هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۰:۲۱ پنجشنبه ۷ دی ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
معرفی:

من سارا هستم! سارا اوانز. متولد لندن از خونه بابام! بعد از یه چند سالی که ول گشتیم و توی هاگوارتز هم یه درسی خوندیم و یه سوادی دست و پا کردیم راهی محفل شدیم تا بریم اونجا بعضویم!
آره...من جوان ترین عضو محفل بودم اون موقع!( اینو دیگه از کجات در آوردی؟) خلاصه بعد از چند وقت دوباره دلمون برای هاگوارتز تنگ شد و تصمیم گرفتیم بیاییم دوباره اینجا!
ترم پیش در خدمتتون بودیم اگه دوستان خاطرشون باشه! البته نشد ترم رو در جوار دوستان تموم کنیم ولی خب بهر حال یه چیزایشو بودیم! شما زیاد سخت نگیر....
خلاصه اینکه باید بگم من قبلا دوره هاگوارتزمو تموم کردم...منو اینجوری نگاه نکنید...من از همین مدرسه فوق لیسانس ریاضیات جادویی گرفتم...آره بابا! ما هم یه چیزایی حالیمونه! به جون شما....
عضو تیم کوییدیچ هم هستم...به سختی سپید پرست به طوری که من تا همه سیاه های این سایت رو نفله نکنم از جادوگران نمی رم! آره اوسی...سپیدی عشق است!
خب فکر می کنم همینا کافی باشه...تا بعد که باز هم موقعیتش پیش بیاد آشنا شیم! حالا شما هم خودتو معرفی کن دیگه...اینجوری که نمی شه!


ماگل شناسی مقدماتی : توضیحی کوتاه درباره ماگل ها و تفاوت ماگل ها و جادوگران ، نقص ها و برتری هاشون نسبت به جادوگرها...

خب ماگل ها هم موجوداتی هستن مثل ما...اونها هم آدمن...می خوان زندگی کنن...آرزو دارن به چیزایی که خیلی وقت پیش ما بهشون دست یافتیم دست بیابند....ولی در واقعا ما همه از یه نوع هستیم...فقط اونها یه ذره از ما کمترن...یعنی ما می تونیم کارامون رو زود تر و بهتر انجام بدیم...
ولی خب برتری که دارن اینه که فکر می کنم پتانسیل مغز اونها از ما بیش تره چون اونها از اون مخیله شون بیش تر از ما استفاده می کنن...چیزاهای جدید می سازن و معروف میشن...اما ما چی؟ همه زندگیمون شده کشت و کشتار و ترس و وحشت...اگه من این ولدی رو نصفش نکردم با این زندگی که برای ما ساخته...آخه بگو به شما چه که مردم اینطورین...مردم اون طورین...مثل آدم جادوگرا نمی تونن زندگی کنن...مثالش هم همین ولدی خودمون...فکر می کنه چون چهار تا بی دست و پا دورشو گرفتن و یه چوب خشکم دستشه می تونه دنیا دو تصغیر کنه...اما برادر من اینجا این خبرا نیست...یه مامان بابای هری رو کشتی فکر نکن می تونی همه رو بکشی...جادوگرا آدم میکشن معروف میشن..من تعجبم که چطور هنوز اینقدر ما جادوگر داریم!!
خب یه ذره از بحث جدا شدیم...ماگل ها خوب هستن و خب چون اونا مثل اینکه اول بودن بعد ما ها بوجود اومدیم می تونیم بگیم که ما باید مخفی باشیم...البته همچین هم مخفی نیستیم...خودمون رو بگردید هر نفری حداقل یه دوست ماگل داره...خدا بده برکت....همین دیگه...اونهه یه جورن ما هم یه جور...هرکسی با فرهنگ خودش بزرگ شده.....

جملات زیبا و قصار(!)

1- جرج برنارد شاو : شهادت تنها راهی ست که یک مرد می تواند بی دغدغه مشهور شود!
2- زندگی از خنده دار بودن دست برنمی دارد وقتی مردم می میرند همان طور که چیزی از جدیتش کم نمی شود وقتی مردم می خندند!
3- رابله : دانای بی وجدان هیچ گاه صاحب روحی پاک نخواهد بود!
4- تنها بنایی که هر چه بلرزد بیش تر محکم تر می شود ، دل است!
5- کارل یونگ : تا چیزی را نپذیریم نمی توانیم تغییرش دهیم!
6- مارو الکینز : اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد!
7- فیثاغورس : خشم با دیوانگی آغاز می شود و با پشیمانی پایان می پذیرد.
8- تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی تمام دنیا هستی!
9- زیاده از حد خود را تحت فشار مگذار... بهترین چیزها زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری!
10- مالکم س. فوریی : کسی به حساب می آید که دیگران را به حساب آورد!
11- لرد دیوید سیسیل : نخستین گام به سوی دانایی این است که بدانیم نادانیم!
12- دن مارکی : خوشبختی میان پرده بدبختی هاست!
13- نانسی سیمس : حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه با دیگران مشکن!
14- شکسپیر : باید ترسید...آنگاه که مستبدان مهربان می شوند!
15- شکسپیر : به همه عشق بورز... به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن!
16- دانته : احساس شرم کمتر ، نتیجه گناهی بزرگ تر است!
17- جان کایزل : اگر به حقیقت حال و درد کسی برسیم و علت رفتار او را درک کنیم خطاهای او را خواهیم بخشید!
18- آبراهام لینکلن : کسانی مخالف آزادی دیگرانند که خود لیاقت آزادی ندارند!
19- افلاطون : توقف در زندگی مرگ تدریجی ست!
20- جرج برنارد شاو : مردم همیشه شرایط را برای عدم موفقیت متهم می کنند. من به شرایط اعتقاد ندارم...مردمی که روی زمین اند کسانی هستند که می توانند برخیزند و به دنبال شرایط بگردند و اگر پیدا نکردند آن ها را بسازند!

