هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۱۰:۴۶ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
هری جان . به هر حال این موضوع به عنوان یه اشکال در کتاب وجود داره و طبیعیه که بالاخره میشه برای این ناهماهنگی یه دلیلی جور کرد و مطمئنن اگر از رولینگم این مسئله رو بپرسن یه همچین جوابی رو میده .

ولی یادت باشه که دامبلدور گفته بود اون جاسوس وقتی قسمت اول رو شنید از کافه بیرون شد . نه اینکه وقتی قسمت اول پیشگویی رو شنید دستگیر شد . به نظر من اگر منظور نویسنده در کتاب پنجم اون چیزی بود که شما میگفتید حتما باید عنوان میکرد که دستگیر شد .

خوب من برعکس تو فکر نمیکنم دامبلدور پیر خرفت بوده . دامبلدور خیالش از این بابت راحت بوده و به اسنیپ اعتماد کامل داشته . اگر دقت کنی باز در بعضی از کتاب های هری پاترم هری به اسنیپ مضنون بود ولی فکر میکرد که داره اشتباه میکنه اینم یه مورد مثل موردهای قبلیه با این تفاوت که این دفعه هری اشتباه نمیکرد .

دامبلدور همیشه به اسنیپ اعتماد داشته اما یادت نره که ولدمورتم از نظر هوش و قدرت چیزی کمتر از دامبلدور نداشته و اتفاقا اونم به اسنیپ اعتماد داشته . بالاخره حداقل حداقلش اینه که یکیشون اشتباه میکرده دیگه . یا ولدمورت یا دامبلدور یا هر دو !

بنابراین این پیر خرفت بودن نیست . ما تا به حال فکر میکردیم که اسنیپ طرف دامبلدوره ولی ولدمورتم دقیقا همین فکر رو میکرد . وقتی از این جنبه به موضوع نگاه کنی میبینی که واقعا در اینجا پیر و نفهمی معنی نمیده چون اگر تو بگی دامبلدور پیر خرفت نبوده پس حتما ولدمورت پیر خرفت بوده که گول خورده و برعکس !

نقل قول:
هری بهش میگه الان دیده که دراکو در اتاق نیازمندی داشته کاری میکرده و دامبلدور بهش میگه دیگه بسه


اول اینکه دامبلدور همونجور که خودش گفت از موضوع آگاه بوده ولی نخواسته علنی اقدام کنه تا جون دراکو به خطر بیفته .

دوم اینکه به اسنیپ اعتماد کامل داشته و فکر میکرده اون مراقبشه

سوم اینکه به هیچ وجه امکان نمیداده دراکو بتونه موفق بشه .

و باز به نظر من تمام اشکالات این ماجرا زیر سر اسنیپ بوده وگرنه اگر اسنیپ خیانت نمیکرد باز هم این اتفاق نمی افتاد .

----------------------

- ولی اون چفت کننده خیلی خوبیه ، مگه نیست قربان ؟ در ضمن مگه ولدمورت الان باور نداره اسنیپ طرف خودشه ؟... چطوری شما میتونین انقدر مطمئن باشید که اون طرف ماست ؟
دامبلدور لحظه ای هیچی نگفت . به نظر میرسید دارد در مورد چزی تصمیم گیری میکند . آخر سر گفت :
- من به سیوروس اسنیپ اعتماد کامل دارم.

ضمن اینکه در مورد اعتماد دامبلدور به اسنیپ میخواستم بگم جملاتی امثال جمله بالا وجود دارند که نشون میدهد حتی دامبلدورم در مورد تصمیمش کمی متزلزل شده بوده ولی باز به روی خودش نمیاورده .




Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۱:۰۴ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵

