابان مصر خوردند و همونطور كه از اسمش پيداست اين سپاه هميشه از كمبود بودجه يا همون «كمبوجيه» رنج ميبردند ، ملتي كه در سپاه بودند از حاظر و ناظر تا فاضل و فضله همگي دست در كف دست همديگر كرده و فكر كردند ، به مغز خود فشار اوردند ولي به نتيجه اي نرسيدند و نشستند و منتظر شدند تا چه شود و چه بايد بشود ، در همين حال كه سر جاي خود در حال گذراندن وقت ، منتظر معجزه ، بودجه از خزانه غيب بودند ، آرام آرام سر جاي خود مدفون شدند!!

طلسمي كه اين ملت دچار آن شدند خيلي فراتر از طلسم هاي چوبدستي هست ، طلسمي به نام« خرافات »


در مورد هرم جيزه:

و باز هم اين هرم دچار طلسم «خرافات» شده ، بطوري كه سالهاست كسي در گوش يكديگر ميخوانند كه «به آن هرم دست نزن...جيزه» يا«اگر به هرم دست بزني جيز ميشي» و همين افسون باعث شد كه افراد كمي كه دچار اين طلسم نشده بودند فقط بتوانند كمي در كشف اسرار اين هرم پيشروي كنند!

شاعر ميگه: ملت دست به هرمش نزنيد چون جيزه....انگشت تو سوراخش نكنيد عين پريزه


مقاله:
مشخصات، نحوه ي اجرا و تاريخچه ي طلسم" شپلخيوس" رو مي نويسيد! البته اين رو هم بگيد که اگه يکي بيش از اندازه اين طلسم رو اجرا بکنه، چه بلايي سرش مي ياد! 14 امتياز!

مشخصات: اين طلسم وقتي از نوك چوبدستي خارج ميشود بصورت يك پيكان كلفت تيز هست ، بسيار سريع حركت ميكند و قبل از اينكه مصدوم متوجه بشود اورا تسليم خود ميكند . سرعت و كلفتي آن بستگي به نيرو و انرژي شخص دارد!
شاعر ميگه: حرف نزن تا نروي سوي ديار شپلخ....تسليم لقد پيكان ، شوي پلخ پلخ

نحوه اجرا: چوب دستي رو ميگري به سمت هدف و اين ورد رو هرجور دلت خواست ميگي!!

تاريخچه: زمان زندگي جنبندگاني همچون آبر...


ویرایش شده توسط سرژ تانكيان در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱ ۰:۰۹:۱۶


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۲۸ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

هوكيold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
از مغازه‌ي لوازم جادوي سياه هوكي
گروه:
کاربران عضو
پیام: 269
آفلاین
وقتي از چارچوب در ميره بيرون، و توي راهرو به سمت راه پله‌ها حركت ميكنه، يكي از دانش آموزا كه پدرش توي وزارت كار ميكنه(نمي خواد امش فاش بشه) سريع از زير آوار انساني و غير انساني مياد بيرون و يه نگاه سريعي به تخته مي اندازه و چون مي خواسته معلمش رو حسابي ادب كنه، به سمت راهرو ميدوه. معلم ارزشي() طلسمات به راه پله رسيده كه صداي فريادي از دور بگوش مي رسه: موميايوس.
سريع واكنش ميده، روي زمين مي پره و مثل پليس ها، چوبدستي مي كشه و موضع مي گيره و وقتي مجري(!) طلسم رو مي بينه، از خنده معده بر مي شه.
دانش آموز خشمگين روي زمين افتاده و يه ماده لزج سبز داره از سر و روش پايين مي ريزه.
حالا ديگه بقيه شاگردا هم از کلاس اومده‌ن بيرون و دارن به اين صحنه حيرت انگيز نگاه مي كنن.
آنيتا: 10 امتياز از گروه ]...[(فرد ناشناس مجري طلسم، نمي خواسته گروهش هم فاش بشه) كم مي شه، چون به توضيحاتي كه تو تخته داده بودم و گفته بودم طلسم بايد توي دل گفته بشه، توجه نكرد.
هياهويي بين ]...[ي ها در مي گيره و همه از اين عكس العمل نامناسب آنيتا خشن مي شن و راه مي افتن سمتش كه حسابش رو برسن. آنيتا چوبدستي ش رو براي ترسوندنشون جلو مياره ولي اونا عصباني تر از اين حرفان.
توي اين هير و وير(حير و وير؟) صداي وزيرانه‌ي ضعيفي از ميان جمعيت به گوش ميرسه: شپلخيوس

»»دو روز بعد««
-: آخ... آي... جز جيگر بزني دراكو... صبر كن خوب بشم، صب كن برگردم خونه... آيي... الهي ملت بي وزير شن... اسموت شي دراكو..
-------------------------
سوال دوم: (جواب براي قسمت اول داده شده)
در زمان جنگ لشكر كمبوجيه با دشمن، طلسم خيلي عجيبي براي پنهان شدن پيكر ها به كار نرفت، در واقع از نوع كسترده تر و پيشرفته تر طلسم جريوس اسفاده شد. يعني يكي از سپاهيان زيرك دشمن، طلسمي رو كه خودش براي اين جنگ اختراع كرده بود(در واقع ابداع كرده بود) يعني «جريوس گراوند!» استفاده كرد كه شدت اون باعث مي شه زمين تا عمق 60 سانتي متري و به قطر نيم متري جر بخوره. تعدادي از ياران سپاهيش هم اونو كمك كرده ن و در واقع چندين نفر اين طلسم رو احرا كردن كه گودال عميق و بزرگي حفر شد.
بعد از اون، اونا رو با طلسم اينسنديو ، اتش زدن تا هيچ چيز ازشون به جز استخوان و دندان باقي نمونه و بعد هم براي پوشاندن اين اجزاي خرد(!) هم از طلسم پوششيوس استفاده كردن كه باعث شد مقدار قابل توجهي شن و ماسه روي اونا رو به طرز مناسب و خوبي بپوشونه.
در اصل، براي پنهان كردن به شكل اين چنين ماهرانه اي، از سه طلسم نسبتا ساده استفاده شده است.
-------------------------
مقاله:
قسمت اول: طلسم داراي پرتويي به رنگ قرمز مايل به بنفش بوده، سرعت حركتش بسيار سريعه، و داراي دماي 82 درجه هستش. نحوه اجزاي طلسم به اين صورته كه بايد چوبدستي رو با حالت v شكل حركت بديم، و بعد ورد رو با صداي بلند به زبون بياريم. چرخوندن چوبدستي حول محور مركزي هم مي تونه تو اجراي سريع تر و بهتر طلسم كمك كنه. كارش هم اينه كه آدم رو شپلخ ميكنه.
در زمان هاي بسيار قديم، كه هنوز كوئيديچ به صورت امروزي نبود و توي اون بازيكنا فقط با استفاده از چن تا توپ كه توشون پرنده حبس مي شد و چوب جارو هاي قديمي و كج و كوله(مثل همونايي كه تو فيلما جادوگراي پير سوار مي شن) بازي مي كردن، تلفات خيلي كم بود و در واقع توپ ها به حدي اسيب نمي رسوندن كه باعث بشن كسي شپلخ بشه. همين قضيه باعث شد فردي به نام «ارنستو مك‌برانتو»، در حاليك ه 149 سال از كشف كوئيديچ باستاني گذشته بود، طي تلاش هاي گسترده و فراوان و با بهره گيري از خون خشانت بارانه‌ش، طلسمي رو اختراع و عرضه كنه كه بعد از مسابقات، توسط تيم بازنده بر روي اعضاي تيم برنده كه همه سالم و بدون صدمه ديدن بوده ن، براي خنك شدن دلشون اجرا بشه! كه نتيجه مطلوب و زيبايي داشت. از اون به بعد همه طلسم شپلخيوس رو به عنوان طلسمي استاندارد و سودمند استفاده كرده ن.