با تشکر



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۹:۱۶ چهارشنبه ۶ دی ۱۳۸۵

ادوارد بونز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۵ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹
از اینوره!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 475
آفلاین
بخشيد پرفسور يه سوال داشتم(اميدوارم قرصاتونو خورده باشيد ):مي خواستم بدونم تو كشورهاي ديگه هم به ماگل ها، ماگل يا مشنگ يا امثال اينها گفته مي شه
با تشكر بونزز


می تراود مهتاب..


"وقتش رسیده که همه‌ی ما بین چیزی که درسته و چیزی که آسونه، یکی رو انتخاب کنیم."
- پروفسور دامبلدور



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۲ دوشنبه ۴ دی ۱۳۸۵

آلیشیا اسپینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۰۹ شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹
از دروازه آرگوناث
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 157
آفلاین
سلام پرفسور ببخشید دیر کردم
بذارید نفسم جا بیاد الان معرفی میکنم...
اسمم که معلومه آلیشیاست.اولین بارم هست که تو کلاس ماگل شناسی شرکت میکنم.
انگیزم از شرکت تو این کلاس اینه که یه راهی پیدا کنم بتونم حال این همسایمو بگیرم.شما اینجا روش های مبارزه با ماگل ها رو هم یاد میدین؟

جملات زیبایی که بزرگان ماگلی به بشر تقدیم کردند:
والا ما که هرچی از این همسایمون شنیدیم فحش و بد و بیراه بود و بس...ولی چون شما امر فرمودید دیروز رفتم دم خونشون که ازش چند تا کتاب بگیرم از توش جمله پیدا کنم.در زدم وقتی در باز شد بچه کوچیکش از زیر دستم پرید بیرون و آقای همسایه پشت سرش داد زد:قلم پاتو میشکنم پدر سوخته!!!
حالا شما جای من بودید نا امید نمی شدید از این ماگلا؟از قرار معلوم از این جمله ها به هم هدیه میکنن منم موندم بنویسم یا ننویسم!!
سعی میکنم هرچی یادم میاد بنویسم چون به این همسایه دیگه امیدی نیست.

1.خداوندا من نزد خود چیزی دارم که تو در آسمان و زمینت نداری.من تو را دارم و تو هرگز چون خود نخواهی داشت(ویلیام شکسپیر)

2.آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی,بکوش در کمال آنچه هستی باشی.

3.مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم,مهم این است که در چه راستایی گام برمیداریم.

4.تنها معنای زندگی معنایی است که انسان با شکوفا ساختن نیروهای نهفته درونش به زندگی میدهد.

5.هر راهی چه بلند چه کوتاه با یک قدم آغاز میشود.

6.طلب کن,به تو اعطا خواهد شد.جستجو کن, خواهیش یافت.در را بزن, به رویت گشوده خواهد شد.(انجیل)

7.راه را راهبر خود قرار مده,بلکه راهی ناپیموده را آغاز کن و از خود راهی به جای بگذار.

8.آنانکه آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی میدارند,نمی توانند خود از آن بی بهره باشند.

9.نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت.نفس کین است پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نزدیک(م.امید)

10.اگر کسی گلی را دوست داشته باشد که در میلیونها ستاره فقط یکی از آن پیدا شود همین کافیست که وقتی به آن ستاره ها نگه میکند خوشبخت باشد.چنین کسی با خود میگوید:گل من در یکی از این ستاره هاست(مسافر کوچولو)


ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۴ ۲۱:۲۶:۵۵
ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۴ ۲۱:۲۹:۵۲

تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده



تصویر کوچک شده


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۵:۴۸ دوشنبه ۴ دی ۱۳۸۵

سیبل  تریلانیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۷ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۱۷ یکشنبه ۶ تیر ۱۳۹۵
از برج شمالی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 150
آفلاین
معرفی:
نام من سیبل پاتریشیا تریلانی است.37 سال سن و موهایی فرفری دارم.از پوشیدن لباس های رنگارنگ لذت میبرم و ترجیح میدهم همیشه رنگ لباس هایم را با عینک ته استکانی ام ست کنم!!
من نوه ی نوه ی کاساندرا تریلانی غیب گوی مشهور هستم.سی و هفت سال پیش در یک جزیره متروکه در آفریقای جنوبی متولد شدم و به زبان آمبا سومبایی کاملا مسلط هستم.
از همان دوران کودکی متوجه وجود استعدادهای درخشان و بی نظیری در وجودم شدم.گرچه اطرافیانم این استعداد را ندیده میگرفتند ولی این موضوع هرگز باعث ناامیدی من نشد برعکس من را بیشتر متوجه نیروهای غیر قابل کنترل درونم کرد.در سن یازده ساگی نامه ای از هاگوارتزدریافت کردم.احساس کردم استعدادهای بی نظیر من در این مدرسه شکفته خواهد شد.هشت سال در مدرسه هاگوارتز تحصیل کردم .علت طولانی شدن تحصیلاتم به هیچ عنوان بی استعدادی یا کم هوشی من نبود.بلکه حس ششم من به من اخطار میداد که اگر زودتر از هشت سال فارغ التحصیل شوم قادر به پیدا کردن کار نخواهم بود. در سال 1979 پیشگوی مهمی کردم که لرد سیاه خیلی به کشف آن علاقه مند است.همین پیشگویی مهم باعث شد پروفسور دامبلدور پی به استعداد درونی من برای پیشگویی برده و از من برای کار در هاگوارتز دعوت به عمل آورد.حدود شانزده سال صادقانه به تدریس در هاگوارتز پرداختم.همیشه دوست داشتم آغاز سال تحصیلی را با پیشگویی مرگ یکی از دانش آموزان شروع کنم.کلاس درسم در برج شمالی هاگوارتز که محیطی گرم و معطر دارد تشکیل میشد.در سال 1995 توسط دولورس جین آمبریج از هاگوارتز اخراج شدم و بعدها شنیدم که پروفسور دامبلدور یک اسب را جانشین من کرده.البته این موضوع بسیار باعث تاسف من شد ولی هرگز نتوانست من را دلسرد کند..پیشگویی دوم من در ژوئن سال 1994 به وقوع پیوست که از بازگشت لرد سیاه خبر میداد.در حال حاضر در یک مسافرخانه بسیار مجلل نیم ستاره مشغول انجام پیشگویی های خیلی مهم هستم.بسیاری از جادوگران معتقدند من یک حشره خرافاتی و دروغگو هستم ولی من به زودی خلاف این موضوع را به همه جادوگران و دنیای جادو اثبات خواهم کرد.
---------------------------------------------------------------------------
چند جمله زیبا:
+ اگر می خواهی اندوهگین نباشی ، حسود مباش .
+ آنقدر شکست خوردم که راه شکست دادن را آموختم .
+ هیچ کاری برای انسان سخت‌تر از فکر کردن نیست .
+ مردم از ترس شکست می بازند .
+ ترسناک ترین تنهایى خود پسندى است .
+ از آغاز حرفي در ميان نبود . گفتن اين حرف ، حرفي به ميان آورد .
+ آن كه خوشي خود را در رنج ديگران بجويد ، هر گز روي خوشي نمي بيند .
+ بزرگترين نفرين آنست كه همه چيز را تجربه كني .
+ تا تو مرا بد خواهي و خود را نيك ، نه مرا بد آيد و نه تو را نيك .
+ افتادن برگ از درخت نشانه امدن زمستان نيست بلکه نشانه تمام شدن يک عمر است .
+ فهميدن بهتر از دانستن است .
+ هر كس مرتكب اشتباهي نشده، اكتشافي هم نكرده است .
+ کساني که روح نااميد دارند مقصرترين مردم هستند .
+ انسان تنها مخلوقي ست كه نمي خواهد همان باشد كه هست .
+ به هر ناراحتي كوچك خشمگين شدن و به ديگران پريدن ، نشان غرور بي اندازه يا كم عقلي است .
+ آنچه را كه نمي تواني فرموش كني ببخش و آنچه را كه نمي تواني ببخشي فراموش كن.
+ مواظب افكارت باش كه گفتارت ميشود ، مواظب گفتارت باش كه رفتارت مي شود ، مواظب رفتارت باش كه عادتت مي شود ، مواظب عادتت باش كه شخصيتت ميشود و مواظب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود.


ویرایش شده توسط سیبل تریلانی در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۴ ۱۶:۰۸:۴۴


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۳:۵۹ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
با سلام و احترامات***

معرفي:

نام: دنيس
نام خانوادگي: اووووم...بزار فكر كنم....آقا اجازه، ما بي اصل و نسبيم و فاميل نداريم.
شغل: محصل ترم دوم هاگوارتز
سابقه: ترم قبل معلم درس موگل شناسي بودم... خيلي دوسش دارم. و همچنين بهترين دانش آموز هاگوارتز در ترم قبل.
گروه: گروه مهربان و بسيار صميمي ما يعني هافلپاف.
وضعيت خانواده: مادرم ساحره بود و پدرم موگل است. مادرم خيلي وقت پيش فوت كرده. بابام تاجر است. من هم يك خواهر كوچك دارم كه ده سالش است و اسمش هم سندي است.
خصوصيات: يك پسر شر و پر سروصدا كه از پس همه برمياد...درسهاش بد نيست. موهاش مشكي و چشماش قهوه اي است.

توضيحی کوتاه درباره­ی ماگل­ها و تفاوت ماگل­ها و جادوگرها، نقص­ها و برتری هاشون نسبت به جادوگرها و ...


لغت موگل: موگل يا ماگل يا مشنگ يا به قول بعضي از جادوگران هالوها؛ از نظر جادوگران به معني كسي است كه از زندگي هيچ چيزي نميفهمد و از شعور كمتري نسبت به آنان برخوردار است. و به طور كلي سخت، طاقت فرسا و چشم و گوش بسته زندگي ميكند.

