هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۳۵ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲
#1
نام:مینروا مک گونگال
رنگ مو:مشکی
رنگ چشم:سبز
گروه:گریفندور
نزاد:دورگه
قدرت های ویزه:جانورنما(تبدیل به گربه میشود)
چوب دستی:طول ۲۴ سانتی متر ۱۳ میلی متر، از جنس چوب صنوبر و مغز ریسه قلب اژدها است.

توضیحات بیشتر:متولد ۴ اکتبر ۱۹۳۵ (۱۲ مهر ۱۳۱۴)، ساحره و جانورنما که در سال های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۴ (۱۳۲۶ تا ۱۳۳۳) در گروه گریفیندور مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز در زمان مدیریت پروفسور آرماندو دیپت تحصیل کرد. بعد از تحصیلات، در وزارت سحرو جادو مشغول به تحصیل شد و پس از دو سال به هاگوارتز برگشت. او استادی تغییر شکل، ریاست گروه گریفیندور، در زمانی قائم مقامی مدیر و پس از آن مدیریت هاگوارتز را در کارنامه کاری خود در هاگوارتز را دارد.مینروا مک گونگال اولین فرزند و تنها دختر خانواده مک گونگال،پدرش کشیش پروتستان اسکاتلندی و مادرش ساحره و یکی از فارغ التحصیلان هاگوارتز بود. او در اوایل قرن نوزده در هایلند اسکاتلند به دنیا آمد و بزرگ شد.مینروا ساحره ای فوق العاده بود او قدرت و استعداد خاصی در تغییر شکل داشت، دوئل کننده قوی ای بود و مهارت خاصی در ساخت سپر مدافع داشت که سپرش به شکل گربه خط دار بود، مخالف سر سخت جادوی سیاه بود و در دفاع از آن زبر دست بود. شخصیتی بسیار جدی و در عین حال مهربان و دلسوز داشت. در کار خود بسیار سر سخت بود و برای اطرافیانش در عین سر سختی مهربان و حامی ای محکم بود.

صمیمی ترین دوستش در تمام زندگی آلبوس دامبلدور بود که برای او ارزش و احترام خاصی قائل بود، همچنین با پامونا اسپراوت همکلاس و همکارش رابطه ای بسیار نزدیک و دوستانه داشتریشه شناسی نام او که مینروا در رُم، الهه دانش و جنگ است، نامی شایسته برای شخصیت مینروا مک گونگال می باشد. همچنین معنی لغتی مینروا در انگلیسی به معنای خردمند است.

مک گونگال هم نام مردی از اسکاتلند در افسانه های انگلیسی است، به نام ویلیام توپز مک گونگال که بعد ها این نام در انگلیس هم وارد شده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به ایفای نقش خوش آمدید
تایید شد.


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۹ ۲۱:۰۱:۲۵



پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۰:۲۸ چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۲
#2
خب این اولین نمایشنامه منه امیدوارم مورد تایید قرار بگیره

لیلی در حالی که از خانه بیرون می آمد هوای گرم و مطبوع بهاری را که مملو از گرده های گل ها بود را به درون ریه هایش کشاندهمانطور که با سنگریزه های کف جاده بازی میکردبه سمت زمین بازی حرکت کرد هنگامی که به زمین بازی رسید پتونیا خواهر ده ساله اش را دیدکه روی تاب نشسته است وقسمتی از زمین بازی را زیر نظر گرفته است نگاهش را دنبال کرد و پسرکی رسید که زیر درختی نشسته بود بادیدن پسرک لبخندی زد...
لیلی:هی سورس...
برایش دست تکان داد و به طرفش دویید سورس نیز در جوابش برایش دست تکان داد.
سورس پسرکی نه سالهدرست هم سن و سال لیلی بود ودوسن جدید او به حساب می آمد
وقتی لیلی به سورس رسید گفت:
آه سورس از دیدنت خوشحالم چطوری پسر؟
سورس:من بد نیستم لیلی تو خوبی؟
لیلی:من عالیم به نظرت هوای خوبی نیست؟؟
سورس:فکر نمیکنی هوا زیادی گرمه؟
لیلی:من عاشق هوای گرمم توی هوای گرم احساس شادابی بیشتری میکنم
سورس:گرما زیاد کلافه ام میکنه
لیلی:به نظر بی حوصله می آیی؟
سورس:بی حوصله رو نمیدونم ولی میدونم حوصله ام سر رفته
لیلی:می خوایی یه کاری کنم که سرگرم شی؟هان؟
سورس با کنجکاوی به لیلی نگاه کرد و گفت:
چه کاری؟
لیلی:صبر کن
به سمت بوته ایی از گل رفت و گلی کوچک و صورتی رنگ را چید و دوباره به سمت سورس برگشت
لیلی:نگاه کن
سورس:ایم فقط یه گله با این میخواستی سرگرمم کنی؟
لیلی چیزی نگفت و لبخند زد. چند دقدقه بعد گل درخشان شد وبه پرواز درآمد
لیلی:نگاه کن مثل یک گل شیشه ایی شده! با مزه نیست؟ من میتونم یه گلو به پرواز در بیارم نمیدونم چطوری ولی میدونم که میتونم
سورس:جالبه...بامزه اس!
لیلی:خب الان چی؟بازم حوصله نداری؟
سورس:ته الان بهتر شد
یه دفعه صدای افتادن چیزی نگاه آن دورا به آنطرف زمین بازی کشاندپتونیا از روی تاب افتاده بود ودر حالی که سعی میکرد از روی زمین بلند شود داد زد:
شما دوتا دو موجود عجیب و غریب ومرموزید که یه تختتون کمه
سورس:تو هم یه موجود دیوونه و بی مصرفیکه هیچکدوم از اتفاقایی که در اطرافش میوفته رو درک نمیکنه
پتونیا:برید به جنهم
بعدم به سمت خروجی زمین بازی دویید
سورس:انگار خواهرت از اینکارات میترسه
لیلی:نمیدونم...بیخیال سورس پتونیا رو ولش کن بیا از امروزمون لذت ببریم
بعدم به سورس لبخند زد و کنار سورس زیر درخت نشست...



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرچه زیاد طولانی نوشتن و وفاداری مطلق به سبک کتاب و جدی نویسی الان چندان در ایفای نقش سایت رایج نیست و نمایشنامه هایی که اعضا از هم ادامه میدن در ایفای نقش، سعی میشه کوتاه باشه و بیشتر طنز محوره اما خب با این وجود نسبتاً خوب بود.
تایید شد.


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۹ ۱۱:۱۸:۲۶







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.