قسمت دوم: خودش هم به صورت 26 درصد شپلخ مي شه.


به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
سلام.

1- ادامه ی نمایشنامه ی بالا، از اونجایی که سه تا ستاره(***) داره. 8 امتیاز!


حدقه چشم مالفوي كه بدون شك تنها عضو متحرك او حساب مي شد،به اينطرف و اونطرف چرخيدو بعد :
دوباره:
در اين لحطه بود كه فيلچ وارد كلاس شد : پروفسور.....
فيلچ :
وبعد :
مالفوي:
فيلچ با چوبي كه در دست داشت به سمت مالفوي رفت و هر طور بود بعد از يك ربع در را از تو ديوار درآورد .
فيلچ:
چهره ي بچه ها:
نيم ساعت بعد:بچه ها هر زور بود اومدن بيرون :
هدويگ: آخ نوكم
قفي : آخ ده ليتر از اشكام هدر رفت.
سرژ:سرژيا كجايي سرژو كشتن.
آناكين : حالا واقعا نود سالمه...()
دنيس : سيگاري كه مي خواستم قبل از كلاس بكشم مستقيم رفت تو حلقم.
و........
ملت پس مالفوي كو؟؟؟؟؟
نه اصري ازش نبود.
ملت پس معلم كو؟؟؟
نه اصري ازش نيست..
ملت:
سرژ: به به .. تكاليف.
ملت:
وقتي خوندن: آخ جون.
لحظه اي بعد : همه بچه ها باند پيچي شده كف زمين پلاس بودن و

***********************************************************
یا بگید که اون چه طلسمی هست که باعث شده سپاه کمبوجیه هنوز که هنوزه در بیابانهای مصر مدفون بمونه؟! سعی کنید کامل باشه؛ یا هم بگید اون چه طلسمی بوده که باعث شده هرم جیزه، هنوز دارای مکانهای پنهانی باشه که دست کسی تا به جال بهشون نرسیده. 8
براي اولي : طلسمي نبوده هيچ كس جرأت نمي كنه به اونجا نزديك شه يا از نزديكي اونجا رد شه.
براي دومي:در مورد اونجا بايد بگم كه جادوگران خيلي بزرگي اين طلسما را اجرا كردند و تا سالهلي سال هيچ كس از نوع و اسم طلسم خبر نداشت كه تا اين قرن مرلين كبير به همراه چند دوست خود توانست طلسم را پيدا كند : طلسم ضد جادوگري .
درست شبيه طلسم هايي است كه براي دور كردن موگلها به كار مي برند البته با كمي تغيير، يعني تا جادوگري به آنجا نزديك مي شود مغزش پاره سنگ بر مي دارد و نمي تواند فكرش را متمركز كند و فكر مي كند كه سريعا بايد از آنجا برود.

***********************************************************
مشخصات، نحوه ی اجرا و تاریخچه ی طلسم" شپلخیوس" رو می نویسید! البته این رو هم بگید که اگه یکی بیش از اندازه این طلسم رو اجرا بکنه، چه بلایی سرش می یاد! 14 امتیاز!

نام طلسم:شلپلخوس
مشخصات:زرد رنگ،2ميلي متر قطر،خطري.
نحوهي اجرا:نياز به نوع خاصي حركت چوبدستي ندارد.بلكه توسط كينه اي كه در آن لحظه داريد اجرا شده و شدتش متناسب با مقدار كينه تان است.
تاريخچه ي طلسم: اين طلسم خيلي جديد است و توسط كودكي 1ساله كه مادرش به او كه گرسنه بوده توجه نكرده و او كه نيروي جادويي عجيبي داشته بدون چوبدستي مادرش را بدون دندان و يك چشمي كرده. او هنگامي كه 5 ساله شد به تمام دوستانش اين طلسم را ياد داد.هم اكنون 2 سال از مرگ او كه 20 سال بيش نداشت مي گذرد او در آزكابان جان باخت.نام سازنده:*جان كورني*
استفاده زياد از حد از اين طلسم : باعث مي شود كه فرد استفاده كننده هر دفعه كه فردي را كه مورد تهاجم قرار داده ببينه نا خود آگاه اين طلسم را بر روي او اجرا كند.

************************************************************
با تشكر از درس خوبتان
***دنيس***


ویرایش شده توسط دنیس در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۳۱ ۲۲:۱۴:۱۸

قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۹ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

دارن الیور فلاملold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۳۹ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
از میدان گریملود شماره ی 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 290
آفلاین
1- ادامه ی نمایشنامه ی بالا، از اونجایی که سه تا ستاره(***) داره. 8 امتیاز!


پروفسور در حالي كه لبخند موذيانه اي بر لب داشت نگاه عاقل اندر سفيهي به دراكو و ساير بچه هاي فضول و بي تربيت مدرسه انداخت و از در كلاس خارج شد.همين كه به بيرون رفت به بيرون رفت ديدگانش با منظره ي وحشتناك از نظز خودش و جالب از نظر ما روبرو شد.
دراكو همراه با هدويگ بر روي شاخه ي درختي نشسته بودند و در حال گفتن اشعار عاشقانه براي هم بودند.
آنيتا:
دراكو:/تو مي گي كه من باحالم من مي گم كه با حال تري. :
هدويگ:من مي گم كه بهتريني تو مي گي كه كه برترينم.
آنيتا:
دراكو.چي كار داري مي كني اي ....و انواع فحش و ناسزاهايي كه يك دختر مي توانست بدهد را تحويل دراكو داد.
دراكو: آني دلت مي آد.
آنيتا كه مي دانست دسته گلي است كه خودش به آب داده است گفت:دراكو الان بيا پايين.
دراكو:نه
هدويگ:نرو.عزيزم.و با نوكش سر دراكو را نوازش كرد.
آنيتا كه خنده اش گرفته بود گفت:
دراكو جان آفرين پسر خوب.هدويك مذكره نميشه كه .
دراكو:ا راست مي گي؟برو جغد پر رو.
هدويگ:تو مي گي يه وقت و گاهي پيش مياد يه اشتباهي.........
هدويك رو به آنيتا
دراكو:ديگه ديدنم محاله.ديگه برگشتن خياله.
و هدويگ پر پر زنان از آنجا دور شد.
دراكو رو به آنيتا:
آنيتا:
مي كشمت.و چوبدستشي را درآورد و رو به دراكو گرفت:خشپليوس.دراكو به حال عادي برمي گرده و بلافاصله مي گه:آني ديگه حق شركت در كلاسا رو نداري.
آنيتا:شپلخيوس.
دراكو:
و بلافاصله مي ره دست يك دخترو مي گيره و به سمت اتاقي مي بره.
و اين بود سرنوشت و زندگي اين دو زوج خوشبخت كه در هاله اي از ابهام (حق كپي رايت از گويندگان ورزشي شبكه ب 3)قرار داشت.

