بازگشت آمبریج

نام دلورس جین آمبریج برای تمامی جادوگران نامی است آشنا!
دلورس جین آمبریج پس از طی دوران نقاهتی در بیمارستان سنت مانگو دوباره به جامعه جادوگری بازگشت.
وی در مصاحبه ای خصوصی و پشت در بسته به خبرنگار اعزامی گفت:
" من دوباره بازگشتم تا تمامی توطئه ها و کودتا ها رو خنثی کنم.من از هر گونه نیرو و جک و جونوری برای ایجاد امنیت در بین جادوگران استفاده می کنم. اگر لازم باشه برای جلوگیری از کودتاهای زیرزیری...دامبلدور رو از سمتش برکنار می کنم. من اومدم تا امینیت بازگردد."
وی در پایان سخنش این را عنوان کردند:
" مینروای پیر بهتره مواظب باشی من از بچه هات ایرادی نگیرم"
ایشون در خصوص خصوصی سازی زندان ها نیز گفتند:
" پس از پیوستن دیوانه سازها به اون که نباید اسمشو برد، زندان آزکابان زیر نظر شخص من اداره می شه."

این بود گزارشی اختصاصی از بازگشت امبریج.

ستون هنری
امروز هر جا که می ریم می بینیم همه دارند این اهنگ رو زمزمه می کنند
باز دوباره یه روز بد دیگست
من برای تو روباره می عرم
ظرف ها وزباله ها راهی می شوند
اما من خیره به سم هام می مونم.
باصدای تو به اغل می رسم
خودمو به لب اب می رسونم
توی اغله قرار عشق ما
تو .تو باغی؟ ولی من که می دونم
اخه تو خری عزیز دل من
اینو که من الاغم می دونم
...................
حالا دوست داران گروه الاغ های پر پر می تونند خوشحال باشند که این گروه از گروه خواهران عجیب پیشی گرفته و امسال به عنوان گروه برتر انتخاب شده.به همین مناسبت مصاحبه ای داشتیم با لاک پشت چروکیده خواننده این گروه.
س:سلام
ل:سلام
س:فعالیت هنریتون رو از کی شروع کردید؟
ل:یه ماه پیش
س:مشوقتون کی بود؟
ل:همیشه گفتم...(به علت دعواهای انتخاباتی درون سایتی سانسور شد.)
س:برنامه تون برای اینده چیه؟
ل:می خوام یه اهنگ بخونم با عنوان(.....)
س:حرف دیگه ای ندارید؟
ل:بچه ها شبها مسواک بزنند.
س:ممنون

گزارش اختصاصی خبرگذاری جادوی سیاه DANA


امروز در یک اقدام باور نکردی تمام دفاتر آسلام در سرتاسر شهر بسته شد و تمام نیروهای نوشابه ای شهر را ترک کردند. به گزارش خبرنگار ما که موفق نشد وارد ساختمان ستاد کل آسلام شود تمام پنجره های ساختمان تخته شده و درهای ساختمان را آجر گرفته اند... در همین لحظات مردم با ترس و وحشت صحبت از جنگ می کردند. این در حالی است که از ولدمورت هنوز هم خبر دقیقی نیست و چیزی که مسلم است ولدمورت ضعیف شده توانایی هدایت همچنین عملیات های بزرگی را ندارد. چند لحظه بعد اژدهایی سیاه در بالای ساختمان نشست و اژدها سوار شروع به صحبت کرد...زمان صلح به پایان رسیده است... سفید ها ضعیف و فراموش شده اند... سیاه ها زیادی مهربان شده اند...! و خاکستری ها... این خیانت کاران دورو! این جاسوسان دو طرفه دارند همه جا را تصرف نمی کنند...! من دارک لرد اینجا اعلام می کنم که دیگه نمی تونم بنیشینم و این وضعیت رو دنبال کنم! من لباس جنگ خودم رو پوشیدم و سوار بر اژدهای خودم از همینجا به تمام خاکستری ها اعلام جنگ می کنم!زمان اون رسیده که نام جادوگر سیاه و تاریک لرزه بر تن تمام سفید ها و خاکستری ها بندازه! سر اون سالازار اسلیترین خاکستری رو هم از بالای همین برج آویزان خواهم کرد... ای جادوگران سیاه وفادار! از مخفی گاه های خود خارج شوید و در این جنگ با من باشید...

