بعد از هماهنگی های اولیه در محل جدید کنفرانس سران جوات ( خودم بعدا میگم کجاس)
ملت جوات به سمت محله های خودشون حرکت مینمایند تا تا با نوچه های خیش به محل ساختمان آداس حجوم برده
مکان
محله ی نظام آباد خیابون تگزاس( به یکی از خیابون های نظام آباد میگن
)
زمان : سه سوت بعد از جلسه ی سران جوات
سه تا جادو گرای جوات واسادن سر کوچه
هر ساحره ای که رد میشه یوشکی با یه ورد کوچولو کیفش رو پاره میکنن و تمام وسایل ارزشیش پخش زمین میشه( این ساحره ها خسته نمیشن اینقدر بار باخودشون حمل میکنن؟
) یه هو یه جوات دیگه درست وسط این سه تا جوات آپارات میکنه
پق
سه تا جوات پخش زمین میشن درست عین سیب زمینی ولی با یک حرکتی جواتی اکشنی ارزشی انتحاری و ... سر جاشون وامیسن
(لازم به ذکر است چند تا ساحره در حال خدیدن بودن که یه طلسم از یه بچه محل گل بد حالشون رو گرفت
)
خلاصه فضا سازی رو بیخیال باب بریم سر بقیه ماجرا
آنی مونی: هوی بچه زود بپر در گاراژ رو باز کن میخوای بریم جنگ
جوات: کدو جنگ
آنی مونی: هون جنگ که یه .... اه بسه باب شما هم که فقط تو فکر لودگی و مسخره بازی و ارزشی بازی ( چغدر این آنی مونی حرف میزنه) هستید
دهده باز واساده داره منو دید میزنه میگم میخوایم بریم آداس رو فتح کنیم تو هی تیکه میندازی وسط( بدبخت چیزی نگفت که)
جاسم جوات:
آنی مونی تو حرف زدی اصلا مگه من نمیگم آپارات نکن هی آپارات میکنی بعدش گیج میزنی
آنی مونی کبیر: ها راس میگی ها اصلا اونو ولش باب آماده برای حمله
با این حرف جاسم جوات و فری پوست کلفت و حمید سکنجه(زیاد فکر نکن روش) طی یک عملیات انتحاری میپرن تو ماشین ( رنو زرد رنگ جوات) آنی مونی هم میپره جا شوفر و ده برو که رفتی
(توضیح مرحله ی ده برو که رفتی از چند قسمت تشکیل شده
1 سوار شدن 2 روشن کردن ماشین 3 زدن دکمه ی نامرعی 4 زدن تو دنده هوایی 5 پرواز)
صدای سیستم هم که تا آخر زیاد ( بچه ها ولوم دادن دیگه چه کنیم)
یه جواتی داره بندری میخونه
جوات خواننده: ای وای ای وای به ممد حیدری صد وای ای وای به ممد حیدری ...
آ«ی مونی: هوی بچه ها گوش کونید ببیند چی میگم
جوات: بنال
جوت خواننده: منقل بافور همدمش شده ...
آنی مونی: یهو مثل وحشی ها نریزن تو آداس . خودتون رو کنترول کنید صبر کنید بقیه بیان بعد همه با هم حمله میکنیم تا مرکز آداس را فتح نمایم
جوات خواننده: امت بندر شاکیش شده ... ای وای ای وای به ممد حیدری ... صد وای ای وای به ممد حیدری
ساختمان آداس از دوردست در حال رویت است
تمام جوات ها از دور و نزدیک در حال رسیدن به آن مکان ارزشی ورزشی هستن
چند پیکان جوانان گوجه ای در دم در آداس پارک میباشد
یک رنوی زرد تابلو هم به جمه آنا اضافه میشود ملت جوات از ماشین ها پیاده میشوند
چوب دستی ها بالا
ملت آمادهی داخل شدن به آداس هستند
بلوریچ: جواتت های عزیز یه بار بیشتر نمیگم همه مثل بچه ی آدم میرین تو ساختمون رو داغون میکنید و میاد بیرون فهمیدید؟
ملت هان؟
بلر
دوباره بلر: به این پیتر زز هم کاری نداشته باشد مال خودمه
ملت آهان
بلر : همه آماده ...
حمله________________
آقایون جوات ها توجه داشته باشن نمایشنامه ها رو از در ورودی آداس شروع کنند قبل رو بی خیال باب