خلاصه: هکتور قلم پری ساخته که هرکی دستش بزنه تبدیل به چیزی میشه. لرد بهش دست زد و تبدیل به گلابی شد. مورگانا اومد اوضاعو درست کنه، بدتر خرابکاری کرد و روح لرد رو داخل جسم هری پاتر فرستاد. دامبلدور اومد لرد هری پاتر شده رو با خودش برد و از اسلیترین امتیاز کسر کرد. الان لرد تو تالار گریفیندوره و دنبال مبل برای نشستن می گرده ولی به جاش با یه توده در هم تنیده وسایل مواجه میشه.
اون طرف هم اسلیترینی ها که فکر می کنن لرد رو بردن جهنم، دارن دنبال راهی برای ورود به جهنم می گردن.لرد کله زخمی به توده درهم تنیده خیره شد. توده هم متقابلا به لرد خیره شد. سپس هر دو آه کشیدند.
لرد سیاه هرگز فکرش را هم نمی کرد که روزی دلش برای مبل ها و کاناپه های راحت تالار اسلیترین تنگ شود. گریفیندور با آن همه دک و پزش چه مبل های بی خاصیتی داشت.
- هوی! بی خاصیت عمه کله زخمیته!

هیچ میدونی منِ مبل چه بلاهایی رو از سر گذروندم تا به اینجا رسیدم؟

لرد شگفت زده به مبل سخنگو که ذهن خوانی هم بلد بود نگاه کرد.
- چیه؟ چرا اینجوری نگاه می کنی؟ فکر می کنی من یه زمانی یه مبل سلطنتی، ولی راحت، جا دار و مطمئن نبودم؟ اتفاقا بودم! اما از وقتی که آوردنم اینجا به این روز افتادم.

اون بچهه کوین دائما داره روم بپر بپر میکنه. معلومه هرچی سیم و ابر و فنر و کمر و قمر و ماه و ستاره دارم در میره!

- صحیح.

- اما نگران نباش. من همچنان یه مبلم و تو میتونی بهم اعتماد کنی و روم بشینی.

به هرحال اعتماد به دیگران زمینه ساز دوستی های خوبه. پس بهم اعتماد کن.

من یه مبل راحتیَم. تو یه مبل راحتی ای، عمهت یه مبل راحتیه، هفت جد آبادت مبل راحتین بی تربیت! به من فحش میدی؟

مبل راحتی خود درگیری داشت و به صلاح لرد زخمی بود که از آن فاصله بگیرد. به هر حال آنجا تالار گریفیندور بود و اعضایش مبتلا به رماتیسم مغزی بودند. و این رماتیسم حتی به وسایل داخل تالار هم سرایت کرده بود. لرد باید هرچه سریع تر از آن مکان خارج می شد.
خواست به سوی در تالار برود که انتهای ردایش کشیده شد.
- کله ژخمی کله ژخمی میای برام کتاب بخونی؟

- خیر کوین. همین دو دقیقه پیش گفتیم میل نداریم بازی کنیم.

کوین به کتاب های تصویری که در آغوش داشت اشاره کرد و گفت:
- این که باژی نیشت. کتاب خوندنه.

کتاب یه یار مهربونه دانا و خوش بَیونه. میگه شخن فراوان با اونکه بی ژبونه.

- خیر باز هم تمایلی نداریم.

- آخه چرا؟

لرد احساس می کرد دچار دژاوو شده است.