دو تا جارو داشت دو تا دیگه هم قرض کرد
(دو تا پا داشت دو تا پا دیگه قرش کرد)
چوب جادوی معلمگله هرکی جادو نشه خله
(چون معلم گله هرکی نخوره خله)
این معجونی است که برای خودم درست کردم
(این آشی است که خودم برای خودم پختم)
چوب جادوی مفت پیدا کند خودش را جادو می کند
(طناب مفت گیر بیاره خودش رو دار میزنه)
جادو جادوگر می آورد
(آب آبادانی می آورد)