هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۱۰:۳۵ جمعه ۲۰ مهر ۱۳۸۶
#32

Ignotus Peverell


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۶ شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲:۲۳ سه شنبه ۶ آذر ۱۳۹۷
از قبرستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
با سلام ؛
باز بحث داغ شده... بابا چند نفر به یک نفر؟!
نقل قول:
این احتمال یک به یک میلیارد یا کمتره. محاسبه ریاضی کنید

نقل قول:
عمرآ نمي تونسته وارد اتاق شه!! احتمالش از صفرم كمتره!!

من این محاسبه ریاضی رو طبق قانون احتمالات قبول دارم؛ ولی مشکل این محاسبه اینجاست که در صورتی درست از آب در میاد که فرض کنیم هر کسی هر بار وارد اتاق میشه با چشماش فقط یک چیز رو ببینه و بعد بیاد بیرون! در این صورت اون یک در یک میلیارد که گفتین درسته. درصورتی که هر کسی وارد هر اتاقی میشه در همون نگاه اول ده ها چیز رو می بینه و با گذشتن زمان و کمی چرخاندن سر و گشتن توی اتاق این احتمال بسیار افزایش پیدا می کنه و هر چه یک شیئ جالب تر و مهم تر باشه احتمال دیده شدنش بیشتر میشه. به هر حال من هم اصراری ندارم که کسی تاج رو دیده باشه؛ فقط این نکته رو مطرح کردم به عنوان یک فرض که احتمالش کم نبوده ( با توجه به خصوصیات تاج و اتاق ) و با داستان نمی خونه.
در مورد اینکه کسی نمی تونه اتاق رو به صورت اتفاقی پیدا کنه و ( احتمالش زیر صقره!) باید بگم که اتفاقا اکثر افرادی که اتاق رو پیدا می کردن به صورت اتفاقی اون رو دیدن؛ این حرفیه که دابی وقتی درباره اتاق برای هری توضیح میده میگه. شواهد هم این رو نشون میده چون اکثر افرادی که وسایلشون رو تو اتاق گذاشتن دومرتبه نتونستن بیان و وسایلشون رو بردارن.(مثلا توی یک کمد در اتاق اسکلت یک موجود 5 پا هست که همون جا مرده) اما اینکه آیا این افراد هم 3 بار توی راهرو راه رفتن من هم نمی تونم چیزی بگم، شاید این اتاق در شرایط خیلی اضطراری خودش رو برای فرد ظاهر می کرده.
نقل قول:
در كتاب6 كه هري ميره كتاب شاهزاده رو قايم كنه{... در راهرويي از وسايل روي هم چيده شده ،ناگهان در كمدي باز ميشه كه توش يه آدمك مسخره با رداي پاره و كهنه ،با تاجي روي سرش به گوشه ي كمد تكيه داده بود...} پس در كمد تا اون زمان بسته بوده و (احتمالا) كسي اون رو نديده بوده

نه! تنها چیزی که توی اون کمد بوده همون اسکلت 5 پا بوده و تاج یک گوشه افتاده بوده و هری بعد از اینکه یک مجسمه رو روی کمد قرار داده تاج رو هم برداشته روی سرش گذاشته تا دفعه بعد که میاد راحت محلشو پیدا کنه و لازم نباشه بگرده.
نقل قول:
آخه مگه میشه این همه دانش آموز پیدا شن که اهل مطالعه کتاب های جادوی سیاه باشن؟ کل هاگوارتز انقدر کتاب نداره که حالا چند هزارتا کتابشم بپیچونن

نقل قول:
اخه تبر و شمشير به چه درد يك دانش اموز هاگوارتز مي خورده يا مي خوره؟!!

یک نتیجه ای که در این تاپیک به اشتباه بدست اومده اینه که تمام اون وسایل مال دانش آموزان هاگوارتز هستند، در حالیکه در توصیف اتاق اومده که این وسایل بدست ساکنان هاگوارتز مخفی شده که این ساکنان غیر از دانش آموزان هاگوارتز ، جن های خانگی ، اساتید و کلا هر کسی که یکی دو روز اونجا توقف داشته رو در بر می گیره.

نقل قول:
كي و كجا كسي گفته گه تامي عزيز از تمام خصوصيات اون اتاق اطلاع داشته؟؟!!!

خب منظور من این بود که ولدمورت با آگاهی این کار رو انجام داده نه اینکه به صورت اتفاقی بره تو. دنبالش که نکرده بودن! بر خلاف بقیه که وسایلشون رو تو اتاق گذاشتن ولدمورت نمی خواسته از شر وسیله اش راحت بشه بلکه می خواسته یک جای امن برای مخفی کردن هوروکراکس پیدا کنه تا دست کسی بهش نرسه. با این حال چون هری پاتر عزیز در یک تاپیک دیگه گفتن که با مدرک حرف بزنید من هم این جمله رو از کتاب هفت میذارم:(مربوط به جاییه که ولدمورت جاهایی رو که هوروکراکس هاش رو قرار داده مرور می کنه)
نقل قول:
As for the school: He alone knew where in Hogwarts he had stowed the Horcrux, because he alone had plumed the deepest secrets of that place...


خب! حالا می رسم به بحث اصلی
نقل قول:
تقريبآ مي شه گفت رولينگ داستانو از زبان هري گفته و به شكل سوم شخص!!پس هري مي تونه اشتباه كنه!

