هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   4 کاربر مهمان





Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۵:۳۹ پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۷

هپزیبا اسمیت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۴۴ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
از شیون آوارگان.
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 62
آفلاین
یا سالازار کبـــــــیر
نام: هپزیبا اسمیت
سابقه عضویت در مرگخواران: بسیار غصه دارم که تا بحال از خدمت به لرد سیاه عاجز بودم.
" " " محفل: محفل را می شناختم..شناسه ی قبلیم هرمیون بود و من از سر نادونی به ققنوسی ها پیوستم ..ولی اکنون بسیار غصه دارم سرورم
هدف ار عضویت: زیر سایه ی اربـــــاب بودن کار کسی نیست.....و هدف از مرگخوار شدن ما برگرفتن نام مفختر مرگخواریست !

1_آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
لرد سیاه ،اگر من قابل به فدای جان خویش در راه خباثت باشم کمی از من نخواهید دید..لرد سلامت باشد

2. نظر شما در مورد محفل چیست؟
دامبلدور صغیر محفل را تشکیل داد تا بگوید لرد عددی نیست.
و او هیچ وقت نفهمید که قدرت در جادوی سیاه نهفته است.
محفل انجمنیست که در مقابل لرد سیاه سر خم خواهد کرد

3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی نابود کردن عشق اوست.

محفلی های ساده ی عاشق که محبت راه چشمانشان را بسته است و قدرت هایی همچون قدرت ارباب تاریکی را نمی بینند .
نابود کردن عشق ظاهری و مسخره ی محفلی ها بهترین راه است.
این برایشان عذابی را بدنبال خواهد اورد که تا اخر عمر نمی توانند از ان جدا شوند.
بعد از کشتن عشقشان شکنجه ی دوستانشان جلوی چشمان بی ارزششون از همه چیز برایشان عذاب اور تر است.
انسان های احساساتی چشم خود را بر قدرت لرد کبیر بسته اند

لینک پست ماست که امیدوایم مورد تایید ارباب بزرگ قرار بگیرد{این پست با شناسه ی قبلی یعنی هرمیون گرنجر زده شده است }:http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=188503#forumpost188503
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=188632#forumpost188632
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=189214#forumpost189214

ارباب وقت نداشتم ...ایشلله ...بعدا بیشتر روشون کار می کنم!
نمی دونستم منظورتون از لینک پست چی بود.اگر این ها مورد تایید لرد بزرگ قرار نگرفت ،میرم باز هم می پستم!


با نــــــام سالازار کبـــیر اغاز کردیم و با نام او به پایان می بریم.

هپزيباي عزيز
ارباب بعد از مشاهده امضاي شما سه روز در سنت مانگو بستري شد.بس كه از عشق و دوستي و زيبايي گفته بودين.

جوابهاي شما خوب بود.
سوابق شما در هر دو شناسه بشدت بررسي شد.تعداد پستهاي رول شما خيلي كمه.همون تعداد كم هم خام و نپخته هستن و احتياج به تمرين بيشتر دارن.توجه داشته باشين كه فقط فعاليت رول شما مد نظر لرد سياهه.
ضمنا در پستهاي شما اثري از سياهي نديدم.براي مرگخوار شدن بايد مدتي براي سياه شدن و سياه نوشتن تمرين كنيد و پستهاي سراسر سياه بزنين.به نظر من كه نميشه يه روزه صد و هشتاد درجه تغيير وضعيت داد و از محفل يه راست رفت ارتش سياه.

تاييد نشد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۲/۶ ۱:۵۴:۲۴

[size=small][b][color=00CC00]شناسه ی جدید مÙ


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۲۱:۳۲ یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۷

