الکسا بردلی عزیز:
به عنوان اولین پست، پست خوبی بود. اما بسیار جای تامل داره.
1- در کل، خیلی خوب فضاسازی کرده بودید. به طوری که واقعا من اون فضا رو حس کردم. بنابراین عالی بود.
2- دیالوگ ها هم مناسب انتخاب شده بودند بودند، اما باید این رو به یاد داشته باشید که هنگامی که دیالوگ می نویسید، باید سخن هر کسی را در یک سطر( خط) بنویسید. و چون این کار را انجام نداده بودید، ضعف بسیار بزرگی را در نوشتتان ایجاد کرده بودید.
3- تا اونجایی که یادمه، اسم کتاب " ارتباط با دنیای مردگان" بود. اما شما ورود به جایگاه لرد سیاه رو در اون کتاب قرار داده بودید. و این کار، ضعف بسیار بزگی بود! همیشه پستی رو که می خوای ادامه بدی، به دقت بخون و قسمتهایی رو که می خوای سوژه برداری کنی، با دقت بیشتری بخون.
4- از بهترین لغات در هر نوشته و هر زمانی استفاده کن. "چشمانی دریده" به معنی چشمان ترسناک است و ما انتظار موجودی خبیث رو از اون چشمها داشتیم. اما در کمال تعجب، آن دو چشم، به چشمانی وحشت زده و در آخر به چشمان الکسا تبدیل شد! تناقض رو دیدی؟!
5- سوژه! به سرعت داستان رو پیش بردی! خیلی زیاد! یعنی میشه گفت، سوژه کمی از بین رفت!
اما در کل برای اولین نوشته، پست خوبی بود.
*نمره ی تو از این نوشته: " ق" . مطمئنا نوشته ی بعدی تو، ف میگیره!
بلید عزیز:
جدا از بعضی قسمت ها، می تونم به جرئت بگم که این یکی از بهترین پستهات بود! واقعا عالی بود.
داستانت دوقسمت داشت که با هم بررسی می کنیم:
قسمت اول داستان، یعنی داستان شینی، به شدت عالی بود! اما ضعف های کوچکی هم داشت:
1- "چاهارمی" اشتباهه، "چهارمی" درسته!
2- جایی دامبلدور راجع به شینی میگه:" درسته بعضی وقتها مثل ابلیس خبیث میشه" ! می دونی، اینجا یه ضعف بزرگ داری. اینکه دامبلدور می خواد به هری بگه که شینی مثل پدرش نیست، فقط یه کم مثل ابلیس خبیث میشه! میبینی چه تناقضی در این قسمت وجود داره! می تونستی این خصلت شینی رو با گفتن لغاتی چون: بدجنس و خشن، توصیف می کردی. اصلا لغت خبیث، برای یک دختر 14 (؟) ساله درسته نیست. من رفتم در فرهنگ عمید، معنی خبیث رو نگاه کردم و دیدم که معانی اون به این صورته: پلید، ناپاک، نجس! دیدی! برای دلداری دادن به هری، استفاده از این لغت دقیقا مصداق این ضرب المثل هست: هر چی رشته کرده بود، پنبه شد! بنابراین از بهترین لغات برای نوشتت استفاده کن.
3- "حدث " هم اشتباهه، باید ینویسی " حدس" !
حالا قسمت دوم:
قسمت دوم هم بد نبود!
فکر کنم با روند داستان مخالف بودی! اما میشه گفت اصلا به پست الکسا کاری نگرفته بودی! مثلا اون سه تا در کتاب بودند! اما عیبی نداره! میدوارم دومرتبه همچین کاری نکنی! اگه این کار رو نکرده بودی، مطمئنا نمرت می شد، عالی، اما حالا....
*نمره ی تو از این پست: " ف" به عنوان فراتر از حد انتظار!
فرد ویزلی عزیز:
جان هر کی دوست دارین! ترو خدا اسم منو با مد بنویسین! ننویسین" انی" بنویسی "آنی!" بابا با شیفت و h مد درست میشه! اینقدر تنبل نباشین دیگه!
فرد ویزلی! از تو انتظار این پستو نداشتم! تو خیلی بهتر از اینها می نویسی! آخه چرا؟!
1- پست بلید رو خونده بودی؟! بلید گفته بود که شینی در خانه ی ریدل ها نیست! پس چرا اونا دوباره به سمت خانه ی ریدل ها رفتند؟!
2- تا جایی که یادمه، تامی یه کلید داشت که همه ی درها رو باز میکرد، چی شد که شد مال تو؟! کلک!
3- سوژه! همیشه سوژه، یه اتفاق نیست! اتفاقایی که روشون کار نشده، کار رو برای نفر بعدی سخت می کنن! اینکه حالا آنیتا یه چیزی میبینه، بدون دادن اطلاعات قبلی، فقط کار رو بر نفر بعدی سخت میکنه!
و در ضمن، سوژه ی بلید رو هم که از بین برده بودی! اما عیبی نداره!
4- اصلا از تو انتظار این پست رو نداشتم! تماما با مابقی پستات فرق می کرد. من فکر میکنم که اینو هول هولکی زده بودی! غزیزم، سعی کن پستی رو با عجله نزنی! باب نون بربری که نمی دن! بنابراین من ازت دلخورم! خواهش میکنم بازم مثل همیشه، پستایی به قشنگی پستای دیگت بزن، با عجله هم ننویس! قبول؟!
آفرین پسر خوب( یا دختر خوب؟!)!
نمره: ض متمایل به ق!
خواهش میکنم ناراحت نشو، فقط برای خودت گفتم، می خوام بازهم به قشنگی همیشه پست بزنی.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------