هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱:۵۳ جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۲
#41
1) چرا گل های باغچه پژمرده شده بودند؟ ( با توجه به درس و جانور جدید، جواب داده شود ) ( توضیح کامل، 5 نمره )

چند دلیل میتونه داشته باشه برای این امر که بعضی از اونها مربوط به درس و جانور جدید میشه . من هر دو نوع دلیل رو میارم .

دلیل اول : مار های رنگمار جز موجودات سیاه به حساب میان و به همین دلیل هست که ممکن هست گیاهان رو خشک کرده باشن . همچنین میشه گفت که این مارها با روحیه اطرافیانشون زندگی میکنن و همین باعث میشه که مقدار کمی از روحیه موجودات زنده اطرافشون رو جذب کنن . شاید این مقدار اینقد کم هست که برای یه انسان قابل ملاحظه نباشه اما برای گیاهان اثرات بدی داره و اونها رو خشک میکنه . نکته جالبی در این مورد هست که این مار ها روحیه رو تغذیه نمیکنن بلکه فقط به صورت موقت ازش استفاده میکنن . برای همین بعد از اینکه مارها از کلاس خارج بشن ، گیاهان دوباره زنده میشن و جون میگیرن .

دلیل دوم : وزارت خونه چند تا دیوانه ساز اطراف هاگوارتز آزاد کرده بود چون هری پاتر باز داشت یه سلاح خطرناک به کمک الف دال و دامبلدور میساخت که با وزارت خونه جلوگیری کنه . وزارت خونه که قدرت کافی نداره فرد بفرسته تو هاگوارتز ، دیوانه ساز ها رو فرستاد تا اونها بتونن یه ذره هری رو درگیر کنن تا وقت نکنه سلاح مورد نظر رو بسازه .



2) رنگ های جانور شما به چه شکل بوده است؟( توضیح کامل،به همراه تصویری از دو یا سه رنگ از مار شما، 15 نمره )

ماری که به دست من رسید ، ماده بوده و به همین دلیل رنگ های جالبی عوض کرد . مار های ماده مثل انسان های ماده عادت دارن که به لباس و تیپشون خیلی برسن و مدام آرایش کنن . به همین دلیل بود که حتی از لژ لب های جادویی استفاده کرده بود و نیش هاشون به رنگ های عجیب غریب در اومده بود . رنگ تن بدنش قرمز ، صورتی و بنفش شد و خب چون بنفش رنگ مورد علاقه من هست ، همونطوری نگهش داشتم تا هم خوشگل باشه هم بتونم جلوی بقیه اسلیترینی ها کلاس بذارم که نه تنها یه مار دارم بلکه زیبا هست و بنفشه !


تصویر کوچک شده










3) زهر رنگمار برای چه بیماری مناسب است؟ کامل شرح دهید و درباره ی نوع آن بیماری توضیحی دهید. ( 10 نمره )

به صورت جامع ، کل بیماری ها که رنگ انسان رو میپرونه و سفید میکنه شامل مورد استفاده زهر میشه که رنگ رو به بدن و صورت انسان برگردونه . اما چند تا بیماری دیگه هست که ازش بیشتر میشه استفاده کرد .

1) بر طرف کردن زهر خوردگی توسط بقیه مارها ! زهر این مار ، زهر بقیه مارها در بدن انسان رو از بین میبره . به همین دلیل هست که شکارچی های مار های خطرناک همیشه یه دونه از این مار رو در قفس حمل میکنن . دلیل این کار این هست که زهر این مار فقط تا چند ساعت کاربرد داره و بعد از اون بی اثر میشه . یکی از دلایلی که پروفسور ویلبرت به دانش آموزان اجازه داد مارها رو به خونشون ببرن همین هست که زهر این مار بعد از چند ساعت خود به خود از بین میره .

2)بیماری های پوستی ! همونطور که گفته شد این مار به طرز عجیبی میتونه رنگ پوستش رو تغییر بده هر یک ساعت . برای این اتفاق دلیلی وجود داره و اون هم وجود سلول های زیاد بر روی بدن مار هست که قدرتی زیاد به اون میده و باعث میشه که رنگش عوض بشه . یکی از راه های مبارزه این مار استفاده از همین پوستش هست . با زهر این مار ، که حاوی سلول های سازنده پوستش هست ، بیماری های پوستی رو از بین برد .




پاسخ به: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۰:۴۶ جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۲
#42
1. درون پاتیلی که دم باریک ولدکچه رو میندازه توش، قبل از اینکه گوشت و پوست و خون و استخون ملتو بریزه توش، یه مایع هست که دم باریک میره کنارش و یه کارایی انجام میده که مایع سرخ میشه و جوش میاره! چه کارایی!؟ کامل توضیح بدین! (10 امتیاز)

پیتر میره کنار معجون و خیلی آروم در مورد موارد زیر حرف میزنه تا معجون زودتر آماده شه و لرد بتونه برگرده و همه رو کریشیو کنه .


