هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#10

آبرفورث


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۹ یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۳۴ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴
از : نا معلوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 280
آفلاین
حضرت جناب عالي بايد هم عروسي بگيري
ايشان جناب عالي را تاييد كرده و لي چرا متوجه نيستي من كه با هري پاتر(وب مستر) مشكل ندارم ولي هيچ وقت رهبر يك جامعه كانديد براي وزارت نميشه
ok


چیزی به نام خوشبختی وجود ندارد زیرا که آرزوی تحقق نیافته باعث رنج می شود و تحقق آن هم جز دل زدگی ثمری ندارد ( شوپنهاور )

هرگØ


Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۲۱:۵۸ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#9

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
كالين كريوي:هري پاتر تحريم هرگز!!!
كالين در جواب به درخواست با كمال احترام مخالفت خود را اعلام كرد و گفت: با شما هم عقيده نميباشم و هر كسي حق شركت دارد بخصوص كه آن شخص پاتر باشد كه اين نمايشگر كامل دموكراسي ميباشد كه حتي رهبر جامعه خود را در سطح بقيه كاربران دانسته و مانند آنها منتظر راي ملت مي ماند و خود را با همه كاربران در يك سطح و رده مي بيند...لذا من ايشان را تحريم نميكنم و با احترام زياد منتظر يك رقابت سالم با وي خواهم بود


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۲۱:۵۵ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#8

آبرفورث


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۹ یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۳۴ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴
از : نا معلوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 280
آفلاین
اين انتخابات بايد تحريم بشه
هرير نبايد كانديدا بشه
www.deev.com
آهنگ انتخابات رو دانلود كنيد


چیزی به نام خوشبختی وجود ندارد زیرا که آرزوی تحقق نیافته باعث رنج می شود و تحقق آن هم جز دل زدگی ثمری ندارد ( شوپنهاور )

هرگØ


Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۶ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#7

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
از : ستاد انتخاباتی امپراطور تاریکی
به: ستاد انتخاباتی آقای شیخ کالین کریوی
پیوست شماره : 2324/1

موضوع : کاندید شدن آقای هری پاتر رهبر جامعه جادوگران

بدینوسیله به دور از هر گونه دشمنی و درگیری انتخاباتی از ستاد انتخاباتی شما خواهش می شود تا کاندید شدن آقای هری پاتر را مورد تحریم قرار دهید! چون ایشان به عنوان بالاترین رده مدیریت اجرایی حق کاندیداتوری در این انتخابات را نداشته و کاندیداتوری ایشان مشکوک و حمایت عجیب ایشان از یکی از کاندیداها! با وجوداینکه خود کاندید هستند از آن مشکوک تر است! به موجب همین امر از شما کاندیدای محترم دعوت می شود تا این نامه تحریم را امضا کرده و با جمع آوری امضاها باعث خروج شخص آقای پاتر از انتخابات شویم

با تشکر
آبرفورث دامبلدور
سخنگوی امپراطوری
حزب آستکبار


!ASLAMIOUS Baby!


Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۱۴:۱۳ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#6

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
من از جام بلند میشم میام دست آلاستور میگیرم:مرسی پروفسور ممنونم!!!
جاسم بدو دوتا نوشابه کره ای بیار
جاسم:چشم...!!!
آلاستور: ...من از نوشیدنیای خودم میخورم ...ولی حالا چون تویی میخورم!!!!
من:مرسی پروفسور...!!
آلاستور: خب جواب سوال من چی شد؟؟/
من:خوب من تقریبا از وقتی که کاندید شدم کار این ربات رو شروع کردم اسمشم گذاشتم wizard helper....یه چیزی تو مایه های یاهو هلپر هست خوبی که این ربات داره اینه که به زبانه فارسی وطنز ساخته شده ضمنا 24 ساعت آن هستش...و دارم براش یه گزینه طراحی میکنم که بتونه پیامای کاربرا رو که خودشون میخوان تو یه دیتا بیس ذخیره کنه تا بتونم به اونا جواب بدم...تکمیل شدن این ربات حداقل دوماه وقت میبره و حداکثر دوماه ونیم سعی میکنم سریع تر حاضرش کنم...اگه وزارت به من برسه حتما راش میندازم لازم به ذکر که سورس اونو دارم با سی پلاس پلاس مینویسم...
حالا اگه سوال دیگه ای دارین . بپرسین خوشحال میشم پروفسور


