روزی هری با هرمیون به مغازه ی جاروی پرنده فروشی رفتند وقتی وارد مغازه شدند
توجه آن ها به جاروی نیمبوس 2006
جلب شد. این جارو برای آن ها خیلی
عجیب بود .هرمیون به هری گفت : تو این جارو رو برای مسابقه ی کوییدیچ بخر و هری اون جارو رو خرید. وقتی قطار به طرف هاگوارتز حرکت کرد هری جارو را در جعبه ای
پنهان کرد . وقتی مسابقه ی کوییدیچ شروع شد هری با
اطمینان کامل وارد زمین مسابقه شد . در اواسط بازی هری صحنه ی
مضحکی را دید که یک بلاجر محکم به سر الیور وود خورد. بعد از اون آنجلینا توسط بازیکنان تیم اسلیترین به
دیوار برخورد کرد و زخمی شد. سپس ناگهان هری گوی زرین را دید و دنبال ان رفت . از پشت دراکو را دید که بسوی ان توپ می رفت . اما جارویش به تندی جاروی هری نمی رفت و هری ان توپ را گرفت و گریفندور برنده شد .
پروفسور اسنیپ از شدت عصبانیت به دیوار
ضربه ای زد چون که تیمش باخته بود . پس از
گذشت ان بازی
برای همیشه تمرینات گروه اسلیترین بیشتر شد.