یعنی شما معتقدید که تصور هری از اتاق اشتباه بوده و این تصور که از قول ولدمورت میگین حقیقت داشته؟ اگر بخواهیم تصورات هری رو این جوری رد کنیم که به این نتیجه می رسیم که تمام توصیفاتی که رولینگ از دریچه چشم هری (سوم شخص) بیان کرده ( مثل توصیف گرینگوتز، وزارت سحر و جادو و ....) ممکنه فقط توهمات هری باشه! در نوشته سوم شخص درسته که همه توصیف ها از دید سوم شخص ( عمدتا شخصیت اصلی داستان) دیده میشه، ولی در واقع تصور فضایی نویسنده از موقعیت رو می رسونه. نویسنده که نمی تونه توی داستان مستقیما بگه که من این اتاق رو این جوری خلق می کنم! باید از چشم شخصیت اصلی داستان دیده بشه.
از طرف دیگه فرض کنیم ولدمورت حقیقت رو می دیده ؛ اصلا چه فرقی تو این 30-40 سال توی اتاق پیدا شده که باعث شده که هری تصور غلطی از اتاق پیدا کنه و قکر کنه که هزاران نفر از قرن های گذشته وسایلشون رو اونجا قایم کردن؟ چرا هری هم مثل ولدمورت فکر نکرده ( به قول شما) که اکثر این وسایل مال خود اتاق هستند؟ تغییر زیادی در اتاق اتفاق افتاده یا هری دچار تصورات عجیب و غریب بوده؟ خود شما اگه برین توی اتاق اول به نتیجه ای می رسین که ولدمورت رسیده یا مثل هری فکر می کنین؟
من قبلا هم گفتم که اکثر وسایل اتاق در ظاهر به نظر نمی رسن که مال اتاق باشن. بودن دیوار های بلند و صندوق و کمد و ظاهر شهر مانند به قابلیت مخفی کاری اتاق اضافه می کنن ولی آخه تبر و کتاب و وسایل شکسته و معجون های غیر قانونی چه چیزی رو می تونن مخفی کنن؟ اینها بیشتر بهشون میاد که وسایل مخفی شده باشن یا مربوط به اتاق؟

نقل قول:
پس اولین کسی که وسیلشو اون جا قایم کرده با چی مواجه می شد؟ با یه اتاق کاملا خالی؟ اخه اتاق خالی جا واسه قایم کردن یه چیزیه؟

همون طور که گفتم اتاق از اول دارای یک سری ویژگی هایی بوده که برای مخفی کردن خوب باشه. یعنی از همون اول هم دیوار های بلندی داشته که اونجا رو پارتیشن بندی می کردن یا کمد و صندوق داشته نه اینکه یک اتاق سرتاسری باشه.
نقل قول:
اتاق به هیچ عنوان از اولین بار تغییر نکرده و چیزی توش جا به جا نشده وگرنه هری نمیتونست دیهیم رو که ولدمورت اونجا گذاشته بود پیدا کنه یا تریلانی نمیتونست وارد اتاقی که دراکو توش بود بشه
من هم کاملا موافقم. اتاقی که به شکل مخفیگاه در می اومده که مسلمه تغییری نکرده. اون چیزی که من گفتم این بود که شکل اتاق بسته به نیاز های مختلف فرق می کنه ( ولی طبیعتا برای یک نیاز واحد که یکیه) طبیعتا توی اتاقی که به شکل کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه در میومد که دیگه تاج و ... نبوده.

نقل قول:
خب من كه اينطور فكر نميكنم.همه ميدونيم كه تقريبا هيچ كدام از مرگخوارها از نقشه ي دراكو خبر نداشتن

این درسته. من هم نگفتم که چرا دراکو وقتی نقشه می کشیده به ولدمورت چیزی نگفته. بلکه گفتم چطور بعد از حمله مرگ خوار ها به مدرسه و کشتن دامبلدور ولدمورت از هیچ کدومشون نپرسیده که چه جوری تونستین به همین راحتی برین تو؟ چون ولدمورت تا آخرین لحظه معتقد بوده که جای تاج امنه و هاگوارتز رو برای آخر کار گذاشته تا سرکشی کنه.


ویرایش شده توسط Ignotus Peverell در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۰ ۱۹:۱۷:۵۴


Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۵:۰۲ جمعه ۲۰ مهر ۱۳۸۶
#31

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
بلیز:
من مجبور بودم برای این افراد توجیه ارایه بدم که احتمالی که صفره یعنی چی. و این عدد پایین چه مفهومی داره. من گفتم اصلا شما بگیر بین ولدمورت و هری هزار نفر وارد شده باشن بازم احتمالش صفره که دیهیمو دیده باشن چه برسه به یکی دو نفر.

ببینید موارد مسلمی در مورد اعداد وجود داره:

1. قدمت هاگوارتز کمتر از هزار ساله چون خود گودریک و بقیه موسسین مال هزار سال پیشن

2. در این هزار سال با توجه به چیزی که شما میگید شاید کمتر از صد نفر تونسته باشن وارد اتاق بشن

3. اتاق به هیچ عنوان از اولین بار تغییر نکرده و چیزی توش جا به جا نشده وگرنه هری نمیتونست دیهیم رو که ولدمورت اونجا گذاشته بود پیدا کنه یا تریلانی نمیتونست وارد اتاقی که دراکو توش بود بشه

4. در کتاب با توجه به چیزی که بلیز نوشته گفته شده هزاران هزار وسیله در اون اتاق بوده

خب پس اگه بخوایم اینا رو کنار هم بزاریم به این نتیجه میرسیم که:
فرض کنید در بار اول که اولین نفر در اون اتاقو باز کرده در اون اتاق یک ملیون وسیله بوده در هزار سال صد نفر رفتن تو و صد وسیله یا دویست وسیله ( اگه بعضیا چن تا گذاشته باشن؟) به یک ملیون اضافه شده و شده یک ملیون + صد وسیله
به این ترتیب میشه توجیه کرد که ولدمورت میتونسته فرض کنه که اولین نفره که وارد اتاق شده.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۰ ۵:۱۲:۱۹

Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


بدون نام
نقل قول:
تعداد دانش آموزانی که از زمان ولدمورت تا هری چیزی رو قائم کرده باشند بیش از یکی دو نفر و در طول هزاران سال بیش از صد نفر باشه ... فوقش قبل از هری یه فرد و جرج از وجود این اتاق خبر داشتن .. حالا اگر چیزی رو مخفی کرده باشن یا نه... با همین معیار هر قرن فوقش ده تا دانش آموز از این اتاق خبر داشتن ... حالا فوقش یکی دو تاشونم چیزی برای مخفی کردن داشتن

من با اين نظر بلیز زابینی موافقم مگه هاگوارتز كات بوده؟!