اون چه طلسمی بوده که باعث شده هرم جیزه، هنوز دارای مکانهای پنهانی باشه که دست کسی تا به جال بهشون نرسیده. 8 امتیاز!

هرم جيزه كه توسط مصريان جادوگر كه قدرت و شهرتشان در زمان فرعونيان زباننزد خاص و عام بوده از انواع طلسمها كه برخي از آنان هنوز هم كه هنوزه كشف نشده اند.اين طلسمها شاخه هاي گوناگوني دارند.كه برخي از آنان به دنياي ما نفوذ كرده اند.بر اساس تحقيقات جادوگران وزارت طلسم هاي باستاني كه در اين مناطق و بخصوص هرم جيزه انجام شد برخي از اين طلسمها توسط آنان كشف شده است.
يكي از مشهور ترين اين طلسم ها طلسم الو ماهوراست كه به تازگي مورد استفاده ي جادوگران قرار گرفته است.اين طلسم قابليت بسيار بالاي در قفل كردن و نگهداري از اشيا دارد.اين طلسم كه نقره اي شفاف است و -2 در جه ي سانتيگراد است.
اين طلسم علاوه بر نگهداري اشيا آناني را كه قصد دزدي شئي را داشته باشند را ناايي مي كند.هرم جيزه نيز از قدرت اين طلسم برخوردار است كه هيجگونه ضد طلسمي ندارد و فقط شخص قفل كننده مي تواند به آن دسترسي داشته باشد.همچنين اين طلسم قابليت پوشاندن اشيا به شكل ديوار يا هرچيزي كه شخص قفل كننده مي خواهد را دارد كه هيچكس نتواند به آن شك كند را دارد.

مقاله:
مشخصات، نحوه ی اجرا و تاریخچه ی طلسم" شپلخیوس" رو می نویسید! البته این رو هم بگید که اگه یکی بیش از اندازه این طلسم رو اجرا بکنه، چه بلایی سرش می یاد! 14 امتیاز!


طلسم شپلخيوس كه در ال 1666 توسط دانشمند جادوگري به نام آندريانووسكي در كشور لهستان كه دعواهاي زيادي با مردم ي كرد كشف شد.
روزي كه اين مرد از خانه اش بيرون مي رفته با عده اي روبرو مي شه كه مردم آزار بهشون مي گن.
وقتي چوبدستيشو در مياره كه طلسم شوانما رو اجرا كنه عطسه ش مي گيره و اشتبا ها مي گه:شپلخيوس.
اين طلسم اثر بسيارز فوري بر روي آن راهزنان داشت.و اونارو خيلي زود مثل خمير به ديوار چسپوند.اين طلسم 25 درجه حرارت دارد و زرد رنگ است و بر اثر استفاده ي بي رويه شخص اجرا كننده دچا خارش شديد بدن از نوع برادر حميدي مي شود. :


ویرایش شده توسط دارن الیور فلامل در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱ ۱۱:۴۸:۴۴

[i][size=small][color=3333CC]هيچ وقت نگوييد كه اي كاش زندگي بهتر �


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۴ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

فایرنزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۵ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۵ یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۱
از جنگل ممنوعه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 253
آفلاین
جواب سوال 1:

دراكو، در حالي به اندازه‌ي يه برچسب نازك شده بود، آروم آروم از روي در كنده ميشه و روي زمين ولو ميشه...!
شروع مي كنه به كشيدن نفس هاي عميق...اون‌قدر نفس مي‌كشه تا بعد از 3 دقيقه و 33 ثانيه، يواش يواش باد مي‌شه و داره به حالت طبيعي ميرسه كه تق..............!
در به همراه تمام بچه‌هاي كه اون پشت بودن و اونا هم هر كدوم به اندازه‌ي يه برچسب شده بودن(چون زياد بدن، مجموعشون يه كتاب مي‌سازه!) تلپي مي‌افته روي دراكو...!
همون كاراي قبلي دوباره تكرار مي‌شه و ملت يواش يواش خودشون رو باد مي‌كنن و يواش يواش از رو هم ديگه ميفتن كف كلاس و آخ و اوخ كنان مي‌رن طرف نيمكتاشون...!
وقتي همشون روي نيمكتاشون قرار ميگيرن و يواش يواش شروع مي كنن به بحث داغي در رابطه با پروفسور و اينكه دراكو چي شد، در با يه حركت برق گونه مي‌پره هوا و به ديوار مي چسبه...!
ملت:مــــــــــــــــــــــــــا...!
ودراكو، در حالي كه از شدت فشار به زمين چسبيده بود، با كلي تقلا و زحمت و آخ و اونكنانخودش رو باد مي كنه و تلوتلوخوران از جاش بلند ميشه...! سرش رو محكم تكون مي ده تا گيچيش بپره، بعد با نگاهي متعجب به ملت خيره ميشه...!
يه كم فكر مي كنه و وقتي حوادث يه چن دقيقه پيش رو يادش مياره، غرش خشمناكي رو انجام مي‌ده و فرياد مي زنه:آنيتا كجــــــــــــــــــــــــــــاس.................؟؟؟؟؟
ملت رنگ پريده همه از دم سه سانتيمتر و 6 ميلي متر از جاشون بالا مي پرن، بعد همه با هم يك صدا سرشون رو به چپ و راست تكون مي‌دن...!
دراكو در حالي كه از شدت خشم برافروخته شده،‌و در حالي كه از گوشاش دود در مياد، به طرف در كلاس مي دوه و در يك حركت انتحاري، ازش بيرون مي پره و ملت دانش اموز رو تو كلاس تنها مي ذاره...
ملت دانش آموز هم بعد يكي دو دقيقه كه از بهت در اومدن،به خودشون ميان و خلاصه كلاس رو بر مي دارن رو سرشون...!!!
______________________
جواب سوال 2:

قسمت دوم: هوووم...طلسم "آنتي انتريوس(Anti Entrious) طلسمي بود كه روي برخي از قسمتاي اين هرمه...اسمش چي چي بود...؟فوخو...؟آها...خوفو اجرا شد...اين طلسم، طلسميه كه اجراش خيلي سخته و خيلي طول مي كشه كه البته بعضي از مواقع به مرگ خود اجرا كننده ي طلسم هم ختم ميشه...ولي افرادي كه از مريدان درجه ي يك اين فرعونه بودن، حاضر به اجراش شدن...البته بايد بگم كه اين طلسم فقط و فقط يه بار توسط يه نفر قابل اجراس...اين طلسم، وقتي به چارچوب دري اجرا ميشه، باعث ميشه شخصي كه قصد عبور از اون رو داره، به طرز عجيبي از عبور منصرف شه و وقتي هم بعدا فكر مي كنه كه چرا عبور نكرده، به نظرش بياد كه يه دليل منطقي داشته...مثلا كسي بهش زنگ زده گفته بيا و از اين حرفا...
_______________________
جواب سوال 3:

طلسم " شپلخيوس"، طلسمي هست كه وقتي اجرا ميشه، شخصي كه در معرض اين طلسم قرار گرفته، توسط يه نيروي نامرئي يه سيلي محكم تو ناحيه ي گوش مي خوره...!قدرت اين ضربه به حدي زياده كه صورت شخص تا ساعت ها سرخ مي مونه...!
نحوه ي اجراش، اين طوريه كه شخص مجري چوب‌ذستيش رو دقيقا به طرف بيني فرد نشونه مي‌گيره، بعد در حالي كه ورد رو به زبون مياره، اون رو به طرف چپ يا راست با يه حركت خيلي سريع، تكون بده...به طوريكه در نهايت نوك چوب‌دستي به طرف گوش شخص باشه...ورد بايد با صدايي آروم و تقريبا زيرلبي گفته بشه و خيلي آروم و شمرده...در واقع، به طوريكه وقتي هر حرفش رو ميگي بايد نيم ثانيه صبر كني...اين طوري"شـپـلـخـيـوس"آخرس اينجوري ابدي فوري تمومش كني...اين طوري "ئوس"!!!
تاريخچه ش هم مربوط به زماني نه بسيار دور، بلكه همين دويست سال پيشه...كه وقتي يه خانمي به نام "آنجلا براكسينابو" كه ساحره بود، از دست شوهر عصباني ميشه، به دليل قدرت خيلي كمي كه داشته، و خشم خيلي زيادي كه داشته، همين جوريك شكي اين طلسم رو ميگه كه البته قصدش اين بود كه يه مشت محكم تو بيني آقاهه بخوره،بنابراين اون رو به سمت بيني مرد گرفته بوده،ولي چون دستش از شدت خشم لرزش داشت،وقتي طلسم رو مي گفته يهو دستش مياد طرف گوش آقاهه و يه سيلي محكم مي خوره تو گوشش...!!!
اگه كسي بيش از حد از اين طلسم استفاده كنه، رفته رفته از قدرت سيلي كم مي شه تا اي نكه آخرش به صورت يه ضربه ي نوازش گونه در مياد...البته خود شخص هم در نهايت با اجراي اين طلسم با قدرت به عقب پرتاب ميشه....................................


تصویر کوچک شده


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۱ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

فایرنزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۵ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۵ یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۱
از جنگل ممنوعه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 253
آفلاین
جواب سوال 1:

دراكو، در حالي به اندازه‌ي يه برچسب نازك شده بود، آروم آروم از روي در كنده ميشه و روي زمين ولو ميشه...!
شروع مي كنه به كشيدن نفس هاي عميق...اون‌قدر نفس مي‌كشه تا بعد از 3 دقيقه و 33 ثانيه، يواش يواش باد مي‌شه و داره به حالت طبيعي ميرسه كه تق..............!
در به همراه تمام بچه‌هاي كه اون پشت بودن و اونا هم هر كدوم به اندازه‌ي يه برچسب شده بودن(چون زياد بدن، مجموعشون يه كتاب مي‌سازه!) تلپي مي‌افته روي دراكو...!
همون كاراي قبلي دوباره تكرار مي‌شه و ملت يواش يواش خودشون رو باد مي‌كنن و يواش يواش از رو هم ديگه ميفتن كف كلاس و آخ و اوخ كنان مي‌رن طرف نيمكتاشون...!
وقتي همشون روي نيمكتاشون قرار ميگيرن و يواش يواش شروع مي كنن به بحث داغي در رابطه با پروفسور و اينكه دراكو چي شد، در با يه حركت برق گونه مي‌پره هوا و به ديوار مي چسبه...!
ملت:مــــــــــــــــــــــــــا...!
ودراكو، در حالي كه از شدت فشار به زمين چسبيده بود، با كلي تقلا و زحمت و آخ و اونكنانخودش رو باد مي كنه و تلوتلوخوران از جاش بلند ميشه...! سرش رو محكم تكون مي ده تا گيچيش بپره، بعد با نگاهي متعجب به ملت خيره ميشه...!
يه كم فكر مي كنه و وقتي حوادث يه چن دقيقه پيش رو يادش مياره، غرش خشمناكي رو انجام مي‌ده و فرياد مي زنه:آنيتا كجــــــــــــــــــــــــــــاس.................؟؟؟؟؟
ملت رنگ پريده همه از دم سه سانتيمتر و 6 ميلي متر از جاشون بالا مي پرن، بعد همه با هم يك صدا سرشون رو به چپ و راست تكون مي‌دن...!
دراكو در حالي كه از شدت خشم برافروخته شده،‌و در حالي كه از گوشاش دود در مياد، به طرف در كلاس مي دوه و در يك حركت انتحاري، ازش بيرون مي پره و ملت دانش اموز رو تو كلاس تنها مي ذاره...
ملت دانش آموز هم بعد يكي دو دقيقه كه از بهت در اومدن،به خودشون ميان و خلاصه كلاس رو بر مي دارن رو سرشون...!!!
______________________
جواب سوال 2:

قسمت دوم: هوووم...طلسم "آنتي انتريوس(Anti Entrious) طلسمي بود كه روي برخي از قسمتاي اين هرمه...اسمش چي چي بود...؟فوخو...؟آها...خوفو اجرا شد...اين طلسم، طلسميه كه اجراش خيلي سخته و خيلي طول مي كشه كه البته بعضي از مواقع به مرگ خود اجرا كننده ي طلسم هم ختم ميشه...ولي افرادي كه از مريدان درجه ي يك اين فرعونه بودن، حاضر به اجراش شدن...البته بايد بگم كه اين طلسم فقط و فقط يه بار توسط يه نفر قابل اجراس...اين طلسم، وقتي به چارچوب دري اجرا ميشه، باعث ميشه شخصي كه قصد عبور از اون رو داره، به طرز عجيبي از عبور منصرف شه و وقتي هم بعدا فكر مي كنه كه چرا عبور نكرده، به نظرش بياد كه يه دليل منطقي داشته...مثلا كسي بهش زنگ زده گفته بيا و از اين حرفا...
_______________________
جواب سوال 3:

طلسم " شپلخيوس"، طلسمي هست كه وقتي اجرا ميشه، شخصي كه در معرض اين طلسم قرار گرفته، توسط يه نيروي نامرئي يه سيلي محكم تو ناحيه ي گوش مي خوره...!قدرت اين ضربه به حدي زياده كه صورت شخص تا ساعت ها سرخ مي مونه...!
نحوه ي اجراش، اين طوريه كه شخص مجري چوب‌ذستيش رو دقيقا به طرف بيني فرد نشونه مي‌گيره، بعد در حالي كه ورد رو به زبون مياره، اون رو به طرف چپ يا راست با يه حركت خيلي سريع، تكون بده...به طوريكه در نهايت نوك چوب‌دستي به طرف گوش شخص باشه...ورد بايد با صدايي آروم و تقريبا زيرلبي گفته بشه و خيلي آروم و شمرده...در واقع، به طوريكه وقتي هر حرفش رو ميگي بايد نيم ثانيه صبر كني...اين طوري"شـپـلـخـيـوس"آخرس اينجوري ابدي فوري تمومش كني...اين طوري "ئوس"!!!
تاريخچه ش هم مربوط به زماني نه بسيار دور، بلكه همين دويست سال پيشه...كه وقتي يه خانمي به نام "آنجلا براكسينابو" كه ساحره بود، از دست شوهر عصباني ميشه، به دليل قدرت خيلي كمي كه داشته، و خشم خيلي زيادي كه داشته، همين جوريك شكي اين طلسم رو ميگه كه البته قصدش اين بود كه يه مشت محكم تو بيني آقاهه بخوره،بنابراين اون رو به سمت بيني مرد گرفته بوده،ولي چون دستش از شدت خشم لرزش داشت،وقتي طلسم رو مي گفته يهو دستش مياد طرف گوش آقاهه و يه سيلي محكم مي خوره تو گوشش...!!!
اگه كسي بيش از حد از اين طلسم استفاده كنه، رفته رفته از قدرت سيلي كم مي شه تا اي نكه آخرش به صورت يه ضربه ي نوازش گونه در مياد...البته خود شخص هم در نهايت با اجراي اين طلسم با قدرت به عقب پرتاب ميشه....................................


