هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲
1)بنظر شما چرا در بازی های کامپیوتری مشنگی شخصیت های اول همیشه تحت شرایط سخت هستند؟ این روند چه پیامی را به ما میدهد؟ ( 10 نمره)
این مطلب نشون میده مشنگ ها دوست دارن همیشه تحت شرایط سخت باشن ، خودشون رو به چالش بکشن و قهرمان و شجاع بشن! اونا از رو به رو شدن با موقعیت های دشوار و حل اون ها لذت می برن اما فقط تو دنیای بازی ها!
تحقیقات جادوگر ها برروی مشنگ ها ثابت کرده مشنگ ها تنبل نیستن، فقط یکمی حال ندارن! اونا ترجیح می دن جای شخصیت اول بازی شون به جنگ برن تا در واقعیت! پیامی که در می یابیم اینه که باطن اونها به تحت فشار بودن و پیروز شدن گرایش داره. اما خوب جسمشون حال نداره!

2) بازی های کامپیوتری یکی از تفریحات به ظاهر سالم مشنگ ها است. (5 نمره)

3) بازی های کامپیوتری مشنگی چه تاثیری را ممکن است در زندگی مشنگ ها بگذارد؟ ( 10 نمره)
این بازی ها بسته به سبکشان می تواند تاثیرات مخرب و یا سازنده ای بر زندگی مشنگ ها بگذارند.
بازی های جنگی و کشتی کچ (:vay:) ممکن است باعث تقویت تفکر استراتژیکی مشنگ ها شود، اما خشونت مشنگ ها به خصوص بچه مشنگ ها را بالا برده و ممکن است باعث بروز رفتار های نابهنجار در آن ها شود!از جمله لگدپرانی، کتک کاری و کشت و کشتار اعضای خانواده و دوستان.
مشنگ ها بازی های کامپیوتری آنلاین هم دارند. یکی از این بازی ها به ظاهر کودکانه که شما در آن صاحب یک دهکده هستید و با ساختن سرباز به دهکده های مجاور حمله میکنید و آن ها را غارت می کنید و دهکده ی خود را پیشرفته تر می سازید. این بازی تجاوز به حقوق دیگران برای پیشرفت را به کودکان و نوجوانان آن ها یاد میدهد.
بازی های دیگری همانند سیمز، مشنگ ها را با طراحی و معماری آشنا کرده و زندگی هدفمند و پیشرفت اقتصادی با کار و تلاش را آموزش می دهد و کلا خیلی خوب است!:pretty:

4) چرا دالاهوف در ابتدای اولین جلسه کلاس با لگد اومد تو در؟ (5 نمره)
چون پروفسور چند ماهی است که از خورد و خوراکش زده و تنها بر روی بازی های مشنگی تحقیق می کند، به شدت تحت تاثیر این سری بازی های مخرب قرار گرفته و شدیدا توصیه می شود بازی فعلی خود را تغییر دهد!

5) آیا بازی های کامپیوتری مشنگی انجام میدهید؟ به چه سبکی علاقه دارید؟ نام ببرید و اگر توضیحی دارید میتوانید بدهید. ( سوال اختیاری - نمره اضافی)
تنها بازی مورد علاقه ی دابی سیمز است! سیمز بهترین بازی است و خیلی خوب است و دابی خیلی سیمز دوست داره! دابی در این بازی به مردم کمک می کنه، برای اون ها غذا می پزه، خونه رو تمیز می کنه و حقوق می گیره! دابی در اون بازی هم جن خونگی آزاده و هر کار دوست داره می تونه بکنه! دابی به طراحی و دیزاین خونه هم خیلی علاقه داره و این ها به درک تجسمی دابی کمک می کنن قربان!:pretty:

----------------
دابی حقوقش رو جمع کرد و کمك هاي مردمي رو با استفاده از شبكه تبادل اطلاعات بين جادوگری ( شتاج!) به حسابتون واریز کرد قربان!



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۳:۵۹ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲
تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابید و راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید.(10 امتیاز)

وینگاردیوم له ویوسا! این ورد به چه زبانی است؟مخترع آن چه کسی است ؟اسرار پشت پرده ی این ورد کاربردی چیست؟چرا وزارت سحر و جادو برای از بین بردن تاریخچه ی این ورد تلاش میکند ؟
پاسخ به این پرسش ها همه و همه در برنامه های امشب سینماهای تهران و شهرستان ها!