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


بدون نام
کالین اول بهت تبریک می گم که تایید صلاحیت شدی بعدش اینکه تو گفتی که یه روبات توی یاهو میسازی. ساخت این روبات چقدر طول میکشه و چه قابلیت هایی داره؟



Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۱۲:۳۴ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#4

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
رادیو و تلویزیونی بهتر با کالین او یک نابغه در امر سینماست
برنامه های ستاد در دو روز آینده:
1-راه انداختن بی جامه پارتی در کافه مادام رزمرت فرداا
2-دعوت از گروه خواهران عجیب در تالار هاگوارت پس فردا
3.-دیدار از بیمارستان سنت مانگو فردا
4-آمدن به هاگوارتز و دیدار از کلاسهاا پس فردا
-------------------------------------------
بقیه برنامه ها متعاقبا اعلام خواهد شد....


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۱۲:۲۰ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#3

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
همی ملت مسلمان بشتابید که آُسلام در خطر است ویزنگاموت باید راه بیافتد
من:جاسم بدو سطلو بیار یاید در ودیوار اینجا رو آب بکشیم
جاسم :آلان ...
من:نورممد تو هم اون پوسترو بزن به دیوار...!!!
دنیس:داداش من چی کار کنم؟
من:تو که خودت استادی داداش هر گلی زدی به سر خودت زدی...
اِ گراپ بابا مواظب باش اون آفتابه رو کجا میذاری...
ای ول حالا آماده شد بفرمایید داخل...


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۱۱:۵۲ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#2

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
به ستاد انتخاباتی من خوش اومدید...
برنامه ها:
1-عکس گرفتن از سایر کاندیدا هلا در حال اعمل نادرست برای خراب کردن اونها
2.عکس گرفتن با هری پاتر برای تبلیغات بیشتر...(میگین نه توی گالری عکس اعضا نگاه کنید )
3.استقاده از نیروی منکرات قزوین و گراپی برای رای بیشتر اوردن(جاسم نیروهای نوشابه ای رو آماده کن...)
4.بریدن گوش استکبار
5.حمایت از انواع حذب های سایت(اعم از خاکستری تا سرندیپیتی رنگ)هر حذبی بیشتر رای بده!!!
6.ایجاد توالتهای عمومی با یک آفتابه بیشتر برای اینکه وقتی اعضا میخواند به توالت بروند مشکلی از لحاظ اینکه مرلین از آنجا رد شده باشد نداشته باشند
7.آزاد کردن بی جامه پارتی(با مامران انتظامات که مواظب ناموس شما باشند)
8-حذف انواع فرند شیب های یک طرفه با نفرین آسلامیوس...
9-میثاق با شهدای سایت از جمله حاج خانم گمگور(نمید)
10-داشتن حالت avilable در یاهو و راه انداختن یک روبوت همیشه آن برای پاسخگویی به مشکلات ملت(با پاسخهای همیشه آماده...بعدا رسیدگی میشه...به فلان اداره مراجعه کنید...امروز برو فردا بیا...)
10-1...اگر علامت $ گالیون در آنجا با مبلغ متنابهی تایپ شود در اسرع وقت به کارهای شما رسیدگی خواهد شد...
11.ایجاد رومی private در یاهو برای مجلس جادوگران...
12.گسترش شهر قزوین در دهکده هاگزمید با ساختن سفارت خانه برای اعضای آسلامیوس سایت
13-استفاده از ریش مرلین و افتابه اش برای کارهای عمرانی کشور
14-مبارزه با اعتیاد طبق متن زیر:
(صداقت شعار من است)