تفاوت موگلها و جادوگران: موگلها از هيچ نيروي خارق العاده اي بهره نمي برند و همه كارهايشان بر اساس علم و منطقي است. كارهايشان ساده و بي آلايش است. در حالي كه جادوگران كارهاي عجيب و بدون هيچ اثبات علمي انجام داده و از روي منطق عمل نمي كنند. جادوگران كارها را با چوبدستي و وسيله ي نقليه آنها جارو يا قاليچه پرنده( در شرق ) است. اما موگل ها با دست يا با وسايل مدرن و الكتريكي علمي، كاملآ علمي، كارهايشان را انجام داده و با وسايلي الكتريكي، مكانيكي از جمله ماشين هاي پيچيده از جمله: رؤروئك...سه چرخه...دوچرخه....موتور سيكلت....ماشين...كاميون...تريلي هيجده چرخ....بولدوزر...هليكوپتر...چتر نجات....بالون...هواپيما و....غيره؛ از جايي به جاي ديگر نقل مكان ميكنند. تفاوت بين موگل ها و جادوگران خيلي خيلي زياد است. نميشه همش را ذكر كرد. از ساده ترين مطلبش اين است كه موگل را با ها جمه ميكنند=موگل+ها # ولي جادوگر را با ان جمع ميبندند= جادوگر+ان.

نقص موگل ها: نقص زيادي دارند. مثلآ كارهايي را كه جادوگران به آساني و سريع و بدون دردسر انجام ميدهند. آنها با مشكل و سختي و با سرعت كم انجام ميدهند و به طور كلي از سرعت پاييني برخوردارند. مثلآ براي سفر خيلي طول ميدهند. مثلآ: بليت ميخرند. دسته جمعي سر ساعت مشخص سوار وسيله هايي كه بسيار آهسته راه مي روند، ميشوند. كلي در راه هستند تا به آنجا برسند... . اما جادوگر هر وقت تصميم بگيرد در يك لحظهغيب و ظاهر ميشود و يا از پورتكي استفاده ميكند و ثانيه هايي بعد در مقصدي كه ميخواهد است.

برتري: موگل ها چون جادو بلد نيستند در بعضي از كارها كه با سختي انجام ميدهند بسيار لذت ميبرند و تجربه كسب ميكنند و كشت و كشتار كمتر از دنياي جادوگري است. يعني كشتن با گفتن يك ورد صورت نميگيرد و مردم به اين آساني سياه و كثيف نميشوند.

20 جمله زیبا از بزرگان ماگل

1- گاهي بعضي بركات خدا با شكستن تمام شيشه ها وارد ميشود. ""پائولو كوئيلو""
2- براي رنج نكشيدن، عشق نورزيدن لازم است. ""كوئيلو""
3-چيزي كه ما را جلو ميبرد، توضيحات نيست. اراده ي ما براي پيش رفتن است. ""كوئيلو""
4- ما مسئول جهانيم؛ چون ما خود جهانيم. ""كوئيلو""
5- خدا داروخانه ي خود را در جنگل گذاشت تا همه ي انسان ها سالم بمانند. ""كوئيلو""
6- ابليس در جزئيات سكونت دارد. ""كوئيلو""
7- هر پرسشي كه بتوان دركش كرد، پاسخي نيز دارد. ""كوئيلو""
8- روستاي اوست كه به او قدرت جهاني ميدهد. ""كوئيلو""
9- به خاطر هراس از دست دادن، چه چيزهايي را از دست دادم. ""كوئيلو""
10- تنها پس از آنكه با مسايل پيچيده روبرو شوي، ميتواني مسايل ساده را درك كني. ""كوئيلو""
11- دگرگون كردن آنچه در برون است، دشوار تر از دگرگون كردن چيزي است كه در درون است. ""كوئيلو""
12- ما ميدانيم كه اسرار ما را رها نميكنند؛ پس ياد ميگيريم كه آنها را بپذيريم و با آنها زندگي كنيم.( اين خودش نشون ميده كه يكم موگلها فهميدن كه جادو وجود داره!!!) ""كوئيلو""
13- خاك را هميشه شخم زده، موج را كف آلود، و احساسات را در جنبش نگه دار. سراسر جهان در جنبش است: نميتوانيم باز بمانيم. ""كوئيلو""
14- ما نه فرمانرواي خورشيديم، نه مالك عصر، نه صاحب امواج و نه حتي صاحب نگاره خداوند، چوننميتوانيم مالك خود باشيم. ""كوئيلو""
15- دست خدا همواره راهنماي كسي است كه مؤمنانه راهش را دنبال ميكند. ""كوئيلو""
16- شرافت، شجاعت، اشتغال به كارهاي سودمند و ايمان به خدا، تنها چيزيست كه من به خاطرشان تلاش ميكنم. ""كوئيلو""
17- تنها چيزي كه باعث ميشود من اينجا قورباغه نگيرم؛ اين است كه قورباغه گرفتن در اينجا ممنوع نيست. ""جين وبستر""
18- دشمنم گفت: *دشمن خويش را دوست بدار.* من اطاعت كردم و بر خويش عاشق شدم. ""جبران خليل جبران""
19- اولين انديشه خدا، يك فرشته بود. و اولين كلام او انسان. ""جبران خليل جبران""
20- كمرنگترين قلم جهان، از پر رنگترين حافظه جهان ماندگارتر است.
21- اي كه سوزن ميزني بر قلب خسته....بيا زن مو بشو با چشم بسته. ""منصور مظفر زرگنده""