نقل قول:
این احتمال یک به یک میلیارد یا کمتره. محاسبه ریاضی کنید:
اگر 1000 وسیله داخل اتاقی باشه و اون هزار وسیله به هزار شکل چیده شده باشن هزار در هزار میشه یک میلیون.
و شانش گذاشتن یه شیء در عرض دو دقیقه در کنار اینها میشه یک به یک میلیارد.
این واضحه که نویسنده برای پیش بردن جریان کتاب باید این اتفاق محالو که هری بین اون همه وسیله کتابش رو دقیقا اونجا بزاره، در کتاب جا بده.

و این شانس مسلم هریه که تونسته اونو ببینه. شما تا الان چند بار در مسابقات اس ام اس تی وی برنده شدید؟
از زمانی که ولدمورت دیهیم رو اونجا گذاشته تا زمانی که هری واردش شده 100 نفرم تو اون اتاق نرفتن چطور ممکنه کسی این شانس نزدیک به صفره داشته باشه؟


كاملآ با اين حرف هري موافقم، هري دقيقآ حرف منو به صورت رباضي برگردونده كه اين كمي قضيه رو مشكل مي‌كنه و باعث ميشه كياسايي كه رياضي‌شون خوب نيست گيج شن!همين جوري الكي طرف نميتونسته اوتجا رو پيدا كنه كه!!و شديدآ با ريگولس بلك در اين مورد مخالفم! با اين نظرشم مخالفم
نقل قول:
بايد هرچه سريعتر اونجا رو ترك ميكرده و چون در هفت سال تحصيلش در هاگوارتز_وقتي به دنبال تالار اسرار ميگشته،اون اتاق رو پيدا نكرده _ به همچين جايي اطمينان پيدا ميكنه و مطمئن ميشه كه كسي اون رو نميتوني پيدا كنه.به همين دليل اقدام امنيتي براي اون تاج انجام نميده.


به دلايل بالا اينم نميشه منطقي باشه!

ريگولس جان من دقيقآ منظورتو از كلمه بعدآ فرستادن در اين پاراگراف گفته‌هات نفهميدم
نقل قول:
خب من كه اينطور فكر نميكنم.همه ميدونيم كه تقريبا هيچ كدام از مرگخوارها از نقشه ي دراكو خبر نداشتن.ولي در مورد ولدمورت جيگر ،فقط ميتونم اين نظر رو بدم كه دراكو بهش بگفته دارم كمدي رو تعمير ميكنم كه مونتاگ توش افتاده و به مغازه ي بورگين راه داره.(و حتي مغازه ي بورگين رو هم نگفته.چون خودش به بورگين گفت) و اون كمد رو بعدا به اتاقه فرستاده.و اصلا ولدي اطلاعي در مورد محل فرود مرگخوارهاش نداشته.


چي رو فرستاده؟!منظورت اون كمده؟!اون كه فگر كنم جفت بود يكيش تو هاگوارتز بوده و يكي ديگش پيش بورگين!اگر هم باز اين حرف تو درست باشه بازم نشون ميده كه ولدمورت خبر نداشته كه كمد پيش جان پيچ شه پس مساله حساسيت نشون ندادن ولدمورت حل مي شه!



Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶
#29

اندرو کرک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۹ سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۸:۵۴ یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۰
از نورمنگارد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 14
آفلاین
به نظر منم تقریبا همه ی وسایل اتاق برای رد گم کردن بوده وبخشی از جادوی خود اتاقه.
اثبات:اگه همه ی وسایل اتاق به دست دانش آموزان به اون اتاق منتقل می شد پس اولین کسی که وسیلشو اون جا قایم کرده با چی مواجه می شد؟ با یه اتاق کاملا خالی؟ اخه اتاق خالی جا واسه قایم کردن یه چیزیه؟


s.h.b 182


Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۲۱:۳۴ پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶
#28

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
نقل قول:
دوست عزیز من دارم راجع به دیهیم صحبت میکنم. بین ورود ولدمورت و ورود هری بیست سالم فاصله نیست اون وسایل در طی هزاران سال جمع شدن در طی بیست سال چن نفر وارد اون اتاق شدن؟ قبول دارید زیر هزار نفر وارد شدن؟


اصلا مسئله اینه که من شک دارم تعداد دانش آموزانی که از زمان ولدمورت تا هری چیزی رو قائم کرده باشند بیش از یکی دو نفر و در طول هزاران سال بیش از صد نفر باشه ... فوقش قبل از هری یه فرد و جرج از وجود این اتاق خبر داشتن .. حالا اگر چیزی رو مخفی کرده باشن یا نه... با همین معیار هر قرن فوقش ده تا دانش آموز از این اتاق خبر داشتن ... حالا فوقش یکی دو تاشونم چیزی برای مخفی کردن داشتن

به نظر من تو کتاب واقعا در این مورد اغراق شده ... مثلا هزاران کتاب ممنوعه .. آخه مگه میشه این همه دانش آموز پیدا شن که اهل مطالعه کتاب های جادوی سیاه باشن؟ کل هاگوارتز انقدر کتاب نداره که حالا چند هزارتا کتابشم بپیچونن!