- آقای عزيز ، امكان داره سيگارتونو خاموش كنيد ؟
آقای عزيز نگاهم می كند !
از سوراخ های بينی اش ، رشته های دود ، مثل ارواح گريزان از جهنم ، در آسمان كوچك تاكسی ، به پرواز در می آيند
آقای عزيز از من می پرسد :
- ناراحتی ؟
امروز او اولين كسيست كه حالم را می پرسد
فكر می كنم ، به راحتی ها و ناراحتی هايم ، به گربه سياه همسايه كه دو تا از ماهی های حوض را برای توله هايش برد
- ببخشيد ، به بچه گربه چی می گن ؟
با انبوهی از دود جواب می دهد :
- كره خر ...
نمی دانم با من بود يا با بچه های گربه همسايه
سرفه می كنم
- نگفتی ؟ ناراحتی الان ؟
هميشه جواب دادن از سئوال كردن برايم سخت تر بود ، خيلی سخت تر
سرم را به راست و بعد به چپ تكان می دهم
مثل شاگرد مدرسه هايی كه از خيابان خلوتی رد می شوند
دود سيگار شبيه مه غليظ مرداب های وحشتناك كابوس هايم غليظ و غليظ تر می شود
سرفه می كنم و از چشم هايم اشك جاری می شود
آقای عزيز به فيلمی كه از شيشه های تاكسی پخش می شود نگاه می كند
عبور و مرور درخت ها و آدم ها و كلاغ ها
راننده ، بی خيال ، مثل عروسك كوكی ، كارش را می كند
ترمز ، كلاچ درگير ، دنده 1 ، 2 ، 3 و دوباره ترمز
چراغ قرمز ، سبز و زرد و دوباره ....
- آقای عزيز ، ميشه شيشه رو بكشين پايين ؟
آقای عزيز سرش را بر می گرداند و نگاهم می كند
نگاهش مزه كتك می دهد و طعم فحش ، فحش های بد ، فحش های خيلی بد
- تنت می خاره نه ؟
نمی دانم آقای عزيز از كجا حالم را می فهمد و خارش پوستم را هم ؟
تمام تنم می خارد ، از درون و بيرون ، و سرم و درون سوراخ های بينی ام و از همه بيشتر بين انگشت شصت پايم و بغلی اش
امشب می روم حمام ، تمام خارش هايم را سرانگشت های قطره های آب می خاراند ، مهربان و نرم ، مثل مادربزرگ
- شما مادربزرگتون مرده ؟
آقای عزيز دوباره بر می گردد ، سوراخ های بينی اش گشاد تر از حد معمول شده است
و چشم هايش هم همينطور و سرخ تر
- ننه ات مرده مرتيكه ی بی شعور ....
آقای عزيز با دست هايش يقه ام را می گيرد
راننده از يكنواختی اش بيرون می آيد و دست او را از يقه ام می كشد بيرون
صدای راننده را می شنوم :
- ولش كنيد آقای عزيز ، مشكل داره بنده خدا
نمی فهمم چطور اینها همه چيز مرا می دانند
آقای عزيز می داند ننه ام مرده است و راننده هم می داند كه من مشكل دارم

