هووم..كاره جالبيه..
منم به زودي ميام..
من يه اطلاعاتي داشتم ولي اگه كسي بياد خوب نميتونه موضوع رو بگيره..
ابگور جان به نظر من يه ذره توضيحات بدين خيلي بهتر ميشه..
مرسي

نمي دونم اين سوتيه يا نه ولي توي كتاب شيش خيلي مسخره مي شه كه هري به فينال كوئيديچ نمي رسه و گريفندور در غياب اون قهرمان مي شه . آخه توي كتاب پنج هم هري نبود....گريفندور از زمان ورود هري به هاگوارتز سه بار قهرمان شده كه هري فقط در سال سوم همراه تيم قهرمان شد .

منم میخواستم برا فاینال یه چیزی بندازم اما حیف حذف میشه!
یه اشتباهم گرفتم اونم اینه که رولینگ تو کتاب شیش نوشته:
حدود ساعتهای نه بود و هری و هرمیون و.توی سالن عمومی بودندو.....
دختر به سمت هری امد و نامه ای به دستش داد. دامبلدور نوشته بود:
"هری مایلم این کلاسمان امشب ساعت 8 باشد!
من نمیدونم این اشتباهو تو نسخه ی فارسی اضافه شده یا نه. اما تو انگلیسیشم همینطوریه!
جالبه نیست؟
از ناظرا حذف کردن تاپیکCloud Strife رو خواستارم :proctor:

اگه منظورت پست هست که با درخواست ما موافقت شد و پستش پاک شد.
ممنون.
ایگور کارکاروف

warning:

از این به بعد تمام پست هایی که حوای بحث فاینال فانتزی باشه پاک میشه و اگر این وضع ادامه پیدا کند تاپیک قفل میشود.

یک پست از مادام پینس با شرح زیر پاک شد.لطفا دیگه از این نوع پست نزنید.

نقل قول:

به نظرم از كتاب يك تا پنج همه چيز درست و بنرامه ريزي شده بود ولي در كتاب شش به نظزم اومد ماجراي هوركراكس ها وخيانت اسنيپ كمي غير منطقيبود و كتابو نامتعادل كرد آخه اسنيپ در سال اول تحصيل هري در هاگواتز موقعي كه كوئيرل سعي داشت هري رو از روي جارو بندازه اسنيپ به گفته ي كوئيرل داشت ضد طلسمشو مي خوند در كتاب 5 هم اسنيپ بود كه محفلي ها رو سرهغ مر گ خوارا فرستد....مگه اين كه اسنيپ خيانت نكره باشه...

اولا در مورد فاینال فانتزی باید بگم که خانوم کیرا یا هرچی ما خودمون دلمون ازت پره یه مقاله رو تا اونجا رسونی بعد زدی زیرش. تو فعلا اینو داشته باش. در مورد اینکه رولینگ تغییر مسیر داده یا تغییر سبک داده من متخصص نیستم اما به نظر من کاره سختیه. اینکه نظر همرو برآورده کنی
اما به هر حال رولینگ هم تو این سالها مطمئنا ممکنه شسب یه خواب بهتر با داستانش ببینه و سبکش رو عوض کنه.
تو 1 سال همه چیز ممکنه اتفاق بیافته. مگه نه؟
ایلیا

چرا اينجا همه عاشق final fantasy اند؟من که حالم ازش به هم ميخوره.
من يه چيزی پيدا کردم و اميدوارم تکراری نباشه:
- توی هری پاتر و شاهزاده ی دورگه،فصل خاطره ی کش دار، مورفين به زبون مارها ميگه «خونه گندهه ی اون ور دره»اما دامبلدور متوجه ميشه که اون چی گفته چون توی حرفهاش با هری به نقل از مورفين ميگه ولدمورت رفته«خونه گندهه ی اون ور دره».
حالا يا اين يه سوتيه يا توی کتاب هفت ميفهميم دامبلدور هم زبان مارهارو بلد بوده

تغيير رفتار شخصيتها عامل خيلي بدي بوده سات به نظر من اين يه اشكال عمده است و بايد بر طرف بشه البته اين نظره منه تغيير رفتارها از سن بلوغ هم پيشي گرفته است

افرودیت
جان خوب شد گفتی واقعا ذهن همه رو روشن کردی
آخه الهه زیبایی اگه یه بار دیگه متن منو با دقت بخونی متوجه میشی که منظور من چی بوده
حالا اگه بازم متوجه نشدی بذار متوجهت کنم که :
1. برطبق گفته دامبلدور : هری تنها جادوگر در منطقه پریوت درایو و اطراف اون هست
2.و باز هم برطبق گفته دامبلدور : وزارت خونه تنها منطقه ای که در اون جادو انجام میشه رو تشخیص میده

در نتیجه :
وقتی لوپین وتانکس یا هر کس دیگه ای (مثل دابی)در خونه دورسلی ها جادو انجام بده وزارت خونه اونو از چشم هری میبینه
و در نتیجه باید برای هری اخطار نامه بفرسته

نقل قول
:1. در اول كتاب 5 وقتي ريموس و تانكس يه عدهي ديگه ميان خانه دورسلي ها تا هري رو ببرن جادوهايي انجام ميشه ( مثلا تانكس چوبدستيش رو روشن ميكنه يا ريموس براي گروه دوم علامت مي فرسته ) ولي براي هري اخطار نامه اي فرستاده نميشه !
2. همچنين اوايل كتاب 6 وقتي دامبلدور به خونه دورسلي ها مياد تا هري رو ببره جادو ميكنه ( جابجايي مبل ها و ظاهر كردن نوشيدني ) ولي بازم خبري از اخطارنامه براي هري نيست !

راس میگی در اصل باید به هری گیر میدادن دیگه
ولی خوب تو کتاب ها این مسائل نادیده گرفته شده یا عمدا یه سهوی
که البته به نظر سهوی میاد چون نویسنده معمولا برای اینکه داستان رو جلو ببره مجبوره بعضی از این واقعیت ها رو نادیده بگیره و زیر پا بگذاره




نخیر دوستان !

جادو برای جادوگرایی که به سن قانونی رسیدن بیرون از هاگوارتز مجازه
مثله فرو وجرج که بعد از به سن قانونی رسیدنشون غیب میشدن