نقد پست شماره ی 266 کافه محفل ققنوس – پروفسور گرابلی پلنک :پاراگراف بندی مناسب، استفاده از شکلک مناسب، استفاده از علامت ها خوب بود، یه مورد غلط تایپی داشتی و نکته ی دیگه اینکه یکمی، فقط یکمی توی استفاده از "..." تو رول، زیاده روی کرده بودی که خب یکم ظاهر پستت رو بهم ریخته بود.
اما خب من یه موضوع کوچولو رو متوجه نشدم و اون این بود که تدی رو چه حساب میگفت قبلا امتحان کردن؟ همون خواب دیده بوده احتمالا!
اونوخ میگن چرا دو خطه نقد میکنی! باب ماشالا، بزنم به تخته، گوش شیطون کر، چش دشمن کور!، فرزندان روشنایی دارن راه می افتن حسابی!
نقد پست شماره ی 152 بحث های سر میز غذا- دورکاس میدوز:دورکاس عزیز، در اولین نگاه، بیش از حد بودن شکلک های پست شما توجه رو جلب میکنه، شکلکایی که بعضی مواقع احتیاجی به وجودشون نبوده، اشاره میکنم حالا...
مثلا اینجا رو ببین :
نقل قول:
دامبلدور با لبخندی تصنعی گفت :
اشاره کردی که دامبلدور با یه لبخند تصنعی اون دیالوگ رو گفته در حالیکه آخر جمله از شکلک "
" استفاده کردی که شباهت زیادی به یه لبخند تصنعی نداره. شاید به نظر زیاد مهم نیاد اما کلا معنی پست رو بهم می ریزه! یا گذاشتن دو تا"
" یا دو تا"
" پشت سر هم. یا مثلا شکلک "
" هیچ ربطی به جیغ زدن لردولدمورت از درد نداره.(چه نقد پر شکلکی شد!)
کلا بگم، شکلک توی هر پست طنزی لازمه، اما نه اونقدر زیاد که ظاهرش رو خراب کنه و طوری جلوه بده انگار نویسنده برای توضیح داستانش، همه اش به شکلک زدن وابسته شده و خودش قادر به فضاسازی نیست.
بار طنز پستت هم بد نبود، اون قسمت گریه ی مرگخوارا جالب بودش، دلم سوخت براشون!
اما به چندتا نکته توجه نداشتی، مثلا ریموس لوپین به عنوان یه محفلی هرگز از ورد "کروشیو" استفاده نمیکنه حتی در بدترین شرایط! یا لرد ولدمورت هر چقدر هم از محفلی ها بترسه بازم لااقل ظاهرش رو حفظ میکنه و خودش رو تا این حد کوچیک نمیکنه که مثلا به ریموس التماس کنه!
درسته پست شما طنزه اما لازمه به شخصیت اصلی شخصیت های کتاب وفادار بود.
دیگه اینکه برای تاکید تعجب یه شخص، احتیاجی نیس بعد دیالوگش شونصد تا علامت سوال بذاریم، یه علامت تعجب در کنار اون یه علامت سوال، میتونه خشم یا تعجب گوینده ی دیالوگ رو به خوبی نشون بده.
بیشتر پست بزنی کارت بهتر میشه، در این مورد شک ندارم فرزند روشنایی!
نقد پست شماره ی 96 خبرگزاری جادوی سفید- دورکاس میدوز:
خب دورکاس عزیز، خبر عجیب و البته باز هم پر شکلکی بود! ( چه علاقه ای داری به شکلک پسر!
) فک میکنم یه نمونه ی کوچول غلط املایی داشتی،
اگر شکلکا ظاهر پستت رو بهم نمی ریختن پاراگراف بندی خوبت مشخص تر میشد، لحن پستت متغیر بود، گاهی محاوره ای و گاهی کتابی، سعی کن از یه نوع سبک استفاده کنی، ترکیبشون زیاد جالب نمیشه.
یه نکته ی دیگه اینکه از محفلیا انتظار میره احترام پیشواشون رو نگه دارن، نمیگم بگین آلبوس پرسیوال ولفریک برایان و غیره و غیره !
، اما احترام آلبوس دامبلدور باید حفظ شه، کلمه ی "دامبل" ، احترام و اهمیت این شخصیت رو زیر سوال می بره.
هوممم...دیگه چیزی نمیتونم بگم، میدونی خبر ها رو نمیشه مث پست ها نقد کرد...اما کلا همینا مهمترین نکات بودن!
نقد پست شماره ی 488 خانه شماره دوازده گریمولد- ریموس لوپین:طنزت خوب بود، پاراگراف بندیت مناسب بود، فضاسازی نداشتی زیاد اما دیالوگات زیاد بود.
واقعا چیزی نیس که بخوام بهش اشاره کنم...
آها آره ! یه اشتباه خفن داشتی ، "غریق نژاد" نه، "غریق نجات" درستشه!
نقد پست شماره ی 94 محفل به روایت فتح- دیدالوس دیگل:هوممم...پست نسبتا خوبی بود دیدالوس عزیز، البته مشکلایی هم داشت. مثلا پاراگراف بندیش مناسب نبود، شکلک نداشت با اینکه طنز بود، چند تا غلط تایپی هم داشتی.
گذشته از همه ی این ها یه موردی خیلی توجه منو جلب کرد. وسط جنگ آلبوس دامبلدور چرا باید چوبدستیشو بده مودی و خودش با مشت و لگد! به جنگ مرگخوارایی بره که چوبدستی دارن؟
درسته پست شما طنز بوده اما اصن دلیل موجهی برای این عمل دامبلدور وجود نداشته، شما میتونی بگی چوبدستیش شکسته یا گم شده و اون مجبور به استفاده از روش مشنگی شده، اما اینکه چوبش سالم بوده و ازش استفاده نکرده خیلی باورنکردنیه دیه!
به ظاهر پستت اهمیت بیشتری بده.
موفق باشید فرزندان روشنایی!