هنوز موضع مشخصی از طرف لرد ولدمورت در این باره اتخاذ نشده است ولی چیزی که مسلم است دارک لرد به عنوان یک جادوگر باستانی بسیار نیرومند و با تجربه دشمنی خطرناک برای خاکستری ها خواهد بود...
همچنین گزارش ها حاکی از محاصره شدن وزارت خانه توسط نیروهای دارک لرد است .... وزیر بی کفایت کینگزلی که در ساحل عاج به سر می برد هنوز هیچ گونه موضع رسمی ای در مقابل این محاصره نگرفته است..

خبرنگار: سلام دوستان عزیز بازم ستون سیاسی پیام امروز و میهمان همیشگی ما استاد فرزانه... یگانه مرد قزوین...
جاسم: یاشاسین!
خبرنگار... بله... استاد جاسم... فوق تخصص بیل شناسی و ارتباطات بین سیاره ای و عضو کمیته فنی * S.E.T.Q.I و سایر
جاسم: من واقعا متشکرم از اینکه من رو به این برنامه دعوت کردین من از همه... خانواده آقای عظیمی.. بروبچز خوب منکرات منطقه 666 و ساندویچ فروشی علی سگ پز نهایت تشکر رو دارم ...
خبرنگار: جناب پرفسور جاسم نظر شما درباره مسائل سیاسی اخیر چیه؟
جاسم: نمیشه یه بارم یه سوال جدید از من بپرسید؟
والا ... ا.... چرا پس آب پرتقال با پارچ نذاشتین جلوی من؟
خبرنگار: بابا مگه تلویزونه...!
جاسم: من این چیزا سرم نمیشه! امکانات ندارین بعدا پشت سر ما حرف می زنین؟!
خبرنگار: اسی .. بپر برو دو تا از مش حسین سن ایچ بخر بیار...
جاسم: حالا بهتر شد... (قلوپ) ... هااااا! والا بگم که اوضاع پیچیدس
خبرنگار: یعنی چطویاس؟
جاسم: یعنی پیچیدس!
خبرنگار: آهان...
جاسم: شوما نگا کنید بحث ما خیلی...
خبرنگار: کجا رو؟
جاسم: پشت گراپی رو! ...
خبرنگار: از اون لحاظ؟
جاسم: دقیقا!
خبرنگار: شما منظور بدی داشتی؟!
جاسم: ببین آقای خبرنگار بس می کنی یا نه؟! بعدا به جرم زدن پست الف: سلام ب: سلام الف: خوبی ب: خوبم دستگیرمون می کنند!
خبرنگار: آهان پس هیچی شما ادامه بدین.. .
جاسم: بله عرض می کردم...
خبرنگار: می فرمودید!
جاسم: در تحقیقاتی که به تازگی روی حرکات ستارگان آسمان قزوین انجام دادم متوجه شدم که سیاه چاله آبرفورث جلوی منظومه تیتان قراره گرفته و اون رو از پشت له کرده!
خبرنگار: ماااااااااااااااااااااااااااااا سیاه چاله آبرفورث؟
جاسم: البته... شخصا نام گذاری کردم چون خیلی به استکبار آبرفورث شباهت داره...!
خبرنگار: ولی سیاه چاله ها که ثابت شده وجود ندارند!
جاسم: شوما زیاد جادوگران تی وی نگا می کنی برادر... خوب نیستش... وقتی من میگم هست یعنی هست فهمیدی! یا با بیل نشونت بدم قدرت سیاه چاله رو؟!
خبرنگار: نه هر چی شما بگین! در ضمن چطور سیاه چاله آبرفورث جلوی منظومه تیتان قرار گرفته و واون از پشت له کرده؟!
جاسم: اه شوما چقدر خنگی! چون در آسمان قزوین قرار دارند کاملا عادیه!
خبرنگار: از اون لحاظ؟
جاسم: باز گیر دادی؟
خبرنگار: نه می عرضودید !
جاسم : بله عرض شود که این اتفاق باعث شده تا اختلالی در کره ماه ایجاد بشه...
خبرنگار: ها چرا؟
جاسم: سوال خوبی بود! چون ماه بالام جان سفید مفیده!
خبرنگار:
جاسم : ... بله این اتفاق باعث شده تا آب بالا بیاد و مواج بشه در نتیجه پاتر که همیشه کنار آب ظرف هارو می شوره نتونه این کارو بکنه و در نتیجه به علت بیماری زز توسط نمید تبعید بشه و نتونه در سایت بیاد
خبرنگار: .... بله... خوب البته!... شما در مورد جادوگران مختلف چه نظری دارید؟
جاسم: والا عرض شود که بنده قبلا گفتم گروه جادوگران کم رنگ از همه اینا بهتره! ولی کلا این حرکت خوبی بود و بنده امیدوارم با هم به شدت مشکل دار بشوند تا ستاد کل آسلام منابع درآمدی جدیدی پیدا کنه!...
خبرنگار: شما درباره رفتن ایلیدان چه نظری دارید؟
جاسم: اعتیاد ...! شما توجه کردید حتی مازامولا معتاد شده؟! من اینجا از برادر کرام به خاطر افشاگری تشکر می کنم...
خبرنگار: آموش!
جاسم: خیر منکرات جادو با همکاری مبارزه مواد مخدر جادو در حال پیگیری این موضوع هستند! ولی کلا بیشتر کاروان های نوشیدنی کره ای در جاده مشهد تردد دارند...
خبرنگار: پیست... پیست... اسی اون شیشه ها رو قایم کن!
جاسم: شوما با من بودی؟
خبرنگار: خیر شما راحت باشید! ....
جاسم: اتفاقا من اصلا راحت نیستم...! چرا اینجا امکانات نداره!یکی بیاد منو باد بزنه! اون شیشه ها چیه؟ آره همونا که اون پشته روشم نایلون کشیدیدن بعدش روزنامه پیچشون کردین بعدش روشون قوطی گذاشتین ..... شیشه نوشابه مخفی می کنید؟ اموال دولتی دفتر آسلام رو می دزدین؟! یاااااااااااااااااا.......
خبرنگار: دوستان متاسفانه آقای جاسم دیگه وقت ندارن با ما محاسبه کنند.... کمککککککککک!!! یکی اینو بگیرههههههه!

