نقل قول:
در واقع ولدرمورت برای جن های خونگی و به صورت کلی تر هر موجود غیر انسانی این قدر ارزش غایل نبود که بخواد حتی در مورد خطر هایی که ممکنه از جانب اون ها نقشش رو تهدید کنه ،فکر کنه.
احمق فرض کردن لرد تو طول کتاب ها کار بسی اشتباهیه
نقل قول:
ويژگي بارز ولدمورت كه دامبلدور روش تاكيد داشت
هپزیبا جوون دست کم گرفتن با خطر کردن خیلی فرق میکنه !
نقل قول:
.ولدمورت به خاطر اعتمادش در ابتدا به لوسيوس ، كل پروژه ي پيدا كردن پيشگويي رو سپرده به اون وبلاتريكس.و در جزئياتش نبوده.
چرا باید این کارو میکرده در صورتی که در تمام طول کتاب ها ولدمورت نشون داده که به کسی اعتماد نداشته
ولی من هنوزم سر نظر خودم هستم و معتقدم که
نقل قول:
خوب در مورد نظر خودم
خوب ولدمورت شش سال بود که دوباره برگشته بود و با عقل جور در نمی اد که تو این مدت زیاد هیچ حرفی در مورد کریچر نشنیده باشه
البته این موضوع بازم پیچیدس ولی خوب میشه گفتش که تام کریچر رو برای امتحان معجونش با خودش برده بود و خوب شاید اسمشم نمیدونست چون به نظر من اون مطمئن بود که معجونش کشندس .... یعنی چی ؟ یعنی اینکه یا معجوون ابتدایی با معجون دوم فرق میکرده یا اینکه معجون تام درست کار نکرده وسوموین مورد میتونه این باشه که اصلا اون معجون رویه جن ها اثر کشنده ای نداشته .. ( نظر کلی من اینه که معجون اون طوریکه تام فکر می کرده عمل نکرد )
اینجوری میشه دلیل بیتفاوت بودن ولدمورت به کریچر رو تو اون سالها توضیح داد .... اون مطمئن بود که کریچر مرده و این فقط یه تشابهه و چون وقت کافی نداشت و میدونست که رفتن به خونه ی شماره 12 خیلی خطرناکه اونجا نرفت .