هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۸:۱۴ یکشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۷

آرتمیسیا لافکین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۳ پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۳:۱۳ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
از زیرزمین هافلپاف و خانهٔ شمارهٔ ۱۲ گریمولد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 72
آفلاین
پروفسور تورپین بابت غیبت در جلسه اول متاسفم...
*******************************************************************************************************
هنگامی که دستم و روی گوی گذاشتم خودم رو در یک روز بسیار زیبا در کنار دوستان هافلی ام دیدم.
همینطور که باهم راه میرفتیم و حرف میزدیم و میخوندیم و میخندیدیم و...
ناگهان یه موجودی شبیه گورکن که خب در ظاهر گورکن بود ولی در رفتار فوووووووووووق ترسناک بود(منم که عشق گورکن)جولو رومون قرار گرفت همه باهم یه جیغ بنفش زدیم و در این حین گورکن که چه عرض کنم هیولاهه یه نگاه یه تک تکمون میکرد تا ببینه کدوممون رو بخوره از شانس گند منم تصمیم گرفت منو بخوره(معلوم بود اصن چن ماه غذا نخورده!)منم از ترس شروع به دویدن کردم اونم به دنبالم و بعد تصویر عوض شد. دیگه خبری از دوستان ترسیده ام نبود همه جا خالی بود. دوستانم به جای کمک داشتن با انگشت منو نشون میدادن و میخندیدن(اخه من آرزومه یه گورکن خونگی داشته باشم ولی به دلایل شخصی نمیتونم و دوستام همیشه بابت این موضوع مسخره ام میکردن)
سرم داشت گیج میرفت و همه صدا ها تو گوشم پژواک میشد و بعد دیگه هیچی ندیدم و همه جا سیاه شد..............

با جستوجو فراوان فهمیدم این ماجرا چند تعبیر داره:

1. هیچ وقت و ابدا به آرزوم که داشتن یه گورکن خونگی هست نمیرسم.

2.اگه موفق به داشتن گورکن خونگی بشم اون گورکنه منو در زمان نامعلومی میخوره.

3. در انتخاب دوست اشتباه کردم.

4. دوستانم به من دربه واقعیت رسیدن این آرزو و یا شاید آرزو های دیگر اصلا و ابدا کمک نمیکنن.

این بود از تعبیر من...
*******************************************************************************************************
وقتی به خودم اومدم داشتم شر شر اشک میریختم.صورتم و با دستم پوشوندم و با صدای بلند گفتم:

من هیچ وقت به آرزوم نمیرسم...نههههههههه!!!

و خیلی سریع در مقابل چشمان متعجب همه از کلاس به بیرون دویدم(آخه این موضوع برام خعلییی مهمه!)

...


ویرایش شده توسط آرتمیسیا لافکین در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۱ ۱۳:۲۱:۳۹

در کشاکش شجاعت و اصالت، در هیاهوی هوش و ذکاوت، اتحاد و پشتکار سوسو می‌زنند... فرزندان هلگا می‌درخشند!
***

شادی رو می‌شه در تاریک‌ترین لحظات هم پیدا کرد، فقط اگه یه نفر یادش باشه که چراغ رو روشن کنه!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۴:۳۱ یکشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۷

ریونکلاو، مرگخواران

لایتینا فاست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۳ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۴:۲۱:۲۴ چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
از زیر بزرگترین سایه‌ جهان، سایه ارباب
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
تصاویر توی گوی رو تعبیر کنید و بیارید.

استاد استاد، من هی دست میکشیدم رو گوی بعد بعد یه نیم ساعت این طورا کم کم که داش چرتم میگرفت یهو یه مه عجیب غریبی توی گوی پدیدار نشد! ولی به جا یه دایره تو گوی پدیدار شد. بعد میدونین چی شد استاد من تا دایره رو دیدم و فهمیدم گوی داره یه گوش هدفون رو نشون میده، پس سریع رفتم هدفون بخرم ولی دیدم دلار خیلی مادرسیریوسی کشیده بالا، خلاصه نشد بگیرم دیگه استاد.
برگشتم سر پیشگویی بازیم این دفعه یه مستطیل نشونم داد، فهمیدم منظورش اینه که دلار قراره مادرسیریوسی تر بکشه بالا، گرفتم که باید برم سریع کلی دلار بخرم که بعدا ثروتمند شم، خلاصه بگم استاد رفتم کلی دلار خریدم بعد یهو دلار ارزشش از آدامس خرسی کمتر شد. اونجا بود که فهمیدم منظور گوی این بوده صبر پیشه کنم و نرم دنبال این مادرسیریوس بازیای دلار.
بعد استاد توربیـ... تورپین، یه بار دیگه‌ هم همینجوری داشتم سعی میکردم پیشگویی کنم، یهو یه صورت اخمو و برج زهرباسیلیسکی‌ای توی گوی شکل گرفت تازه بالا سرشم فحشای سانسوری نوشته شده بود، اونجا بود که فهمیدم گوی ازم راضیه و مطمئنه من پیشگوی خوبی در آینده میشم و فحشاشم از روی محبته.