هزاران هزار کتاب وجود داشت که بدون شک ممنوعه، دیوار نوشته های مستهجن یا به سرقت رفته بودند، منجلیق های بالدار ، کوهی از اقلام ممنوعه .. معجون های ممنوعه و کلاه ها طلا ها و جواهرات و رداها و هر چی که فکر کنید (حس نوشتن بقیش نیست)

اینجا هاگوارتزه یا ستاد قاچاقچی های زیر هفده سال؟

این همه چیز غیر قانونی و این همه اسباب اثاثیه شکسته اونجا چی کار میکنن .. حتی اگر هاگوارتز یک میلیون سال پیشم تاسیس میشد باز این همه دانش آموز خلاف کار تو مدرسه پیدا نمیشد که بخوان چیزی رو مخفی کنن و این اتاقم بشناسن. از اون گذشته چنین اتاقی که این همه دانش آموز توش رفت و آمد داشتن که دیگه جایی برای مخفی کردن نداره!

تنها یک توضیح منطقی هست و اونم اینه که نمیشه گفت تمام این وسایل بدست جادوگران و یا حتی جن ها به اونجا منتقل شده باشه ... به نظر من این اتاق نوعی خصوصیت داره که قادره همه وسایل بدرد نخور داخل قصر و جاهای دیگه رو در خدمت خودش دراره ... حالا چطوری و ایناش بحثش خیلی پیچیده میشه و کلی فرضیه رو به میان میاره و منم نمیخوام واردش بشم.

اون چیزی که واضحه حرف کتاب عملا غیر ممکنه و منم همچنان روی حرف پست قبلیم تاکید میکنم که میگم برعکس هری ولدمورت فکر کرده همه اون وسایل متعلق به اون اتاقه و باید تا حدودیم حق رو بهش داد وگرنه نمیشه سوال این تاپیک رو توجیه کرد....




Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۲۰:۳۱ پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶
#27

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
ریگولس بلک:
شما کاملا در اشتباه هستید ولدمورت از همون اول در درجه اول برای پنهان کردن دیهیم به هاگوارتز میاد. و معلم شدن بهانش برای اومدنه.

در هم همینطوری ناگهان برای کسی باز نمیشه و باید واضح ازش بخوای و این مطلب پایین غلطه:
نقل قول:

از دفتر آلبي مياد بيرون در حالي كه عصبيه و در راهرو قدم ميزده كه ناگهان دري براش باز ميشه..(


نقل قول:

همین احتمال اتفاقی دیدن برای ده ها نفر دیگه ای که اونجا رو دیدن (همون افرادی که خواستن وسایلشون رو قایم کنن) هم وجود داره.

این احتمال یک به یک میلیارد یا کمتره. محاسبه ریاضی کنید:
اگر 1000 وسیله داخل اتاقی باشه و اون هزار وسیله به هزار شکل چیده شده باشن هزار در هزار میشه یک میلیون.
و شانش گذاشتن یه شیء در عرض دو دقیقه در کنار اینها میشه یک به یک میلیارد.
این واضحه که نویسنده برای پیش بردن جریان کتاب باید این اتفاق محالو که هری بین اون همه وسیله کتابش رو دقیقا اونجا بزاره، در کتاب جا بده.

و این شانس مسلم هریه که تونسته اونو ببینه. شما تا الان چند بار در مسابقات اس ام اس تی وی برنده شدید؟
از زمانی که ولدمورت دیهیم رو اونجا گذاشته تا زمانی که هری واردش شده 100 نفرم تو اون اتاق نرفتن چطور ممکنه کسی این شانس نزدیک به صفره داشته باشه؟

نقل قول:

وسایل موجود در اتاق و ظاهر اون با توجه به نیاز فرد فرق می کرده.

منظور شما از فرق چیه؟ وسایل همون ها هستن و جاشونم تغییر نمیکنه پس وقتی خوئ وسایل عوض نمیشن و جاشونم عوض نمیشه من نمیتونم فرق کردن اتاقو به روش دیگه ای تصور کنم.

نقل قول:

چطوری وقتی اونجا رو لازم دارن داخل بشن ؛ ولی همون طور هم که بالا اشاره کردم عده زیادی به طور اتفاقی وارد شدن و حجم وسایل مخفی شده هم این رو نشون میده.

دوست عزیز من دارم راجع به دیهیم صحبت میکنم. بین ورود ولدمورت و ورود هری بیست سالم فاصله نیست اون وسایل در طی هزاران سال جمع شدن در طی بیست سال چن نفر وارد اون اتاق شدن؟ قبول دارید زیر هزار نفر وارد شدن؟


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۱۹ ۲۰:۴۰:۱۴

Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۱۷:۴۱ پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶
#26

ریگولس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۲۵ پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۲
از ما که گذشت، فقط درگذشتمان مانده!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 414
آفلاین
با سلام بر ملت هميشه بيدار!من 4روز آن نشدم ميبينم كه وضع تاپيك هاي اين تالار باز خراب شده و گير اساسي پيدا كرده.

به نظر من به جاي اينكه براي جواب فرضيه سازي كنيم، بهتره سوال رو خوب بخونيم چون_يه معلم داشتيم كه هميشه ميگفت:_ نصف جواب تو سواله!!اصلا شرايط رو در نظر نميگريم.لطفا با هم همراه بشيم:

اصلا چرا ولدي اومد هاگوارتز كه جانپيچ رو قايم كنه؟خب چون اون جا رو خونه ي خودش ميدونست و با شكوه ترين جاي جادوگري.
چه زماني اونو اون جا گذاشت؟وقتي كه اومده بود از دامبي براي شغل درخواست بده ولي دامبي هم گفت كه مطمئنه شغل تنها هدف ولدي نبوده.خب ولدمورت يه لحظه ،زماني كه خواست آلبوس رو(با جادو) بزنه ،درنگ ميكنه...من اينطور ميگم كه ولدمورت در اون لحظه كار ديگري داشت كه اگر آلبوس رو ميزد ناتمام ميمونده..در اون لحظه بايد تاج رو در هاگوارتز پنهان ميكرده و از دفتر آلبي مياد بيرون در حالي كه عصبيه و در راهرو قدم ميزده كه ناگهان دري براش باز ميشه..(دفتر آلبوس و اتاق ضروريات در طبقه ي7بودن)... تامي كوچولو كف بُر ميشه و ميره توش.و تصميم ميگيره كه اون رو همونجا مخفي ميكنه.