مخترع این ورد شخصی اسلیترینی الاصل و همان طور که بدیهی است از خاندان های اصیل جادوگری است.
وی در اطراف دهکده ی لیتل هنگلتون زندگی می کرد و نامش ماروولو گونت بود. درست حدس زدید! پدر وزیر سحر و جادوی فعلی!
ماروولو، جادوگری مارزبان؛ فردی به شدت مغرور و متکبر بود. ضمنا تمام ثروتش را نیز از دست داده و شغلی نداشت. شایعاتی هست که وی با استفاده از زبان مارها، آن ها را به سمت خود کشانده و برای سیر کردن شکم خود و دو فرزندش از گوشت آن ها تغذیه می کرده. گفتنی است که وزیر سحر و جادو، مورفین گونت هرگز مایل به فاش کردن این اسرار نیست!
وی در دوران سالخوردگی و قبل از به زندان افتادنش این ورد را اختراع کرد.

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد؟(10 امتیاز)

طبق گزارشات روزنامه های محلی، در اطراف دهکده ی مورد سکونت ماروولو بالاخص پایین کلبه ی آن ها، مزرعه های خشخاش به وفور یافت می شده. پسر نوجوان ماوولو، مورفین، مرتبا رفت و آمد های مشکوکی به این مزارع داشته است.روزی پدر کنجکاو میشود که چه چیزی پسر تنبل تن پرورش را در این هُرم گرما به بیرون از خانه می کشاند. وی میبیند که پسرش چوبدستی به دست مشغول تبدیلات شیمیایی بر روی محصولات این مزرعه به ماده ی مخدر است و چشم هایش به شدت به سرخی گراییده! او که عصبانی شده چوبدستی اش را تکان می دهد و به زبان محلی و سنتی مارها فریاد میزند:
- گـــمشو بـــرو بالا! (ترجمه شده ی : وینگاردیوم له ویوسا! )
ناگهان مورفین به پرواز در آمده و توسط چوبدستی پدرش و روی هوا به داخل خانه هدایت می شود!
این گونه بود که به صورت کاملا اتفاقی این ورد کشف و توسط خبرنگاران روزنامه ی پیام امروز که جریان را فهمیدند، به سرتاسر جهان اطلاع رسانی شد.

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟( 10 امتیاز)

چند سال پیش، وقتی دابی تازه به دنیا اومد قربان، خیلی حوصله اش سر می رفت و خانواده اش هم سرکار بودن. دابی از تنهایی خیلی بدش میومد و از طرفی هم هنوز برای آماده کردن آماده نبود. چون دابی فقط یه نوزاد بود قربان. پس دابی تمام مدت گریه می کرد و جیغ و ویغ راه می انداخت! دابی انقدر سرو صدا کرد که مامانش یه بازی به اون یاد داد. وینگاردیوم له ویوسا بازی! دابی با یک بشکن و حرکت دادن مچ دستش در جهت عقربه های ساعت جن های خونگی از چوبدستی استفاده نمی کنند) تمام وسیله های اتاق رو به پرواز در میاورد و سر گرم میشد و از اون به بعد دیگه به تنهایی بازی می کرد!







پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۳ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲
1- رابطه ی میان دو علم معجون سازی و شفادهندگی در چیست؟ مختصر توضیح دهید(10 امتیاز)

علم معجون سازی پایه و اساس علم شفادهندگی رو تشکیل می ده. اصلا شفادهندگی بدون وجود معجون سازی هرگز به این تکامل نمی رسید. نه این که چون تحقیق درس معجون سازیه عرض بکنم و بخوام مهم جلوه بدم.. نه!
تصور کنین جادوگر یا ساحره ای به شدت آسیب دیده و شما قصد دارین مداوا بکنیدش. حتی اگه بتونین با چوب دستی زخم رو ترمیم کنین، بدون وجود معجون خون ساز،جادوگر از بین میره! این نمونه ی بارز، درستی رابطه ی بالا رو تایید می کنه.
پس می توانیم نتیجه بگیریم که معجون سازی بنیاد شفادهندگی رو تشکیل میده. در آخر جا داره که یادی بکنیم از شعر معروف یکی از شعرا:
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیاد عمر بر بادست


2- مواد تهیه معجون رفع کورک(جوش) چه هستند؟ طرزتهیه ی این معجون را به اختصار شرح دهید. (10 نمره)