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۳ شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۷

اسكورپيوس مالفوىold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۴ چهارشنبه ۸ فروردین ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۹:۴۴ دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
تصاویر توی گوی رو تعبیر کنید و بیارید.
سلام پروفسور من توی گوی بلورینم تصویر یک شنل سیاه رو میبینم یه ذره عجیبه ولی من موفق شدم و تعبیرش رو پیدا کردم توی کتاب < پیشگویان بزرگ و نظریات آن ها > درباره ی این تصویر نوشته { دیدن شنل سیاه در گوی بلورین به معنای رو به رو شدن با یک دیوانه ساز است که اغلب کسانی که این تصویر را در گوی بلورینشان دیده اند هر چند توانا در انجام عمل پاترونوس شکست خورده و به بوسه ی دیوانه ساز دچار میشوند}
<تصویر گوی بلورین من>
به همین دلیل هم پروفسور تورپین عزیز اگه از جلسات بعد حواسم سر کلاس نبود در جریان باشید که دیگه روحی ندارم.


اصالت و قدرت برای لحظه اوج ! به یک باره خاموشی ما برای دگرگونی شما ...

بهتر است به یک باره خاموش شد تا ذره ذره محو شد ...

Only slytherin


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۰ شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۷

آلکتو کرو old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۴ جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۰:۰۰ سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸
از ما هم شنفتن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
تکلیفتون اینکه تصاویر توی گوی رو تعبیر کنید و بیارید.


ما جلسه قبلم گفته بودیم که چیزی ع این دانش ظریف و عمیق چیزی سرمون نمی شه! ولی ما توی گویمون یه چوب بیسبال خوشگل، یه کافه سه دسته جارو، یه آدم با سر و صورت زخمی دیدیم!

یه عالمه فک کردیم ببینم، اینا معنی شون چی می تونه باشه ولی چیزی به ذهنمون نیومد. رفتیم یکم کتابای پیشگویی جدید رو نگاه کردیم، یکم دستمون اومد باس چی کارکنیم.

از اونجایی که ما همش اهل و دعوا خون ریزی و اینجور بحثا هسیم و با توجه به اون کتابِ، ما طی این هفته و هفته بعد قرارِ چن فقره دعوا خواهیم داشت، که همشون به نفع ما خواهند بود. اون یارو ها هم که با ما دعوا می کنن، قرارِ سر ع سنت مانگو در بیارن!

پرفسور به نظرتون درست پیش بینی کردیم؟



ویرایش شده توسط آلکتو کرو در تاریخ ۱۳۹۷/۴/۳۱ ۱۲:۲۴:۳۶

اگر بار گران بودیم رفتیم!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۵:۴۹ شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۷

بلوینا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۱ پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۹:۵۰ یکشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۷
از دُم سوجی پالتویی خواهم دوخت!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 52
آفلاین
بدون شک یکی از پر مشغله ترین و دشوار ترین علم ها... علم پیشگویی هستش!
هزاران هزار سال پیش با گذر سال ها و پشت سر گذاشته شدن فصل ها و تغییرات زمانه ها برخی ساحر ها ستارگان را به طور عواملی مشاهده میکردن که در سیر حوادث بروی زمین؛ محل زیستن انان و سرنوشت انسانها مداخله می کنند!
به نوعی علت و دلیل برخی حوادث رو با چگونگی حالات ستارگان ارتباط میدادند.
حال این حوادث هر چیزی ممکن بود باشد...
در واقع ساحره ها و جادوگران با توجه به وضعیت صورتهای فلکی، سیاره ها، و دیگر اجرام اسمانی با دیدگاهی عمیق تر از بینش معمولی پیشگویی هایی در باب حوادثی که در آینده رخ میدهد می کردند.
به تدریج این اعتقاد در جامعه ما جادوگران ایجاد شد که وضعیت خاص ستارگان با حوادث و پیشامدهای خاصی بر روی زمین ارتباط دارند!
که خب کار هر کسی نیست پروفسور، واقعا نیست...
با اینحال روش تدریس شما متفاوت با انچه در صورت فلکی رخ میده هستش ما با نگاهی عمیق به درون گوی بنفش رنگ پیشگویی هایی درباره خصوصیات  رفتاری یک جادوگر، حوادث زندگی او و یا آینده و سرنوشت انان میکنیم!
که لزوما همیشه درست نیست... بذارید تلاشم رو بکنم!
من ساحلی با موج های پر تلاطم درون گوی میبینم که نمایانگر مسیری نا ارام و نا امن هستش.
همینطور تصویر نقره فام مهتاب بروی امواج اون که چشم هر بیببنده رو مات و مبهوت خودش میکنه... در واقع پرتوی باریک نور ماه و انعکاس آن به روی امواج بدین معناست که حتی در وضعیت نا ارام دریا و مسیر های دشوار اینده نور امیدی خواهد درخشید.
علاوه بر اینها پروفسور من میتونم داغی شن های کنار ساحل و رطوبت اونها رو احساس کنم بروی سطح شن ها اشکال نامفهومی نیز دیده میشه.
از بین اون اشکال تونستم نقش و نگار یک قایق رو تشخیص بدم‌.
احتمال میدم این قایق هم وسیله ایی باشه برای ادامه دادن توی مسیر دشوار اینده یا همان اب های پر تلاطم دریا... این تمام چیزی بود که توی گوی مشاهده کردم پروفسور!