1)مرگخوارها : در مورد مرگخوار ها که بعد از نابودی لرد همه رفتن تو دفتر توجیحات دامبلدور و روز ها اونجا گذروندن تا راضیش کنن که تو دادگاه بهشون کمک کنه و نجات پیدا کنن . از بوسه های مرگخواران و راز نیاز هاشون با دیوانه ساز ها تو آزکابان و رفتار مهربانه تر اونها به هری پاتر گرفته تا اینکه همشون دارن سعی میکنن خالکوبی نشان مرگ روی دستشون رو از بین ببرن تا وقتی میرن خواستگاری ، بهشون جواب رد ندن همون لحظه . از دیدار های مرگخوار ها تو بیمارستان به خانواده لانگ باتم گفت .

2)خانه ریدل : در مورد وضعیت خانه ریدل و اینکه نجینی از گوشخواری مجبور به گیاه خواری شده و تو خانه ریدل فقط مجبور هست که سبزی جات فاسد موجود رو بخوره . شکنجه گاه ریدل که خیلی وقت بود کسی بهش سر نزده بود و کم کم تبدیل شده بود به دفتر ازدواج جادوگری .

3)آلبوس دامبلدور : آلبوس دامبلدور در دورانی که لرد وجود نداشت به شدت اون رو بد جلوه داد و در مورد تنبل بودنش تو هاگوارتز و انجام ندادن تکالیفش صحبت میکرد . جلسات زیادی با جادوگر تی وی برای ارائه مدرک که تام ریدل یکی از مشتری های خوبش در دفتر توجیهات بوده صحبت میکرد .

در این بین ، از نبودن لرد استفاده کرده و به شدت در مورد قدرت عشق و دوست داشتن بین جادوگران صحبت کرده و کلا جامعه جادوگری تبدیل به یه محیط خانواده پرست و دوستانه شده بود و کسی دیگه از کسی بدش نمیومد و همه عاشق همدیگه بودن .

4)هری پاتر : خب نیازی نیست در مورد کارهای هری پاتر حرفی زده باشه . فقط اسم هری پاتر رو آورد و معجون به شدت شروع به جوشیدن و آماده شدن کرد .



2. نمی خواین از دل ِ جیمز دربیارین یه جوری شورش و بی ادبی امروزتون رو؟ هر جوری! یه چیزی بگین! یه چیزی بگیرین! یه چیزی بکشین! (5 امتیاز)

آقا وایسا ببینم ، چرا ما باید از دل جیمز در بیاریم خب ؟ من که اصلا تو کلاس نبودم و تو منوی مدیریت درگیر بودم و داشتم تو جلسات زیاد منوی مدیریت شرکت میکردم . بعدشم اینکه الان چندمین جلسه ست که موضوع کلاس لرد ولدمورت هست ؟ ما همش فک میکردیم جیمز فردی محفلی هست ولی اینجور که مشخصه خیلی علاقه به لرد و بازگشتش و قدرت مندی و این صحبت هاش داره و همچنین داره به دانش آموزان یاد میده چجوری لرد ولدمورت خودشون رو بسازن و هر خانواده ای یه لرد ولدمورت داشته باشه !

با این حال چون مشخصا استاد ها احترام دارن و باید بهشون احترام گذاشته بشه و خب واضحا لی جردن از حد گذشته و خیلی بی احترامی کرد و دافنه که وقتی از کلاس اخراج شد به جای ناراحتی ، با خوشحالی رفت تو تالار و مشغول کارهای دافولانه خودش شد ، من یه عکس خوب کشیدم و براتون میذارم که لذت ببرید .

در این عکس ، جیمز و یویوش و نهنگ مورد علاقش دیده میشه و خب من فک کردم چی بهتر از یویو و نهنگ برای خوشحال کردن جیمز ؟ به علاوه این شکلک جیغ رو هم پیوست میکنم تا لذت ببرید .

عکس !




3. ولدکچه پوستش قرمز تیره بوده وقتی میره تو پاتیل، چرا وقتی میاد بیرون رنگش پریده؟ (5 امتیاز)

به دلایلی که بالا در سوال 1 گفتم . لرد هیچوقت فک نمیکرد که 10 سال نباشه و این همه کارهایی که براش کشیده هدر رفته باشه . علاوه بر اینکه انصافا ، بین خودمونیم ، شما قضاوت کن . اگر وقتی به وجود میایید اولین قیافه ای که میبینی پیتر پتیگرو باشه ، رنگتون نمیپره ؟

و اینکه اگرم بین این همه جادوگر خوب و فعال جامعه ، هری پاتر کسی باشه که جام آتش رو برده باشه ، نه تنها رنگم میپره بلکه سه چهار تا جان پیچم هم همینجوری نابود میشه .