پیتر پتی گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۸
از کابان...مخوف ترین زندان!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 333
آفلاین
در خواست رو به صورت يك رول مي نويسم:
========
چند وقتي بود كه پيتر دوباره جوگير شده بود هواي مرگ خواريت به سرش زده بود.اما جرعت نداشت براي سومين بار به پر و پاي او بپيچد.اما ترس از بوق شدن،او را در دو راهي قرار داده بود.تا همين 1 هفته پيش ثبت نام مرگ خواريت از طريق اينترنت انجام مي شد.البته قبل از آن بايد 15 هزار گاليون به حساب سيباي لرد واريز مي كردند!متاسفانه پيتر در اين مدت مشغول كارهاي زيادي بود.كوييديچ از يك طرف،ماموريت اوباش از طرف ديگر و ...
بالاخره پيتر تصميم خود را گرفت و دوساعت بعد در حالي كه اضطراب وحشتناكي به او تف مي انداخت خود را در سالن ويزيت خانه ريدل آماده كرد.هر نيم ساعت يك نفر گريه كنان از اتاق لرد بيرون مي آمد و اين اصلا مناسب حال او نبود.اگر اين بار هم شوت مي شد،مطمئنا بايد از سايت جادوگران فرار مي كرد.
-آقاي پتي گرو نوبت شماست!
اين صداي خانم منشي بود كه باعث شد پيتر مثل برق از جا بپرد و به اتاق لرد برود.قبل از باز كردن در يك قل هو الله خواند و در را باز كرد.
اتاقي بود بسيار تاريك و طويل.در انتهاي اتاق يك صندلي چرخ دار به پشت قرار داشت.اما كسي بر روي آن ننشسته بود.در حالي كه پيتر داشت به سمت صندلي مي رفت،لرد را در سمت راست ديد كه نجيني را از دو طرف گرفته بود و طناب بازي مي كرد.پيتر همان جا ايستاد و به لرد نگاه كرد.وي كه تازه متوجه پيتر شد نجيني را به گوشه اي پرت كرد و با قيافه اي جدي بر روي صندلي نشست.
با همان صداي خشن گفت:
-بازم تو؟چي مي خواي؟
پيتر كه از آمدن خود به آن جا پشيمان شده بود،به ناچار جواب داد:
-من قربانتان شوم!اومدم مرگ خوار شم.
با پايان اين حرف لرد پوزخندي بر لبانش جاري ساخت.با لحني مرموزانه گفت:
-تو مي دوني تا حالا چند نفر رو رد كردم؟
پيتر كه از اين سوال و جوابا بسيار ترس داشت گفت:
-2 نفر؟
-نچ!
-10 نفر؟
-نچ
-33 نفر؟
-نچ!124 نفر.اون وقت مي دوني اونا الان كجا هستن؟
پيتر كه سردي عرق را بر پيشانيش احساس مي كرد گفت:
-خونتون؟
-نچ
-خونشون؟
-نچ
-تو حياط؟
-نچ!اتاق مارها كه پشت سرمه!
پيتر تازه متوجه دري درست در پشت صندلي لرد شد.صداهاي فيش فيش نا مفهومي از اتاق به گوش مي رسيد.پيتر كه چيزي به گريه اش نمانده بود،اين سوال را براي اطمينان كرد:
-ببخشيد شما مي خواين منو بندازين جلو مارها؟
-نچ
-ميخواين نندازين جلو مارها؟
-نچ
-خواهيد انداخت؟
-نچ!با توجه به اين كه تا حالا 3 بار اومدي واسه عضويت و تو اين مدت هواي رفتن به محفل رو هم به سرت نزده مي خوام يه فرصت به تو بدم.
پيتر انتظار شنيدن هر حرفي را داشت غير از اين!آيا اين همان لرد بود؟در همين افكار بود كه ناگهان لرد يك كاغذ را در جلو وي گذاشت و او مشغول پر كردن شد.
نام:پيتر پتي گرو
سابقه عضويت در مرگ خوارها:دو بار شوت شدن!
سابقه عضويت در محفل: من تو جايي كه انواع قشر ها همانند نخود فروش رو راه مي دن پامو نمي ذارم.
هدف از عضويت:بيكاري و فقر!
==========
1. آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
نه!اگه جونمو فدا كنم ديگه نم تونم بهش خدمت كنم!
لرد كه جواب اين سوالو ديد گفت:
-تو گروه من چاپلوس جاي نداره.پيتر تذجيح داد چيزي نگويد و به ادامه فرم بپردازد.
2. نظر شما در مورد محفل چیست؟
تعريفي از محفل: عبارتند از موجوداتي تك سلولي كه معمولا به صورت گروهي زندگي مي كنند و گهگاهي موجب بيماري مي شوند.
3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
من كه مي گم به حال خودشون رهاشون كنيم.خودشون به جون هم مي افتن.ولي حالا كه شما مي فرماييد به نظرم بهتره تو دژ شكنجه كارهاي قشنگ قشنگ روشون انجام بديم!
لينك پست:
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=190476#forumpost190476

يا سالازار كبير...بازم شما؟اميدوارم نكاتي رو كه با پيام شخصي براتون توضيح دادم رعايت كنين.تاييد شدبابا...تاييد شد.

