لرد دهنش مثل چيز باز موندش.
-اهههههههههههههههههههههه
بيايد اين جنازه ي يخ زده رو از تو يخجال بيرون بكشيد.!من يه پدري أزت در بياره ريش بزي.!!!
دالهوف:چشم الان درش ميارم.!خوب من الان اين بستني يخي رو چه جوري دربيارم.!
لرد هم از فرصت استفاده كرد و يه پس گردني به دالهوف زد.!
دالهوف:أرباب چرا ميزني؟مگه من چيكار كردم.-تو غلط كردي گنده تر از دهنت حرف زدي.!ارباب حوصله ي صبر كردن نداره.!
در همين هنگام گري بك گفت:دالهوف،گم شو اون ور.بي عرضه ي بي خاصيت.اين كار خودم.!
گري بك رفت از اشپزخونه يه چكش برداشت اومد تا بزنه تو سر ايگور،لرد داد زد:احمق نادون داري چيكار ميكني،الان ميزني اين جنازه ي يخ زده رو ميشكني.!
الكي اسمتون رو گذاشتيد مرگخوار،عرضه ي انجام يه كار رو نداريد،خود ارباب بايد وارد بشه.!
بعد لرد به دالهوف گفت برو از پشت اون ماشين مشنگ ها ضد يخ رو بردار بيار.خودم ميخوام ابش بكنم.! اسنيپ بعد از مدتي عرض كرد:ارباب از شما بعيد كه از وسايل مشنگ ها استفاده كنيد.!
لرد گفت:ببند اون دهن ت رو.بي عرضه اگه عرضه داري بيا اين جنازه رو از تو يخجال در بيار.!
اسنيپ هم به فكر فرو رفت ،
اما.......
قانون دوم نيوتن ميگه:اگه تو خيابون راه ميرين يه دفعه يه چيز گرمو نرم رو سرتون احساس كردين...مطمئن باشين ك از اون بالا كفتر ميايه.
شيطان هر كاري كرد آدم سيب نخورد!رو كرد ب حوا گفت:بخور واسه پوستت خوبه!!
لعنت به دمنتور!!!!