تصویر شماره 9 کارگاه نمایشنامه نویسی
تازه مسابقه کوییدیچ تمام شده بوده و گریفندور 160 بر 10 هافلپاف رو برده بود. این بهترین برد تاریخ کوییدیچ در هاگوارتز بود. جیمز با شور و شوق به سیریوس گفت: وای پسر!! دیدی چطور شیرجه رفتم ترکوندم نه! ریموس جواب داد: اینا رو بی خیال میدونی امروز چه روزیه؟؟ پیتر با تعجب پرسید :مگه چی شده؟؟ جیمز گفت: هی پیتر تو واقعا احمق و کودنی!! سیریوس بلاخره حرف زد و گفت: اینا رو بیخیال جیمز اونجا رو نگا. جیمز سریع سرش رو برگردوند و لیلی اونز رو دید که داره با سیوروس اسنیپ دعوا میکنه
جیمز هیجان زده و خوشحال گفت :اینه ایولا. و محض اطلاعت پیتر امشب شبیه که ریموس مشکل کوچک و پشمالو پیدا میکنه.
ریموس اهی کشید و به سمت لیلی اشاره کرد. جیمز سریع سرش رو برگردوند و دید اسنیپ روی لیلی چوبدستی کشیده. جیمز فریاد زد: احمق. و روی اسنیپ طلسم بدن بند رو اجرا کرد. لیلی لبخندی به جیمز زد و گفت: متشکرم.
جیمز که جوگیر شده بود طلسمی پیچیده رو روی اسنیپ پیاده کرد و سیوروس تبدیل شد به غورباقه. ریموس گفت :جیمز اگه میخوای پیتر افسرده نشه اینقدر طلسم سخت ایجاد نکن. هر پنج نفر خندیدند. (گروه جیمز و دوستاش همراه با لیلی) پروفسور مک گوناگل اومد و گفت: پاتر این چه کاری بود کردی ها. بزار به پروفسور دامبلدور بگم!!
ولی جیمز اصن ناراحت نبود اون دل لیلی رو بدست آورده بود نه. ولی از حق نگذریم دوستاش خیلی ناراحت بودن چون جریمه میشدن
درود بر تو فرزندم.
خوب بود... بد ننوشتی. میتونی با ورود به ایفای نقش بهتر هم بشی. فقط مواظب باش که از علائم نگارشی مثل علامت تعجب و وعلامت سوال، یکبار استفاده کنی کافیه.
تایید شد!
مرحله بعد: کلاه گروهبندی