4. ولدکچه درون پاتیله، شما پای پاتیل وایسادین و میخواین یه ولدک بپزین. غیر از گوشت و پوست و خون و اینا، مجازین چیزای دیگه ای هم بریزین توش. چی میریزین؟ ولدک خروجی تون رو توصیف کنین! (10 امتیاز)

یه مشت مرام و معرفت ! آخه انصافا من ، سوروس اسنیپ ، که اینقد جادوگر بزرگ و خوبی بودم و اون همه زندگی سخت و ناراحتی داشتم و جزء یارانش بودم ، رفته دختر محبوب من رو کشته . خب باو جیمز پاتر رو کشتی دستت درد نکنه ، نه آسیبی به جامعه زدی نه چیزی ازمون کم شد ، اوکی پیشبینی شده باید هری رو بکشی خب اشکالی نداره. بچس دیگه مشکلی نیست که لیلی یه بچه دیگه میاره . چیزی از دست نمیده که . یه فردی که اونجا بود و من دوستش داشتم و این همه اصرار کردم که نکشیش ، پاشدی رفتی همون رو کشتی ؟ آخه این انصافه ؟

دیدین که جواب بی معرفیش رو گرفت و اگر لیلی رو نمیکشت و اون محافظت مادریش در بر نمیگرفت هری رو ، هری کشته میشد و دیگه این همه معطل 7 تا کتاب هم نمیشدیم و لرد به خوبی و خوشی میومد به بقیه ظلم میکرد . من و لیلی هم با هم میرفتیم تو دره سالازار زندگی میکردیم و بچه دار میشدیم و اون بچه ها رو میفرستادیم برای خدمت دو ساله لرد ! حالا چی ؟ به خاطر اینکه لیلی رو کشت من مجبور شدم که بهش خیانت کنم و برم به دامبلدور خدمت کنم و کلی راز و رمز رو برای هری فاش کنم و اون هم از همونا استفاده کنه حالشو بگیره .


ضمنا ، ولدمورت ، دست پیترپتی گرو رو گرفت ، دماغشم میگرفت و یه دماغ جادویی و نقره ای بهش میداد . چیه آخه دماغ نداره آدم شب ها خوابش نمیبره !


ولدک خروجی من ، یه شخص با دماغ خوب و نوک تیز و بزرگ و یه جفت معرفت بود که ولی خب خیلی دور بود برای اینکه برای خودم سودی داشته باشه ، در نتیجه همونجا که به وجود اومد آوداکداوراش میکردم که دوباره بیفته تو همون معجون !





پاسخ به: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۳:۴۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#43
۱) با توجه به پست تدریس، بنظر شما جامعه جادوگری در قبال جامعه مشنگی چه موضعی باید بگیرد؟ به آن ها کمک کند؟ یا دخالتی نکند؟ یا از آن ها مانند جن خانگی استفاده کند؟ توضیح دهید. (۱۵ نمره)

انسان چه جادوگر و چه ماگل ، یک موجود اجتماعی هست و من مطمئنم که این جدایی دو نوع انسان موجود به ضرر هر دو گروه هست . درست هست که مشکلاتی هم در این بین هست ولی منفعتش خیلی بیشتر از این صحبت ها به نظر میرسه . من خوبی های زندگی اجتماعی جادوگران و ماگل ها رو در زیر میارم :

اول )
ممکن هست که همه فکر کنن که جادوگران به کمک جادو خیلی از ماگل ها جلوتر هستن ولی آیا این درست هست ؟ خیر ! ممکن هست که جادوگران بتونن خیلی از کارهای "عملی" رو بهتر انجام بدن ولی آیا به کمک جادو ما میتونیم به مشکلات معنوی هم برسیم ؟ خیر ! همین باعث شده که ماگل ها ، چون جادویی وجود نداره بیشتر روی کارهای اجتماعی برای نیاز های معنویشون کار کنن . همین وجود نداشتن جادو بهشون کمک کرده که در خیلی از عرصه ها بیشتر پیشرفت کنن . برای مثال میتونیم به داشتن وزارت های مختلف در هر ناحیه ( یا همون کشور )اشاره کنیم . آیا یه وزارت سحر و جادو برای کل جهان کافی هست ؟ آیا وزیر و کارمند های وزارت خونه که در لندن زندگی میکنن به مشکلات جادوگران تو کشوری مثل چین آگاهی دارن ؟ امکان پذیر نیست که همه جادوگران رو به لندن بیاریم و همچنین امکان پذیر نیست که جادوگران رو در همه جهان کنترل کنیم و به مشکلاتشون رسیدگی کنیم با وجود فقط یک نهاد .