مرگ‌خوار شد!!!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۲/۳ ۱۸:۴۴:۰۱
ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۲/۳ ۲۲:۱۱:۱۳

[b]تن�


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۱:۰۲ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۸۷

نیکلاس   فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۰۴ شنبه ۲۲ دی ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۳۸ جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
یک روزی یک سیاهی مطلق بدین سان عرض کرد. تا جایی که میتوانی با جدیت سیاه باش که طنز در تو شکفته نشده است.

نام: نیکلاس فلامل گرین
سابقه عضویت در مرگخواران: فوق العاده بی سابقه.
" " " محفل: اندک زمانی قبل از اخراج.
هدف ار عضویت: خدمت به لرد تاپای جان. در را فتح جهان.

1_آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
بلی. چون خدمت به لرد یعنی خدمت به بشریت در راه بهتر شدن جهان .

2. نظر شما در مورد محفل چیست؟
یک محفل حذب دموکرات که با شستشوی مغزی یکسری از افراد را بدور خود جمع کرده است.

3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
برای اینکار فقط کافیست اهداف زیبای لرد را به طریقی که خود لرد میگوید برای ان فرد شرح دهیم.

لینک:
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=190230#forumpost190230

البته در نظر داشتم ودارم که داستان و پست دیگری را برای عضویت ارسال کنم ولی وقت نشد ولی در اینده ای نزدیک به طور حتم ارسال میگردد. باعرض پوزش.

تاييد شد.

مرگ‌خوار شد!


ویرایش شده توسط نیکلاس فلامل در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۳ ۱۱:۱۲:۱۰
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۶ ۲:۴۰:۵۵
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۸ ۱۸:۲۱:۳۴
ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۸ ۲۳:۵۱:۵۵

شناسه ، شناسه ، شناسه.

هنگامی که به دنبال من آمدی تا تو را برای خودم انتخاب کنم ، حس خوبی نداشتم ، اما به خاطر خودت ، انتخابت


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۸۷

نیکلاس   فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۰۴ شنبه ۲۲ دی ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۸:۳۸ جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
با سلام خدمت لردی جون. همین الان با توجه به تعاریف یکی از نوچه ها بسیار مشتاق دیدار شدیم.

نام: نیکلاس فلامل گرین
سابقه عضویت در مرگخواران: فوق العاده بی سابقه.
" " " محفل: اندک زمانی قبل از اخراج.
هدف ار عضویت: شخصیش رو ان بالا گفتم. عمومیشم. از محفل که اومدیم بیرون. دیگه کجا میمونه؟ البته روحیات ما از همون اول به محفلیا نمیخورد فقط 500 بار سارا بهم میگفت اینطوری ننویس.

1_آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
فکر کنم. بستگی به شرایط و سازمان هواشناسی داره!
2. نظر شما در مورد محفل چیست؟
از یه اخراجی که زیاد فعالیتی هم نداشته چه انتظاری میره؟ جای خوبی بود!!!!!!
3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
بستگی به شرایط داره. میشه دو تا اتاق رو پیشنهاد کرد و انجا حبسشون کرد.

اینم لینک: قدیمیه چون وقت جدید نوشتن رو نداشتم ولی اگر لازم باشه این رو به هر طریق نقد کن در تاپیک مربوطه ویا ...(مشکلاتش رو بهم بگو) یه پست جدید میزنم.
در موردعضویت محفل:اخراج شدم و ارتش: اخراج میشم (تا لحظاتی دیگر)

http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=185810#forumpost185810

نيكلاس عزيز
سياهي لازم رو نه در جوابهاي شما و نه در پستتون احساس نكردم.براي سياهتر شدن بيشتر تمرين كنيد.
تاييد نشد..


اينم نقد پست شما


ویرایش شده توسط نیکلاس فلامل در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۵ ۱۲:۲۸:۰۴
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۶ ۱۵:۴۷:۰۶

شناسه ، شناسه ، شناسه.

هنگامی که به دنبال من آمدی تا تو را برای خودم انتخاب کنم ، حس خوبی نداشتم ، اما به خاطر خودت ، انتخابت


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۹:۳۳ چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۷

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
بنا به دلايلي كه براتون در ميخانه مسنجر توضيح دادم قصد جدايي از مرگخواري رو دارم!

ممنون.

از دست دادن مرگخواري مثل شما باعث تاسف لرد سياهه. اميدوارم موفق باشيد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۸ ۱۱:۱۳:۱۹
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۸ ۱۱:۲۲:۰۹

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۷:۵۹ چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۷



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۱ جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۲ دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 19
آفلاین
اسم:برتی بات
سابقه عضویت در مرگخوارها:من 1 سال پیش شناسه تئودور نات رو داشتم و در دوران لرد ولدمورت کبیر به بعد(بارون خون الود یا کرام قدیم)همیشه عضو بودم.بجز همین یه سری رو نبودم!!!3 ماه ناظر مرگخوار ها بودم و شناسه فنریر من هم مرگخوار بوده.
سابقه عضویت در محفل:بوقی مگه من با تو شوخی ناموسی دارم!!