تصویر کوچک شده


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۹:۲۵ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
- ادامه ی نمایشنامه ی بالا، از اونجایی که سه تا ستاره(***) داره. 8 امتیاز!

غيژژژژژژژژژژژ
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوم!!!
در كلاس همراه با وزير نقش زمين ميشن..يعني اول وزير نقش زمين ميشه بعد در روش نقش ميبنده....يعني نقش زمين ميشه....
بچه هاي كلاس از توي ديوار ميان بيرون ... يكي گردنشو تكون ميده يكي انگشتان دستشو ميشكنه...يكي پاشو ميزنه توي ديوار جا بيفته....
وزير خيلي با كلاس دستشو از زير در مياره بيرون و با صداي تو دماغي ميگه:
فنم وفيف گندمي
بچه ها ميان كنار در واي ميستن ولي درو بر نميدارن....يكي ميگه :
ببين به خاطر اين وزير بود كه چسبيديم به در آره؟
يكي ديگه:
آره
بليز و استرجس از بين بچه ها ميان بيرون و ميگن:
اين كيه؟
وزير از اون زير صداي اشناي آن دو تا رو تشخصي ميده و ميگه :
فنم وفيف گندمي!!!
استرجس و بليز:
يكي به تخته نگاه ميكنه ميبينه تكاليف روي تخته نوشته شده داد ميزنه:بچه ها تكاليف
همه پاشونو ميزارن روي وزير يعني روي در چه فرقي ميكنه...بالاخره وزيرو له كردن ديگه
وزير:آخ اوخ...واي....مامان....بابا!!!كمك....شاخ ... داد ... بيداد
همه تكاليف خودشون رو يادداشت ميكنن و از كلاس ميرن بيرون به غير از استرجس و بليز....و البته وزير(وزير رو فراموش نكنيد هيچ وقت )
بوق....
در ميچسبه به سقف....وزير مردمي از روي زمين بلند ميشه....استرجس و بليز تازه فهميدم اون كيه زير بغل وزير رو ميگيرن...
وزير ميگه:
ولم كنيد بابا حالم خوبه....(صداش چه صاف شد )
اون دو تا ولش ميكنن..
بوم...
وزير روي زمين ولو ميشه

یا هم بگید اون چه طلسمی بوده که باعث شده هرم جیزه، هنوز دارای مکانهای پنهانی باشه که دست کسی تا به جال بهشون نرسیده. 8 امتیاز!

اين طلسم هيديوس نام دارد ما در واقع دو تا طلسم براي مخفي كردن داريم يكي مخفيوس و يكي هيديوس ..عملكرد هر دوتاشون يكيه و هيچ فرقي نميكنه !!!
اين دو تا طلسم بهترين طلسم ها براي مخفي كردن جايي يا مكاني يا حتي شخصي است!!!

2- یا بگید که اون چه طلسمی هست که باعث شده سپاه کمبوجیه هنوز که هنوزه در بیابانهای مصر مدفون بمونه؟! سعی کنید کامل باشه؛

خب در اين مورد بايد بگم چون گفتيد كامل باشه پس خودتون مقصريد!!!
اسم اين طلسم حبسينوس است!!!
اين طلسم يك فكر آزاد براي اجرا ميخواد چون در صورت اشتباه اجرا كردن علاوه بر اين كه اون شخص زنداني ميشه ... چوب دستيشم از دستش جدا ميشه چون شدت اجراي اين طلسم به قدريه كه اگر شخص فكرش ازاد نباشه و محكم خودشو نگه نداشته باشه به راحتي به عقب پرت ميشه....
براي اجراي اين طلسم چوب دستي خودتون رو به سمت هدف مورد نظر ميگيرد فكرتون رو آزاد ميكنيد و خودتونو محكم نگه ميداريد...معمولا در صورتي شخص پرت ميشه به عب اونم اينه كه شخص فكرش آزاد نيست و طلسم رو اشتباه اجرا ميكنه...
وقتي ورد رو به زبون بياريد...نوك چوب دستيتون به رنگ بنفش در مياد....چون طلسم بنفشه....وقتي طلسم به هدف برخورد كرد دور اونو احاطه ميكنه و منتظر ميمونه شما اون به محل زنداني شدن هدايت كنين....بعد از رسيدن به محل مورد نظر با بلند كردن نوك چوب دستي هدف در اون محل زنداني ميشه!!!

مشخصات، نحوه ی اجرا و تاریخچه ی طلسم" شپلخیوس" رو می نویسید! البته این رو هم بگید که اگه یکی بیش از اندازه این طلسم رو اجرا بکنه، چه بلایی سرش می یاد! 14 امتیاز!

طلسم شپلخيوس يكي از طلسم هاي قديمي بوده ولي موارد استفادش در زمان جديد و طي همين يك سال خيلي زياد شده...مخوصا بين زوج هاي محترم و مخصوصا ساحره هاي محترم!!!
طلسم شپلخيوس اولين بار توسط همسر مادر سيريوس اسنيپ اجرا شد...آن هم روي همسرشان كه اين بنده ي خدا 25 روز در بيمارستان جادويي بستري بودند...

نحوه ي اجراي آن:

با تمام وجود چوب دستي خودتون رو به سمت هدف بگيريد و بخواين كه اون بلاي خوبي سرش بياد يعني سر به تنش نمونه....
طلسم رو بر زبان بياريد....
اگر شما با تمام وجود نخواين كه اون شخص آسيب ببينه فايده نداره....يعني طلسم به خوبي و كامل اجرا نميشه....
بعد از اينكه طلسم رو به زبان آورديد ميبينيد كه هدف با ديوار پشت سرش يكي شده....
من آخر سوالتون رو دقيق متوجه نشدم ولي اگر درست فهميده باشم اينه كه اگر كسي طلسم رو زياد روي خودش اجرا كنه توسط طلسم بلايي سرش نمياد بلكه توسط افرادي كه دوست و اشناي طلسم شده هستن بلا سرش مياد...

اميدوارم كامل باشه


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۵۱ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
- ادامه ی نمایشنامه ی بالا، از اونجایی که سه تا ستاره(***) داره. 8 امتیاز!

دراکو دستشو آروم به سمت صورتش میگیره و دماغشو میگیره و با یک حرکت سرشو که در دیوار فرو رفته بود در میاره سپس با همین روش بقیه اجزای بدنشم از توی دیوار در میاره . سپس در حالی که صدای قرچ قرچ میداد با دستهای باز به طرز پرانتزی شروع میکنه به راه رفتن ( مدال تام و جری ) سپس بر میگرده و پشت سرشو میبینه و به قالب خودش نگاه میکنه که روی دیوار افتاده بود .

