"I'll come, but I'm not meeting Ron, and I'm wearing my Invisibility Cloak."
"Oh all right then..." Hermione snapped, "but I hate talking to you in that cloak,
I never know if I'm looking at you or not."
So Harry put on his Invisibility Cloak in the dormitory, went back downstairs,
and together he and Hermione set off for Hogsmeade.
Harry felt wonderfully free under the cloak; he watched other students walking past them as they entered
the village, most of them sporting Support Cedric Diggory! badges, but no horrible remarks came his way for
a change, and nobody was quoting that stupid article.
ترجمهي خانم اسلاميه:
نقل قول:
- من میام ولی شنل نامرئیمو میپوشم. سراغ رونم نمیرم.
هرماینی با بدخلقی گفت:
- باشه ... وقتی شنل نامرئی میپوشی من اصلاً راحت نیستم. وقتی میخوام باهات حرف بزنم نمیدونم باید کجا رو نگاه کنم.
بدین ترتیب هری شنل نامرئیش را پوشید، از پلهها پایین رفت و همراه هرماینی به سوی هاگزمد حرکت کرد.
هری در زیر شنل نامرئی کاملاً آزاد و راحت بود. وقتی وارد دهکده شدند هری به دانشآموزانی که از کنارشان میگذشتند نگاه میکرد، اکثر آنها مدال «از سدریک دیگوری حمایت کنید» را به نمایش گذاشته بودند اما خوشبختانه دیگر کسی به آن گزارش مسخره اشاره نمیکرد و از نیش و کنایه خبری نبود.
ترجمهي دست و پا شكسته، آماتوري و بدون ويرايش جمعي از اعضاي گروه ترجمه:: يوان ابركومبي، شيطان، عموماندانگاس، جيمز پاتر
نقل قول:
«من ميام، اما سراغ رون نميرم، و شنل نامرئيام رو ميپوشم»
«اوه باشه...ولي» هرمايني به تندي اضافه كرد:« اما من از حرف زدن با تو زير اون شنل متنفرم، هيچ وقت نميفهمم دارم بهت نگاه ميكنم يا نه!»
بنابراين هري در خوابگاه، شنل نامرئيش رو پوشيد، به طبقهي پايين بازگشت و همراه با هرمايني، به سوي هاگزمد راه افتاد.
هري به طرز عجيبي زير شنل احساس آزادي ميکرد؛ هنگامي که وارد دهکده ميشدند، او دانشآموزاني را
که پشت سرشان حرکت ميکردند، تماشا ميکرد، بيشترشان مدال «از سدريک ديگوري حمايت کنيد» را به نمايش
گذاشته بودند،از اون اظهارات وحشتناك ديگر خبري نبود و كسي به اون مقاله احمقانه اشاره نميكرد.
نكاتي كه مشاهده شد و مهم بود:(از مطالب غير مهم صرف نظر شد):
1- در ترجمهی اولین سطر، جای دو جمله عوض شده!! حالا به چه دلیل، خدا عالم است!!
2- I never know if I'm looking at you or not. این جمله یعنی «هیچ وقت نمیفهمم دارم بهت نگاه میکنم یا نه.» که متأسفانه هیچ ربطی به جملهی معادل در ترجمهی خانم آسلامیه نداره!!
3- در سطر بعدی کلمهی dormitory به معناي خوابگاه طور کامل حذف شده، همچنين اشاره شده هري از پلهها پايين رفت؛ در حالي كه went back downstairs يعني رفت طبقه پايين!
4- کلمهی wonderfully رو من نمیدونم چه کسی «کاملاً» ترجمه کرده که ایشون نوشته «کاملاً آزاد ...»!! این کلمه رو میشه این جوری معنی کرد: «به طرز اعجابانگیزی؛ به طور عجيبي» یا چنین چیزی.
5- احتمالا خانم آسلامیه از تبدیل پشت به کنار منظور خاصی داشتهن وگرنه یک بچه مدرسهای هم میدونه که past یعنی «پشت» نه «کنار»!!
6- معادل انگليسي براي كلمه خوشبختانه در متن اصلي يافت نشد!
7- جای دو جملهی آخر هم در ترجمه با هم عوض شده. گویا خانم آسلامیه یا ویراستار ایشون به تغییر مکان جملات علاقهی خاصی دارند!!
به اميد خوندن كتاب 6 پرمحتوا، با ترجمهي صحيح از مترجمي ديگر!