ماگل ها برای رفع این مشکلات ، در هر ناحیه یک مرجع قرار دادن و به کمک اون مشکلات رو سریعتر و بهتر بررسی و راحتتر میتونن برطرفشون کنن .

حالا مساله اینجاست که آیا ماگل ها بدون مشکل اجتماعی هستن ؟ خیر ! اینجا هست که جادوگران میتونن کمک ماگل ها رو بهشون برگردونن و به کمک جادو بتونن نهاد های بهتری برای کنترل ناحیه های مختلف جهان بر روی کار بیارن . در خیلی از کشور های ماگل ها ما شاهد بی برنامگی و مشکلات بزرگ از طرف نهاد ها هستیم .

در این رابطه مشترک بین ماگل ها و جادوگران ، ما میتونیم که " وزارت سحر جادو و ماگل ها " در تمام جهان به وجود بیاریم و به کمک تجربه های ماگل ها و قدرت جادوگران جهان رو مکانی بهتر برای زندگی بکنیم .

دوم) آیا ما جادوگران راضی هستیم از محل زندگیمون در صورتی که کلی از مکان های زندگی ماگل ها هزاران درجه از ما بهتر هست ؟ آیا خانواده ویزلی از زندگی در بین کوه ها و ناکجاآباد راضی هستن و یا ترجیح میدن در شهر زندگی کنن و جایی که مالی ویزلی هر روز مجبور نباشه آشپزی کنه و بتونن بعضی اوقات به رستوران های مشنگی برن و به راحتی غذا بخورن ؟ آیا جادوگران و ساحره های نوجوان ما که نمیتونن به صورت قانونی جابه جا بشن راضی هستن ؟ باید کلی مسائل جدید مثل ریختن پودر تو شومینه یا گرفتن یه لنگه کفش قدیمی رو انتخاب کنن برای جا به جایی در صورتی که مترو ، تاکسی و هواپیما نیاز های ماگل ها رو تا حد زیادی برطرف میکنه . چرا جادوگران نباید از این مسائل استفاده کنن ؟

علاوه بر اون ، خیلی از جادوگران دارن نیاز زندگی دستی جمعی رو از دست میدن چون از همدیگه خیلی دور زندگی میکنن . چرا نباید برای جادوگران چنین امکانی وجود داشته باشه که هر روز دوستانشون رو ببینن و با اونها بیرون برن و خوش بگذرونن ؟

سوم) ماگل ها از امکانات جادوگران اطلاعی ندارن و نمیتونن ازش بهره ای ببرن در حالی که جادوگران خیلی میتونن بهشون کمک کنن . تصور کنید دیگه نیاز نباشه کسی خونش رو تمیز کنه و دوست جادوگرش میتونه با یه ورد این کار رو براش انجام بده . تعداد دزدی و قتل ها به شدت پایین میاد در جامعه ماگل ها به خاطر اقدامات امنیتی که میشه با جادو انجام داد .


در پایان و برای نتیجه گیری باید بگم که به نظر من مشکلاتی در بین زندگی مشترک جادوگران و ماگل ها وجود داره و برای هر دو گروه باید فرهنگسازی ها و قوانین جدیدی درست بشه تا هر دو گروه بتونن از وجود همدیگه استفاده کنن ولی سوء استفاده ای هم در بین به وجود نیاد . احتمال میدم که در سال های ابتدایی این طرح ، خیلی مشکلاتی زیادی به وجود بیاد ولی همونجور که انسان ها ( چه جادوگر چه ماگل ) ثابت کردن ، انعطاف پذیر هستن و به سرعت میتونن پیشرفت کنن . در نتیجه میتونیم ببینیم که اگر جادوگران به ماگل ها کمک کنن ، این کمک ها یک طرفه نخواهد بود و هر دو طرف سود های زیادی خواهند برد . به همین خاطر هست که من گزینه کمک جادوگران به ماگل ها و بر عکسش رو انتخاب میکنم .



۲) جاهای خالی را با استفاده از کلمات زیر و با توجه به پست تدریس پر کنید.
کلمات: گلابی - هری - مورفین - راست - بزن - چپ - ایستاده - پهن شده - آویزان

_ الادورا بلک به کوری چشم مورفین و هری بهترین دانش آموز کلاس است. (۳ نمره)

طبق صحبت های انجام شده در کلاس ، مورفین جواب درست هست ولی خب از هیچ فرصتی برای کوری چشم هری نباید چشم پوشی کرد .