در طرفی دیگر دانش آموزان به دیوار پشت سرهم چسبیده بودند .
- آخ اوووخ اییییخ اوویییی یویویو یوووووو !
بلیز که از همه جلوتر بود گفت :
- این صدا ها چیه از خودتون در میاریید .
صدای یکی از اون پشت به گوش رسید :
- آخرین نفر برادر حمیده !
برادر حمید
ملت

بلافاصله ملت در سه سوت و نصفی از توی دیوار در میان و پراکنده میشن .
ایگور در حالی که پشتشو گرفته بود گفت :
- کی این قزینی رو راه داده !
برادر حمید : من معمولا این فرصتها رو از دست نمیدم
ملت
در همون لحظه همه متوجه میشن که پروفسور در کلاس نیستش .
ملت
بلافاصله همه به سمت دراکو هجوم میارن .
بلیز : ایول تو باعث شدی که آنیتا از کلاس بره
ایگور : بالاخره زن ذلیلی یه جایی هم به درد خورد
دراکو : شما خجالت نمیکشید به دعوا های زناشویی گوش میدید ؟ میخواین خشم مورچه رو بهتون نشون بدم
اما همه حرف اونو نشنیده گرفتند .
آناکین : بچه ها تا پروفسور برنگشته بهتره اینجا رو تخلیه کنیم ! ممکنه تصمیمش عوض شه .
بلافاصله همه کیف و کتابا رو بر میدارن د..در رو .
دراکو : صبر کنید صبر کنید ! تکالیف پای تخته چی پس !
ملت : تو برامون تعریف کن بعدا !
در عرض چند ثانیه کلاس تخلیه شد گویی هیچ وقت کسی در اونجا پا نذاشته تنها فرد ارزشی که همچنان از کادر خارج نشده بود دراکو بود که اونجا وایستاده بود.
ناگهان صدای انیتا از پشت در شنیده میشه :
- خوب بچه ها تصمیمم عوض شد ، میخوام براتون درس رو توضیح....
ناگهان آنیتا در جلوی در میخکوب میشه . اول به کلاس خالی نگاه میکنه و سپس چشمش به شوهرش می افته .
آنیتا در حالی که دست لزانش رو تکون میداد گفت :
- تو ؟؟؟؟؟
دراکو : نه من نه .... من توضیح میدم !
- تو بچه های کلاس منو فراری دادی ؟
- مگه مرغن که فراریشون بدم ؟ خودشون فرار کردن !
- لازم شد که طعم ضرب دستمو بهت نشون بدم . فکر کردی نمیفهمم همیشه داری سعی میکنی من نتونم درس بدم !
دراکو : نه ... به خدا من نبودم....
آنیتا با لبخند موذیانه ای به داخل کلاس میره و در رو میبنده !
- آخخخ اووووخ اییییخخخ من نبودم ! آخخخخخخخ
( پایان این داستان بی نهایت ارزشی )

یا هم بگید اون چه طلسمی بوده که باعث شده هرم جیزه، هنوز دارای مکانهای پنهانی باشه که دست کسی تا به جال بهشون نرسیده. 8 امتیاز!

این طلسم ، طلسم مخفیوس نام دارد که بر روی در و دیوار هرم اجراش میکنند تا همواره همه چیز هرم مرموز به نظر برسه . اما جاهایی که میخوان تونل ها و راههای مخفی درست کنند اونوقت اونجا از طلسم مخفیوس ماکسیمم استفاده میکنند این طلسم چند فایده دارد :

1- مدل اونجا رو به همون شکلی تغییر میدهد که مد نظر سازنده اونجاست
2- شناخت این جادو کار مشکلیست چون این جادو اثر ناچیزی از خود بر جای میگذارد که به راحتی قابل شناسایی نیست .
3- این طلسم باعث میشود که اون منطقه نمودار ناپذیر شود یعنی اینکه به هیچ وجه نتوان آن منطقه را شناسایی کرد .
4- ضمنا تاثیر دیگری که این طلسم این است که اشتیاق جستجوگری رو از هر فرد محقق میگیرد .

از طرفی خنثی این طلسم بسیار مشکل است همچنین این طلسم منطقه وسیعی رو در بر میگیرد که برای خنثی کردن آن تنها باید روی یک نقطه طلسم ضد آن را فرستاد که پیدا کردن این نقطه خوشبخت خود کاری بسیار سخت و طاقت فرساست . تمام این دلایل باعث میشود که این هرم همچنان کشف نشده باقی بماند . البته جدیدا تلاش محققان تا حدی نتیجه بخش بوده اما هنوز رازهای زیادی باقی مانده است .

مشخصات، نحوه ی اجرا و تاریخچه ی طلسم" شپلخیوس" رو می نویسید! البته این رو هم بگید که اگه یکی بیش از اندازه این طلسم رو اجرا بکنه، چه بلایی سرش می یاد! 14 امتیاز!

مشخصات : این طلسم به صورت نور نقره ایه خیره کننده ای است که با سرعت به سینه شخص برخورد میکند و باعث پرتاب شخص و در نتیجه آسیب رسیدن به وی میشود . معمولا موقعی از این طلسم استفاده میشود که آدم واقعا بخواد اون شخص شپلخ بشه و یه درس درست و حسابی بگیره چون اون موقع هم قدرت طلسم بیشتره و هم تاثیر بیشتری رو میذاره .

البته این طلسم زیاد خطرناک نیست به همین دلیل در وزارت خانه این طلسم مجاز است و حتی به عنوان یکی از طلسم هایی هم معرفی شده که کاراگاهان میتوانند از آن استفاده کنند . این طلسم هرگز حریف رو نمیکشد بلکه فقط او رو از پای در میارد . مگر اینکه در پشت حریف چیزی باشد که نباید باشد .

وقتی این طلسم به فرد برخورد میکنه ابتدا سوزشی رو در جناح سینه اش حس میکنه سپس احساس میکنه که نفس کشیدن براش مشکل شده و لحظه ای دیگر با سرعت شتابداری در هوا به سر میبرد .

تاریخچه : اولین بار این طلسم رو یک زن بر روی شوهر بخت برگشته اش اجرا کرد . روزی روزگاری شوهره داشت زنشو کتک میزد و اینا بعد زنه از عصبانیت فریاد زد :
- کاشکی یه طلسمی بود که من میتونستم با اون تو رو شپلخ کنم .
اونوقت مرد بی رحمانه خندید .
زنه با دستپاچگی چوبدستیشو دراورد و روبه شوهرش گرفت و با صدای لرزانی آن را تکان داد و در این حین میگفت :
- شپلخ شو .... شپلخ .... متلاشی ... شپلخیوس !!!
ناگهان شوهره در حالی که چشماش از حیرت باز مونده بود پس از برخورد طلسم باهاش با شتاب به عقب پرت شد و از پنجره به بیرون رفته و.... پخ پخ
زنه : حال کردی ؟
اما بلافاصله متوجه میشه که طلسم جدیدی رو کشف کرده به همین دلیل به سمت تلفن میره و به هر کسی که میتونست این داستان پر هیجان رو تعریف میکنه به طوری که تا فردا اون سر دنیا این استادها این طلسم رو به شاگرداشون آموزش میدادند . ( از تخصصات ساحره جماعت )

نحوه اجرا :
1- ابتدا به شخص خطا کار چشم میدوزیم تا با دیدن قیافه مخوف ما به وحشت بیفته و احیانا خرابکاری بکنه ( توجه : اگر ساحره بود به سقف نگاه میکنید )
2- در یک حرکت انتحاری چوبدستیمونو مستقیم به سینه اون شخص نشونه میگیریم ( توجه : اگر ساحره بود پاشو نشونه میگیریم )
3- بعد منتظر میشیم که خشم از وجود ما سرازیر شود ( مگه برج مراقبته ؟ )
4- وقتی خشم از وجودمون زبانه کشید چوبدستیمونو با حرکت موجی تکون میدیم و ورد مخوف شپلخیوس رو به زبان میاوریم .
5- منتظر تاثیرات اون میشیم

توجه داشته باشید که تمام این موارد باید در کمتر از یک ثانیه اتفاق بیفتد . ( مثل پروفسور آنیتا تریپ پاچه خواری )

ضررهای این طلسم :
استفاده بیش از حد از این طلسم باعث میشه که یواش یواش این طلسم خود ما رو هم تحت تاثیر قرار بده چون فوق العاده انرژیه بالایه داره . به همین دلیل یهو دیدین بدن مبارک خودتون شپلخ شد .

