گيج زدن سرژ تانكيان
سرژ تانكيان:روي من طلسم فرمان اجرا كردند
به گزارش خب بزاري سيستم او ا دون سرژ تانكيان ملغب به الغاب الفطوس«منافق» و «دهخدا» و«دايرة معارف» و«عين حرام» از اول تابستان تا اين لحظه اوضاع خوبي را پشت سر نگزاشته و همانهاي كه پشت سر گزاشته از پشته به او فشار وارد ميكنند
سرژ تانكيان متولد:1975 در خوانواده مذهبي در يكي از توابع رشت متولد شد...بدليل نداشتن پدر(كه بعضي ميگويند در جنگ كشته شد و بعضي فقط سره خود را پايين مي اندزند و كر كر ميخندند) به خوانواده اي بي ناموس منتقل شد.او در پنج روز اول ورود خود به جهان هستي مجبور بود ظرف بشورد كه خرج انتقال خود را بدهد
بعد از ان، پدر ان خوانواده كه ده،دوازده دختر داشت تصميم به بلند كردن محاسن خود كرد كه باعث شد سرژ تانكيان از همان بدو ورود به جهان به ور رفتن با ريش پدر اشنا شود و در روزي ريش پدر را كشيد و با انگشت ديگر ان را لرزاند و صدايي الكتريكي از ان بوجود امد كه باعث شد او به اين كار علاقه مند شود
بعد از طي كردن درجات علمي در تبريز براي اخذ درجه فوق ليسانس در زمينه«بچه شناسي» وارد قزوين شد...او در يكي از خيابان هاي قزوين در حال قدم زدن بود كه به برادر حميد برخورد ...بعد از روبوسي امامه برادر به دليل برخورد سخت بر زمين افتاد و وقتي سرژ براي برداشتن ان وارد عمل شد ناگهان درد شديد را در قسمت تحتاني كمر خود احساس كرد كه باعث شد فريادي از اعماق تهش بكشد كه معروف شد به فرياد سرژ...در همان حال متوجه شد كه در ضمينه خواندن و فرياد زدن هم استعداد دارد...بوققق
خب تا همينجا بس هست و تا حدودي با گزشته سرژ تانكيان آشنا شديم
در دوران انتخابات وزارت جامعه جادوگري او مدهوش زيباي و قدرت و حكمت و تلمت و فصاحت و بلاغت و كرامت و گرامت و صراحت و طرابت و بيناموسيت و ..غيره ...گيلدروي لاكهارت شده بود ،طرفداري خود را از او اعلام كرد.
بعد از وزير شدن وزير لايق،گيلدروي لاكهارت، وقتي او به ماموريت رفت، او و بعضي ديگر دست به شورش زدند و در كنفرانس در ميخوانه معروف به مسنجر تصميم به طرفداري از سوروس اسنيپ كردند
بعد از ان يهوي او از امپراطور حمايت كرد...
امپراطور هم به دليل قدرت بالاي سرژ او را با اسمشو نبر اشتباهي گرفت.
البته او بعد از بازگشت گيليدي در اين مورد گفته است:امپراطور روي من طلسم فرمان اجرا كرده هست...
بعد از بازگشت گيليدي او دوباره به طرف گيلدي رفت...و به طرفداران او پيوست
او كه چندي پيش در تالار هافلپاف به«منافق» شهرت يافته بود ايا باز هم تغيير موضع ميدهد؟..در اين مورد با برادر حميد مستقر در يكي از حوضه هاي قزويني علميه قوم سخت وارد گفتگو شديم:
گزارش گر:سرژ تانكيان
گزارش شونده:برادر حميد
گ:سلام برادر حميد
برادر حميد:سلام العليكم و تبارك ال ...لطفا براي صدا كردن اسم من حرف«ح» را غليظ تر بگوييد...اينجوري..برادر ححميد
گ:ححميد؟
حميد:العياذ باالله..نه..حححميد...
گ:حححميد؟
حميد:اري..احسنتم..الحق كه استعداد الشديد هستي...عافرين..عافرين.
گ:خب..نظر شما در مورد حملات اسمشو نبر..ببخشيــــــــــــــــــــــــن ..گيج زدن سرژ تانكيان در امسال تابستان چي هست؟برادر حححميد؟
برادر:سرژ تانكيان؟اسمش را پيش من نياوريد...او را بايد اسمشو نبر صدا زد.اسمشو نبر را سرژ تانكيان...در كتاب «المنكرات الجادو »صريحا امده هست كه او خود نجاست هست..با آن ريش هميشه كثيفش...
دستي به ريش خودش ميكشه و يه كرم فلوبر از ريشش ميافته تو نوشيدني زرشكي جلوي او
ادامه ميده:او آنقدر حرام هست كه اصلا مبايد او را ديد...من هنوز براي آن يك باري كه او را در گزوين ديدم و روبوسي كردم دارم نماز توبه ميخوانم و هر روز ريشم را ميشورم...آدم وقتي او را ميبيند ياد آن چيز نجس مي افتد...اصلا صبر كنيد تا بفهمانم...
دستش را نزديك دهنش ميكند:بسم المرلين المشكوك المرحوم
با دستش سوت ميزند(مدل سوت زدن هاگردي تو فيلم 3)
يه سگ هاپ هاپ كنان نزديك ميشود و زبانش را بيرون مياورد
برادر حميد قوطي كه روي ان نوشته«شيكم كار كن 99%...تنها با دو قطره ميتوانيد وارد دستشويي شويد و با خايل راحت صفا كنيد...ساخت شركت شريكي صنعتي مرلين-ادوارد»
برادر حميد بطري را تا اخر در نوشيدني جلوي خود ميريزد و به سگ ميخوراند
سك بعد از خوردن عرق ميكند و زوزه ميكشد
شلخپلخپلوختتلوخپريخ
از انتهاي سگ مواد سبز رنگي خارج ميشود كه بوي بدي ميدهد
برادر حميد با انگشت به ان اشاره ميكند ميگويد:اهان..خوب هست..سرژ تانكيان همين هست..مظهر نجاست و حرامات
سگ ميدود كه با سگ ماده اي گفتگو كند كه به دليل سرعت زياد و بر خورد پاي او به ان ماده سبز رنگ مقداري از ان ماده پرتاب ميشود
گ:ببخشيد..برادر حححميد..ريشتون..ريشتون كمي كثيف شده
برادر حميد:عيبي ندارد..هفته بعد با خوانواده وارد حمام ميشويم و تميز ميكنيم
اين بود گزارش سيستم او ا دون از اوضاع سياسي سرژ تانكيان