_ مورفین گانت بر روی چوب لباسی کلاس آویزان بود. (۳ نمره)

پهن شده بود گزینه مناسبی نیست چون مورفین اصلا گوشتی در بدنش نیست که بخواد پهن بشه .

_ پرفسور دالاهوف، دست بزن دارد. (۳ نمره)

توضیح بیشتر نمیدم تا به خاطر مطالعه زیاد تکلیفم ، روی خودم امتحان نکنه پروفسور ! :worry:



۳) سوالات چهار گزینه ای: ( هر سوال ۲ نمره)

۳-۱) کدام گزینه بهتر است؟

الف) گلابی

گلابی میوه ای خوشمزه و مفید برای بدن انسان هست در حالی که مورفین شخصی بدرد نخور ، ساسی مانکن گوش خراش و جواب هیچکدام هیچوقت درست .


۳-۲) مساله: الادورا بلک گفت که جای نوه پرفسور دالاهوف است، حال اگر الادورا 18 سال داشته باشد و دالاهوف از مجذور سن مادر الادورا بلک سه سال بیشتر داشته باشد و سن پدر الادورا بلک انتگرال سن مادر دالاهوف باشد، دالاهوف چند ساله است؟

الف) شصت

نقل قول:
In Harry Potter and the Half-Blood Prince, it is mentioned that "Dolohov" was among Tom Marvolo Riddle's followers when he asked Albus Dumbledore for the Defence Against the Dark Arts position sometime between his graduation from Hogwarts in 1945 and 1970.


با توجه با تحقیق های من در کتابخونه هاگوارتز ، ایشون بین 1945 تا 1970 تحصیلش رو در هاگوارتز به پایان رسونده که خب ازش میشه نتیجه گرفت یه چیزی حدود 60 تا 80 سال سن دارن .


۳-۳) تلفظ درست اسم دافنه چیست؟
الف) دافی

مهم این نیست که تلفظ درست چی هست ، مهم این هست ما چی میخوایم باشه و به نظر من دافی خیلی اسم خوبی میتونه باشه و مفید برای مدرسه و اینکه کلا یا دافی تو کلاس باشه .

آخ ، اوکی فلور نزن تو هم دافی هستی .




پاسخ به: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۱۰ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#44
1.یک عکس از این گیاه به همراه مراحل زندگی تا مرگ این گیاه و شکل ظاهری ان در مراحل زندگی.(10 امتیاز)(اگه خواستید میتونید زندگی یکی از این گیاه ها رو تعریف کنید )

عکس !

همونطور که میبینید زندگی این گیاه در 3 بخش مختلف انجام میشود .

1-این بخش مربوط به رشد جسمی و بزرگ شدن گیاه هست که به مرور 5 سال انجام میشه . این در صورتی هست که بهش برسید و اون مجبور نشه زودتر به مار تبدیل بشه .

2-این بخش زندگی ، گیاه تبدیل به مار شده . جالب اینجا هست که اگر شما از این گیاه به خوبی مراقبت کنید تا هیچوقت تبدیل به مار نشه ، عمر نامحدودی خواهد داشت . در تاریخچه هاگوارتز اومده که سالازار یکی از این گیاه ها در اتاقش داشت و به مدت 230 سال ازش نگه داری کرد و هیچوقت تبدیل به مار نشد .
باید بدونید که زمانی که این گیاه یکبار تبدیل به مار میشه وارد دوره آخر عمرش میشه و اینکه تبدیل به مار شدن فقط یک بار در طول زندگیش میتونه انجام بده .

3-این بخش زمانی هست که گیاه شما تبدیل به مار شده ، غذا خورده و دوباره تبدیل به گیاه شده . گفته شده که مدت زمانش حدود 10 سال هست . یکی از نکات جالب اینه که این گیاه از بزرگی به کوچیکی خودش تبدیل میشه و بعد میمیره که خیلی نکته جالبیه . در نتیجه هر کسی نمیتونه تو جنگل ممنوعه بفهمه که این گیاه جوان هست یا پیر !

----
2.به نطر شما رفتار پروفسور با ویزلی و پاتر درست بود؟ نتیجه ی ان چیست؟(3 امتیاز)

من از پروفسور تشکر میکنم بابت این رفتار و ادامه دادن راه رفتار های اسنیپ گونه من با خانواده این افراد ، هری ، رون و هرمیون ! یکی از اصول کلاس همینه که باید تو سر این دانش آموز ها زد تا روشون زیاد نشه پس فردا بخوان بیان صداشون رو بلند کنن واستون .