Mohsen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۸ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۲۴ دوشنبه ۴ آبان ۱۳۸۸
از کویت
گروه:
کاربران عضو
پیام: 77
آفلاین
من میگم اسنیپ خائن است .
خوب من باید مطلبی رو برای شما بازگو کنم بعد نطرم رو راجب خائن یا وفادار بودن اسنیپ بگم.
دامبلدور از تابلوهای مدیران سابق برای داشتن هم صحبت در مورد هاگوارتز و هم برای کمک در مورد مسائل مورد نظر کند.(این نظر من است)
هری که سعی می کرد لحنش مودبانه باشد با صدایی آرام گفت:
پس قربان شما قطعآ هنوز هم اعتماد....
دامبلدور با بی صبری گفت:
من تا بحال در پاسخ دادن به این سوال با مدارا برخورد کردم. جواب من هنوز تغییر نکرده.
فینیابپس نیگلوس با صدایی کنایه آمیز گفت:
من اینطور فکر نمی کنم.
آلبوس در پایان کتاب پنجم میگه اگر سیریوس مرده تقصیر من است.چرا در واقع هیچ وقت هم دلیل قانع
کننده ای نمیآورد.فقط اینکه اسنیپ به هری درس داده و حقیقت پیشگویی رو نگفته فکر نکنم.
چرا به اسنیپ رو داد که میدونست شوم است و میدونست براش اتفاق ناگواری میفته چرا اگه اعتماد داشت بهش این شغل رو داد که دارندش نمیتونه سال بعد معلم باشه؟ با اینکار اون سال بعد در هاگوارتز حاضر نمی شد.
خوب حالا به مرگ سیریوس میرسیم
اسنیپ در اول کتاب فصل دوم به بلاتریکس میگه که من در سال قبل اطلاعاتی رو به تو دادم که باعث شد سیریوس رو بتونی بکشی.
خوب سیریوس از افرادی بود که در محفل از وجود استیپ ناراضی بود ولی بقیه زیاد نه همه آلبوس رو قبول داشتن و بهش احیترام میزاشتن پس به خاطر آلبوس بهش اعتماد داشتن.
این که به بلاتریکس میگه یک دروغ یا یک نقش بازی کردن نیست.


جهان آنقدر بزرگ نیست که ما تصور می کنیم...جهان آنقدر بزرگ است که ما نمی توانیم تصور کنیم.
آرتور چارلز کلارک


Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۰:۲۸ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۵

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
هیچ کدوم اینایی که گفتی درست نیستن و من قبول ندارم که رولینگ در کتاب ها این سوتی ها رو داده باشه.

مثلا اسنیپ قسمت اول پیش گویی رو شنیده و بعد آبرفورث گیرش انداخته و اونم رفته همون رو به ولدمورت گفته. در کتاب 5 و 6 هر دو به همین صورت هست.

در این مورد در همون تاپیک جواب میدم

در همون استدلال نوشتم که امکان نداره رولینگ 5 کتاب دامبلدور رو اینقدر با هوش و 10 درجه بالاتر از هری نشون بده ولی یهو در کتاب 6 به یه پیر خرفت تبدیل کنه که حتی واقعیت های مسلم رو نمیبینه و چیزایی رو که هری بهش میگه مورد توجه قرار نمیده تا الان در کجای کتاب بوده که چیزایی که هری به دامبلدور گفته توجه نکرده باشه و کجا ها رو دامبلدور احمق بازی دراورده که دفعه دوم باشه
هری بهش میگه الان دیده که دراکو در اتاق نیازمندی داشته کاری میکرده و دامبلدور بهش میگه دیگه بسه
این واضحه که دامبلدور نمیخواد به هری اطلاعات بده و من نمیدونم این مسایل رو چطور میشه توجیه کرد.

من در اون استدلال گفتم که اگه دامبلدور اینطوری خر شده باشه کلا کتاب به فنا رفته و دیگه ارزش خودشو از دست میده و نویسنده هم نشون میده که از مبانی شخصیت سازی کاملا بدون اطلاع هست که یدفعه یه پیر مرد 150 ساله از اوجه هوش به حضیض نفهمی میرسه


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
هری جان منم قبول دارم مسائل زیادی هست که رولینگ از قبل تعیین کرده . مثل نقش اکثر شخصیت ها . بعضی از هدفهای کلی داستان . این که آخر چه بلایی سر هری میاد و خیلی مسائل دیگه .

اما من سر این دو موضوع مطمئنم رولینگ تغییر شیوه داده . یکی تناقص جریان وزارت و دامبلدور یکی هم تفاوت در زمان های انجام شده پیشگویی که به نظر من نشان دهنده تغییر شخصیت اسنیپ هست. مثلا در کتاب پنجم میگه اسنیپ وقتی قسمت اول پیشگویی رو شنید از کافه بیرون شد اما در کتاب ششم تازه آخر پیشگویی وارد میشه و باز مسائل دیگه که البته نقششون از این دوتا کم رنگ تره . اگر خواستی بیشتر توضیح میدم .

