هاگرید درحالی که با یک دستش اعلامیه هایی که عکس جناب مرلین روی آنها نقش بسته است را به جارو سوارانی که از خیابان کنار سوله(ستاد موقت وزیر مرلین) رد می شوند می دهد، با دست دیگر بخش سیاسی پیام امروز را میخواند.
او یک لیوان چای چیز دار (مثل شربت شهادت میمونه بخوری میری بهشت)را روی میز کنار خود گزاشته و هر چند وقت یک بار با نی آن را میخورد که ناگهان پووووووووووووووووف
-این چیه این دختره ویزلی گفته:
اتهام ساحره ستیزی جینی ویزلی به مرلین
استفاده ابزاری از حوری ها
-آخه عزیز من ابزار چیه:|
و شروع به نوشتن بیانیه ای سریح علیه تهمت ذکر شده می کند:
با عرض سلام خدمت تمامی اعضای دنیای جادوگری
طی اتهامات ساحره ی فعال ستاد یکی از کاندیدها و برای رفع شبهات دست به قلم شدم
1-حوری انسان نیست:| (خود آن دوست عزیز یک غول زیر شیروانی در خونشون دارن:| استفاده ابزاری(اینم ابزاریه خو:|) و بردگی(فک نکنم بش حقوق بدین) از یه مرد)
2- در صورتی که مرلین کبیر سخاوت مندانه به بهشت می برند و راه راست را نشان میدهند و یک حوری ناچیز هم میدهند، کاندیدای مورد نظر با کمال سخاوت چای شربت و شیرینی می دهند.آن هم صلواتی
2-1 صلوات به کی؟ مرلین؟=)) خوب خود مرلین هستن چرا میرین راه کج (از فرمایشات مرلین:همانا که با نام ما شما را گمراه می کنند شما می اندیشید که راه راست است در صورتی که کج هم هست)
2-2 استفاده ابزاری از شیرینی و شربت و چای براي راي گرفتن
با تشكر از اينكه وقت گران بهاتونو گرفتم
روبيوس هاگريد