مواد لازم:
چرک خیارک غده دار یک پیمانه
محتوای جوش غرور جوانی جن خانگی دو قاشق چای خوری
گوش دودی شده ی جن خانگی پیر سه جفت
موی دم سانتور مذکر ده عدد
پودر نیش خشک شده باسیلیک پنج گرم
طرز تهییه:
پاتیلی را تا نیمه پر از آب می کنیم و می گذاریم تا جوش بیاید. سپس چرک خیارک غده دار و محتوای جوش غرور جوانی جن خانگی را در پاتیل متوسطی ریخته و روی بخار پاتیل اول هم میزنیم.( این عمل باعث میشود تا تاثیر اسیدی و سوزان چرک خیاک غده دار کاهش یابد و همچنین بوی بد محتوای جوش جن خانگی رفع شود.) این مواد را آن قدر هم می زنیم تا حالتی سفت و کِرِم مانند به خود بگیرد. گوش های دودی جن خانگی پیر را می کوبیم تا نرم شود و سپس همراه با موی دم سانتور به معجون درون پاتیل کوچک اضافه میکنیم.سی و دو دقیقه در جهت عقربه های ساعت هم می زنیم. معجون آماده است.
از پودر نیش خشک شده ی باسیلیک می توانید برای تزئین معجون استفاده کنید!

تذکر : حین کندن موی دم سانتور به شدت احتیاط کنید. جادوگران زیادی در طی این راه جان خود را از دست داده اند!

3- مختصری درخصوص اکسیر حیات و تاثیرات و موارد محدودیت آن توضیح دهید.( 10 نمره)

اکسیر حیات از سنگ حیات به دست میاد که برای پیدا کردن اون سنگ، جادوگر ها سر به کوه و بیابـــ.. رودخونه می ذارن تا از توی رودخونه سنگ و آب رو اَلَک کنن و تکه های سنگ حیات که سبز فسفری با رگه هایی از رنگ بنفش هست رو استخراج کنن. این سنگ قابل تصعیده و بعد از مدتی از حالت جامد به گاز تبدیل میشه و از دیدرس دور میشه. برای به تعویق انداختن این امر نمک سود کردن سنگ پیشنهاد میشه که به اکسیر حیات معروفه.
مصرف نمک سود شده ی این سنگ(اکسیر حیات) باید به صورت هفتگی باشه. و چون افراد کمی توانایی ذخیره ی انبوه اون رو دارن، معدود جادوگرهایی به سراغش می رن و ترجیح می دن عمرشون رو صرف پیدا کردنش نکنن!
لازم به ذکره این اکسیر بر روی جادوگران دارای ناراحتی کلیه و یا بیماران مبتلا به عدم رشد ناخن پا، اثری ندارد!






پاسخ به: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۳۸ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲
1- در یک رول جریان سوار شدن خود را بر روی جارو و دور زدن در میان برج تماشاگران و جاجالی دادن به بلوجر و گل زدن خود را وصیف کنید.(20 نمره)

گودریک جاروی دانش آموز گریف را به صاحبش بگرداند و بعد گفت: خب سوار جاروی خودتون بشید و هرکاری که این جارو انجام داد رو انجام بدین!
بعد از گفتن این حرف، پروفسور گریفندور شروع به راه رفتن در بین صف های دانش آموزان کرد، که برخی به آسانی و برخی دیگر با مشقت سوار جاروهایشان می شدند. همان طور که راه می رفت، چشمش به موجود کوچکی افتاد. قدش تا زانوی او بیشتر نمی رسید. پروفسور ابروهایش را در هم کشید و فریاد زد:
- جن! تو این جا وسط کلاس من چی کار می کنی؟! فکر کردی این جا آشپزخونه است؟
همزمان با فریاد پروفسور، نگاه تمام شاگردها به آن دو معطوف شد.
دابی جیرجیر کنان گفت:
- پروفسور قربان! دابی از شاگرد های این کلاسه!
- مگه جن های خونگی درس هم می خونن؟
- دابی یه جن خونگی آزاده! دابی کار می کنه، حقوق میگیره، مرخصی داره، درس می خونه، و فقط هم قصد ادامه تحصیل داره!:pretty:
پرفسور:
دابی با یک جهش بر روی جارویی که طولش دو برابر قد جن های خانگی بود، قرار گرفت. روی آن خم شد. انگشتان باریکش را دور دسته ی آن را محکم کرد و ....
ویییژ!
جارو با سرعت زیادی شروع به حرکت کرد. یک دور دور زمین سبز کوییدیچ، در ارتفاع حدود پنجاه متری زد. هنگامی که دابی جارو را به سمت برج های تماشاگران گریفندور که با پرچم های سرخ آراسته شده بود، منحرف کرد، سرعتش به قدری زیاد شده بود که دابی و جارو مانند لکه ی قهوه ای و خاکی دیده می شدند! جن آزاده مدام تلاش می کرد تا به دانش آموزان دیگر که سوار بر جاروهای شان بودند برخورد نکند. پنجاه، شصت، هفتاد کیلومتر بر ساعت... سرعتش بیشتر و بیشتر میشد...