با تشكر*دنيس*


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۹ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵

old ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۸:۵۶ سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۵
از 127.0.0.1
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 82
آفلاین
معرفی

عرضم به حضور عنبر منبر برادر بودریک بود من کی بیدم؟

اینجانب جناب لرد ولدمورت گنده ارباب همه ی کچل های دنیا در سن 1 سالگی در شب کریسمس به دنیا اومدم ( ببخشید سن رو یه سال بزرگ گفتم ها ولی کادو رو از همتون میگیرم) خلاصه داشتم میگفتم من به دنیا اومدم با یا یه انسان پشمک مانند آشنا شدم که منو به زور برد توی مدرسه ی ارزشی خودش ( همین مدرسه رو میگم ها ) البته اون موقع خرابه بود
( این 5 خط ش) بعد اونجا یهکم تو مدرسه شیطونی کردیم و دامبل رواینقدر اذیت کردیم که همه ی ریش هاش سفید شد بعد اونجا یه مار گنده داشتم که چشم هاش خیلی قشنگ بود ( جون تو) یه غار گنده هم داشتم که بعدا این پسره ی کله زخمی جاش رو پیدا کرد ( من اینو وکشم) بعدش ما یه چیز های هم ساختیم به اسم هروکراکس ( نمیگم چطوری چون دست زیاد میشه) که خیلی خوف بود

بعدش ما یه سری کار های دیگه هم کردیم و خواهیم کرد که برای فهمیدنش باید پول بدی کتاب هری پاتر بخری و بخونی ( بگو من معرفیت کردم تا بهت تخفیف بدن)

حالا میرسیم به بحث شیرین ماگل

اول از همه باید بگم این کلاس کلاس مورد علاقه ی منه ( دو نقطه ایکس)

حالا ماگل چیست

بزرگی گفته خدا ماگول برای شکنجه شدن آفرید ( ماگول همون ماگل است ولی ارزشی تر)

این ماگل یه موجود بیریخت نحس کثیف لجن خونیه ...و .... و میباشد

ولی تفاوت هاش با جادوگران

خوب همهترین تفاوت اینه که ماگول ها جادو بلد نیستن . از برق استفاده میکنن . میرن تو اینترنت با نامحرم چت میکنن . به من هم نمیگن ارباب

وهیچ وقت نباید فراموش کرد یه جادوگر رو هیچ وقت برق نمیگیره ( در مورد چراغ نفتی نظری ندارم)

یه تفاوت دیگه هم بین جادوگران و ماگل ها هست ماگل یه شانس بزرگ آوردن و شخصی به اسم دامبلدور رو نمیشناسن

___________________________________

ویرایش: من تازه الان دیدم باید جمله هم نوشت

1: غربت آن نيست كه تنها باشی فارق از فتنه فردا باشی غربت آنست چون قطره

2:رعايت کپي رايت نشانه ي شخصيت شماست

3:زیباترین منظره ی عمرم یک قطره خون بود بر روی برف سفید

4: آدم های زیبا تو آینه نگاه نمیکنن

5:نفس تو بزرگترین دشمنه توه

6:همیشه یه راهی هست

7: اونی که می‌گه انسان از نسل میمونه، در مورد خودش و اجداد خودش صحبت می‌کن

8:گشتم نبود نگرد نیست

9:اگر مقام ماندنی بود به تو نمی رسی

10:به خدا نگویید خدایا مشکل بزرگی دارم
بلکه
به مشکلتان بگویید ای مشکل من خدای بزرگی دارم

11:این خوب نیست که شما مهم باشید
اما
این مهم است که شما خوب باشید

12:هيچ چيز نيست كه هيچ كس نداند
و هيچ كس نيست كه همه چيز را بداند !!

13:بابا اون سيب رسيده روي ميز رو گاز بزنيد، پوسيد.

14 آدم وقتی دروغ میگه که یه نفعی ازش ببره . اگه دیدی کسی نفعی از حرف هاش نمیبره بدون راست میگه

15: قبل از اینکه دست تو هر سوراخی بکنید چک کنید یه وقت دندون مصنوعی توش نباش


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۴ ۱۳:۲۶:۴۷


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۹:۰۸ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵

بلاتریکس  لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 195
آفلاین
معرفی:
من بلاتریکس لسترنج سالها قبل(حالا چند سالش مهم نیست ) در دهکده زیبای کانزارترکس متولد شدم.همزمان با تولد من درگیری وحشتناکی بین جادوگران سیاه و سفید در گرفت. در این جنگ اجسادتکه تکه شده تعداد زیادی از جادوگران سفیدکشف شدکه بعد از چسباندن تکه ها به هم تعداد جادوگران کشته شده سیصد و هفتادو پنج و نیم نفر اعلام شد..
من همیشه از هاگوارتز متنفر بودم چون به نظر من مدرسه ای که در آن جادوی سیاه آموزش داده نمیشود به درد...چیز..اهم. ..داشتم میگفتم.من هرگز علاقه ای به کوییدیچ نداشتم.چندبار سعی کردم با طلسم کردن بازیکنان کوییدیچ و صدمه زدن به آنها باعث ممنوعیت این بازی در هاگوارتز بشوم ولی به نتیجه نرسیدم.اوقات فراغت و بیکاری خودم رو با کشتن و شکنجه هر موجود زنده ای که در اطرافم قرار دارد میگذرانم.چند بار هم به خاطر این کار مجازات شدم چون در اون لحظه پروفسور دامبلدور و لرد سیاه نزدیکترین موجودات زنده اطراف من بودند .
من سالها قبل از هاگوارتز فارغ التحصیل شدم ولی لرد سیاه معتقد بود چیزی یاد نگرفتم و برای همین منو دوباره ثبت نام کرد.برخلاف تصور بعضی ها به درس ماگل شناسی علاقه زیادی دارم برای اینکه اعتقاد دارم برای بهتر کشتن ماگلها باید اونا رو به خوبی بشناسم و بدونم به چه چیزهایی علاقه دارند .
------------------------------------------------------------
جمله ها:(من بقیه پستها رو نخوندم امیدوارم زیاد تکراری نباشن.)

1-پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری.آن است که بعد از هر زمین خوردن برخیزی.
2-سکوت جوابی غیر قابل پاسخ است.
3-انسان همچون رودخانه است ، هرچه عميقتر باشد آرام تر و متواضع تر است.
4-در دنیا چیزی وجود ندارد که ارزش ناراحت شدن را داشته باشد.
5- کسی که زندگی را بدون مشکلات میخواهد برای خود مشکل بزرگی ساخته است.
6-حرفهای ناگفته میتوانند کوهی ار سوءتفاهم ایجاد کنند.
7-وجدان صدای خداوند است.
8-پرواز کردن به غیر از دوبال شجاعت هم میخواهد.
9-اگر خورشید،گرماو رنگین کمان را میپذیریم باید طوفان،تگرگ و باران را هم پذیرا باشیم.
10-استرحت مداوم روح را خسته میکند.
11-انسان همیشه به سمتی که تکیه کرده می افتد.
12-تا زمین زیر پایت را صاف نکرده ای فکر صعود به قله خوشبختی را از ذهنت دور کن.
13-اگر اولش به فکر آخرش نباشي آخرش به فکر اولش مي افتي.
14-بادها مي وزند، عده اي در مقابل آن ديوار مي سازند و تعدادي آسياب به پا مي كنند.
15-کسی که میخواهد رازی را حفظ کند باید فراموش کند که رازی وجود دارد.
16-هرچه فکر شما بزرگ باشد به همان اندازه به افکار دیگران احترام میگذارید.
17- افتادن در گل و لای ننگ نیست.ننگ این است که در آنجا بمانی.
18-زندگی درخت بایک دانه کوچک آغاز میشود.
19-قلب ما دربرگیرنده همه پاسخهایی است که مغز ما از دیدنشان خودداری میکند.
20-گاهی سختترین کار،تصمیمگیری صحیح است.
(ضمنا پروفسور تا جاییکه من دیدم شما درباره ماگلها تکلیفی نداده بودین و این مورد فقط سرفصل تدریس شما بود.امیدوارم اشتباه نکرده باشم. )



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵

اسلیترین، مرگخواران

ایوان روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۱ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۰۹:۳۸ پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
از سر قبرم
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
اسلیترین
ناظر انجمن
گردانندگان سایت
پیام: 1506
آفلاین
من کیستم!

من جزو خانواده اصیل روزیه و تنها فرزند آلبرت و ماری روزیه هستم.از نظر نسبتی و نسبی و سببی!با خاندان های بلک و لسترنج و مالفوی فامیل میشم.طبق معمول تمام بچه های خانواده های اصیل(غیر از چندتا ناخلف )از همان بچگی به جادوی سیاه علاقه داشتم.اولین جادوی سیاهی که به کار بردم بر روی یک ماگل زاده بود که با چوب جادوی پدرم او را ریز ریز کردم و باعث شدم آن روز یک غذای خوشمزه به نام ماکارونی ماگل داشته باشیم!بعد از آنکه بزرگ شدم به آرزوی قلبی(کدوم قلب؟؟)خودم رسیدم و به دسته مرگخواران لرد سیاه پیوستم.در ان زمان من و باقی مرگخواران روزگار خوشی داشتیم و هر کاری که میخواستیم با ماگل ها و ماگل زاده ها انجام میدادیم.بعد از ناپدید شدن لرد سیاه من به دسته یاران شجاع او پیوسته ام تا او را پیدا کرده و به قدرت برسانیم.اما در حین همین جستجو توسط چند کاراگاه کشته شدم.
اما بعد از صحبت کوتاهی که با نویسنده داشتم( )او را راضی کردم که دوباره به دنیا برگردم تا کماکان به حیات خود ادامه دهم!!

20 جمله قصار!