در کتاب چهارم و ششم هم در چند جا اشکال هایی بین حرفهای دامبلدور و ولدمورت در دو زمان مختلف وجود دارد . که واقعا مشخصه و نمیشه ازش چشم پوشی کرد . همچنین باز تفاوتهایی که بین کتاب دوم و ششم از نظر محتویات به چشم میخوره . هر دوی اینا خود بحث های خیلی زیاد هستن که واقعا در این تاپیک نمیتونم به طور کامل بهش اشاره کنم .

فقط میتونم بگم رولینگ در مورد هر کدوم از این قضیه ها که خط اصلی داستان رو حفظ کرده در این دو مورد خلاف این کار رو کرده . رولینگ از کتاب پنجم جریان جانپیچ ها رو به میان آورده و در کتاب ششم شخصیت اسنیپ رو عوض کرده .

اگر خواستی بگو من در قسمت سوتی ها و اشکالات میتونم یه متن خیلی کامل تر از این مطالب خلاصه شده ای رو که الان نوشتم رو بنویسم .




Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۱۸:۵۳ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
نقل قول:
منم با توجه به این تجربه میگم اسنیپ خیانتکاره دو جانبه هست . چیزیکه نمیخوام بحثشو وسط بکشم اینه که من میدونم رولینگ در کتاب ششم روششو تغییر داده . تا کتاب پنجم من مطمئن بودم اسنیپ طرف محفله اما در کتاب ششم تنها چیزی که بیش از همه متوجه شدم تغییر شیوه نویسنده هست . و میتونم نتیجه بگیرم که علت این تغییر شیوه دست بردن در شخصیت اسنیپ بوده ، وارد کردن بحث جانپیچ ها و احتمالا کشتن دامبلدور !!


ببین این حرفا نشون میده که شما قبول نداری کل کتاب 15 ساله نوشته شده و تمام خطوط اصلی مشخص هستن.

یا باید قبول داشته باشی که فصل آخر کتاب هفتم در یه گاوصندوق نگه داری میشه یا نه

اگه قبول کنیم که همه دروغ نمیگن و همچین فصلی وجود داره امکان نداره رولینگ بتونه خطوط اصلی رو تغییر بده
هورکارکس و مردن دامبلدور و اینکه اسنیپ طرف ولدمورت یا دامبلدوره و اینکه چه بلایی سر هری میاد همه خطوط اصلی داستان هستن.

امکان نداره رولینگ چیزی رو بتونه تغییر بده یا اینکه اگه چیزی کشف شد بتونه موضوع رو عوض کنه.
خیلیا پیش بینی کرده بودن دامبلدور میمیره و در صدر پیش بینی ها بود و همینطورم شد.
ولی مثلا مرگ سیریوس رو کسی نتونست پیش بینی کنه

هیچ چیزی تغییر نکرده و این تا الانشم اثبات شده امکان نداره رولینگ بتونه یهو فصل اول کتاب اول رو مهم کنه یا ردا رو یک دفعه مهم جلوه بده اگه اون موقع اتفاقی افتاده و نوشته شده تا آخر همون موضوع ثابت باقی میمونه

شما در همین موضوع ردا میبینی که واقعا سوالی وجود داشت و نکته ای بود که این همه آدم متوجه نشده بودن این اثبات میکنه که قدرت منطق و استدلال رولینگ فراتر از ما است

مساله زاویه دید خیلی مهمه
لرد ولدمورت یه موضوع مهم رو اشاره کرده بود و اونم این بود که چطور ملت متوجه شدن ولدمورت به خونه پاتر ها حمله کرده و اونا از بین رفتن؟

در نظر اول ساده به نظر میاد ولی واقعا ساده نیست پاتر ها راز دار داشتن و کسی نمیتونست پیداشون کنه مگه اینکه پیتر پتی گرو لوشو داده باشه

تمام اینها جزو اسرار هستن و بعدا مشخص میشن

من حتی معتقدم با اومدن کتاب هفت هم خیلی چیزا معلوم نخواهد شد و باید منتظر موخره های رولینگ و کتاب هایی بود که در مورد فضای هری پاتر مینویسه مثل کوییدیچ در گذر زمان و غیره


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۱۳:۰۰ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
1- در مورد لو دادن اسنیپ اول اینکه معمولا مرگخوارا از ولدمورت نمیخوان فلانی رو بکشه و دوم اینکه فکر نکنم منظورت این بود که اسنیپ نمیدنست ولدمورت برای چی اون اطلاعات رو میخواسته ؟

و در آخر اینکه خوب شما که همتون بارها میگید اسنیپ خیلی ذهن جوی ماهریه . چرا اون اطلاعات رو به ولدمورت داده ؟ میتونست خیلی راحت بگه نمیدونسته !

