منظورتون از جاودانه ساز همون هورکروکس بود دیگه؟!!
! من هنوز هیچ ترجمهای رو نخوندم والله! عجب معادلهایی!!!
راستش منم که داستانو میخوندم این فکر به ذهنم رسید که ممکنه هری آخرین هورکروکس باشه. چون همونطور که میدونیم، اون زمان که ولدمورت به هری حمله کرده بوده، بخشی از روحشو به اون منتقل میکنه. و از اینجا گفتم که شاید آخرین تیکهی روح ولدمورت در خود هری باشه. ولی همونطور که در کتاب خوندیم هورکروکس رو باید با یه سری جادو ایجاد کرد و خودبهخود ایجاد نمیشه. به همین خاطر، اگر چنین فرضی درست باشه، بازم باید اون جادویی که به هری اثر نکرد رو یک استثنا در نظر بگیریم (که دور از انتظار هم نمیتونه باشه!).
اما در مورد اینکه هورکروکس آخر از اموال گریفندور باشه به نظر من خیلی بعیده چون اسلیترین و گریفندور با هم همیشه جنگ داشتن و هیچ وقت خوب نبودن. بنابراین ولدمورت هیچ وقت نمیاد از اموال گریفندور استفاده کنه. اون جایزهی خدمت به مدرسه هم به هیچ عنوان فکر نمیکنم برای ولدمورت ارزش چندانی میداشته و از طرف دیگه هیچ وقت نمیاد بخشی از وجودشو درست جلو چشم دامبلدور بذاره!!
همون طور که میدونید در کتاب هفتم جای زخم خیلی مورد توجه قرار گرفته میشه. بنابراین حالا که بحث هورکروکسها پیش اومده، امکان زیادی وجود داره که اون احتمال اول که گفتم پیش بیاد. هری قصد داره به دنبال هورکروس آخر بگرده. حالا اینکه اون چی خواهد بود، بالاخره در کتاب هفت مشخص میشه و ما فقط یه سری حدس میتونیم بزنیم. معمولاً رولینگ این نکات رو اگرم در کتاب شش گفته باشه، به صورت خیلی ریز گفته که فهمیدنش کار هر کسی نیست.