1-پرنده رفتنی است،پرواز را به خاطر بسپار
2-زندگی و مرگ و دیگر هیچ!(جدیداً ماگلها از این نام به عنوان ضرب المثل استفاده میکنند)
3-انسان حیوان گوشتخواری است که میتواتند فکر کند و روی دوپا به ایستد!
4-تنها عامل موفقیت:کار،کار،کار.
5-ای کاش عظمت در نگاه تو باشد،نه در چیزی که به آن مینگری
6-عشق زندگی را جاودان میکند و تنفر آن را تباه میسازد
7-ساده ترین کارها گول زدن انسان درستکار است(شبیه حرف بارتیموس کراوچ در جام آتش است اما در واقع یک ضرب المثل اسپانیایی است)
8-زندگی صحنه یکتای هنرمندی ما است،هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود،صحنه پیوسته به جا است،خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
9-وقتی کسی تو را آنقدر که تو انتظار داری دوست ندارد معنی اش این نیست که تو را با تمام وجود دوست ندارد.(گابریل خوزه گارسیا مارکز)
10-برای اینکه مظلوم نباشی ظالم باش.
11-دشمن عاقل به از دوست احمق!
12-بر اساس قوانین شرکت مخابرات ایران دسترسی به این سایت امکان پذیر نمیباشد!!
13-دستگاه مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد،لطفاً بعدا شماره گیری فرمایید!
14-دیوانگی عین عقل،و عقل عین دیوانگی است!
15-دروغ مثل جرقه در انبار کاه است
16-پاییز تنهایی طبیعت است.
17-با هر قدمی که از مرگ فرار کنی مرگ دو قدم به تو نزدیکتر میشود.
18-کسی که در جستجوی زندگی جاوان است مرگ را در میابد!(فیلسوفی چینی)
19-کسی که احساس میکند همه چیز میداند هیچ چیز نمیداند.
20-آنکه بیشتر از بقیه میخندد از دیگران غمگین تر است.

اندکی درباره ماگلها:
ماگلها جزو مجموعه بزرگ موجودات زنده هستند.موجوداتی که طور رقت انگیز خود را برتر از دیگر موجودات میدانند.آنها همانند جادوگرها دست و سر و پا و عقل دارند اما چیزی که در آنها یافت نمیشود قوه تخیل و قوه اجرایی جادویی است.آنها سعی کرده اند بدون جادو زندگی کنند و آن را نیز انکار نمایند و در کمال تعجب اندکی نیز موفق بوده اند!


ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۳ ۱۳:۴۵:۱۲


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۰۲ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵

الستور مودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۴ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵
از یک جای دور ولی نزدیک به شما
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 192
آفلاین
من مودی هستم یک جادوگر ، یک چشم و یک پا ندارم ، تمام صورتم جای خاطرات من و جادوگران سیاه است . با تمام ظاهر کج و کوله ام خیلی مهربون هستم مثل بوقی که صدای بلبل میدهد . من استاد دفاع در برابر جادوی سیاه هستم . عضو محفل همیشه پیروز ققنوس ، کاپیتان تیم بوق 1960 که توانست مقام چهارم را کسب کند .
من به چه چیزی معروف هستم به چشمم ، این چشم هر چند هر جایی رو می بینه و خیلی هم بی ناموسه و خجالت هم نمی کشه ولی باعث شهرت دو برابر من شده من به نام مودی چشم باباقوری معروف هستم .

بیست جمله با حال و ارزشی پسند :

1. دوست داشتن آسون است دوست نگهداری سخت است .
2. یک دشمن خیلی زیاده و صد تا دوست خیلی کم .
3. اگر در دینا همه تو را ترک کردن و فکر می کنی آدم احمق و ارزشی هستی بدون راست میگن !
4. هوم اگر یک سگ خواست گازت بگیره تو هم گازش بگیر .
5. آنکه از همه نادان تر است راحت تر است .
6. خطر همیشه در کنار عالمان است و راز های دنیا در دستان آنها .
7. یک ببر رو نقاشی کردن خیلی آسونه ولی درون ببر رو کشیدن خیلی سخته .
8. زندگی یک بازی است ، بازی بدون تکرار و بدون ترمز ، زندگی تو را به ایستگاه مرگ میرساند .
9. کم حرف زدن نشانه روی سایلنت بودن است و زیاد حرف زدن نشانه گوشه ای سونی اریکسون .
10. وقتی بلبلان آواز می خوانند بدانید که این صدای از نوک نیست از قلب است .
11. انسان واقعی کسی است که همیشه ببخشد .
12. خشم یعنی پشک در مصرف آن صرفه جویی کنید .
13. دسترسی به این جمله امکان پذیر نمی باشد .
14. باد بهاری زیبای سوز زمستانی را ندارد .
15. اگر دو تا ایرانی با هم بحث کردن بدون یکیشون خالی بنده و اون یکی هم کر .
16. زندگي آيينه اي است که هر لحظه اش قبله ي ديگريست
17. عيب پاکان زود بر مردم هويدا مي شود موي اندر شير خالص زود پيدا مي شود .
18. بي کمالي هاي انسان از سخن پيدا شود پسته بي مغز چون لب واکند رسوا شود .
19. با عشق زندگي کن نه عشق با تو زندگي کند .
20. جهنم زماني است که شما داراي: اتومبيل آمريکايي، زن بريتانيايي، خانه چيني، غذاي آلماني و حقوق ايراني باشيد. بهشت زماني است که شما داراي: حقوق آمريکايي، خانه بريتانيايي، غذاي چيني، اتومبيل آلماني، و زن ايراني باشيد.