علاوه بر اون اجرای این طلسم به قدرت جادوییه زیادی نیازمنده لذا قدرت زیادی رو از شما میگیره .

اجرای این طلسم باعث به وجود آوردن پدیده هایی همچون آرتوزو و ... میشه که در سنین پیری به سراغمون میاد .

این طلسم خاصیت رادیکتیوی داره به همین دلیل سرطان زاست ( مورد آخر برای این بود که دور هم باشیم )

----------------------

راستی پروفسور ببخشید من دفعه پیش یه سوال رو جا انداختم . همین کارارو میکنم که همیشه معدل درسام میاد پایین دیگه




Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۲ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
جلسه ی پنجم!

_ شما خیلی سانسور کردید که اومدید کار میکنید!
_ پسره ی بوقی!... فکر کردی با اون حساب 2000 گالیونی که میذاری و میری ماموریت، زندگی میچرخه؟!
_ مــــــــــــا ! بابا بست بود!!
_ اصلا هم نبود!... آقا اصلا دلم خواسته، حرفی هست؟!
_ بله که هست!... من همسر تو هستم و تو نباید بی اجازه ی من اب بخوری!
_ بیشین بینیم بابا!
_ آخ!... ولی آنیت! من بلاخره کاری میکنم که تو نری بیرون درس بدی!
_ حرف آخرته؟!
_ بله!
_ خیله خب!... پس بیگیر!.... شپلخیوس!

ناگهان در کلاس از جا کنده میشه و دراکو؛ به اتفاق در و بقیه ی بچه ها که فال گوش واستاده بودند ببینین آخر دعوای این زوج خوشبخت چی میشه، میرن تو دیفال( همون دیوار! برای حس بیشتر!!!)
بعد آنیتا خرامان خرامان چون طاووس مست( کپی رایت بای جمالزاده!) وادر کلاس میشه!!
اما میبینه که هیچکس در کلاس نیست و دقیقا روبروی در کلاس، یه در دیگه سبز شده که با دراکو تزیین شده! و بقیه بچه نیستن( پشت در بودن!!:hammer) خلاصه بعد از اینکه کلی تعجب میکنه، و به آخ و ناله های دراکو که نمیدونست چرا اینقدر تقویت شده بود( آخه بچه ها هم ناله میکردن!!)گوش میده و کلی کیف میکنه، میبینه فایده نداره و با چوب جادو میزنه روی تخته تا درس ظاهر بشه، تکالیف رو هم میذاره روی میز و با اقتدار از کلاس خارج میشه! ***
---
روی تخته اینجوری نوشته شده بود:
در مصر باستان، ساختن اهرام برای خوابگاه ابدی پادشاهان_ که البته اونها اعتقاد داشتند که دوباره زنده میشوند_ بسیار رواج داشت. اهرام زیادی در مصر ساخته شد که نسبت به ابهت پادشاه، بزرگ یا کوچکتر بود. بزرگترین هرم، هرم جیزه یا خوفو هست که مربوط به ثروتمند ترین پادشاه و البته مرموز ترین آنها، یعنی" توتان خامون" است. هنوز که هنوزه تمام این هرم مورد بررسی قرار نگرفته اما احتمال اینکه هنوز گنجهای بسیاری در اون باشند، زیاده. باید بگیم که این هرم، از همه لحاظ برتری داره، خصوصا از لحاظ دقیق تر بودن اندازه ی سنگها. که توتان خامون باید مدیون" هرمس نکادوآ" باشه که ورد" فریاسئون" رو اختراع کرد تا با اون، هر چیزی رو که نیاز به برش داره رو تهیه کرد. برای این کار، اونها باید چوب جادوشون رو بر روی اون شی مورد نظر قرار می دادند، بعد اندازه ها رو در دلشون می گفتند تا ورد اون چیز، مثلا سنگ رو به دقت برش بده . این ورد، روی همه چیز عمل میکنه و جادوگران برای اینکه بتونن چیزی رو برش بدن، جتی پارچه و چوب، از اون استفاده میکنند.
طلسم این جلسه، " مومیایوس" نام داره. در مصر قدیم، وقتی که میخواستند فرعون ها رو مومیایی کنند، از این طلسم استفاده میکردند! یعنی وقتی که این طلسم رو روی یک فرد مرده اجرا بکینم، تمام امحا و احشای داخل بدنشون در می یاد و به جاشون دستمال قرار میگیره. بعد از اون، فرد رو مومیایی میکنه!
البته، وقتی این طلسم روی افراد زنده اجرا بشه، فقط باند پیچیشون میکنه.
برای این کار روی فرد مرده، باید چوب رو بر روی جناق سینه گذاشت و طلسم رو گفت. و برای افراد زنده، از دور هم که اجرا بکیند، درسته. رنگش صورتی کمرنگه و البته نکته ای که حائز اهمیته، اینه که در اجزای اون باید چشماتون رو ببیند و اون طلسم رو در دلتون بگید.
وقتی که طلسم به بدن فرد برخورد میکنه، اون رو برای لحظه ای ثابت میکنه و بعد نواری شیری رنگ از نوک چوبدستمون خارج میشه و اون رو باند پیچی میکنه! برای همین خیلی بامزست!!
----------------
تکالیف:
1- ادامه ی نمایشنامه ی بالا، از اونجایی که سه تا ستاره(***) داره. 8 امتیاز!
2- یا بگید که اون چه طلسمی هست که باعث شده سپاه کمبوجیه هنوز که هنوزه در بیابانهای مصر مدفون بمونه؟! سعی کنید کامل باشه؛ یا هم بگید اون چه طلسمی بوده که باعث شده هرم جیزه، هنوز دارای مکانهای پنهانی باشه که دست کسی تا به جال بهشون نرسیده. 8 امتیاز!
مقاله:
مشخصات، نحوه ی اجرا و تاریخچه ی طلسم" شپلخیوس" رو می نویسید! البته این رو هم بگید که اگه یکی بیش از اندازه این طلسم رو اجرا بکنه، چه بلایی سرش می یاد! 14 امتیاز!
----
نمرات جلسه ی چهارم:

هلگا هافلپاف:
1- مگه نگفته بودم نباید این رو انجام بدید؟! حالا جلوی خودم؟!... وای!... 6!
2- آفرین! اما نحوه ی اجرا نداشت. 5
3- تقریبا کامل. 5
4- عالی و محشر و بدون هیچ عیب و نقصی! واقعا کیف کردم! به چنین دانش آموزی افتخار میکنم! 8! + 2 امتیاز چون تنها کسی بودی که به زیبایی شرح داده بودی.