اصالت و قدرت برای لحظه اوج!
به یک باره خاموشی ما برای
دگرگونی شما...
بهتر است به یک باره خاموش شد تا ذره ذره محو شد...


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۵ جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

دوریا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۵ پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
آخرین ورود:
امروز ۲۱:۴۳:۵۲
از جنگل بایر افکار
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
اسلیترین
مرگخوار
گردانندگان سایت
ناظر انجمن
مترجم
پیام: 325
آفلاین
تکلیفتون اینکه تصاویر توی گوی رو تعبیر کنید و بیارید.

تصویر داخل گوی : یک پیانوی سبز دارای نماد مار با کلید های سیاه و نقره ای و معلق در محوطه ای تاریک و دختری با موهای خرمایی به آرامی کلید ها رو نوازش می کرد؛ یک گرگ به سنگینی زوزه می کشید.

تعبیر:
پیانوی سبز دارای نماد مار نشان اسلیترینه و کلید های سیاه و نقره ای نشان از فردی با شکوه داره که عضو گروه اسلیترینه و روحی سیاه داره.
معلق بودن پیانو در تاریکی نشان از قدرته جادوی سیاهه.
نوازش کردن کلید ها به معنای تمایل دختر برای پیوستن به روح سیاهه و خدمت به ایشونه ؛اما اینکه پیانو رو نمی نوازه یعنی هنوز شانس خدمت رو نداشته.
و به سختی زوزه کشیدن گرگ یعنی دختر راه سخت و طولانی رو برای مقبول شدن و در خدمت روح سیاه بودن داره.
روح سیاه، ارباب تاریکی(از شکوه و قدرت پیانو و محوطه ی تاریک معلوم میشه) و دختر ، دوریا بلک (موی خرمایی و گرگ نشون میده که منم)!



Isabella's lullaby-The Promised Neverland

یک عالمه اطلاعات بیشتر!

دوئل مرگ؛ بهترین نوشته‌ی من؟


,Out beyond ideas of wrongdoing and rightdoing
.there is a field. I’ll meet you there
*
.I believe in poems as I do in haunted houses
.We say, someone must have died here
*
You are NOT the main character in everybody's story
*
Il n'existe rien de constant si ce n'est le changement
*
Light is easy to love
Show me your darkness



پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۸:۵۰ جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷

آرتور ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۰۲ جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۳:۲۰ جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱
از خانه ویزلی ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
تکلیفتون اینکه تصاویر توی گوی رو تعبیر کنید و بیارید.