درباره ماگل ها :
آنها بدترین موجودات هستی هستند ، زیرا هیچ وقت سیر نمی شوند ، همیشه تشنه به خون هستند و همیشه کارهایشان را از راه سخت تر انجام می دهند . اون ها شباهتهای ظاهری به ما دارند ولی هیچ وقت مثل ما نیستند ، آنان دنیا را نابود می کنند تا جایی دیگر برای زیبایی نباشد .


تصویر کوچک شده










[b][size=med


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۰:۵۴ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
Introduction

من را چه کسی میشناسد؟ همی جوانی هستم چهارده ساله، زیبا همچون ماه، لطیف همچون ابرهای بهاری، قدی دارم به درازای سرو بهشتی، قلبم پر از تازگی، رویم پر ز لبخند، مویی دارم بلند و سیاه که از بلندی به آبشار و سیاهی به تاریکی اعماق دریا می ماند. پیشانی ام بلند، دماغم قلمی، ابروانم را که دیگر نگو و ببین!... آری! این منم! ملکه افسانه ای قصه های.... ها؟؟ این متن چیه دادین دست من! ای وای من چرا کتاب قصه بچه همسایمونو برداشتم.. عینکمو نزدم به جای دفتر خاطرات کتاب قصه برداشتم... شرمنده استاد فرض کنین من همینم که گفتم! اوکی؟ مرسی!
جدای از شوخی همه منو به ریشم میشناسن.. اصلا مرلین ریشو رو هر جا سراغ بگیرین عکس منو نشون میدن! فقط بعضی دشمنای حسود که چش ندارن ریشای منو ببینن هی انگ به من میزنن میگن فلانی سرانه مصرف آفتابش در سال از سرانه مصرف آفتابه کل دنیا بیشتره! اینا همش چاخانه! پاپوشه!! آخه کدوم عقل عاقلی اینو تایید میکنه؟؟ راستی یه سوالی بوده همیشه در مورد من مطرحه، وقتی من میرم دستشویی ریشمو میزنم تو شلوارم یا تو چاه توالت آویزونه؟


20 جمله

والا من ندانم منظورتون چی بود؟ اما خب همونطور که مستحضرید من روزی چهارصد پونصد تا نامه محبت آمیز و چهارصد پونصد هزار تا نامه فلسفی دارم که اگه حوصله داشته باشین همشه یه دور مرور کنیم؟؟

1- به من نگویید تو، به خودتان بگویید من!
2- هیچ گاه زیر بار حرف زور نروید، چون هیچ چیز سنگینتر از حرف زور نیست.
3- مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه.
4- هر چه میخواهی دیگران در قبال تو انجام دهند تو نیز در قبالشان انجام ده
5- اگه تو یه بیابون گم شدی اصلا ناراحت نباش! اگه تو یه بیابون گم شدی و فهمیدی آفتابه ای که داری سوراخه نگران باش
6- عاقب تخم مرغ دزدی، شترمرغ دزدی است.
7- حقیقت چیزی نیست که نوشته میشود.. چیزی است که میشود پنهان بماند!
8- بدترين و خطرناکترين کلمات اينست: «همه اين جورند». تولستوی
9- از عاجزترين مردم کسي است که نتواند دوست پيدا کند و از او عاجزتر آنکه دوستش را از خود دور کند. امام علی(ع)
10- هرگز در ميان موجودات مخلوقي كه براي كبوتر شدن آفريده شده كركس نميشود. اين خصلت در ميان هيچ يك از مخلوقات نيست جز آدميان. «ويكتورهوگو؛ بينوايان»
11- آنقدر پولدار نیستیم که وسائل ارزان بخریم! «انگلیسیها»
12- وقتی همه با من هم‌عقيده می‌‌شوند تازه احساس می‌کنم که اشتباه کرده‌ام. «اسکار وايلد»
13- حتی ميمونها نيز گاهی از درخت می‌افتند. «ضرب‌المثل‌ژاپنی»
14- آلبرت اینشتین : من هرگز به آينده فكر نمي‌كنم، چرا كه خودش به زودي خواهد آمد.
15- نمی‌توانيم کاری کنيم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما می‌توانيم نگذاريم که روی سر ما آشيانه بسازند. «ضرب‌المثل چينی»
16- بنده آنی که در بند آنی. «ابوسعيد ابو‌الخير»
17- باطن وسيرت مردم را در حين بدبختی آنان می‌توان شناخت. دانیال نبی
18- بزرگترين درس زندگی اينست‌که گاهی احمق‌ها هم درست می‌گويند. «چرچیل»
19- وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغها ميكند پرهايش سفيد ميماند، ولي قلبش سياه ميشود. «مارك تواين»
20- سلاح ها نمادهای ترسند، شجاع آن است که بدون هیچ سلاحی بتواند دشمنان را از پای درآورد! «دارن شان، حماسه دارن شان»


درباره ماگلها:

ماگلها یکی از گونه های انسانی هستند. قدرت نفس کشیدن دارند، راه می روند، دو دست دو پا و دو گوش و دو چشم و ... دارند. تولید مثلشان شبیه تولید مثل جادوگران است. از خاک آفریده شده اند. روحشان با روح ما جادوگرها تفاوت های بنیادی دارد.
ماگل ها احمق های نابغه هستند! بهتر بگویم مغزهای بی مخ!


ویرایش شده توسط مرلین کبیر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۳ ۱:۱۰:۰۷

هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.