جاسم: دهه... اصلا متوجه نیستن...! آخ جون نوشیدنی صدا و سیمایی! نور ممد یه وانت بیار اینا رو بار بزنیم ببریم دفتر...!
=============
search for extraterrestrial qazvinil intelligence*

تحلیل سیاسی به قلم : غضنفر
عنوان : قلعه خاکستری ، ماواگاه میانه روی...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

{ عکس از قلعه خاکستریها }
در زمانی که آتش مخالفت بین دو جبهه سیاه و سفید بالا گرفته بود و ارتش جادوی سیاه در تقابل با محفل ققنوس قرار گرفته بود و رعب و وحشت بیش از نیمی از جامعه را فرا گرفته بود ، البته با توجه به سیاه بودن وزیر ، اتفاقی تاریخی و تاثیر گذار رخ داد! عده ای از جادوگران از همه قشر همه نوع و همه طبقه به سرکردگی مازامولا ، این خبر ساز گذشته و همینطور سالازار اسلایترین راه پر پیچ و خم خود را از بقیه جدا کردند اینگونه خاکستریها را بوجود آوردند!
در آن زمان که چندان هم دور نیست ، عده کثیری از مخالفان چه سیاه چه سفید ، جمع شدند برای برچیدن خاکستریها... آنان میگفتند خاکستری و خاکستریها به جامعه و وضعیت آن لطمه بزرگی میزنند! طبیعتا در کنش را واکنشیست! و واکنش خاکستری ها به طبع شدید بود همچنین برخی از صاحبنطران سیاست هم با خاکستریها موافق بودند! پس خاکستری برجای ماند!
خاکستری ها شروع به فعالیت کردند و نفوذ خود را در جامعه آن روزها مشوش جادوگری آغاز کردند...از اعضای با نفوذ میتوان : کریچر ، سوروس اسنیپ ، گیلدروی لاکهارت و... را نام برد که با فعالیت خود جادوگران را تحت تاثیر قرار داد. این روند ادامه داشت و بر قدرت خاکستریها می افزود! در همین بهبهه عده ای از بیکاران جامعه گرد هم آمدند و گلبهی ها را راه انداختند. این مساله اگر چه با مخافت شدیدی از سوی سران بزرگ سیاه و سفید و در راس آن وزیر نداشت اما با مخالفت خصمانه و سریع خاکستریها روبرو شد . پس رابطه گلبهی با خاکستری ها از همان ابتدا شکراب گشت!
این مسائل خاکستری را کمی تضعیف کرد. در این بین تعدادی از سفید های متعصب زمان ، در حال آماده سازی نقشه هایی برای گلبهی و خاکستری تضعیف شده بودند! و همچنین اختلاف گلبهی و خاکستری بالا میگرفت و این به روند تضعیف پذیری هر دو سرعت قابل ملاحظه ای بخشیده بود. در آن دوره جامعه خاکستریها را پذیرفته بود و رابطه آنها با سفیدان و سیاهان در شرف برقراری بود و خاکستری ها به تثبیت افکار عمومی رسیده بودند...تا اینکه...
