نیو سوژه: ویژه برنامهی نوروزی!ساعت دیواری گریفیندور به صدا درومد. وقت بیدار شدن ملت گریفیندور بود. بعضی به آرومی با مالش چشمشون بلند شدن و بعضی با بوسه نشیمنگاهشون با زمین.
هرمیون درحال کشیدن برسش روی موهاش بود، رون درحال گذاشتن کتاباش توی کیفش , سر کادوگان درحال تمیز کرد اسبش، آستریکس درحال ریختن نوشیدنی خونش برای صبحانه و بقیه ملت هم هرکدوم به کاری مشغول بودند.
بعد از دقایقی همهی اعضای گریفیندور کیفاشون رو کولشون گذاشته بودند و منتظر اومدن آرسینوس بودند تا همگی باهم با اقتدار به طرف کلاس هاشون برن.
_ پس این سینوس کجا موند؟ داره کلاسامون دیر میشه.
_ هووووووف حتما سوروس بازم ازمون امتیاز کم می کنه.
آرسینوس همیشه عادت داشت که زودتر از همه بلند میشد و میرفت حموم، ولی اینبار برگشتنش به تالار طول کشیده بود.
_ سینوس! سینوس! چه خبرته؟! آرومتر!
توجه ملت به تابلو ورودی سرکادوگان جمع شد و تابلو با باز شدن به شدت به دیوار خورد. آرسینوس وارد شد و به سلام و احوالپرسی ملت توجهی نکرد.
آرتور جلو اومد و خواست دست بده که ارسینوس محکم دستشو پس زد و به راهش ادامه داد. سر راه رون و الیشیا که جلو راهش بودن رو با تنه زدن کنار زد و جلوی مبل روبروی شومینه ایستاد.
آستریکس که حدس میزد حتما تو راه اسلیترینی ها به آرسینوس تیکه انداختند و یا موقع حموم یکی فیلمشو گرفته و بخاطر همین ممکنه عصبی شده باشه، جلو رفت، دستشو روی شونش گذاشت و گفت:
_ آرسینوس ببینم بازم اون اسلیترینی ها مزاحم شدن؟
_...
_ ارسینوس؟!
ارسینوس چیزی نگفت ولی بلافاصله با پرسیدن دومین سوال استریکس، چاگوی نامه باز کن که روی میز کنار مبل بود رو سریع برداشت و محکم کرد توی بازوی آستریکس. این ضربه برای آستریکس که خون آشام بود دردی نداشت ولی از اینکار بی دلیل ارسینوس شوکه شد.
همهی دخترا دستشون رو جلوی دهنشون گذاشتند
و پسرا هم دستشونو جلو چشمشون گرفتند.
استریکس چاگو رو از تو بازوش بیرون کشید. خون ریزیش ظرف چند ثانیه قطع شد. ادوارد از همه زودتر به خودش اومد، از پشت دست های قیچیش رو انداخت روی شونه های ارسینوس و خواست به زور وادارش کنه که بشینه رو مبل ولی آرسینوس مقاومت می کرد. ادوارد با دیدن تقلای زیاد این بشر تعجب کرد ولی استریکس گلوشو گرفت و نشودش رو مبل. ادوارد سریع پرید جلوش زانو زد و گفت:
آرسینوس تو چت شده ؟ چرا همچین می کنی؟!
ملت گریفیندور بی صبرانه منتظر جواب بودند که پروفسور مک گونگال وارد تالار شد و جو رو به هم ریخت هواسها رو از آرسینوس به خودش پرت کرد.
_ ببینم چرا شما هنوز اینجایید؟ شما باید تا الان توی کلاس معجون سازی بودید. پنجاه امتیاز بخاطر این کارتون ازتون کسر می کنم.
_ پروفسور، آرسینوس، یه جوری شده، ما بخاطر اون... اون کجا رفت؟
ملت یک نگاه به مبل و یک نگاه به دوربرشون کردند، ولی خبری از ارسینوس نبود که نبود...
Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