2- خوب به نظر من که از اون جملات و همچنین جمله آخر کتاب که برای ارباب ولدی نقل قل گذاشتم اینجور بر میاد که بیشتر اسنیپ برای دامبلدور پروژه رو تعیین کرده . به هر حال برای من این مسئله عجیبه که چرا یهو اسنیپ پای این موضوع رو وسط کشید . حداقل میتونست صبر کنه اونا چنین حرفی بزنن . واقعا که به نظر من ارزش دامبلدور به تنهایی خیلی بالاتر از این نقشه هاست ! ( اونم بدون هماهنگی ) .

3- بله اگر گول زدن اونجوریه که واقعا زیبا گول زده . به هر حال من حرف شما رو قبول ندارم و به گفته های دامبلدور استناد میکنم . در کتاب ششم تا جایی که من میدونم دو قسمت وجود داره که نشون میده دامبلدور دیگه مثل قبل به اسنیپ اعتماد نداره و به نظر من اگر این جملات رو کنار هم بزارییم . کاملا با هم مطابقه !

ضمن اینکه توجه داشته باش دامبلدور اصلا فکر نمیکرده دراکو بتونه موفق بشه و با مرگخوارا به هاگوارتز بیاد . وقتی فکر نمیکرده چطور ممکنه از قبل نقشه کشته شدن خودشو طرح ریزی کرده باشه .

همچنین امیدوارم دیگه این مسئله رو قبول داشته باشی که اگر دامبلدور به غار نرفته بود و اون بلا سرش نیومده بود عمرا اونجوری کشته میشد . و جالب اینه که هیچ ارتباطی بین ورود مرگخوارا و غار هم وجود نداره که بتونی قضیه رو به اون ربطش بگی !

4- چه جالب ! ولی تو چرا به فلیت ویک بیچاره گیر دادی ؟ به نظرت اگر ولدمورت تانکس ، مودی چشم باباقوری ، کینگزلی و لوپین رو بگیره نمیتونه بفهمه که این اسنیپ بوده تمام نقشه هاش رو در وزارت سحر و جادو نقش بر آب کرده ؟

نمیتونم حرفتو مبنی بر اینکه اسنیپ باید به فلیت یک حمله میکرد رو قبول داشته باشم . فوقشم اصلا فرض میگیریم فلیت ویک رو بگیره . به نظر من که در بین این همه اطلاعات اون موضوع یه چیز خیلی بی ارزشه چون اسنیپ در حضور پنج مرگخوار دیگه دامبلدور رو کشته چه چیزی از این مهمتر ؟ فوقش میگه نمیخواستم یه وقت نقشه ها خراب بشه . هر چند که کلا دلیلتو قبول ندارم !

5- موضوع اینه که اگر واقعا حرف شما درست بود و دامبلدور هم میخواست دراکو موفق بشه ( که عمرا فکرشو نمیکرده موفق شه ) دیگه هیچ خطری دراکو رو تهدید نمیکرد . چون اگر دامبلدور میخواست صددرصد خیلی زودتر از اینا موفق میشد و اسنیپم لازم نبود ناراحت باشه .

یادت نره که کلا دو نفر میتونن در مورد دراکو تصمیم بگیرن یکی مدیر مدرسه و یکی هم رئیس گروه ! پس وقتی که دست این دو نفر در یک کاسه باشه دیگه جای نگرانی و ترس نباید باشه . بنابراین اینجانب من دلیلی برای نگرانی اسنیپ نمیبینم !

نقل قول:
- شما نوشتی که اسنیپ به ولدمورت گفته که دامبلدور رو گول زده و منم نوشتم که دامبلدور و اسنیپ اینا رو طرح ریزی کردن


خوب فکر میکنم شما باید به دو قسمت کتاب روجوع کنید که نشون میده دامبلدور و اسنیپ در این یک مورد نقشه نریختن !