درود بی کران پروفسور تورپین.
ما دستمون رو گذاشتیم روی گوی و منتظر موندیم تا تصاویر داخل گوی ظاهر شه و تعبیرش کنیم. ولی تصویری ظاهر نشد. منتظر موندیم. خیلی منتظر موندیم. دستمون رو برداشتیم و دوباره گذاشتیم. گویا گوی پیشگویی ما جنسش چینی بود. ولی درست در لحظه ای که فکرش رو نمیکردیم، دود داخل گوی به رنگ قرمز و طلایی درومد. توی کتاب گشتیم ولی چیزی پیدا نکردیم. ناگهان تصویر یک درخت ظاهر شد. اما باز هم چیزی تو کتاب پیدا نکردیم. نگاهی به جلد کتاب انداختیم. دیدیم کتاب اشتباهیست. کتاب آشپزی مالی بود.
فورا کتاب تعبیر تصاویر گوی را آورده و به آن خیره شدیم. رنگ قرمز و طلایی نشانی از جنگ های پادشاهی بود. درخت هم نماد زنده شدن و استوار بودن. ولی این دو چه ربطی به دنیای جادوگری ما داشت؟ دستمان را از روی گوی بر نداشتیم و به آن خیره ماندیم. تصویر شخص ناشناسی با تاج و چوبدستی دیدیم که در یک قبرستان ایستاده بود و ناگهان تصویر محو شد و آتشی نمایان شد. داخل کتاب نوشته شده، شخصی که توی قبرستان ایستاده، مُرده. تاج، روی سر یک شخص نماد پادشاهیست. چوبدستیش هم نماد قدرتش بود. آتشی که نمایان شد هم نشانه انتقام و کینه است.
با این همه تعبیر از تصاویر میشه گفت جنگی در راه است. جنگی سخت. کسی که جنگ را شروع میکند، مُرده. زنده خواهد شد و قدرتش را پس خواهد گرفت و از همه ما انتقام میگیرد. میشه گفت که تعبیر تصاویر این بوده و نتیجه کلی این است که آرسینوس جیگر زنده خواهد شد.
تا درودی دیگر.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۱:۵۱ جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷

لاتیشا رندل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۴ دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۹ پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹
از مرگ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 34
آفلاین
جواب نمی‌ده اکثر اوقات. گویم خرابه گویا. (جمله رو حال کردین؟ ) ماجرا از وقتی شروع شد که دختر همسایمون یه گوی جدید گرفته بود و فال همه رو می گرفت و هی پزشو می‌داد. من به مامانم گفتم برای منم یکی بخره ولی خب گوش نداد. منم فکر کردم که خودم باید برم یه دونه جور کنم. حسودیم می شد خب.
بنابراین راه افتادم سمت دیاگون. رسیدم اونجا با خوشحالی و با عجله رفتم سمت مغازه گوی فروشی. ولی خب از شانس بد من بسته بود. می‌تونستم برم یه وقت دیگه بیام ولی خب من اون گوی رو همون موقع می‌خواستم. به همین خاطر راه افتادم برم مغازه های دیگه رو ببینم که شاید یه گوی مدل جدید پیدا کنم.
همین طور که می‌رفتم رسیدم ته دیاگون. داظتم پشیمون می‌شدم که برگردم که چشمم به یه مغازه‌ی گوی فروشی‌ای افتاد. رفتم تو. مغازه‌ی تاریک و کوچیکی پر از قفسه بود. یه گوی مدل جدید گرفتم و خوشحال و خندان راه افتادم سمت خونه.
تا رسیدم خونه رفتم تو اتاقم و در رو بستم. گوی رو گذاشتم جلوم و در حالی که حس خفنیت خاصی داشتم با این قیافه دستم رو گذاشتم روی گوی تا چند تا پیشگویی خفن بکنم با خفنیتم اضافه بشه.
خلاصه دستم رو گذاشتم رو گوی و اون یه چیزی نشون داد... و اون هیچی بود. منم با نا امیدی تمام در حالی که اصلا یادم نبود خفنیت چه حسی داره به گوی زل زدم.
مامانم یهو اومد تو اتاق و من هم گوی رو سریع انداختم یه گوشه. چون گوی بی رنگ بود معلوم نبود اونجاست. بعد یهو مه های رنگی رنگی درون گوی ظاهر شدن. مامانم هم توجهش به سمت گوی جلب شد. از نگ های متفاوت به تمام رنگ‌های رنگین کمون در اومدن و در آخر مثل آتیش بازی توی گوی منفجر می شدن. مثل اینکه گویه درس جلسه پیش رو با این جلسه قاطی کرده بود. گوی که یهو متوجه اشتباهش شد جوری شروع به تصویر نشون دادن کرد که انگار از اول عمرش زاده شده برای نشون دادن تصویر نه کارایی دیگه‌ای مثل استفاده به عنوان وسیله تزئینی.
من هم که پیشگوییم خیلی خوب بود() و همچنین سر کلاس به حرفای پروفسورمون گوش می‌دادم همون لحظه تونستم تصویر رو تفسیر کنم. تصویر یه غول رو نشون می‌داد که با یه چماق اندازه خودش دنبال یه موجودی بود و در آخر زیر پاش لهش کرد. من اصلا از منظره له شدن موجود زیر پای غول یا بهتر بگم همون مامانم اصلا خوشم نیومد.





پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۳:۵۳ پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۷

رون ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱
از میتوکندری به راکیزه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 129
آفلاین
سه ماه قبل

سلامی به گرمی هوای این روز ها به همه بینندگان عزیز و ارجمند، دوستداران برنامه دانش جادوگری.
امروز از پیامک های شما خبری نیست ولی یه چیزی براتون آوردم تا درموردش با هم صحبت کنیم ... بله این چیزی که در دست من می بینید گوی پیشگوییه، همین امروز خریدمش و از تولید به مصرف آوردم تصاویر موجود در اون رو تعبیر کنیم و متوجه بشیم که گوی چه چیزی رو میخواد به ما بگه.

از اونجایی که وقتی برای تلف کردن نداریم سریع میریم سراغ گوی. خب گوی رو در دست می گیرم ... دارم یه درخت سالم میوه در میون یه باغ بزرگ می بینم ... الان دارم مشاهده می کنم که هزار تا خورشید وجود داره و یکی یکی دارن خاموش میشن... وای اینجا رو باش، هاگوارتز نابود شده و هوریس اسلاگهورن نمیتونه جلوی خنده شو بگیره ... اینجا جغد های نامه بر رو می بینم که بال هاشون شکسته و به سختی و با سرعت خیلی کمی پرواز میکنن ... الان دارم می بینم که گالیون ها یه حکومت تشکیل دادن و بر مردم حکمرانی می کنن ... و در این لحظه دارم یه آدمی رو می بینم که یه کله گنده داره و توی یه وان اسکناس در حال استراحته ... الان دیگه چیزی نمی بینم فکر کنم دیگه تموم شد.

دقایقی بعد


خب دوستان ... تعبیر چیزهایی که توی گوی گفتم رو براتون نوشتم ... فقط یک درخت سالم میوه در یک باغ یعنی کشاورزی کشور بسیار کم رونق میشه و به دلیل کم بودن محصولات، تورم به وجود میاد ... اون خورشید هایی که خاموش میشن یعنی اینکه با قطعی برق روبرو میشیم ... تعبیر نابود شدن هاگوارتز اینه که وضع آموزش کشور کلهم الاجمعین فاسد میشه و خندیدن اسلاگهورن یعنی وزیر آموزش و پرورش به بند کفش چپش خم نمی گیره ... اون جغد هایی که بالشون شکسته یعنی این که وضعیت ارتباطات کشور هم خیلی داغون میشه و سرعت کم جغدها هم نشان از سرعت کم اینترنته ... حکمرانی گالیون ها یعنی اینکه دلار گرون میشه ... تعبیر بخش آخر هم می دونید دیگه .

خب تعبیر نهایی اینه که از این به بعد گوی هایی که تولید میشن بسیار شوخ طبعن و سعی میکنن با تصاویری که نشون میدن، بقیه رو بخندونن.
شاید الان سوال پیش بیاد که چرا چنین تعبیری کردم ... چون از اونجایی که مسئولان کشور ما بسیار مسئولیت پذیرن نمیذارن هیچوقت چنین بلایی سر کشور بیاد و هیچ مشکلی جامعه رو تهدید نخواهد کرد.

تا درودی دیگر، بدرود.


ویرایش شده توسط رون ویزلی در تاریخ ۱۳۹۷/۴/۲۸ ۲۳:۵۷:۵۸
ویرایش شده توسط رون ویزلی در تاریخ ۱۳۹۷/۴/۲۸ ۲۳:۵۸:۴۳



تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۴ پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۷

هرميون گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۰ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۷
از خلاف آمد عادت بطلب کام
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 109
آفلاین
تصاویر توی گوی رو تعبیر کنید و بیارید.

راستش من عاشق نماد ها و علامت هام. این کتاب هم عالیه.
تصاویر توی گوی من پشت سر هم عوض میشدن... یعنی اولش یه آتیش بزرگ ظاهر شد که یعنی تشنگی! بعدش یه موجود شاخدار ظاهر شد که فکر کنم گاو بود... که اینجا نوشته یعنی غذای زیاد! بعد از اون یه چاقوی خونی ظاهر شد، که یعنی قتل و سریع تبدیل شد به درخت کاج که نوشته کریسمس یا خواب طولانی. آخرشم یه چراغ چشمک زد که میشه راهنمایی!

پس انگار گوی میگه که ما تشنه مون میشه ولی هیچ آبی نداریم و به جاش غذای زیاد داریم! بعدشم یکی کشته میشه و ما توی کریسمس یه خواب طولانی خواهیم داشت که در خواب بهمون راهنمایی میشه. اوه یه چیز دیگه هم ظاهر شد... کفش پاشنه بلندی که پاشنه ش شکسته... تعبیرش اینجا نیست استاد.


lost between reality and dreams







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.