فکر کنم تانکس یه سری از نظراتش رو در مورد فیلم در بخش نوشته ها گذاشته.ولی خوب میشه اگه اینجا هم بذاره!
به هر حال من هم می خواستم نظراتم را راجع به فیلم بگویم.اول از همه باید بگویم که این فیلم فیلمی نیست که فقط یک بار آن را ببینی و بعد بتونی روش نظر بدی.چون در این فیلم همه چیز فرق کرده و کلا با دو تای قبلی فرق داره.خود من برای بار اول که دیدم نمی دونستم چی بگم و چی راجع به فیلم فکر کنم.
من اسم شخصیت ها رو می گم چون اسم بعضی از بازیگران رو نمی دونم و حوصله ندارم برم پیداشون کنم
1.به نظر من بازی پروفسور دامبلدور خوب بوده.شاید می تونستند یکی بهتر را پیدا کنند ولی به هر حال ایشون هم خوب بازی کرده.شاید برای بعضی ها قبول این موضوع سخت باشه ولی باید بدونن که ما چون به دامبلدور قدیمی عادت کرده بودیم الان نمی تونیم یکی دیگه رو قبول کنیم.
اگر در کتاب ها دقت کرده باشید دامبلدور علاوه بر متانتی که داره حس شوخی هم داره و همچنین یه حالت دیوانگی...که به نظر من این بازیگر جدید کاملا آنرا به نمایش گذاشته بود.در ضمن خیلی هم با شور و نشاط بود که این باز هم یکی از نکات مثبت می باشد.
تنها چیزی که من زیاد خوشم نیومد طرز لبای پوشیدن دامبلدور بود.از اول تا آخر فیلم همون لباس خاکستری کهنه تنش بود...تو کتاب ها اقلا دامبلدور لباس های خوبی می پوشه ولی چرا اینجا انجوریه من نمی دونم!
2.پروفسور لوپین: اصلا از بازیش خوشم نیومد.لوپین در کتاب ها خیلی مهربان و متواضع هست ولی در این فیلم من چنین حسی بهم دست نداد.خیلی هم غیر دوستانه به نظر می رسید.خصوصا اون موقعی که داشت هری رو که تو راهرو تنها راه می رفت وبعد اسنیپ پیداش کرد سرزنش می کرد همسن جور داشت سرش داد می زد.اگه کارگردانه جلوشو نگرفته بود زده بود هری رو لت و پار کرده بود
قبلا هم به این موضوع اشاره کردم که ایشون اصلا به بازی کردن در این فیلن زیاد علاقه مند نبودند و خیلی بی خیال بود و من این رو از زبون خودش شنیدم.
3.پروفسور مک گونگال:چون من عاشق این شخصیت شدم دلم سوخت که زیاد در این فیلم نقشی رو ایفا نکردند.یعنی فقط یه بار داشت به هری جواب رد می داد که نمی تونه به هازمید بره و صحنه ی بعدیش هم وقتی راجع به سیریوس بلک حرف می زد.همین! اگه دقت کنید می بینید در این فیلم ایشون یه کم شوخ شدن
4.پروفسور اسنیپ: مثل همیشه ایشون بهتر از همه نقش خودش رو ایفا کرد ولی خب متاسفانه ایشون هم در فیلم نقش زیادی نداشت.
5.پروفسور تریلانی: من خیلی از بازی ایشون هم خوشم اومد.واقعا اون حس خل و چل بودن و دیوانگی رو به آدم منتقل می کنه.اون صحنه که صداش دو رگه میشه هم با حال بود...
6.سیریوس بلک:تمام این داستان راجع به زندانی آزکابان بود ولی چیزی که هست ما اصلا زیاد ایشونو نمی بینیم که واقعا جای تاسف داره...حقیقتشو بخواید من نظر خاصی ندارم راجه به اولدمن ولی خب کلا خوب بازی کرده
7.فاج هم خیلی خوب به تصویر کشیده شده بود و اون متردد بودنش را نسبت به همه چیز رو خوب نشون داد...در ضمن لباس هاش هم بهتر از فاج فیلم 2 بود...به عبارتی دیگه قیافش به وزیر بیشتر می خوره الان
8.هری:تو این فیلم به نظرم خیلی بهتر از فیلم های قبلی بازی کرده.یه کم همچین رشد فکری هم کرده...ولی از اون صحنه که هری مثلا داشت گریه می کرد خوشم نیومد.چون دلیلی نداره هری رو بچه ننه نشون بده که به خاطر چندتا حرف گریه کنه
9.هرماینی و رون هم بهتر شده بودند.البته این کارگردان هم دیگه زیادی رومانتیکش کرده بود...یعنی به نظرم فقط همون موقع که هرماینی به رون دست می زنه کافیه...دیگه وقتی باک بیک رو می کشن لزومی نداره که هرماینی رون رو بغل کنه یا مثلا تنها بودن هر دوشون در یک مکان خلوت مثل شیون آوارگان...
10.دراکو مالفوی:این دفعه خیلی خوب بازی کرده بود...اون قلدر بودنش رو هم خیلی خوب نشون دادن...اونجا هم که زخمی میشه هم خیلی خنده دار بود مثل دخترا داشت گریه می کرد...
خب این نظرات من راجع به بازیگرا بود...خوب حالا می رسیم به خود فیلم
11.من از صحنه ی اتوبوس شوالیه خیلی خوشم اومد...به قول تانکس بی خبرگی راننده اتوبوس را هم خیلی خوی نشون دادند...ولی من قضیه این یری که آویزون شده بود رو متوجه نمی شم! ببینم این تو کتاب بود و من یادم نیست یا چی؟!
شخصیت دیگه ای که خنده دار بود برای من، تام بود
البته خود این بازیگر یه کمیدین هست حالا چطوری این نقش رو گرفته من نمی دونم ولی خب حرکات خیلی با مزه ای می کنه خصوصا موقعی که داره به هری چیز تعارف می کنه
12.دیمنتور ها:خیلی خیلی جالب بودند.من نمی دونستم چه طوری می خوام به بیننده ها حالی کنن که وقتی یه دیمنتور نفسی می کشه یه چیزی به جز هوا یعنی همون خاطره های خوش را به درون خود می کشد ولی می بینم که خیلی عالی این کار را کردند.
ولی ایرادی که داشت این بود که بوسه ی دیوانه یاز ها را نشون ندادن و در آخر فیلم فقط همان طور که خاطراتو می کشیدند داشتن سیریوس رو می کشتند.
صدایی رو هم که برای سپر مدافع انتخاب مرده بودن خیلی خیلی خیلی با حال بود...فکر کنم این صدا را هم یه جای دیگه شنیده باشم ولی یادم نیست که چی بوده...ولی صدایی بهتر از اون نمی شد پیدا کرد...خصوصا صحنه ی آخر که هری یه سپر مدافع قوی درست کرد و این موصیقی یا صدا همین جور ادامه داشت خیلی حال کردیم...
فعلا خسته شدم
بعدا اگه شد بقیه شو هم می نویسم
در آخر باز هم می گم این فیلم رو باید چند بار دید تا نظر داد و فقط با نگاه اول نمی شه راجعش چیزی گفت!