و اما برای جلسه بعد :
1-دو عدد جاسم را با ریش به هم بچسبانید
2-یک مقاله در مورد ورد و اینکه چه میشود که ریشها به هم میچسبد بنویسید 10 خط حداقل
آخ سرم! شما دو تا کی هستین؟
» ما از واحد منکرات قمدن هستیم! تو چرا ریش نداری؟
» نامردا خب چرا میزنین؟ دلم نمیخواد ریش داشته باشم! بیچارم کردین شماها!
اون یکی به بغل دستیش» ببین جاسم این روش خیلی زیاد شده.. به نظر من یه ریشیوسش کنیم حالش بیاد سر جاش نظر تو چیه؟
» بابا اون چوبدستیتو درویش کن حاجی... حاجی جاسم؟ جاسم؟ شما دو تا جاسم هستین؟
_____ دو عدد جاسم ریش دار چوبدستی را رو به صورت لوییس استنلی گرفته و آماده افسون میشوند____ در اینجاست که لوییس به یاد درس موثر و مفید استاد کالین در کلاس بینش جادویی می افته و....
» دو ریش مینوس ایزوتروپ!!!!
بومبب!!!!!!!!
» آیییی... شهید شدم!!! شهید راه آسلام! جاسم 2 به دادم برس!!
» آییی... تیر خورده توی گیجگاهم نمیتونم تکون بخورم.. فکر کنم الان توی بهشت باشیم! اونجا رو نگاه.. یه حوری بهشتی! بدو بریم!
دو جاسم قبل از اینکه بتوانند از جا برخیزند به دلیل تمام شدن خون بدنشان به دیار باقی شتافتند.
لوییس استنلی با ترس و لرز نگاهی به دستانش میکنه» اوخ!!! یادم رفته بود این هفت تیر هارو بذارم جاش چوبدستی وردارم!
تبصره: استنلی به اشتباه به جای چوبدستی از هفت تیر استفاده کرده و اشتباها دو جاسم را تیربار کرده و آنها را کشته است.
تبصره 2: این قبلی برای اونایی بود که نفهمیدم چی شد.
====================================
--------------------------------------------------------
و اما در مورد ورد و ریش های چسبان! تا اونجا که یادمه این ورد از سال 1999 به این طرف وجود خارجی نداشته و اگر هم بوده در اعماق زمین نهفته بود. گویا در همان سال 1999 فردی گراپ نام به منظور اکتشاف و عملیات حفاری و ساخت و طراحی فاضلابهای صنعتی، خانگی و سنت مانگویی به اعماق زمین رفته بود و در آن جا پوست خرسی را دیده و خوش آمده و با خود آورده بود. آن پوست نوشته دست به دست گشت و گشت و گشت و دوباره به مجاری فاضلاب باز گشت.
در آنجا بود که سفری بس طولانی و دراز در اعماق فاضلاب رخ داد و پس از اختلاط با مواد و املاح کاملا طبیعی انسانی و حیوانی و اژدهایی ...
روزی روزگاری در سال 2000 ابو کریوی هنگامی که از فشار توالت تحملش از دست رفته بود با شدت به سمت چاه توالت فرود آمد و از هول حلیم افتاد در دیگ و یا به عبارتی بهتر از هول دستشویی افتاد در چاه توالت! وقتی که از کار خود فارغ شد و بیرون آمد احساس کرد چیزی به یقه مبارکش گیر کرده و پس از مطالعه آن فهمید که بله! این یک پوست نوشته از جنس خرس است که مربوط به 2800 سال قبل از میلاد مسیح میباشد. درون آن نکاتی بسیار پیچیده از آسلام به چشم میخورد و تنها کلمه ای که از بقیه نمایانتر بود افسون " دو ریش مینوس" بود. وی که خود نیز انسانی ریش دار بود در جمع دوستان ریش دارش این افسون را امتحان کرد و تاثیر شگرفی در آن دید. دو تن از یارانش به هوا بلند شدند. و سپس تمامی موهای بدن دیگری به تمامی موهای بدن آن یکی گره خورد. ابوکالین که چنین افسونی را بسیار درخور ستایش یافته بود و برای دشمنان داخلی مناسب میدید یک سال روی آن کار نمود و محصولش "دو ریش مینوس ایزوتروپ" بود که فقط ریشها را به هم پیوند میداد. این افسون را به پسرش کالین آموخت و او نیز از آن بسیار استفاده نمود..
والسلام!