{نظر دوم :ولدي بايد ميرفته تا دامبي رو ببينه ولي همش در فكر اين بوده كه زودتر تاج رو قايم كنه ولي اگه به جاي ديگري_مثلا تالار اسرار_ ميرفته تا اون رو قايم كنه به خاطر تاخيرش ممكن بوده آلبوس مشكوك بشه.در همين فكر در براش باز ميشه و...}

در هردو صورت تامي ،وقت كمي براي كارش داشته و اصلا به اين فكر نميكرده چه غلطي ميخواد بكنه ...بايد هرچه سريعتر اونجا رو ترك ميكرده و چون در هفت سال تحصيلش در هاگوارتز_وقتي به دنبال تالار اسرار ميگشته،اون اتاق رو پيدا نكرده _ به همچين جايي اطمينان پيدا ميكنه و مطمئن ميشه كه كسي اون رو نميتوني پيدا كنه.به همين دليل اقدام امنيتي براي اون تاج انجام نميده.

نقل قول:
*هري پاتر:مساله اينه که ولدمورت در کتاب به صراحت ميگه فکر نميکرده کس ديگه اي از وجود اون اتاق با خبر باشه. اگه کس ديگه اي از اون اتاق خبر نداره پس اين همه وسايل از کجا اومدن؟*

البته من در پستي قبلا اين موضوع رو خاطر نشان كردم كه بعضي از اون ها به طور ضابلويي(ضايع+تابلو) معلوم بوده كه متعلق به دانش اموزان قبلي هاگوارتز بوده (دست نوشته هاي ممنوعه و وسايل جادوگري خطرناك) ولي خب ولدي جون در شرايط اضطرار بوده و به اين چيزها توجه نكرده {اين نظر منه}و اينكه در اون شرايط از اونجا جاي مطمئن تر و بهتري نميتونسته پيدا كنه.(بالا توضيح دادم)و ولدي مجبور بوده.

نقل قول:
*بليز زابيني:هري وارد آن اتاق شده و ديده کلي خرت و پرت هست و فکر کرده هر وسيله اي قاعدتا بايد يه جوري به اونجا اومده باشه پس حتما يه شاگردي اونو به اونجا برده ...*

بله اين ديد درسته ...اين متن {: مانند كليسايي ميماند...اتاق انقدر توش شلوغ بود كه گويي دانش آموزان هاگوارتز ،آنها را در طي قرن ها در آنجا گذاشته بودند.} از زاويه ديد اول شخص_خود هري پاتر_نقل ميشه.نه رولينگ!پس اين تصوير ذهني هري بوده.البته يه چيز ديگه هم هست :اينكه عمدتا اون وسايل رو براي هميشه رها كردند و هيچكي دنبال چيز قايم كرده اش نيومده و يكي ديگه اينكه اگه كسي اومده ،درست درخواستش رو بيان نكرده ؛مثلا گفته دنبال فلان كتابم اومدم...در حالي باز بايد همون مخفي گاه رو تقاضا ميكرده و اتاق براشون كار نميكرده{همون طور كه هري به دنبال جايي براي پيدا كردن چيز مخفي دراكو ميگشته ولي تقاضاش اشتباه بوده.تا اينكه تريلاني رو ميبينه و ميفهمه بايد براي وردو به اون اتاق دراكو بايد باز هم نيت مخفي كردن چيزي رو داشته باشه} وبنابراين تعداد كساني كه اون اتاق رو ميدونند خيلي كمتر ميشن.

نقل قول:
*Ignotus Peverell:در حالي که ولدمورت از تمام خصوصيات اين اتاق با خبر بوده و دقيقا اتاق رو به شکلي مي خواسته که هيچ شخص ديگه اي نتونه دستش هيچ وقت به هوروکراکس برسه...

كي و كجا كسي گفته گه تامي عزيز از تمام خصوصيات اون اتاق اطلاع داشته؟؟!! اگه مدركي داريد ارايه بديد.من كه ميگم ولدي جون هم اونو به طور اتفاقي پيدا كرده،اونهم زماني كه اومده تاج رو قايم كنه.

نقل قول:
*هري پاتر:. اينکه يکي بتونه ديهيم رو در اون اتاقه ببينه احتمالش نزديک به صفره و اينکه هري اونو ديده يکي از شانس هاي مسلم هري در کتابه.*

البته كه با اين نظر موافقم ...در كتاب6 كه هري ميره كتاب شاهزاده رو قايم كنه{... در راهرويي از وسايل روي هم چيده شده ،ناگهان در كمدي باز ميشه كه توش يه آدمك مسخره با رداي پاره و كهنه ،با تاجي روي سرش به گوشه ي كمد تكيه داده بود...} پس در كمد تا اون زمان بسته بوده و (احتمالا) كسي اون رو نديده بوده.

نقل قول:
*چيزي که بليز زابيني نوشته خيلي جالبه.اينکه اول اتاق به چه صورتي بوده؟

خب پاسخ به اين سوال خيلي غلط انداز خواهد بود.من ميگم همون طور كه كسي ميخواد يه پست به تاپيكي اضافه كند وارد همان تاپيك ميشود ،اگر كسي بخواد چيزي قايم كند بايد به همان اتاق شود(تمثيل رو حال كن!!!)يعني يك باكسي به وجود اومده به نام اتاق مخفي جات كه هركس كه چيزي بخواد مخفي كنه ،اون باكس براش باز ميشه...اگه بگيم اون جا مكاني جادويي و مجازيه كه در اثر آتش سياه نابود نميشه، پس فرد بعدي بايد خيلي بدشانس باشه .چون اثرات اتش سوزي اونجاست و دوده و...و اگه اتاق ضروريات واحد مخفي جات نابود شده باشه پس يه لوكيشن ديگه براش باز ميشه.