---
3.ایا پروفسور هنوز سینگل است؟ مِرید است؟ یا فقط در رلیشن شیپ است؟(2 امتیاز)

من فک میکنم که پروفسور در رلیشن شیپ هستن و اون نمایشی که برگذار شد در اول کلاس فقط برای گمراهی دانش آموزان بود . 2 جلسه قبل ایشون با دوستشون (!) به جزایر قناری رفته بودن و در حال خوش گذرونی و آفتاب گیری بودن و به همین دلیل بود که نتونستن بیان و تدریس کنن که البته من کاملا درک میکنم و بهشون حق میدم .

---
4. مراحل کاشت گیاه تا برداشت گیاه را توضیح دهید.(10 امتیاز)

این گیاه دونه ای عجیب داره که از تخم گذاری های مار مادر که زمانی به وجود اومده به دست میاد . زمانی که مار مادر تخم های مارگونش رو میذاره و بچه هاش به وجود میان ، پوسته تخم ها بعد از مدتی تبدیل به چوب میشن و کم کم به درون زمین میرن . یکی از وظایف هاگرید این بوده که این پوست تخم ها رو برداره و بیاره برای کاشت این گیاه .

چوب رو باید کمی درون زمین قرار بدین و هر یک ساعت بهش آب بدید . بعد از اون باید حتما چند تا تسترال از روش راه برن تا خوب جا بیفته گیاه .

بعد از یک هفته رسیدگی ، گیاه کم کم شروع میکنه به رشد کردن و از زمین در اومدن . این فرآیند 1 هفته طول میکشه و شما نمیتونید زودتر از 1 هفته گیاه رو برداشت کنید چون به احتمال زیاد خواهد مرد .

نکته ای که حتما باید بهش توجه کنید این هست که ممکنه که ماری که از همین تخم به وجود اومده به شما حمله کنه به این دلیل که این گیاه رو ناموس خودش میدونه و وقتی شما برداشتش کردید انگار دارید کارهای بی ناموسی انجام میدید باهاش .

---
5.تدریس این جلسه خوب بود؟ جلسه بعد بهتره چه طور باشه؟(3 امتیاز تشویقی)

کلاس خوب بود و رول نوشته شده بود قشنگ در مورد اتفاقات 2 هفته پیش توضیح داده بود . با این حال من همیشه موافق این بودن که خود استاد در مورد چیزی که داره تدریس میکنه توضیح بیشتری بده .
جلسه بعد لطفا تعداد تکلیف ها رو کمتر کنید .

---
6.خوبین؟ خانواده خوبن؟ (توضیح کامل 3 امتیاز تشویقی)

والا دست رو دلم نذار که الان میزنم زیر گریه ! تمام زندگی و خانواده من لیلی بود که اون هم کشته شد و ...

ملت : بس کن باب 10 ساله سر همین قضیه داری اعصاب مارو میخوری ! :vay:
آیلین پرنس :




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۳:۲۲ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
#45
شما رو بیشتر از 1 هفته هست که ناظر هافل گذاشتم جای مرلین ! خود شما وقتی نگاه نمیکنی به تالارت ببینی ناظر کیه ، انتظار زیادی از دیگران نمیتونی داشته باشی .

موفق باشی .




پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۹:۰۱ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۲
#46
1- چرا مواد خوراکی یکی از مواردی است که مجاز به ایجاد آن نیستید؟(10 امتیاز)

دو دلیل برای این قانون وجود داره که البته باید بگم که بحث های زیادی روش شده :

1-مواد خوراکی اکثرا موجودات زنده یا گیاه که نوعی موجود زنده هست ، هستند و طبق قوانین وزارت خونه به وجود آوردن موجودات جدید با یک ورد غیر قانونی هست چون این باعث میشه که قانون طبیعت بهم بریزه و کل دنیای طبیعی ، جادوگری و ماگلی رو به نابودی بره . این قوانین جزء ، حمایت از موجودات طبیعی هست و میشه از قوانین دیگه مثل نابود نکردن موجودات زنده به صورت تفریحی و قتل دست جمعی نکردن اونها هست .

2-افزایش بیکاری جامعه جادوگری یکی از مسائل مهم و مشکلات اصلی وزارت خونه هست . در حال حاضر خیلی از جادوگران تحصیل کرده هاگوارتز ما نمیتونن کار خوبی پیدا کنن و بیکار هستن . حالا تصور کنید که هر کسی بتونه مواد غذایی خودش رو پدیدار کنه . این باعث میشه که تمام رستوران ها و مکان های فروش غذا و نوشیدنی بیکار بشن چون دیگه کسی به اونها مراجعه نمیکنه و همین باعث میشه که اونها تعطیل بشن و کلی موقعیت کاری از بین بره . وزارت خونه به این نتیجه رسیده که هر کسی تو جامعه باید کاری که مسوولش هست رو انجام بده و اگر همه بخوان به کمک جادو تمام مسائلشون رو انجام بدن ، زندگی جادوگری از حالت اجتماعی به فردی منتقل میشه .

