هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: آینه نفاق انگیز
پیام زده شده در: ۱۷:۲۴ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳
#31
من خودمو میبینم تو هاگوارتز
چی میشد هری پاتر کلا واقعی بودن جادوگریاش هیجانش وما به جادوگر بودنمون افتخار میکردیم افتخار میکردیم به این که مشنگ نیستیم.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: منفورترین شخصیت
پیام زده شده در: ۱۷:۱۹ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳
#32
به نظر من دلوروس امبریج غیر قابل تحمل بود یعنی متنفرم ازش بعدشم بلاتریکس لسترنج الته تام ریدل (لردولدمورت)جای خودداره


تصویر کوچک شده


پاسخ به: ایا اوضاع اجنه بعد از سقوط لرد سیاه بهبود پیدا کرد؟
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳
#33
شایدخیلی تاثیرنداشته باشه ولی بهترکه حتما شده وبغیر از وضع جن یا رابطه جن ها جادوگرا نیز بهترشد مث اونوقت که جن های خونگی برای کمک به هری اومدن وبامرگخوارا مبارزه کردن این قسمت نشون میده سودی براشون داشته که میخواستن نابود بشه.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: از کدام شخصیت کتاب بیشتر خوشتان می آید؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۱۶:۵۲ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳
#34
به ترتیب هرمیون.هری.دامبلدور.جینی.جرج وفرد.رون.سوروس.سیروس
شخصیت منفی هم ازبیشترشون متنفر بودم حالا اگه میخواستم یکی رو انتخاب بکنم« دراکو مالفوی »بودکه از شخصیتش خوشم اومد بامزه بود.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: تاثیرگذارترین قسمت کتاب...
پیام زده شده در: ۱۶:۴۰ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳
#35
من مرگ دامبلدور خیلی روی من تاثیر گذاشت ( درحدی که گریم گرفت)وخاطرات اسنیپ و مرگشم واقعافوق العاده تاثیر گذار بود


تصویر کوچک شده


پاسخ به: کدومیک از وسایل جادویی هری پاتر رو میخوایین داشته باشین؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۱۷:۱۴ چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳
#36
چوبدستی وشنل نامریی وگردنبند ی که هرمیون از پرفسور مک گونگالم گرفت دوست دارم


تصویر کوچک شده


پاسخ به: اگه بخواین از پارک هری پاتر یه چیز بخرین اون چیه؟
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳
#37
چوب دستی وکتاب های جادویی و جارو


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۲۳ دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳
#38
به جنگل ممنوع برید. سوار اژدهایی که اونجا منتظرتون آماده گذاشتم بشید و..پرواز کنید!..
تازه کلاس مراقبت از موجودات جادویی تمام شده بود.سارا،رز،مادام(من)
داشتند به قلعه برمیگشتند.
سارا:اینم شد مشق سوار اژدها بشیم چی جوری؟؟؟
رزی:من که مطمئن نیستم برم یانه باید فکر کنم.
مادام:من میرم فردا صبح زود راه میافتم.
سارا:چی مگه دیوونه شدی؟؟؟
مادام :تکلیفمون پروفسور گفت پس باید انجام بدیم.
رزی:حالا پروفسور یه چیزی گف اگه گف بپر توچاه میپری؟؟؟
مادام :من تصمیمم رو گرفتم هرجور شده انجامش میدم
سارا :رزی دیدی گفتم این مخ تو سرش نیست.
فردا صبح ساعت 5خوابگاه دختران
مادام :من دارم میرم امیدوارم دوباره ببینمتون عزیزای من
سارا:خدافظ سالم برگرد
رزی:میخوای باهات بیام.
مادام:اره
رزی:نه خودت بری بهتره تنهایی بیشتر خوش میگذره خداحافظت
مادام :خدافظ
توراه رفتن به جنگل ممنوعه
مادام :ای وای عجب غلتی کردم منو این کارا میخواستم شجاع بازی دربیارم چیشد ؟؟
اینام که بیشتر اصرار نکردن اگه یکم دیگه اصرار میکرن لاقل نمیومدم حالا بااین هیولا چی کار کنم. خدایا کمکم کن

رودررویی با اژدها
مادام:سلام کوچولو!(کوچولو چیه ده برابرمه)میزاری بیام رو پشتت خوش بگذرونیم.
وناگهان اژدها میاد جلو وخم میشه که مادام سوارش شه.
مادام: این دیگه چه دخمل مامانییه خم شد سوار شم.