اولا که اسنیپ با دامبلدور هیچ هماهنگی نکرده چون خود دامبلدور اون واقعه رو برای هری توضیح داد و فقط گفت که اسنیپ اومد و شدیدا متاسف بود و این شروع عضویت اسنیپ در محفله !

اما قبل از اینکه اسنیپ عضو محفل بشه مرگخوار بوده و بر طبق گفته خودش اون از ولدمورت دستور گرفته بوده که بره پیش دامبلدور و بگه پشیمونه ؛ در صورتی که دامبلدور نگفته که من به اسنیپ گفتم که بره پیش ولدمورت که دوباره برگرده اینجا این خیلی مهمه !

در مورد داخل کار بله منم که میگم اسنیپ خیانتکار دو جانبه هست و تا آخر کتابم به کاراش ادامه میده شما خودتون قبول نمیکنید ! من میگم اسنیپ همونجور که دامبلدور رو کشت بر علیه ولدمورت هم فعالیت میکنه با این تفاوت که پیشگویی رو شنیده و میدونه که این هریه که باید کار ولدمورت رو تموم کنه به همین دلیل به هری آسیب نمیرسونه ! اما نه بخاطر وفاداریش بلکه بخاطر اینکه میخواد ولدمورت رو از پیش رو برداره ! به عبارتی اون میدونه که تا زمانی که کار ولدمورت هنوز تموم نشده اون باید هری رو نگه داره ( امیدوارم این جوابم دیگه قانع کننده باشه )

در مورد خر کردن که از نظر من تا به اینجاش که اینجوری بده . هنوز به کارهای اسنیپ در محفل ققنوس اشاره میکنم و هم اینکه چطور بر ضد دامبلدور کار کرده .

نقل قول:
شما میدونی چرا به این نتیجه رسیدی چون داری از دلیل هر کاری که اسنیپ به نفع سیاها کرده به عنوان نابود کردن دامبلدور و دلیل هر کاری که به نفع سفیدا کرده ( نبردن هری) برای نابود کردن ولدمورت استفاده میکنی و میگی اون میخواد هر دو رو از بین ببره


بله دقیقا همینطوره . اما تجربه به من نشون داده که هر موقع میبینی یه چیزی هماهنگی نداره علتش این نیست که به اون قسمت توجه نشده . حتما یه اشکالی در این بین وجود داره که این قسمت ها با هم هماهنگی ندارن !

منم با توجه به این تجربه میگم اسنیپ خیانتکاره دو جانبه هست . چیزیکه نمیخوام بحثشو وسط بکشم اینه که من میدونم رولینگ در کتاب ششم روششو تغییر داده . تا کتاب پنجم من مطمئن بودم اسنیپ طرف محفله اما در کتاب ششم تنها چیزی که بیش از همه متوجه شدم تغییر شیوه نویسنده هست . و میتونم نتیجه بگیرم که علت این تغییر شیوه دست بردن در شخصیت اسنیپ بوده ، وارد کردن بحث جانپیچ ها و احتمالا کشتن دامبلدور !!!

خود من مطمئنم که اسنیپ به دامبلدور خیانت کرده ولی شاید تا قسمتی به خیانت به ولدمورت شک داشته باشم که سعی میکنم با به یاد آوردن موضوع کتاب پنجم برطرفش کنم ! به هر حال باز هم در مورد ایدم پافشاری میکنم چون میدونم رولینگ گفته تا آخر کتاب هیچ کس نمیفهمه اسنیپ طرف کیه و منم فکر میکنم این ماجرا از اون چیزی که بقیه تشریحش میکنن خیلی پیچیده تره .

نقل قول:
از کجا معلوم بهش حمله کرده باشه؟


از اونجا که خود فلیت ویک بعدش اعتراف کرده چه اتفاقی اونجا افتاده !

نقل قول:
شاید اون روی یکی از جانواری اسنیپ لیز خورده و افتاده باشه.


بله امکانش هست ولی من به شخصه بیشتر احتمال میدم سقف دخمه یه دفعه رو سرش خراب شده باشه !




Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۹:۵۸ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

فایرنزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۵ شنبه ۵ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۸۹
از جنگل ممنوعه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
دوستان شما بايد لحظه اي رو كه اسنيپ ظاهرا با نفرت به دامبلدور نگاه مي كنه رو هم در نظر بگيريد. تو اون لحظه اونا با ذهنخواني مي تونستن با هم ارتباط برقرار ككن. اونا تو همون لحظه به همديگه نگاه ميكردن و همين براي ذهنخواني لازم و كافيه (ارتباط مستقيم چشم در چشم)

پس نيازي به نقشه از قبل تعيين شده نيست. فقط با تله پاتي با همديگه يه نقشه سريع و آني كشيدن.