--
3- موجودات زنده و مواد غذایی دو مورد از پنج موردی هستند که طبق قانون مجاز به ایجاد آنها نمی باشید. درباره ی سه مورد دیگر تحقیق کنید. (10 امتیاز)

-آب آشامیدنی :به این دلیل که میزان آب که در زمین وجود داره زیاد میشه و ممکن هست که کل زمین در آب غرق بشه .
-کتاب جادویی : قانون کپی رایت یکی از قوانین مهم وزارت خونه هست و اگر هر کسی بتونه کتابی که میخواد رو ظاهر کنه ، دیگه کسی خرید نمیکنه و این باعث نابودی زندگی نویسنده ها میشه .
- اتفاقات طبیعی : مثل بارون و زلزله که خب مشخص هست چرا غیر قانونی هست .

--
3- چند ورد کاربردی دیگر بیابید و درباره ی آنها توضیح دهید(10 امتیاز)

- Aparecium یا آپارسیوم : باعث میشه که جوهر ناپدید شده پدید بیاد دوباره .
-Avis یا آویس : چند پرنده به وجود میاره که میتونه برای حمله در دوئل هم استفاده بشه ازش . قابل توجه هست که پرنده ها بعد از مدتی نابود میشن در نتیجه ورد غیر قانونی نیست .
-Ferula یا فرولا : باعث میشه که بانداژ به وجود بیاد و زخم کسی رو ببنده .
-Incendio یا اینسندیو : آتش درست میکنه .





پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۳۴ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۲
#47
1- این موضوع در جلسه ی بعدی نیز تدریس شود؟ ( چون جواب این سوال مهمه و مربوط به درسه، براش نمره در نظر گرفته میشه و این نمره به همه ی کسایی که نظر بدن، تعلق میگیره) ( 2 امتیاز)

مساله مهم و جذابی هست بحث های بین آداس و آجاس و از قدیم این بحث ها به ایفای نقش سوژه های خوبی داده . به نظر من سوژه جالبی هست برای پرورش دادن در این کلاس ولی با این حال چون یک جلسه باقی مونده من هنوز معتقدم که تاریخچه وزارت خانه موضوع جالب تری میتونه باشه . با این حال این موضوع هم کمی از اون نداره و در هر صورت ما راضی هستیم از تدریس شما .

--
2- متن نامه ای که بیل ویزلی دریافت کرد چه بود؟ ( 7 امتیاز) و از چه کسی بود؟ ( 3 امتیاز)

نامه از طرف دافنه گرینگراس بود . متن نامه به این صورت هست :

با سلام خدمت استاد و پروفسور بزرگ و خوشتیپ کلاس

من برای دانش آموز نمونه شدن در این ترم نیاز به امتیاز کامل در کلاس شما دارم و در این راه حاضرم هرکاری که از دستم بر میاد برای شما انجام بدم . به عنوان اولین اقدام وزیر دیگر و تام ریدل رو در دفتر توجیحات زندانی کردم تا بعد از کلاس شما بتونید به اونجا برید و یه لذتی ببرید .

باور کنید که من خیلی دانش آموز خوبی هستم و خیلی خوب درس هام رو میخونم ولی چند دوره هست که چون برف اومده روی خونه دوست همسایه خالم اینا مجبور بودم که برم به اونا کمک کنم و من شهرستانی هستم و باید این همه راه برم و بیام و امیدوارم که شما مشکلات من رو بفهمید . اگر تام و وزیر نیاز های شما رو تامین نکردن ، میتونم چارلی و رون ویزلی رو هم گول بزنم و به دفتر توجیحات بکشونم واستون .

با تشکر از تدریس های خیلی خوبتون !


--

3- به نظر شما در طول تاریخ، به ساحرگان بیشتر ظلم شده یا جادوگران؟ مقاله ای در این مورد بنویسید و با دلیل و مدرک اثبات کنید، این مقاله باید بیشتر از 12 خط زوپسی (ینی خط معمولی هنگام نمایش تاپیک) باشد! ( 12 امتیاز)


خب این مساله پیچیده ای هست که واقعا نمیشه جواب 100 درصد درستی بهش داد . همونطور که گفتید در کلاس ، در طول تاریخ هر دو جنس جادوگری به یکدیگر از انواع مختلف ظلم هایی کردن . با این حال چند مورد هست که طرف جادوگران رو کمی بالا میبره که من در پایین بهشون اشاره میکنم .

