ای وای کمرم! آخه چرا من رو یادتون رفت! موندم زیر دست پا! ببین کینگزلی ! واقعا که خیانت بدی کردی! ای نامرد ای ******** ای***********(سانسور شد!)
میرم پشت مودی( مودی ولم کن برا بزنمش! مودی د ولم کن! ای نامردا!)
فاج: من ناامیدم! من می ترسم! حریف نمیشیم!
مودی: همون بهتر که از وزارت افتادی!
من: مودی چیزی گفتی؟
مودی: نه به خدا هیچی! :-D
من: اوکی! من از فاج اعلام حمایت می کنم چون اجازه داده در محافل عمومی من پیژامه بپوشم! اون کینگزلی هیچ وقت این آزادی های مدنی رو نمیده!
کینگزلی: جمش کنین برین بابا! عمرا بتونین اینجا رو پس بگیرین!
سائورون: مخالفم! ا نه منظورم این بود که موافقم!
من: ببین شکلبی جون اون روی من رو بالا نیار ها! خودت برو کنار.....( شیشه نوشابه ای ها میان جلو)... ا منظورم این بود که خوب می تونیم گفتگو کنیم :-D
کینگزلی: نیروهای ارزشی! اینا رو بندازین بیرون! عجله کنین!
نیروها: مودی, دارک , فاج دیگر اثر ندارد ! حکومت کینگزلی همیشه ادامه دارد!
من: مودی موبایلت رو بده بدو!
مودی: بیا! ولی عجله کن که ممکنه یه چند روز نتونیم بشینیم!
من: الو مرلین کجایی؟...... ای بی ادب اون چه صدایی بود! ؟
! .... ا آهان تو توالتی! ... بدو پاشو بیا! عجله کن!... آره اینجا دسشویی داره خیالت راحت.....
الو سلام بروبچز! .... آره بدویین ... راستی سوروس رو هم حتما بیارین... مهمون جناب وزیریم....!
الو تام سلام..... آره اون لیوانت رو یادته می گفتی که شکسته؟ ... آره کاره کینگزلی بوده! ... آره میگه پولش رو نمیدم! ... بدو بیا!
بنگ بونگ دنچ پیشت کیشت دیشت دنگ!
سوروس: آخ جون غذا
مودی: سلام سوروس عزیز جناب وزیر می خوان غذا بدن! اون شیشه نوشابه ها رو میبین؟ اونا رو هم بگیرین جاش یه دونه پرش رو بهتون میدن!
سوروس: جون من؟ بچه ها حمله!
بنگ! تام با دو تا ماهیتابه ظاهر میشه!: شکلبولت! چطور جرات کردی لیوان من رو بشکنی! یووووووهااااااااااااااااااا!!!!!
مرلین: سلام بچه ها خبریه؟
مودی: آره مرلین جون کینگزلی گفته در تمام توالت ها رو تخته کنن!
مرلین: چیییییییییی؟( غیرتی شده) چطور جرات کرده؟ یوووهااااااااااا حمله!
من: ا بروبچز هارپی هالی هد! سلام بچه ها!
بروبچز: سلام دارک چطوری؟ چرا جمع شدین؟ اینجا خبریه؟
من: اره وزیر جدید داره از جين، اليزابت، مورگن، جيسي، سوزان، دانيل، گريفيتز خواستگاری می کنه!
بروبچز: چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ازهمشون!؟ بچه ها حمله! کنین! مگه ناموس نداره این وزیر! بکشیدش!.........
مودی: فاج نمی خوایی یه کاری بکنی؟ اقلا به افراد قبیلت بگو! ا اینکه خونآشام خودمونه!
من: سیس ! یواش! مثلا دشمنه!
مودی: برو بابا! به به خونی جون چطوری :-D موضعت چیه؟ با مایی با بر علیه ما؟
من:( در حالی که دارم یه اسلحه سری از تو ردام در میارم) من رفتم خط مقدم! بچه ها حلام کنین!
خونآشام: این چیه؟ ا بوق ممد بوقی
من: بوق بوق بوق! دیدیریدید دیدیردید! فاج بوق بوق بوق! دیدیریدید دیدیردید فاج!