احساس عريان بودن به من دست می دهد
عريان بودن را دوست ندارم ، حتی در حمام ،
لباس هايم پوششی برای تنم ، و تنم پوششی برای رازهايم اند ، رازهايی كه كسی نمی داند ،
آقای عزيز سيگار ديگری را بر لب می گذارد
صدای كشيدن چيزی بر چيزی و بعد جرقه ای و نوری ، خوشم می آيد ، شبيه تولد است
بوی باروت و دوباره ، دود ، غليظ تر از قبل
به اين فكر می كنم كه اگر اين راست باشد كه كسی را كه دوست داری درون دلت منزل می كند ، بيچاره كسی كه درون دل آقای عزيز است
طفلك حتما تا حالا خفه شده است
خيلی بد است ، شيشه دری كه كنار آن نشسته ام دستگيره ندارد
سعی می كنم با دست آن را پايين بكشم
چه تقلای بيهوده ای ، و چه نگاه های خشمناكی از راننده ، كه تلالواش از آينه ، مثل سيلی می خورد توی گونه ام
چيزی درونم می گويد : عادت می كنی
راست می گويد ، دل من به خيلی چيزهای بد ، و بدتر ، و خيلی بدتر هم عادت کرده است
توی كتابی خوانده بودم " همزيستی مسالمت آميز "
فكر می كنم یه چیزی مثل همين باشد
يادم می آيد اوايل كه دروغ می گفتم شب ها خوابم نمی برد و وجدانم سه روز درد می كرد
كم كم عادت كردم ، عادت كردم به دروغ گفتن و بدتر از آن ، به صادقانه دروغ گفتن
دود را می مكم ، با نی های بينی ام
چه بد بو و رخوتناك است
احساس می كنم عده ای درونم سرفه می كنند
و من پژواك تمام سرفه ها را قورت می دهم
معده ام تعجب می كند
تا به حال همچين چيزی حواله اش نداده بودم
نفس عميق می كشم
آقای عزيز بر می گردد و نگاهم می كند
نگاهش كودكانه است و پر از سئوال
تصميمم را می گيرم
- آقای عزيز ، يه نخ سيگار داريد ؟
سوال و تمسخر از نگاه راننده می بارد ، از آينه ای كه چشم هايش را درآن قاب گرفته است
آقای عزيز می خندد
رديف دندانهايش شبيه پله های ساختمان قديمی خانه عمه من است ، بالا و پايين و بالاتر و پايين تر
- چی شد ؟ تو كه نفست داش بند ميومد ؟
واژه های دود آلود ، مثل اژدها كه خرناس می كشد
يك نخ سيگار سفيد باريك با نيمتنه زرد بين انگشت های آقای عزيز ، به من تعارف میکند ، می گيرمش
- ممنون
نگاهش می كنم ، مثل آدمی كه هويتش را از دست داده است
صدای كشيدن چيزی بر چيزی می آيد
و تولدی در من به وقوع می پيوندد
جرقه ای و نوری
و دود در دود ..... ،
- همينجا پياده می شم .
راننده نگاهم می كند و می خندد
آقای عزيز می گويد :
- كجا رفيق ، تازه داشتيم با هم حالی می كرديم
نگاهش می كنم و لبخند می زنم
پياده می شوم با رشته هایی از دود ، دود های به هم آميخته
پايين تنه زرد سيگار بين لبهايم جا خوش كرده است
آدم چه ساده خو می گيرد ، آدم چه ساده به چيزهايی كه نمی خواهد خو می گيرد
عميق تر پك می زنم ، انگار با خودم لج كرده ام
دود ، رقص كنان ، مثل روياهای بی سرانجامم ، به آسمان تاريك شب عروج می كند
كاش دست های مرا هم می گرفتند
دور و برم ، همه جا تاريك است
ماشين و راننده و آقای عزيز از من دور می شوند
ومن از خودم دورتر ...
می روم سمت خانه و پشت سرم دانه دانه دود می كارم
شايد كسی مرا پيدا كند .

سابقه ها:
1- انتخاب شدن به عنوان مدیر دو بار
1-1-اول شدن در امتحانات هاگوارتز با معدل 18 خورده ای
2-یکی از مسولان جلاست
3.ناظر بیش از دو یا سه انجمن
4.فرار از سایت به علت اینکه مردم بهم قخش دادن که چرا اینقد خدمت میکنی
5.بازگشت دوباره به خاطر عشق((مگه فضولی به چی)) میتونی تصور کنی به سایت
---------------------------------
شعارها:
1.اول صداقت بعدا وزارت
2.آزادی فیلم و عکس تنها با کالین
ملت من آماده جواب گویی به سوالات شما هستم...
من عضو فعال میپذیزم زخمت شما بی نتیجه نخواهد ماند....


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


ستاد انتخاباتی کالین کریوی
پیام زده شده در: ۱۱:۴۶ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#1

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
برنامه ها... اهداف... پاسخ به سوالات مردم...








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.