ببنيد؛ در مورد وضعيت ابتدايي اتاق هرچه فكر كنيم ،چون اطلاعات ناقص داريم به جايي نميرسيم.ولي من اينطوري ميگم كه همون طور كه براي آلبوس مرحوم اتاق با دست شويي و لگن و مجهز آماده شده ،پس براي مخفي كنندگان ابتدايي هم يه چيزهايي داشته(مثلا كمدي ،صندوقي، چاهي) ؛نه اينكه اتاق از اول خالي بوده.و ولدمورت اصلا تصور نكرده كه همش براي اتاق بوده.چاره ي ديگري نداشته.

نقل قول:
*مرلين مك كنين:در مورد حمله مرگخوارا هم ولدمورت كه نميدونست اون كمد كجاي اتاق قرار داره و احتمال داده كه نزديك اون جان پيچ نباشه و بازم احتمالا نخواسته با حساسيت توجه مرگخورا رو به اونجا جلب كنه!*

خب من كه اينطور فكر نميكنم.همه ميدونيم كه تقريبا هيچ كدام از مرگخوارها از نقشه ي دراكو خبر نداشتن.ولي در مورد ولدمورت جيگر ،فقط ميتونم اين نظر رو بدم كه دراكو بهش بگفته دارم كمدي رو تعمير ميكنم كه مونتاگ توش افتاده و به مغازه ي بورگين راه داره.(و حتي مغازه ي بورگين رو هم نگفته.چون خودش به بورگين گفت) و اون كمد رو بعدا به اتاقه فرستاده.و اصلا ولدي اطلاعي در مورد محل فرود مرگخوارهاش نداشته.

-----------------------------------
پ.ن. من با خودم كتابهاي هري پاتر رو به خوابگاه نياوردم بنابراين نقل و قول هايي كه از كتاب ميكنم عينا درست نيست.ببخشيد.
Ignotus Peverellعزيز.شما تحليل هاي عمدتا جالب و دقيقي ميكنيد ... از شما انتظار فعاليت بيشتري در سايت ميره.اميدوارم كه به ايفاي نقش وارد شويد تا فعاليت بيشتر كنيد.


ویرایش شده توسط ریگولس بلک در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۱۹ ۱۷:۴۷:۵۶

اینم طاخچه ی افتخارات... ریا نشه البته!
تصویر کوچک شده


بدون نام
نقل قول:
درسته که تعداد معدودی از کلیه ویژگی های اتاق با خبر بودن و می دونستن چطوری وقتی اونجا رو لازم دارن داخل بشن ؛ ولی همون طور هم که بالا اشاره کردم عده زیادی به طور اتفاقی وارد شدن و حجم وسایل مخفی شده هم این رو نشون میده.

Ignotus Peverell جان من با اين حرفت مخالفم كسي اتفاقي عمرآ نمي تونسته وارد اتاق شه!! احتمالش از صفرم كمتره!!
مگه ميشه يكي اتفاقي روي چيزي كه نياز داره تمركز كنه و سه بار درست از جلوي در اتاق رد بشه؟!هاگوارتز به اون گندگي طرف بياد اتفاقي توي طبقه اي كه دفتر مديره بعد اون كارو كنه و اتاقو بدون اطلاع پيدا كنه؟!محاله!!
بعدشم فكر كنم رولينگ دقيقآ نگفت كه توي اين اتاق وسايل دانش اموزان هاگوارتزه گفت به نظر هري مي اومده كه اينجوري باشه!!
تقريبآ مي شه گفت رولينگ داستانو از زبان هري گفته و به شكل سوم شخص!!پس هري مي تونه اشتباه كنه!
اخه تبر و شمشير به چه درد يك دانش اموز هاگوارتز مي خورده يا مي خوره؟!!
در مورد تاجم به نظرم :
نقل قول:
به اين دقت داشته باشيد كه اون تاج هزاران سال بوده كه قبل از پيدا شدن اون به دست تام گم شده بوده و از هر كسي راجع به تاج مي پرسيدي اولين چيزي كه مي گفت مي گفت گم شده،نمونه اش پرفسور فلك ويك قبل جنگ هاگوارتز! پس ميشه گفت خيلي هم كه ميگن دنبالش نبودن و نمي گم كلآ فراموش شده ولي تا حدودي فراموش شده بود و اگر حرفي در موردش زده مي شده با كلمه گمشده تموم مي شد.اگه دقتم كنيد يك جورايي گمشده جزيي از اسمش شده بوده!

و كسي ديگه دنباش نمي گشه و يا انتظار نداشته اونجا باشه كه دقت بهش كنه يا مثلآ مي اومده تو اتاق چيزي رو سريع قايم مي كرده و مي رفته حالا اگه يك لحظه ام چشمش بهش مي افتاده بهش اهميت نميداده و فكر نميكرده كه همون تاجه!!
و مي رفته و ديگه برنميگشته به اتاق مثل هري در مورد كتاب شاهزاده!!
بعدشم همه از اتاق ضروريات به عنوان جايي كه توش چيزي رو قايم كنن استفاده نمي كردند پس دليل نمي شه هر كي از وجود اتاق ضروريات خبر داشته به اون قسمت از اتاقم سر كشي كنه!!



Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۱۶:۴۳ پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶
#24

Ignotus Peverell


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۶ شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲:۲۳ سه شنبه ۶ آذر ۱۳۹۷
از قبرستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 46
آفلاین
نقل قول:
اون جا یه اتاق خیلییی بزرگ بوده هری هم فهمید چون سال پیش به طور اتفاقی کتابش رو همون جا پیش تاج مخفی کرده بود! بین اون همه شلوغی ...کی میاد دنبال تاج بگرده؟؟؟؟

طبیعتا وقتی هری می تونه اتفاقی تاج رو ببینه ، همین احتمال اتفاقی دیدن برای ده ها نفر دیگه ای که اونجا رو دیدن (همون افرادی که خواستن وسایلشون رو قایم کنن) هم وجود داره. ضمن اینکه اگه کسی بخواد چیزی رو قایم کنه که اون رو جلوی در نمی اندازه بعد بیادبیرون، بلکه حداقل یک کم در و بر اتاق چرخ میزنه تا یک جای مخفی تر پیدا کنه؛ تاج ریونکلا هم مثل یک تیکه جوراب کهنه یا یک تیکه روزنامه نبوده که کسی توجهش به اون جلب نشه ، اون قدر توی ذوق میزده که هری بعد از یک سال قیافه شو به خاطر میاره...

نقل قول:
پس قاعدتا میتونیم وسایل درون اتاق رو ( که میگیم وسایل دانش آموزان هست) بگیم که میتونه این وسایل متعلق به خود اتاق باشه

اولا بگم که در حقیقت چنین چیزی نیست چون رولینگ حداقل دو بار در توصیف این اتاق در کتاب 6 (فصل سکتوم سمپرا) و کتاب 6 ( فصل زنوفیلیوس لاوگود) اشاره کرده که وسایل درون اتاق، اشیا پنهان شده توسط نسلهای قبلی ساکنان هاگوارتز هستند. بنابر این این نکته رو هم باید به 3 اصل مسلم اشاره شده توسط هری پاتر اضافه کرد.

نقل قول:
ولدمورت هرگز با کسی دوست نبوده تا بدونه کس دیگه ای هم وسیلشو اونجا قایم کرده یا نه.

مگر هری به خاطر دوست بودن با بقیه به این نتیجه رسید که اشیا موجود وسایل پنهان شده هستند؟ دوستان هری که قبلا چیزی قایم نکرده بودند، پس چرا اولین بار هری هم به ذهنش نرسید که وسایل موجود در اتاق جادوی اتاق برای پنهان شدن وسیله اش است؟
در واقع جواب به این سوال واضحه و به نوع وسایل اتاق و ظاهر اونها هم بر می گرده. من بعضی از وسایل موجود در اتاق رو که هری در اولین بار می بینه میگم تا ببینید چرا هر کی دیگه اون اتاق رو ببینه هم احتمالا مثل هری فکر می کنه:
هزاران جلد کتاب ممنوعه یا به سرقت رفته، بطری های حاوی معجونهای منجمد، طلا و جواهرات ، پوست تخم اژدها، شمشیر های زنگ زده ، تبر خون آلود، اسکلت یک موجود پنج پا و ....( فصل سکتوم سمپرا - کتاب6)
این همه وسایل ممنوعه (که احتمالا مدارکی از صاحبانشون رو هم با خودشون داشتن) رو میشه تصور کرد که جادوی اتاقه؟ من هم قبول دارم که این اتاق برای اینکه فلسفه اش ( برای تامین نیاز به مخفی کردن وسایل) درست از آب در بیاد باید ویژگی های یک مکان برای پنهان کاری رو داشته باشه که داشته: مثلا این اتاق زمانی که به این صورت در میاد خیلی بزرگ بوده و به شکل یک شهر (یا کلیسا) در میومده و دارای کوچه های فراوان بوده (نه این که به شکل یک اتاق یک سره در بیاد)؛ ولی به نظر شما قرار داده شدن چندین خنزر پنزر توی اتاقی که پارتیشن بندی شده خیلی به قابلیت مخفی کاری اون اضافه می کنه؟ قشنگ معلومه که این وسایل مال خود اتاق نیستند.
نقل قول:
اتاق همون اتاق بود ولی خودش رو گسترش میداد و ...

خب اگر منظورت اینه که اتاق همیشه یکی بوده و یک جا بوده، من هم موافقم؛ ولی این نکته مسلمه که وسایل موجود در اتاق و ظاهر اون با توجه به نیاز فرد فرق می کرده. این از اسم این اتاق کاملا معلومه:Room of Requirements .بزرگ شدن اتاق هم به علت این بوده که نیاز بوده که بزرگ بشه( تا افرادبیشتری رو تو خودش جا بده) . علت اینکه تریلانی و مالفوی می خواستن هم زمان وارد اتاق بشن این بوده که هر دو می خواستن از اتاق برای یک شکلش (مخفی کاری) استفاده کنن، وگرنه اگه مثلا تریلانی دنبال لگن دستشویی می گشت که نمی تونست اتاقی رو که مالفوی داشته با کمد مخفی شده کار میکرده پیدا کنه. ( در ضمن تریلانی در حقیقت نتونست بره تو اتاق )

نقل قول:
کاروانسرا که نبوده تعداد محدودی ممکنه تو رفته باشن و بین اون همه وسیله عمرا کسی اونو میدیده

درسته که تعداد معدودی از کلیه ویژگی های اتاق با خبر بودن و می دونستن چطوری وقتی اونجا رو لازم دارن داخل بشن ؛ ولی همون طور هم که بالا اشاره کردم عده زیادی به طور اتفاقی وارد شدن و حجم وسایل مخفی شده هم این رو نشون میده.

نقل قول:
میتونه این وسایل متعلق به خود اتاق باشه و مطابق با نیاز اون فرد (که هدفش مخفی کردنه) این وسایل گرد هم جمع میشه ...

اون چیزی که واقعیت داره رو بهش اشاره کردم، ولی حتی اگه فرض کنیم که این تصور غلط ولدمورت از اتاق بوده ( و طرز فکرش با بقیه متفاوت بوده!) ، این هم به نظر من منطقی نیست . راجع به دلایلش هم بالا صحبت کردم.