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?post_id=181728#forumpost181728


Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۷:۱۸ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

مالدبر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
از همونجا که بقیه میایُن
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 319
آفلاین
همتون دچار اشتباهین.
اگه یادتون باشه، دامبلدور نظر هری را در مورد پیشگویی رد میکند. حالا امکان اینهم هست که برای دررفتن از پیمان ناگسستنی راهی باشه.
توجه کنین که اسنیپ و نارسیسا سر چی شرط بستن:
_ قول میدی کمکش کنی؟ تا آخر راه؟
_البته.
دودی پیچید....(حالا بیخیال بقیه ش . برین نگاه کنین)
خوب، نارسیسا و اسنیپ سر این پیمان بستن که اسنیپ به دراکو کمک کنه، خوب، در چه زمینه ای؟ اسنیپ میتونسته تو هرراهی به دراکو کمک کنه. مثلا تو درس دفاع در برابر جادوی سیاه. یادتون باشه اسنیپ کراب و گویل رو مجازات کرده تا نتونن کمک مالفوی کنن. یعنی چیزی درست برخلاف پیمان.
من بازم میگم راههای زیادی ببرای دررفتن از دست پیمان هست.
نقل قول:

4- خوب سوال منو جواب ندادی چرا به فلیت ویک حمله کرده ؟

از کجا معلوم بهش حمله کرده باشه؟ شاید اون روی یکی از جانواری اسنیپ لیز خورده و افتاده باشه.
نقل قول:
همین یه دلیل و کار اسنیپ در این قسمت خیلی مشکوکه و به نظر من حتی با نبردن هری وضع خودشو خراب کرده و تو کتاب هفتم ولدی ازش خواهد پرسید چرا هری رو نیاورده

این اشاره میکنه به نظریه ی بلیز. اسنیپ دامبلدورو کشت تا جاداوگر همتای ولدی از بین بره، هری رو نبرد پیش ولدمروت تا بره جان پیچا رو پیدا کنه. برای همینم کتابو ازش نگرفت تا یکم تو جادوی سیاه سررشته پیدا کنه.
اما اگه بالفرض ولدمورت مرد و هری هم مرد، چی به اسنیپ میرسه؟


I Was Runinig lose


Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۶:۵۳ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۵

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
1- نه بلیز جان دو نفر رو لو داده به ولدمورت دیگه ازش نخواسته که اون دو نفر رو بکشه و باید قبول کرد که اطلاعات در این مورد فقط منحصر به اسنیپ و بلاتریکسه و واقعا مشخص نیست که اسنیپ چطور اونا رو لو داد

2- من کی گفتم اسنیپ برای دامبلدور خط تعیین کرده؟ به نظر من که احتمالا بیشتر بر عکس بوده. ولی در هر حال نظر من اینه که اگه در اون لحظه اسنیپ پیمان نا گسستنی نمیبست حرف های بلاتریکس درست در میومد و اسنیپ نمیتونست کارشو جلو ببره

3- وقتی دراکو به دامبلدور میگه اسنیپ طرف ماست اگه دامبلدورم تایید کنه که بله طرف شماست یا اینکه حرف دراکو رو قبول کنه که همه چی خراب میشه دامبلدور باید نشون بده که خر شده و هیچی نمیفهمه این مساله خیلی واضحه شما اصلا توجه نداری که هر جا که دو نفر صحبت میکنن افراد خیلی بیشتری از اون دو نفر منظور نظر هستن و این حرف ها به گوش ولدمورت هم میرسه که دامبلدور چی گفته و اگه دامبلدور حرفای یه بچه مثل دراکو رو قبول کنه ولدمورت حتما شک میکنه دامبلدور باید نشون بده که اسنیپ اینقدر خوب گولش زده که تا لحظه مرگ هم باروش داشته

4- این حرف ها هم به گوش بقیه میرسه فلیت و ویک که زبون داره خوش بختانه و قدح اندیشه و ذهن خوانی و غیره و غیره هست فرض کن ولدمورت فلیت و ویک رو بگیره و چیزی ازش در بیاد که خلاف اسنیپ رو ثابت کنه. اسنیپ باید در همه حال فرد مورد نظر باشه

5- شما داری از اون جمله فرض میکنی که اسنیپ نگران چیز دیگه ای بوده و من دارم میبینم که پیمان ناگسستنی بسته شده و باید دراکو برنده میشده.

