بعد از مریض شدن پرفسور سینسترا ... در حضور هرمیون :
لاوندر : اوه پرفسور ...کاش وگا بجات مریض میشد کاش می مرد و این روز نمی دید !
وگا :
از خودت مایه بزار بچه ! ان شا ا..بمیره ریخت نحسشو نبینم !
هرمیون : این حرفات یادم می مونه بزار بیاد ...
لاوندر : اهوم ...اهوم ... اصلا نیازی بتو نیست ! الهی خودم پیش مرگش بشم . الهی من بجاش بمیرم ! ( داشته باشین!)
حالا ببینم کی میاد سر کلاسش ؟
هرمیون : اه ... من چه میدونم ! من فقط پیغام پرفسور مک گونگالو رسوندم
لاوندر: منظورت پرفسور مگی خودمونه ؟
هرمیون : یه بار بهت اخطار داده بودم لاوندر . یه بار به پرفسور مک گونگال میگی مگی و یه بار هم مینروا ! اخه من چی کار کنم با تو ؟؟ بهش بگم مثل هری بهت بیسکویت بده ؟
لاوندر : نه خیلی ممنون . و در واقع نزاشتی حرفمو تموم کنم می خواستم بگم که وگا پرفسو رو اینطوری صدا میکنه !
هرمیون : وگا بیا برم دفتر پرفسور ! تا تکلیفتو مشخص کنه !
وگا :
منو اغفال کردن !
لاوندر : در ضمن هرمیون حرفهایی رو که در رابطه با پرفسور سینیسترا زده بودیم ( من و وگا) یه جوری به گوشش برسون باشه ؟
.......................
در ضمن اینکه تازگی ها همش معلم های جوان پیدا میشه چندان عجیب نیست ....
اول اینیگو ایماگو و بعد هم وگا !
من نمی دونم کدوم ..... اینا رو معلم کرده ؟؟؟؟
اینیگو سال اول ( بدلیل اینکه مشخص شد فشفشه س از مدرسه اخراج شد ) و وگا هم ( در سال سوم بدلیل مشارکت با هاگرید اخراج شد )
بنا براین هیچ کدوم تحصیلکرده نیستن . من از همشون با سواد ترم
( پایان دوره ی مقدماتی و سال ششمی هاگوارتز هستم )
دلتون بسوزه !!!! :