دورنت دایلیس:
1- اینم از پرونده ی تو! برو خونتون! مگه نگفتم اگه اجراش کنین اخراجین؟! هیوم؟! 5!
2- خوب بود، اما نحوه ی اجرا نداشت. 5
3- بد نبود! اما یه ذره مثل دو تا سوال بالایی، شبیه هلگا بود و اینکه کامل نبود. 5
4- خوب بود. 6

دارن الیور فلامل:
1- بد نبود. اما دومرتبه از لفظ" رقاصه های عربی" استفاده نکن. زیاد جالب نبود و خوشم نیومد.. 7
2- خوب! 7!
3- تقریبا کامل! 5
4- خوب بود. 6

دراکوی عزیز:
1-بسی لذت بردیم و باعث انبساط خاطرمان گشت!( تریپ پادشاهی بر دراکو!) 8!
2- خوب بود! اما نحوه ی اجرا نداشت! 5
3- کامل نبود، گلم! در ضمن من بمیرم خودم رو گرگینه نمیکنم! 5!
4- هوووم! 6!

بلیز زابینی:
1- بیچاره ایگور! 8!
2- ترو به جون هر کی دوست داری، کوتاه تر! 7
3- نداشتی!
4- عالی!! 8

هدویگ:
1- خیلی کچلی! 7!
2- خوب! 7!
3- خیلی نزدیک به کامل! 6!
4- موهاهاها! چه ترسناک نوشته بودی! 7

مورگان الکتو:
1- یه ذره باحالتر نمیشد؟! 5!
2- نحوه ی اجرا؟! 5
3- ناقص! 5!
4- چقده نامرد! 7!

ورونیکا ادونکور:
1- هوم! 8! تازه به این خوبی شده بود و چشم من هم از کاسه در نیومد!
2- آفرین! 7
3- ناکامل: 5
4- خوب بود! 7

دیانا مالفوی:
1- همتون سر و ته یک کرباسین! 8
2- نحوه ی اجراش کو؟! 5
3- ناکامل: 5
4- هوم! 7!

استرجس پادمور:
1- هووم؟! به من بد و بیراه گفتی؟! 7
2- این چی بود؟1 نمیشد بیشتر وقت بذاری و لااقل بگی که چی کار میکنه؟! متاسفانه نمره نمیگیری. صفر!
3- ناکامل:5
4- هوووم! 7

چو چناگ:
1- مآاااااااااااا ! 8
2- از خنده مردم!!! 7
3- ناکامل: 5
4- دراکــــــــــــــــــو؟!... این منو کشت! 6

آوریل:
1- ایول! پس مرض باباییم شناسایی شد؟! 8
2- جالب بود! 7
3- ناکامل: 5
4- خوب ! 7

لونا لاوگود:
1- خوبه که عاقبت خودت رو میدونی! 8
2- میشه گفت خوب. 7
3- خیلی نزدیک به کامل: 6
4- موهاهاها! 7

اکتاویوس پیر:
1- آخه پیرمرد شدی، زود یادت میره! 8
2- نحوه ی اجرا؟! 5
3- ناکامل: 5
4- عالی بود! 8

اندرومیدا:
1- عالی! 8
2- میشه گفت کامل! 7
3- آفرین! کامل بود!7 + 2 امتیاز به خاطر اینکه تنها کسی بودی که کامل جواب داده بود.
4- هووم! 7

ایگور کارکاروف:
1- خدایی ارزشی بود! 4
2- تو نسبتی با ما نداری؟! 7
3- ناکامل: 5
4- نمیشد بیشتر وقت بذاری؟! 6

در مجموع:
هافلپاف: 78
گریفیندور: 102
اسلیترین: 94 که البته من نمره ی ایگور کارکاروف (22) رو چون شنبه داده بود، حساب نکردم.
ریونکلاو: 107


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۶ شنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
1- نمایشنامه ای از اجارای یکی از این دو طلسم. 8 امتیاز.
حالا نمیشه نمایشنامه ندید!؟
---------------------
ایگور تمرکز کرده بود.با دقت زیادی داشت ایم کارو میکرد.همه چیز با سرعت از جلوی چشمانش رد میشد.
بلیز:ایگور بیا دیگه.اینقدر غذا نخور و روش تمرکز نکن
-باشه اومدم
ایور دوباره تمرکز میکنه چوب دستیشو در میاره.به هیچ چیز فکر نمیکنه.جز حرف های پروفوسور.همه چیز با سرعت از جلوی چشمانش میگذره.
ورد رو میگه ولی متاسفانه چیزی ازش در نمیاد.با نارحتی به چوب دستیش نگاه میکنه.
پروفوسور:اخه چقدر تو باهوشی ایگور.نگاه کن از این هدی یاد بگیر چقدر خوب اجرا کرد.
ایگور با نارحتی تمام دوباره سعی میکنه.چوب دستیشو تکان میده و ورد رو اجرا میکنه.
-اهان درستهوافرین.بیشتر تلاش کن.
با عرض معذرت از استاد عزیز اگر خیی ارزشی شد ببخشید.
-------------------------------
2- معرفی یک طلسم، در دوران ظهور اولین گرگینه. 7 امتیاز( غیر تکراری)
اواداگوریگنه.
طرز حرکت:به صورت دایره شکل چوب دستی رو حرکت میدی.
تلفظ:اوااادااگوریگنه.
وظیفه:این ورد فرد را از حاثه های نظیر گاز گرفتن گرگینه نجات میده.
سازنده:دیوید دامبلدور
طرز ساخت:اتفاقی.نمیتونسته ورد اواداکورا اجرا کنه هول شده و اینو گفته.
============
1-چرا کسایی که با گرگینه ها زندگی میکنند، وقتی که ماه کامل میشه، این طلسم رو روی خودشون اجرا میکنند؟! حداقل 5 خط. 7 امتیاز.
برای اینکه از خطرات گرگینه ها حفظ شوند و خود تبدیل به گرگینه شود.و بتواند گریگنه را گول بزند تا اسیبی به اون نرساند.
البته این ورد خطرناک هست ولی با توجه به خطر گریگنه این بهتر هست.
2- خودتون رو فرض کنید که یه گرگینه گازتون گرفته و الان ماه کامله. احساس و اتفاقاتی که براتون می یفته رو شرح بدید. حد اقل 5 خط. که 8 امتیاز داره!!
نهههه.من هنوز ارزو دارم.
این صدای ایگور بود که یک گرگینه داشت ازش میگرفت.
ولی گریگنه کار خودش رو کرد.
ایگور ناگهان احساس کرد بدنش خالی شده و خون تازه ای که بسیار کثیف هست دارند تو بدنش میریزند.تمام احساساتش از قبیل عشق و ... از بین رفت.و فقط احساس خوردن به مشامش رسید.مغزش فقط رو این موضوغ فوکوس کرده بود.احساس میکرد بدنش در حال بزرگ شدن هست.صورتش زبر شده بود.


ویرایش شده توسط ایگور کارکاروف در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۳۱ ۱۱:۳۲:۴۷

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.