تا اینکه آن دسته سفیدان متعصب که هیچ دخلی به بقیه نداشتند وارد عمل شدند و...خاکستری و گلبهی ها با عملیاتی انتحاری و گسترده از میان جامعه پاک کردند! این مساله خشم تمام مردم را برانگیخت و باعث شد که عاملان آن تا مدتی در اذهان عمومی حاظر نشوند! ولی این پایان همه چیز نبود! { این قسمت به دلایلی کوچک نوشته شد! }
بعد از چندی خاکستریها دوباره شروع به کار کردند و اینبار با قوا و تجربه ای بیشتر به کار پرداختند و اینطور که آشکار است اینبار هم صلح طلبند ولی دشمنان را شناخته اند در واقع آنها با بنا کردن دژ شاهزاده مولا در گری لند آماده مقابله با دشمنان هستند! گرچه این کارها میتواند شروعی برای تهاجم از سوی خاکستری ها باشد! بهر حال تا به امروز خاکستریها روابط خوبی را با سفیدان و سیاهان برقرار کردند و کاملا قشری پذیرفته شده اند!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ک. غضنفر.جابری

جادوگران خاکستری قدرت گرفت!

the gray wizards began

جادوگران خاکستری فعالیت خودشو در زمینه ی رول پلینگ و نمایشنامه نویسی شروع کرد و قصد دارد با نمایشنامه نوشتن و در کارهای رول پلینگی شرکت کردن به همه ثابت کنند که قدرتی غیر قابل تصور دارند.!
از تمامی عزیزانی که کارشون به این جادوگران خاکستری مربوط نمیشه تقاضا میشود که دیگر از به وجود آوردن تفرقه بپرهیزند و در تاپیک مخصوص خاکستری از پست های بی مورد زدن و پستهایی که موجب تفرقه میشه بپرهیزند!
با تشکر:gray devil

اطلاعيه ويژه نامه Teen Wizards .

خب پس از زحمتهاي زياد زياد ديگه داريم ميريم به سراغ انتشار ولي يكم كار داريم و داريم دنبال مطلب ميگرديم . كاراي طراحي تماما تموم شده و فقط و فقط به دنبال مطلبيم ، اميدو واريم كه تا يك هفته ديگه كارا تموم تموم بشه و ديگه هيچ كاري نداشته باشيم . و طبق آخرين بحث ما ديگه قرار شد كه فلش باشه . البته اصلا شبيه پارازيت نيست . خودتون مي بينيد ديگه !
خب اين اطلاعيه ما نبود و اطلاعيه ما اينه :
__ ما صفحه اي داريم به اسم صفحه شما كه مطالب و كاراي شما توش چاپ ميشه ، اگر كسي مايل به همكاري هست با ما ميتونه به آي دي deniss_crivy يا age_of_aftabe پي ام بده ! يادتون باشه اگه سفارشات آفتابه داريد از ساعات 12 الي 3 بامداد پي ام بديد ! در بقيه ساعات آي دي متعلق به ويژه نامه Teen Wizards مي باشد ! پس يادتون نره ، اگرم دوست داشتيد مي تونيد به همين آي دي ها ميل هم بديد . ( اگه پي ام توي مسنجر بديد خيلي خيلي بهتره ) ما منتظر مطالب شما هستيم . فقط يه چيزي مطالب بايد جادويي باشند و در حد امكان به صورت طنز باشن . خب بازم تشكر ميكنم __

كرام هروقت اومدي به مسنجر من پي ام بده كار بسيار بسيار فوري !