6- شما نوشتی که اسنیپ به ولدمورت گفته که دامبلدور رو گول زده و منم نوشتم که دامبلدور و اسنیپ اینا رو طرح ریزی کردن


بلیز جان من از روی احساس اینا رو نمیزنم بلکه دلایلی که در مقالم نوشتم رو براش هیچ نقض کننده ای پیدا نمیکنم.

برای من اصلا اهمیت نداره که کتاب به کجا میره
مثلا به نظر من باید دید هری پاتر یه جادوگر نسبتا بی خود و بدون نیروی خاصیه که اگه کتاب واقع گرا باشه که تنا کتاب ششم بوده امکان نداره شب بخوابه و صبح پاشه بره با ولدی مبارزه کنه در نتیجه اینجا باید یکی مثل اسنیپ بتونه از داخل کار ولدمورت رو تموم کنه



اون دلایل مثلا یکی اینکه هری رو چرا نکشت هیچ نقیض قانه کننده ای نداره

شما میگی هری مال ولدمورته پس چرا حتی ور نداشت هری رو با خودش ببره اسنیپ برای ولدمورت این بهترین هدیه برای وفاداری اسنیپ محسوب نمیشد؟
چرا داشت کاری میکرد که هری نتونه بیاد دنبالشون؟

همین یه دلیل و کار اسنیپ در این قسمت خیلی مشکوکه و به نظر من حتی با نبردن هری وضع خودشو خراب کرده و تو کتاب هفتم ولدی ازش خواهد پرسید چرا هری رو نیاورده

ببین همه جا گفته شده ولدمورت بزرگترین ذهن خوان است و دامبلدور و ولدمورت بزرگترین جادوگر ها هستن
رولینگ کتابش رو بر طبق منطق نوشته و اصلا از واقع گرایی در شش کتاب عدول نکرده در نتیجه اگه آخرش بیاد بگه هر دو اینا رو اسنیپ خر کرد عملی کاملا بر خلاف واقع گرایی ازش سر زده

شما میدونی چرا به این نتیجه رسیدی چون داری از دلیل هر کاری که اسنیپ به نفع سیاها کرده به عنوان نابود کردن دامبلدور و دلیل هر کاری که به نفع سفیدا کرده ( نبردن هری) برای نابود کردن ولدمورت استفاده میکنی و میگی اون میخواد هر دو رو از بین ببره


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۲۸ ۷:۰۱:۵۶

Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۲۲:۵۲ دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
نقل قول:

بنده میگم اگر پیمان ناگسستنی نمیبست نقشه دامبلدور خراب میشد...و مرگخوارا به اسنیپ شک میکردند که جاسوس دانبلدوره
همینطوریش هم از صحبتهای بلاتریکس میشد فهمید که مرگخوارا به اسنیپ بی اعتمادن


چه جالب باز هم رسیدیم سر جای اول ! اولا که گفتم مرگخوارا اینجوری به اسنیپ شک نمیکنن . ثانیا قول شرف چیزی بود که حتی بلا تریکسم انتظارشو نداشت . نه انتظارشو داشت . نه پیشنهادشو داده بود . اما اسنیپ خودش داوطلبانه این کار رو کرد . برای من جالبه چرا باید داوطلبانه این کار رو کنه ؟

نقل قول:

در ضمن اسنیپ مطمئنا جریان پیمان ناگسستنی رو به دامبلدور گفته بوده
ولی خب رولینگ نمیاد همچین چیزی رو الان تو کتابش بگه
چون بیشتر داستانهای کتاب هفتم لو خواهد رفت


جالبه من میگم توی کتاب به این موضوع اشاره شده شما میگید نشده !

- سعی خودمو کردم دراکو ، پروفسور اسنیپ به دستور من دائم تو رو زیر نظر داشت -
- اون به دستور تو عمل نمیکرد ، به مادرم قول داده بود -
- البته ، این حرفیه که به تو زده ، ولی -
- اون یه جاسوس دو جانبه ست پیرمرد خرفت ، اون برای تو کار نمیکنه، تو فکر میکنی برات کار میکنه !

