1. به خاطر غروب ناگهانی عمر دراكو و از اين حرف ها، به اسكورپيوس مالفوی، تنها بازماندهی آن مرحوم بدبخت بيچارهی بیشعور، تسليت بگين! ( 2 امتياز )منم به خودم خیلی تسلیت می گم ولی ای ملت بدونین که دارم واسه این همه ارثیه ای واسم مونده با دمم گردو می شکونم!
2. رولی بنويسيد كه در اون اسكورپيوس مالفوی به عنوان پسر دراكو، بياد و با كمك گياه رگال، از كينگزلی انتقام بگيره. ( 23 امتياز )اسکورپیوس در حالی که داشت سکه های طلایی و براقی که براش ارثیه باقی مونده بود رو می شمرد، یه دفعه دلش واسه غر غر های پدرش تنگ شد و لعنت کرد کینگزلی رو که پدرش رو کشته!
-کینگزلی عوضی،آشغال ...
اسکورپیوس طاقتش تاق شد و رنگش از عصبانیت با رنگ سس های گوجه فرنگی یکی شد.تصمیم گرفت کینگزلی رو به سزای اعمالش برسونه!
در افکار اسکورپیوسخب کینگزلی چی دوست داره؟آره کینگزلی یه زن خوشگل، خوشتیپ، با حال ...
در بیرون افکار اسکورپیوساسکورپیوس تلاش می کرد زنی که در افکار خود داشت رو روی گیاه شبیه سازی کنه!
سه روز بعد،تالار هافلپاف!
کینگزلی می خواست از تالار رد بشه که چشمش به یک دختر زیبا افتاد!
-
نزدیک رفت و دستش را بر پشتش دخترک گذاشت گفت: سلام از این طرفا خانوم خوشگله!
چند ثانیه بعد دیگه توی حال خودش نبود پشتک می زد و شعر می خوند!
-ای دختره ی تو دل برو چشم هات رو وا کن بگو مال منی و جون منی و به من نگاه کن!من باید تو رو بخورم دختر جون!
ناگهان حاچ درک از پشت دیوار های تالار هافل بیرون اومد و گفت: استغفر الله، کینگزلی! تو باید آرشاد بشی و کینگزلی رو که می خواست گیاه رگال رو بخوره از محلکه دور کرد و کینگزلی تا آخر عمر با دیوانگی به زندگیش ادامه داد!
3. گياه رگال رو يك جادوگر سياه پديد آورد و اون رو در سراسر دنيا پخش كرد، گرچه خوشبختانه اين گياه ديگه كاملا" مهار شده. در مورد اون جادوگر سياه و نحوهی پديد آوردن گياه به طور مختصر توضيح بدين. ( 5 امتياز )این گیاه اولین بار توسط فینیاس نایجلوس بلک تولید شد. زمانی که داشت به این مطلب فکر می کرد که چگونه مردم رو به خودش کمی علاقه مند کنه، به این نتیجه رسید که نهایت دیوانگی یک نفر می تونه این باشه که به اون علاقه مند باشه! پس گیاهی اختراع کرد که دیگران را به مرز جنون مطلق می رساند. برای تولید آن اسید رقیق آوادکاورا را با کمی محلول غلیظ معجون جنون قاطی کرد و پای یک گیاه ریخت! گیاه رشد کرد و مردم با دست زدن به آن دچار جنون می شدند البته او برای محبوب کردن خودش موفق نشد چون ملت اینقدر دیوانه می شدند که اون گیاه رو می خوردند و چون گیاه از اسید رقیق آواداکاورا تشکیل شده بود باعث مرگ آنها می شد.
هلگا معتقد بود ...
[b]« هوش و علم ، [color=990000]شجاعت و غلبه بر ترس[