هدف عضویت:هویجوری(ای جولیا بگم چی کارت کنه)

1_آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
زیاد اطمینان ندارم!باید ببینم شرایط چطوره!!!

2_نظر شما درباره محفل قق چیست؟
قق چیه؟من چنین اسمی رو نشنیدم!!!اما اگه منظورت ققنوسه!من نظری ندارم چون دلیلی نمیبینم از فسفرهای مغزم برای این مخملی ها استفاده کنم!

3_بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
من با چنین عملی شدیدن مخالفم!یعنی چی مخملی ها باید نابود بشن!این چه کاریه؟بدون مخملی ها ما واقعا چی کار باید بکنیم؟لرد خواهشا سوژه خندمون رو ازمون نگیر!
-----------------
در مورد پست هم فعلا حسش نیست بدم!
اما اگه تایید نکردی میدم!
حالا تو هم پرو نشو و تایید کن!

شماظاهرا اطلاع ندارين كه چي به سر كسايي كه با لرد اينطوري حرف ميزنن مياد....مهم نيست..تشريف بيارين زير سايه.خودم عملا نشونتون ميدم.

تاييد شد.


مرگخوار بشد!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۷ ۱۲:۱۸:۴۸
ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۷ ۲۲:۱۰:۱۳


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۸:۴۳ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۶

پیتر پتی گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۸
از کابان...مخوف ترین زندان!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 333
آفلاین
لرد جون تورو خدا اين دفعه قبولمون كن خيلي پيشرفت كردم تو رول نويسي
نام:پيتر پتي گرو
سابقه عضويت در مرگ خوارها:هيچ.يه بار فرم رو پر كرديم تاييد نشد.
سابقه عضويت در محفل:چندان از گروهش خوشم نيومد.آدماي باحالي نداشت
هدف از عضويت: هم در ركاب شما باشيم هم رول نويسيمون خوب شه.

سوالات اختصاصی:

1. آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
خير-چون مي خوام هميشه كنار ولدمورت خدمت كنم.اگه فدا شم ديگه خدمت نمي تونم كنم(پاچه خور كثيف)

2. نظر شما درباره محفل قق چیست؟
من فعاليت زيادي ازشون نديدم.

3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
شناسشو بلاك كني
لينك پست:
دقيقا نمي دونم بايد لينك پست چه تاپيكي رو بذارم به هر حال چندتاشو براتون مي ذارم.
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=187534#forumpost187534


http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=187879#forumpost187879
كاش قبول كردن با قسم بود...ولي نيست..پيشرفتتون خوبه ولي كافي نيست.هنوز با مرگخوار شدن فاصله دارين.متاسفم.
تاييد نشد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۶ ۱۶:۲۶:۰۱

[b]تن�


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۷:۲۶ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶

سوروس اسنیپold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۰ پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۹:۴۸ جمعه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 94
آفلاین
فرم عضویت:

نام و نام خانوادگی:سوروس اسنیپ

سابقه ی عضویت در مرگخوارها:
بنده قبل از این که به علت عدم فعالیت از سطح ایفای نقش شوت بشم سابقه ی خدمت به لرد سابق رو داشتم و از آثار باقی موندش می توان به امضا اشاره کنم

سابقه ی عضویت در محفل ققنوس: نفرمایید لرد محترم.بنده و محفل.اگر چه رولینگ بنده را به اشتباه محفلی جا زد و جمعی از اسنیپ های سابق محفلی بودند ولی در اصل ما از همان بچگی زیر سایه لرد بزرگ شدیم.

هدف از عضویت: خدمت صادقانه تا پای جان

سوالات اختصاصی:

1. آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟
بله

2. نظر شما درباره محفل قق چیست؟
اجتماعی از افراد خز و ارزشی است

3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
هر راهی که بیشتر مورد خشنودی لرد واقع شود

لینک یک پست

منم حدس ميزدم كه رولينگ اشتباه كرده باشه.وگرنه شما كسي نبودي كه به لرد سياه خيانت كني.اميدوارم ديگه نشنوم عاشق يكي از اون سفيدها شده باشي.از ارباب ياد بگير.
تاييد شد.