آن سوی زمین، در کنار برج تماشاگران هافلپاف

جیمز سیریوس پاتر سوار بر جاروی آذرخش سه بود. مدام موهایش را با ژستی سینمایی و هالی ویزارد گونه به هم می ریخت. زیر چشمی به گروهی از دختران سال سومی که روی چمن راه می رفتند و برایش دست تکان می دادند و جیغ می کشیدند! نگاه کرد. گوی زرینی از توی جیب ردایش در آورد و گذاشت تا از اون فاصله بگیرد. سپس آن را با یک حرکت گرفت . صدای جیغ و دست و سوت دختران شدت گرفت! دوباره گوی زرین را رها کرد. در همین حین...
- دابی داره میــاد جیمز پاتـــر قربـــان...!
دابی با سرعتی بیش از هشتاد کیلومتر بر ساعت، از فاصله پنج سانتیمتری او عبور کرد، و باعث شد جیمز ده، دوازده بار، دور خودش بچرخد!
دختران روی چمن:
دابی سرش را برگرداند و عقبش را نگاه کرد. ستاره های زیبایی دور سر جیمز می چرخیدند!
جن خانگی بعد از این که دید چه کار کرده مدام سرش را بر روی دسته ی جارو می کوبید.
- دابی بد! دابی بد!
در حالی که اشک از چشمان درشت و سبز رنگش می چکید، از داخل حلقه ی دروازه رد شد. بلوجری که به سمتش آمد را با یک بشکن به غبار آجری رنگ تبدیل کرد!
- دابی بد! دابی باید خودش رو تنبیه کرد...
بشکن دیگری زد و کوافل به صورت کات دار وارد حلقه ی سمت چپی کرد.
سپس سر جارو را پاین گرفت و آن را به سمت زمین هدایت کرد. در آن طرف زمین، پروفسور گریفندور، جیمز را سرگیجه گرفته بود به سمت درمانگاه هدایت می کرد.
- دابی ترک تحصیل کرد! دابی لیاقت تحصیل نداشت.


2- قوانین و خطاهای بازی کوییدیچ را بنویسید.(10 نمره)

مواردی از قوانین بازی:
1- در هنگام بازی بازیکنان باید لزوما سوار بر جارو باشند. استفاده از تسترال، هیپوگریف و وسایل حمل و نقل عمومی مانند قالیچه پرنده غیر قانونی است!
2- پوشیدن ردای فرم تیم کوییدیچ برای تمام بازیکنان اجباری است و در صورت عدم پوشیدن ردا، فرد یا تیم خاطی در دفتر توجیهات به شدت توجیه می شوند!
3- اعضای هر تیم باید حداقل سه نفر و حداکثر هفت نفر باشند.

مواردی از خطاها:
1- دوپینگ و استفاده از مواد نیروزا
2- خوراندن مواد و پودرهای مورد تایید وزیر سحر و جادو (!) به بازیکنان حریف
3- هرگونه ضربه زدن،گرفتن و وارد دروازه کردن داور
4- استفاده از توپ های قابل اشتعال و خطرناک



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۰۱ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
سلام

نام:دابی
جنسیت: مذکر
گروه : گریفیندور
ویژگی ظاهری : دابی قد کوتاهی داره قربان. انگشت ها شم خیلی باریک و درازه. بینی نوک تیزی داره و گوش هاش هم مثل خفاشه. اما دابی انقدر اونا رو لای در کابینت و زیر اتو گذاشته، همیشه کمبوده و دچار سوختگی درجه دو هست قربان.
رنگ چشم: سبز، خیلی هم گنده
مو : ندارد
چوب جادو : جن های خونگی چوب دستی ندارند.
علاقه ها: نجات هری پاتر، و اقوامش. بد گویی پشت سر ارباب سابقش... دابی بد...! بوممم!
شغل: شاغل در مدرسه جادوگری هاگوارتز
محل زندگی: هاگوارتز
معرفی دابی: دابی جن خونگی آزاده، مدتی خدمتکار خانواده مالفوی بود. بعد از مدتی به دست هری پاتر آزاد شد و تا آخر عمرش به اون کمک کرده. سرانجام به دست بلاتریکس لسترنج و با چاقوی نقره ای او، در راه نجات هری پاتر به قتل رسید.

شناسه ی قبلیم چارلي ويزلي بود!


تایید شد !


ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۸ ۰:۲۹:۰۲






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.