TEEN WIZARDS
(شما تصور کنید من اون لوگوی تین ویزارد را زدم )

------
سخن سردبیر :

خوب جادوگران نوجوان و جادوگران همیشه نوجوان .. بله با شما هستم آقا .. نه نه اون یکی .. بله پشت سریتون همونیکه آفتابه دستشه.. بله .. شما هم از نظر ما یک نوجوانید ..
خوب ما خیلی خوشحالیم از اینکه فرصتی پیش اومد که بتونیم دور هم باشیم .. مخصوصا" این شب عیدی که الان میدونم همه توی راه سفرید !
ولی خوب فراموش نکنید که هر روز پیام امروز بخرید شاید تو این شمارش ویژه نامه ی TEEN WIZARDS باشه ...
شعر هاتون را برای ما بفرستید حتما" چاپ میکنیم !! البته یک وقت فکر نکنید که ما مطلب کم آوردیم ها !! اصلا" .. اینجا مجله ی خودتونه !!! اگه شاگرد اول شدین .. عکساتونم بفرستین میزنیم پشت ویژه نامه ..
خوب کم کم دیگه دارم حرف کم میارم بقیه ی صفحه را گل و بته بکشین واسمون بفرستین .. جایزه داره !

==========
ببینید دوستان همون روز اول مل رو مورد لطف قرار دادند واسمون شعر فرستادن :

تو که هم درس مایی مرا یاری بده
به همدرسان خود دست وفاداری بده
در جوارم نیست کس تا کپ (COP) زنم از وی
تحقیقی نیست دسترس جانا , تو که داری بده
چون معلم گفت خیز و ده جواب پرسشم
به ندای کمکم ,پاسخ آری بده
وگر گفت او با ما : برگه ها رومیز
به سوالاتش جوابی سرکاری بده
وگر ماندم ناتوان اندر خم یک پرسشی
جوابش را رو ورق به ماضی اخباری بده
دی چنین کردم و دید معلم و گفت مرا:
اگر مردی برگه ای از تقلب عاری بده
اگر خواهی که گیری بیست ای دوست
به آموزگارت,زیرمیزی(ZIRMIZI), قبض خودیاری بده
گر نیست نقدی اندر کفت هرمیا
لاجرم از گرینگاتست چک جاری بده

هرمیون گرنجر 15 ساله از لندن

=======
و اکنون بخش خبری

" تاسیس روبو جادو .. اولین بار در جادوگران "

تهوع امروز اعلام کرد که میخواهد بخش روبو جادو را راه بندازد ... تا با این کار بتونه به جن ها کمک کنه .. مدیر تهوع امروز اعلام کرد که این موسسه قصد داره روبو جادو های کارگر را با جن های خانگی عوض کنه ..و جن ها را آزاد کنه ..
روبو جادو ها سریع تر , کاری تر و به صرفه تر از جن ها هستند و نیازی به غذا ندارند .
مدیر تهوع همچنین اعلام کرد که از همه ی جادوگران دانش پژوه میخواهد که به طور جدی روی روبو جادو ها کار کنند .
در ضمن تهوع قصد داره مسابقات روبوجادو کاپ را در سطح دانش آموزان هاگوارتزی راه اندازی کنه .

هرمیون گرنجر 15 ساله از لندن

خبرگزاری اسنیپ چربابیوس

اسنیپ:چه احساسی دارید؟
کینگ:احساس خوبی دارم!چون به وطنم علاقه مندم!
اسنیپ:با مرلین و افرادش چه برخوردی خواهید داشت؟
کینگ:آنها همان در دستشویی بمانند بهتر است تا اینکه بیایند و مملکت ما را به فساد و تباهی بکشند!!


----
مصاحبه با مرلین
اسنیپ:چه احساسی دارید؟
مرلین:هیچ احساسی!
اسنیپ:
اسنیپ:چه توسعه ای میکنید برای جوانان!
مرلین:هیچ توسعه ای!
اسنیپ:خداحافظ.....بیخیال!
مرلین:من باید برم دستشویی!!
اسنیپ:بفرمایید راحت باشید!