3ساعت بعد
مادام :وای چه خوش میگذره این بالا :zogh:
اِژدها(به زبان خودش):ای بابا چه غلتی کردیم دیگه پایین نمیره شیطونه میگه
وارتفاعش را کم میکنه و به خودش تکانی میدهد ومادام از پشت ازدها به پایین پرت میشود.(البته نگران نشید صدمه جدی نمیبینم)

سالن عمومی هافلپاف ساعت 12موقع ناهار
سارا:وای این چرا نیومد؟؟؟ : :worry:
رزی:نکنه اژدها خورده باشدش.
درعین این حال مادام با خوشحالی بپر بپر وارد سالن میشه .
سارا ورزی میان جلو میگن:توحالت خوبه؟؟چی شد؟؟؟
مادام هم قضیه رو براشون تعریف میکنه و سارا و رزی تا شب گریه می کنن که کاش اونا هم میرفتند واون اژدهای مامانی رو میدیدند
رزی وسارا:
مادام:


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس فلسفه و حكمت
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳
#39
. رابطه‌ی انسان و زیست‌جهان رو توضیح بدید. اگه نظرتون با تدریس فرق میکنه نظر خودتونو بنویسید. (2 امتیاز)
رابطه ما بازیست جهان اینه که اگه زیست جهان نباشه ما کجا زندگی کنیم ؟؟؟(اخه تو به من بگو کجا رندگی کنیم میخوای بیا روفرق سرمن زندگی کنی )
زیست جهان اونجایی که ماتوی ان زندگی میکنیم و از موادی که تو اونه برای زنده موندن استفاده میکنیم.

این برداشت من از رابطه انسان وزیست جهان است . ازانجایی که منظور شمارو متوجه نشدم پروفسورخودتون ببینید نظرم بانظرتون فرق میکنه یانه.

2.. چند خط مهم از اولین سخنرانی آموکیوس بوندئیوس رو به عنوان یکی از مهم‌ترین وزرای سحر و جادو در تاریخ مدرن جادوگری بنویسید. (8 امتیاز)

باسلام خدمت جادوگران محترم وساحره های بسیار محترم
من اینجام تابه شما جادگران خدمت کنم وبه شما جادوگران بهترین امکانت وارائه بدم. همچنین ارزومندم که همه ی جادوگران وساحره ها نهایت همکاری را بامن داشته باشن.
ماسعی میکنیم باکمک شما عزیزان تغییرو تحولی را تو دکوراسیون جهان داشته باشیم.
ممکنه حالا یه چند تاخشکی باچوب دستی هامون اضافه کنیم وچند تا جزیره مخصوص جادوگران درست کنیم که شما عزیزان زندگی راحتی داشته باشین.

. 3. امروز جلسه‌ی آخر بود. خاطره‌ای متفاوت از حضورتون در کلاس فلسفه و حکمت بنویسید. (20 امتیاز)
یکی از روز های سرد تابستان بود ومن درکلاس با رززلر نشسته بودم وداشتیم درباره امتحان صحبت میکردیم
من:وای رزی هیچ چی نخوندم کمکم میکنی ؟؟؟
رزی:اره بابا خودمم فلسفه وحکمت زیاد نخوندم .
من:یعنی میشه نیوفتیم .امسال بیفتیم فلسفه وحکمت و نمیتونیم شغل خوب انتخاب کنیم.
رزی :انقدر ناراحت نباش کاری نداره چند تا جمله سرهم کن بنویس.معلم این درس انقدر خوب ومهربونه که خدا میدونه نمره قبولی بهت میده.
من :اگه به این راحتی باشه که غم نداریم تازه یکم تقلبم کسی ونکشته .
درهمین حال رز برا من شکلک های متفاوتی درمی اورد منم گفتم:
چیه ؟؟این اداهاچیه درمیاری؟؟؟
سرم وبلند کردم دیدم واویلاپروفسور بالا سرمه داره .
من:
رزی:
پروفسور:




ویرایش شده توسط مادام هوچ در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۲۴ ۱۵:۲۵:۱۳
ویرایش شده توسط مادام هوچ در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۲۴ ۱۵:۳۱:۲۶

تصویر کوچک شده


پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۱۹:۴۶ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳
#40
سلام به تمام جادوگران عزیز
معرفی جادویی:من نوه مادام هوچ هستم ولی اسم منم مثه مادر بزرگم که مدرس پرواز هاگوارتز بود مادام هست چوب جادم از درخت بید وموی تک شاخ هست پاترونوسمم اهوی شچم قشنگه
توکویدیچ استعداد دارم مث مادر بزرگ عزیزم
معرفی واقعی:من فاطمه ام13ساله از تهران عاشق هری پاترم .حدود سه ساله باهری پاتر اشنا شدم تابستونا کارم خوندن کتاباورفتن به سایتای هری پاتریه .
دوساله منتظرم که نامه مدرسه جادویی بیاد برام ولی خبری نیس.
فک کنم فامیلیم یه حرفش جابه جا شده برا یکی دیگه جغد فرستادن ایشالله کسی که به جامن میره کوفتش بشه ویکی روش طلسمه اواداکدارا اجرا کنه بمیره حقش بره کف دستش.
خوشحالم که بین شمادوستای عزیز هستم فداتون . :pretty:


تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.