در مجموع برای اینکه بحث خیلی پیچیده نشه من هم دو اصل اساسی رو که در کتاب صراحتا به اونهه اشاره شده دوباره ذکر می کنم:
1-ولدمورت اعتقاد داره که فقط خودش از اتاق ضروریات اطلاع داره.
2- وقتی که ولدمورت تاج ریونکلا رو در اتاق قرار داده وسایل پنهان شده از قرن ها پیش در آن قرار داشتن


ویرایش شده توسط Ignotus Peverell در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۱۹ ۱۶:۴۷:۳۰


Re: ولدمورت چطور آن همه وسایل درون اتاق نیازمندی را توجیه میکند؟
پیام زده شده در: ۶:۲۸ پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶
#23

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
باید تعدادی از موارد مسلم خلاصه بشه تا بقیه اشتباه نکنن:

1. اتاقی که وسایل توش بودن برای همه یک اتاقه و برای افراد مختلف فرق نمیکنه. این مورد مسلمه چون گویل و دراکو تونستن به همون اتاقی که هری رون و هرمیون رفته بودن وارد بشن. تریلانی به اتاقی که دراکو رفته بود وارد شد و غیره

2. افرادی از اتاقی که وسایل توش بودن خبر داشتن هر چند تعداد این افراد کم بوده

3. ولدمورت فگر میکرده فقط خودش از وجود اون اتاق خبر داره و نه هیچ کس دیگه ای و به همین دلیل اون اتاقو امنترین جا میدونسته



در توضیح شماره 1 باید بگم همونطور که مثلا در مورد کلاس الف دال دیدید. اتاق همون اتاق بود ولی خودش رو گسترش میداد و در کتاب هفتم هم میبینیم که اول نویل وارد اتاق میشه و فقط یه ننو در اتاق وجود داره ولی وقتی افراد دیگه وارد میشن اتاق خودشو گسترش میده

در نتیجه برای اتاقی که وسایل توش هستن اتاق برای همه یک اتاقه ولی خودشو گسترش داده. یعنی اول اتاق به یک صورتی بوده و به ترتیب که افرادی برای قایم کردن وسایلشون به اونجا رفتن اتاق خودشو گسترش داده.
چیزی که بلیز زابینی نوشته خیلی جالبه.اینکه اول اتاق به چه صورتی بوده؟
سوال بعدی: حالا که اتاق آتش گرفته و همه وسایل سوخته نفر بعدی که میخواد وسیلشو قایم کنه اتاقو به چه صورتی میبینه؟

همونطور که بلیز گفته اتاق در اولین بار هم باید اینقدر بزرگ باشه که کسی بتونه وسیلشو اون تو بین بقیه وسایل قایم کنه. در نتیجه باید وسایلی از اول توش باشن.
در نتیجه میشه گفت ولدمورت تصور میکرده همه وسایل اونجا بودن و خودش اونجا رو کشف کرده یعنی اتاق فقط برای خودشو و این که بلیز گفته خیلی جور در میاد چون:

1. ولدمورت هرگز با کسی دوست نبوده تا بدونه کس دیگه ای هم وسیلشو اونجا قایم کرده یا نه.

2. ولدمورت با کسی رابطه نداشته تا از وسایل غیر قانونی اونا خبر داشته باشه و وقتی وارد اتاق شد نتونسته هیچ وسیله ای رو در اتاق شناسایی کنه

چند توضیح:
1. اینکه یکی بتونه دیهیم رو در اون اتاقه ببینه احتمالش نزدیک به صفره و اینکه هری اونو دیده یکی از شانس های مسلم هری در کتابه وگرنه بین اون همه وسیله عمرا کسی میتونست در اون فاصله زمانی که ولدمورت دیهیمو اونجا گذاشت تا زمانی که هری اون رو دید، اونو دیده باشه. کاروانسرا که نبوده تعداد محدودی ممکنه تو رفته باشن و بین اون همه وسیله عمرا کسی اونو میدیده.

2. هرگز اتاق به شکل های متفاوت در نمیاد. وسایل درون اتاقم جاشون تغییر نمیکنه وگرنه باید جای دیهیم وقتی ولدمورت اونو گذاشته با وقتی هری رفت و برش داشت تغییر کرده باشه. اتاق یه اتاقه و این موارد که در پست های پایین نوشته شده غلطه:
نقل قول:

بلیز زابینی:
اگر ما این فرضی که شما گفتید رو قبول داشته باشیم پس قاعدتا میتونیم وسایل درون اتاق رو ( که میگیم وسایل دانش آموزان هست) بگیم که میتونه این وسایل متعلق به خود اتاق باشه و مطابق با نیاز اون فرد (که هدفش مخفی کردنه) این وسایل گرد هم جمع میشه


نقل قول:

shadowgirl:
اتاق یه سری از وسایل رو خودش حاضر می کنه چون ممکنه فرد خواسته باشه اتاق شلوغی بهش نشون داده شه که بتونه چیزی رو توش قایم کنه..


نقل قول:

Ignotus Peverell:
همه افرادی که می خواستن شیئی رو اونجا قایم کنن احتمالا می خواستن فورا اون چیز رو از دست شخص یا اشخاص خاصی مخفی کنن، به همین خاطر در اون لحظه اصلا براشون مهم نبوده که مثلا 30 سال دیگه کی بیاد توی اتاق و احیانا اون رو پیدا کنه. به همین خاطر اتاق برای اونها به شکلی در می اومده که در همون لحظه شیئ رو مخفی کنه و به بعد ها کاری نداشته. در حالی که ولدمورت از تمام خصوصیات این اتاق با خبر بوده و دقیقا اتاق رو به شکلی می خواسته که هیچ شخص دیگه ای نتونه دستش هیچ وقت به هوروکراکس برسه...


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.