اسم جانور: کورجیمن، موجود ایده ساز، گربه ایده پرداز
محل زندگی: چون فقط در زمانی پدیدار می شه که به ایده احتیاج داشته باشی، معمولا کسی از محل زندگیش خبری نداره. ولی چون همیشه بلافاصله پدیدار میشه میتونیم بنویسیم بین آدما!
ویژگی ها: ظاهری:_ کمی مانند گربه است، بشدت پشمالو است، معمولا یا اخم می کند یا می خندد و صورتی غیر این دوحالت ندارد، چشمانی درشت و دندانهایی به شدت تیز دارد!( گربه چشایر در داستان آلیس در سرزمین عجایب گونه ای از کورجیمن است.)
اخلاقی:_ بسیار مهربان و دست دلباز است، از افکار انسان تغذیه می کند و نیازی به خوراکی ندارد اما شیر خوردن را به شدت شیر خوردن را دوست دارد( اگر دیدید شیر های خونتون به طرز غریبی گم شدن، بدونید یه کورجیمن باهاتون زندگی می کنه!)، اگر از ایده ای که به شما میدهد درست استفاده نکنید دیگر به شما ایده نمی دهد، بسیار حساس و احساسی است.
توانایی ها: نامرئی شدن، ذهن خوانی، ایده مناسب دادن
یادداشتی از آلبوس پرسیوال وولفریک برایان دامبلدور درمورد کورجیمن ها: همیشه به ماگل های خوش شانسی که به طور اتفاقی، به جای گربه، یک کورجیمن را به سرپرستی میگیرند، حسودی می کنم! کورجیمن ها موجوداتی بسیار انعطاف پذیر و نرم خو هستند و با ایده هایشان، همیشه شمارا مشمول کمک خود می کنند.
اولین باری که آبنبات لیمویی خوردم، یک کورجیمن ایدشو بهم داده بود!
اولین دیدار: در باغ وحش مرکزی لندن نشسته بودم، چند روزی بود که موضوع مطالعه ام کورجیمن های ایده پرداز بود و بشدت می خواستم یکیشونو ببینم، ولی چون نامرئی بودن هیچ ایده ای نداشتم!
ناگهان گربه ای را کنار خودم حس کردم و ایده ای به ذهنم رسید که من همین الان که درمورد دیدن کورجیمن ها ایده ای ندارم، میتونه موقعیت خوبی باشه. سریع فهمیدم این گربه، واقعا گربه نیست. چون هم به ایده ام رسیدم، هم گربه لبخند زد. معمولا هیچ گربه ای وسط خیابان، کنار یک غریبه لبخند نمی زند. به این فکر کردم که به عنوان حیوان خانگی ازش مراقبت کنم که ناگهان غیبش زد. مثل اینکه از حیوان خانگی شدن خوشش نمی آمد.