مرگ‌خوار بشد!!!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۶ ۱۶:۰۵:۰۴
ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۶ ۲۰:۰۶:۳۸

تصویر کوچک شده


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۳:۴۹ چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۶

سیبل  تریلانیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۷ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۱۷ یکشنبه ۶ تیر ۱۳۹۵
از برج شمالی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 150
آفلاین
نام و نام خانوادگی: سیبل پاتریشیا تریلانی

سابقه ی عضویت در مرگخوارها:
هرگز عضو مرگخوارها نبودم.راستش الان هم دلم نمیخواد عضو بشم...ولی میدونین که...زمونه بد زمونه ای شده.زندگی با یه گوی پیشگویی و یه چشم درون نمیچرخه!

سابقه ی عضویت در محفل ققنوس:
حقوقش کم بود!

هدف از عضویت:
1- گوی پیشگویی! پیشنهاد عضویت رو گوی پیشگوییم به من داد. آینده مرگخوارها روشنه.تازه پولشم زیاده!
2-داشتم قدم میزدم که یهو چشم درونم من رو به این مکان هدایت کرد! منم با خودم گفتم کی از پول بیشتر بدش میاد؟ بیام عضو بشم!

سوالات اختصاصی: (سوالات اختصاصی؟ مگه کنکوره!)

1. آیا حاضرید در راه خدمت به لرد جان خود را فدا کنید؟چرا؟

جانم رو بله... ولی گوی ام رو نه. راستش همین الان توی گوی ام دیدم که در آینده نزدیک قراره جانم رو فدای لرد بکنم...!! شاید بهتر باشه از عضویت منصرف بشم!

2. نظر شما درباره محفل قق چیست؟
محفل قق محفلیست بس خسیس! حقوقش به گالیون هم نمیرسد! بعضی وقتها همان سه چهار نات را هم پرداخت نمیکنند و ما مجبور میشویم به آنها خیانت بنماییم و در اینجا عوض بشویم!

3. بهترین و مناسبترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟ کوبیدن گوی پیشگویی در مخش!

محفل حقوقش كم بود؟يه خبر خوب براتون دارم.اينجا از همون حقوق كم هم خبري نيست.خدمت به ارباب مايه افتخار شماست.من بايد يه چيزي هم ازتون بگيرم كه اجازه بدم بهم خدمت كنين.
تاييد شد.


مرگ‌خوار بشد!!!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۲ ۱۴:۰۱:۰۲
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۲ ۱۴:۰۲:۴۱
ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۶ ۲۰:۰۶:۵۰

آینده شما را سیاه میبینم...و سیاهی اوج زیباییست!


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸۶

پیتر پتی گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۸
از کابان...مخوف ترین زندان!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 333
آفلاین
ولدمورت عزيز
با اين حرف هايي كه زدي آدم احساس شرمندگي ميكنه
راستيتش قبل از اين كه بيام با اين تاپيك آشنا بشم اول الف.دال بودم. به نظرم برام جالب بود.ولي وقتي اين تاپيك رو ديدم نظرم به اين جا جلب شد.در ضمن من اون جا تقاضاي عضويت نكردم.فقط گفتم چطور مي شه عضو شد و حتي بعدش جوابشونو هم ندادم.
در مورد پست هام راست مي گي.فحش هاي زيادي از همه طرف خوردم.به خصوص از طرف بارتي كراوچ كه هنوز افسرده ام
همه اينا يه طرف ولي اينو در نظر داشته باشين كه من تازه واردم و اگر چه قبلا شناسه دولوروس آمبريج رو داشتم ولي شايد بگم هيچ وقت تو نمايشنامه نويسي شركت نكردم.
خلاصه كلام: از راهنماييت متشكرم.تلاش خودمو مي كنم بهتر بنويسم.ولي فكر نكنم به اين زوديا رو دور بيفتم. خدا بخواد 2 هفته ديگه يه فرم عضويت دوباره مي دم
موفق و منصور باشي

پستهاي شما بد نيست.فقط كمي بايد طبق روال تاپيك زده بشه.كسي هم حق توهين به شما رو نداره.خيلي از اعضاي خوب وقتي تازه وارد بودن خيلي بدتر از شمامينوشتن.شما تازه عضو شدي.كسي از شما انتظار زيادي نداره.كافيه چند تا از پستهاي اعضاي خوب سايت رو بخوني.مطمئنا به زودي به قول خودت رو دور ميفتي.اصلا هم شرمنده نشو.اتفاقا فعاليت خوبي داري.پستهات نكته هاي مثبت هم داره.مطمئنم كه زود پيشرفت ميكني.

موفق باشي.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۱۱ ۱۹:۵۵:۵۲

[b]تن�







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.