کامل نخوندم، وقتش رو نداشتم چون، اون سوالهایی که از من اسم برده بودی و چند تایی که به نظرم قشنگ تر میرسیدن و جالب تر رو خوندم فقط.
تعویض شخصیت مشکلی نداره، نمیدونم چرا حمله میکنن همه با افرادی که شناسه عوض میکنن. من و فنگ رو اشاره کردی بودی به عنوان افرادی که اکانت زیاد عوض کردن، مساله ای که باید بهش دقت کنی اینه که ما 14 سال عضو سایت بودیم. تو نسل های مختلف فعالیت کردیم. هر کدوم هم یه شخصیت اوج داریم، ایگور و اینیگو. سالها با همین شخصیت ها فعالیت کردیم ولی اون نسل از جادوگران تموم شد و همه رفتن. وقتی من برگشتم و خواستم با ایگور فعالیت کنم احساس کردم که ایگور متعلق به این نسل نیست دیگه. برای همین سوروس اسنیپ شدم. بعدش دوباره نسل عوض شد، جیمز پاتر شدم. الان هم که هرمیون شده بودم برا این بود که جیمز رو یکی دیگه گرفته بود تو یه مدتی که نبودم.
اینا رو واسه دفاع از خودم یا فنگ نگفتم. چون اصلا دلیلی نمیبینم دفاع کنم از شخصیت عوض کردن. اصلا به هیچکس ربطی نداره کی چقد شخصیت عوض میکنه. برای این گفتم که بقیه بخونن که دلایل مختلفی ممکنه برای تغییر شخصیت وجود داشته باشه. برای من تغییر نسل های مختلف سایت بود. ممکنه برای شما این باشه که سوژه های یه شخصیت رو اینقد مینویسی خسته میشی دوست داری عوض کنی و بری یه چیزای جدید بسازی.
چندین بار تکرار کردم، این سایت برای تفریح درست شده. اینقد همدیگه رو محدود نکنید. شناسه عوض کردن بد نیست. اگر حال میکنین عوض کنید. اگر حال نمیکنید عوض نکنید. اگر لذت میبرید کوتاه بنویسید، با بلند نوشتن حال میکنید اونو انجام بدین. همدیگه رو هی نکوهش نکنید که این شناسه زیاد عوض کرده، چرا آخه ؟
--
در مورد دامبلدور.
دامبلدور شخصیت نحسی نیست. شخصیت با مسوولیت بالایی هست که هرکی قبول میکنه احساس میکنه باید خودش رو خیلی عوض کنه و یه چیز کلیشه و تیپیکال رو انجام بده. برای همین خیلی سخت میشه پست نوشتن. خیلی لیمیتد میشه فرد. مثلا یه جا نمیره دیگه پست کوتاه بنویسه چون میگه من دامبلدورم ، باید بهتررین باشم، همیشه باید پست هام کامل و فوق العاده باشن. اینجوری نیست در واقع و دامبلدور هم مثل آرنولد یه شخصیت. فرقی ندارن.
من خودم دامبلدور بودم قبلا، سال 87 دامبلدور شدم یه بار. فعالیت خوبی هم کردیم لذت بردیم با محفلی ها. دلیل اینکه از دامبلدوری رفتم این بود که با دوستای اون موقع تصمیم گرفتیم به طور کلی از سایت بریم. نه اینکه دامبلدور نخوام باشم دیگه، برای اینکه مسائل زندگی فشار میاورد و وقت جادوگران نمیذاشت. اون موقع سنمون کمتر هم بود و فک میکردیم که حالا جادوگران رو بذاریم کنار زندگیمون درست و کامل میشه و دیگه وقت تلف نمیکنیم سر نظارت و اینا.
این نظر من بود. حالا گفتی من تا آخر آذر دامبلدوری رو تحویل میدم ، نمیتونم بگم نه. هر چیزی ممکنه. شاید مثلا یه موقعیت کاری خوب پیش اومد شبانه روزی مشغول بشم و نتونم فعالیت کنم. حاضرم شرط ببندم ولی تا هفت روز دیگه دامبلدور میمونم.
--
مصاحبه کلا خوبی بود ، کمی باهات آشنا شدم. اون اول ها که میگی نویل و اینا بودی رو که یادم نیست اصلا. شاید اون موقع سایت نبودم و فعالیتی نداشتم. شایدم داشتم و دقت نکردم. ولی یوآن رو یادمه و پست هات رو خیلی دوست داشتم. به نظرم به شیوه جدید و خوبی طنز مینوشتی. چند بار هم فک کنم تو تالار گریفیندور بهت گفتم که پست هات خیلی یونیک و باحال هستن.
به مرور زمان ، و شایدم این فقط نظر من باشه، یونیک بودن پست هات رو از دست دادی و بیشتر شبیه پست های جیمز و تدی مینویسی الان دیگه. اینجوری که چند هفته پیش یکی از پست هات رو تو انجمن محفل میخوندم کاملا فک کردم جیمز نوشتتش.
و اینم نمیگم بده. جیمز و تدی دو تا از بهتررررین نویسنده های سایت هستن. یعنی طنز هاشون واقعا درجه یکه ولی اون یونیکنس (uniqueness فارسیییییش چی میشه؟
)رو از دست دادی.
یکی از مشکلات نقد تو سایت همینه که پست ها شبیه نقد کننده میشه کم کم. چون نقد کننده نظرش رو میگه و شیوه نوشتن نقد شونده رو تغییر میده.
بازم تاکید میکنم که منظورم این نیست که پست هات نباید شبیه جیمز باشه، یا اینکه بد شده. خیلی هم قشنگ هست و لذت بخش. چیزی که مد نظرمه اینه که اون یوآنیش رو از دست داده پست هات. اینم چیزی نیست که بهت بگم چرا و چجوری، دیالوگ بیشتر بنویسی مثلا یوآنی تر میشه. اون حسی منظورمه که از خوندن پست یه نفر بدست میاری.
--
در آخر، نمیدونم چرا از گریفیندور رفتی. خجالت بکش.
ولی از پست ها و حضور فعالیت تو چت باکس بسیار لذت میبرم شخصا و امیدوارم که هیچوقت دامبلدور نشی که فعالیتت کم بشه.