خودت اون قسمتی که دامبلدور میگه این حرفیه که به تو زده رو دقت کن . دامبلدور داره مخالفت میکنه ! در ادامه حرفش حرف " ولی " بودش که متاسفانه دراکو نذاشت ادامه حرفشو بگه ولی حتما میخواسته به دراکو بفهمونه که داره اشتباه میکنه . من دیگه در این مورد توضیحی نمیدم خودت ببین حق با کیه .

نقل قول:

فکر کنم قشنگ بهت جواب داده باشم
مطمئنا از طریق ولدمورت و علامت شوم خبردار شده بود که به هاگوارتز حمله شده و باید به جبهه مرگخوارا بپیونده....مطمئنا مرگخوارا هم روشهای خاص خودشونو برای ارتباط دارن


من خداییش نمیدونم چطوری تصور میکنی که جوابمو قشنگ دادی
پس خودت داری میگی اسنیپ به نفع ولدمورت به فلیت ویک حمله کرد چون ولدمورت بهش دستور داده بود دیگه ؟ تنها برداشتیه که میتونم از حرفت بکنم هر چند که علامت شوم اصلا برای این کار نیست و باز هم داری اشتباه میکنی !

در هر حال حتی اگر علامت شومم برای این کار باشه باز هم داری اشتباه میکنی . من میگم فلیت ویک رفته توی دخمه ها ! جایی دور از اون همه آشوب و جایی که فقط اسنیپ و فلیت ویک تنها بودن در اینجا چه لزومی داشته اسنیپ به فلیت ویک حمله کنه ؟ من اینو میگم جواب بده . واقعا نمیفهمم چه ربطی به علامت شوم داره !

نقل قول:

در ضمن به نظر من دامبلدور قبلا به اسنیپ گفته بوده که اگر چنین چیزی پیش اومد چه رفتاری داشته باشه
مطمئنا اگر صحنه سازی مرگ دامبلدور نقشه هر دوشون بوده...این صحنه سازی هم موردی نداشته


واقعا چه صحنه سازیه جالبی . دامبلدور در بالای برج اعتراف کرده که اصلا امکان نمیداده دراکو بتونه موفق بشه مرگخوارها رو وارد قلعه کنه . خودش داره اعتراف میکنه اشتباه کرده ! پس چطور میتونه اون صحنه ، صحنه سازی باشه ؟ توجه کن دامبلدور نقشه نریخته بوده مرگخوارا وارد قلعه بشن . خودش گفته اصلا امکان چنین چیزی رو نمیداده !

و در آخر برعکس شما نظر من اینه که دامبلدور از قبل با اسنیپ هماهنگ نکرده .

نقل قول:

برها میتونست هری رو بکشه یا دستگیر کنه و ببره پیش ولدمورت
حتی مانع از شکنجه شدن هری توسط مرگخوارا شد
چنین ادمی هرگز مرگخوار واقعی نبوده و نیست
من بهت پیشنهاد میدم اون قسمتو با دقت بخونی


به به ! واقعا خوشحالم که انگشت گذاشتی روی همون نکته ای که من از دو سه پست قبل انتظار میکشیدم بالاخره پای این موضوع رو وسط بکشی !

خوب اسنیپ خودش گفته که هری برای ولدمورته و خودش میتونه دلیل قانع کننده ای باشه اما نظر من اصلا این نیست !

من میگم که اسنیپ جاسوس دو طرفست ! اسنیپ هم میخواد بر ضد ولدمورت کار کنه و هم دامبلدور . اسنیپ جریان پیشگویی رو شنیده . اسنیپ میدونه که تنها کسی که میتونه ولدمورت رو شکست بده هری پاتره ! برای همین اونو نمیکشه ! چون اگر اونو بکشه عملیات خودشم با شکست روبه رو میشه . اسنیپ بیش از هر کسی میخواد هری رو با ولدمورت رو به رو کنه ! اما نه برای اینکه طرف دامبلدوره . برای اینکه طرف خودشه !

پیشبینی : نظر من اینه که هری با کمک اسنیپ میتونه ولدمورت رو بکشه اما خود اسنیپ بعدش سعی میکنه هری رو بکشه که با دخالت پیتر پتی گرو مواجه میشه و اونم یه بلایی سرش میاد !









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.