1-یک رول کوتاه در مورد ساختن جارو توسط خودتون بنویسید (20 امتیاز)فلش بک به لیگ کوییدیچ زمستانی، وزارت سحر و جادو، رختکن تیم کوییدیچ تنبل های زوپسی:- یعنی چی؟ حالا ورزشگاه درسته در حال تعمیره، ولی جاروهامون به چه کار غولا میاد؟!
- آرسینوس، ببین... وایسا من توضیح بدم...
- بخوره تو سرشون این تعمیرات!
- آقا... یه دیقه صبر کن خب.
همین که آرسینوس دست سیوروس را از روی شانه اش کنار زد که برود سمت خروجی رختکن، یک عدد پاتیل مستقیما خورد توی سرش و او به زمین خورد.
- کی معجون صبر کردن میخواست؟
- آرسینوس میخواست.
- شما رو میشناسم؟
هکتور و اسنیپ پوکرفیس شدند. اما این حالت زیاد طول نکشید. اسنیپ به فکر رفع بحران بود. اسنیپ مدیری بسیار مدبر و کار درست بود. نتیجتا گفت:
- خب، الان جاروهامون که اینجا انبار کرده بودیم توسط معاون آرسینوس به سرقت رفتن. باید یه حرکتی انجام بدیم. مسابقه دیر میشه ها.
- ریگولوس جارو هارو کش رفته؟
- آره، رفته باهاشون یه بسته چیپس مزمز خریده. یارو هم ظاهرا قیافشو دیده، چیپس خالی انداخته بهش.
آرسینوس به آرامی به سوی پنجره باز رختکن رفت تا خودش را به پایین پرتاب کند.
- من دیگه اینطوری اصن نمیتونم.
اسنیپ و هکتور به سرعت زیر شانه های او را گرفتند و در همین زمان ریگولوس بلک وارد دفتر شد.
- میکشمت! یکی اینو بگیره! قسم میخورم میکشمش!
- قبل از اینکه بزنم حس بویاییتو نابود کنم تو آزکابان هم گفته بودی که میخوای وزنه ببندی به پاهام و بندازیم تو اقیانوس.
- همون لوله جارو برقی رو میکنم تو... تو... آره! تو گوشت!
- جارو برقی!
آرسینوس بلافاصله متوجه شد.
آنها میتوانستند خیلی ساده جارو برقی هارا تبدیل به جاروی پرنده کنند. جا گیر بود. نا مطمئن بود، ولی بهتر از مواجهه شدن بدون جارو با حریف بود.
دقایقی بعد:
- هکتور، معجون تقویت جاذبه رو بیار ببینم.
- میخوای چیکار؟ هشت میلیون گالیون میشه!
- ریگولوس، ببرش سمت خزانه هکتور رو!
ریگولوس به سرعت یقه هکتور ویبره زن را گرفت و از اتاق خارج کرد...
آرسینوس به هفت جارو برقی قدیمی که اگر ضربه محکمی میخوردند به سرعت از هم متلاشی میشدند نگاهی کرد، سپس معجون را پاشید رویشان، ایستاد یک گوشه و به درگاه مرلین و زوپس دعا کرد که جارو ها به کار بیفتند. سپس همانطور که دعا میکرد آن را دید...
جارو ها روی هوا معلق شده بودند!
آرسینوس نیشش را در زیر نقاب باز کرد.
- من رفتم اختراع جارو برقی پرنده رو به معرفی شخصیتم اضافه کنم!
پایان فلش بک!آرسینوس نیشخندی زد و دفترچه خاطرات جدیدش را که هنوز توسط ریگولوس کشف نشده بود، وارد رو بالشی اش کرد و دوباره به خواب عمیقی فرو رفت.
2-چرا از قالی پرنده و یا بشکه پرنده در زمان قدیم استفاده نشد برای پرواز و به جای آن از جارو استفاده شد ؟ توضیح دهید (5 امتیاز)در زمان های قدیم، به دلیل غیر معمول بودن وسایلی همچون قالی و بشکه، که به راحتی هم توسط مشنگ ها دیده میشدند، جادوگران بلند شدند رفتند جنگل، و دیدند اگر بزنند درخت قطع کنند و جارو بسازند بهتر از این است که توسط مشنگ ها شناسایی شوند و به قتل برسند. پس به جاروی پرنده روی آوردند.
3- یک نقاشی با نرم افزار paint از یک جارو اولیه بکشید (5 امتیاز)
اینجاست پروفسور.
4-آنیماگوس چیست ؟ (5 امتیاز)(ویژه دانش آموزان رسمی)آنیماگوس اصولا چیز نیست پروفسور. من متوجه شدم شما این سوال رو به صورت کاملا انحرافی بیان کردید و آخرش از "چیست" استفاده کردید.
به هر صورت، آنیماگوس به شخصی گفته میشود که با تمرین فراوان و تمرکز، توانسته هنر تبدیل شدن به جانداران پرنده و حتی چرنده را بیاموزد. البته بسیار گفتنی است که تبدیل شدن به یک آنیماگوس پرنده کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است و حتی آنیماگوس های پرنده ای نیز مشاهده شده اند که پس از تبدیل شدن حافظه شان را از دست داده اند و دیگر هیچگاه موفق به بازگشت به حالت اولیه خود نشده اند.