-شغل یابی : اگر توجه کنید در خانواده های جادوگری ، معمولا این جادوگر هست که به کار مشغول هست و میتونه کار خوب پیدا کنه . از خانواده ویزلی بگیرید تا تعداد کم ساحره ها به عنوان وزیر سحر و جادو و مدیر هاگوارتز . کلا در جامعه جادوگری در بین یک ساحره و جادوگر معمولا جادوگر رو به برای شغل های خوب و مفید جامعه انتخاب میکنه . البته این رو هم باید بگم که شاید دلیل این اتفاق ، فعال نبودن و با انگیزه نبودن ساحره ها در عرصه های جادوگری باشه و به همین دلیل دید کلی جامعه به انتخاب یک جادوگر پیش میره .

-شخصیت های بزرگ : در بین کل شخصیت های معروف و بزرگ که تاثیری در دنیای جادوگری گذاشتن ، چند ساحره به یاد موندن ؟ مرلین ، آلبوس دامبلدور ، لرد ولدمورت ، هری پاتر و غیره ! تقریبا تمام شخصیت های بزرگی که کاری انجام دادن جادوگر بودن و ساحره هایی مثل هرمیون و جینی ویزلی ، آریانا دامبلدور و مرلینا ( زن مرلین ) در حاشیه به این جادوگر ها کمک میکردن و هیچوقت خودشون شخصیت بزرگ و با یاد ماندنی نشدن .

--
4- نحوه ی رفتار یک جادوگر هنگام برخورد با یک ساحره را در طول تاریخ بنویسید! (اعم از نحوه ی برخورد و کلماتی که به کار میبرد تا نحوه ی ایستادن و ...) (3 امتیاز)

در ابتدای آشنایی همیشه قدرت و کنترل رابطه دست جادوگر هست . تصمیم های جمعی رو همیشه اون میگیره و از کلماتی مثل :

-همینه که هست !
-نمیخوای برو اصلا !

وقتی به اواسط دوران رابطه میرسه ، همه چی بر عکس میشه و کم کم تصمیمات به دست ساحره میفته و جادوگر تصمیمی از خودش نمیتونه بگیره :

-عزیزم میخوای بریم هاگزمید امروز ؟
-باشه هر چی تو میخوای ، بگو بریم همون کارو میکنیم .

--
5- نحوه ی رفتار یک ساحره هنگام برخورد با یک جادوگر را در طول تاریخ بنویسید! (اعم از نحوه ی برخورد و کلماتی که به کار میبرد تا نحوه ی ایستادن و ...) (3 امتیاز)

در ابتدای آشنایی ، قدرت رو میده دست جادوگر برای کنترل رابطشون و سعی میکنه تا اونجا که میتونه تو تصمیم گیری ها شرکتی نداشته باشه تا جادوگرش رو ناراحت نکنه و جملاتی مثل :

-من نییییدونم ، هر چا تو میخوای بریم

اما بعدا :

-تو اصلا منو دوست نداری
-تو اصلا به حرفای من گوش نمیکنی !







پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲:۴۳ شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲
#48
چو چانگ :

در مورد اون مساله تو پیام شخصی بهتون جواب دادم .


گروه ها :

من متوجه چیزی که شما میگید هستم و کاملا درکش میکنم . اما ما نمیتونیم ورودی ایفای نقش رو پیچیده تر از این که هست بکنیم . که اول معرفی شخصیت بکنن و بعد بیان تو ایفای نقش و تازه گروه انتخاب کنن . این برای یه تازه وارد خیلی پیچیده میشه . ضمن اینکه چقد وقت نیاز هست که اون شخص همه گروه ها رو بشناسه و اصلا چجوری میشناسه ؟ از طریق رول های تو ایفای نقش که چیز زیادی مشخص نیست . فقط میتونه با اعضا آشنا بشه . این مساله باعث میشه که رقابت سر یه عضو زیاد بشه و مدام با پیام شخصی و این صحبت ها دنبال جذبش باشن که یه مقدار برای یه تازه وارد سنگین خواهد بود .


در حال حاضر هم ، یه عضو تازه وارد میتونه بیاد مثلا تو گریفیندور و بعد از یک ماه اگر دید که مثلا تو راونکلاو میتونه بهتر کار کنه گروهش رو عوض کنه و بره اونجا . همونطور که برای خیلی ها این کار رو انجام دادیم .

برای اینکه ایفای نقش بهم نخوره هم نمیتونیم شخصیت هایی که گروهشون مشخص شده رو بفرستیم گروه دیگه . مثلا جرج ویزلی تو اسلیترین ، فرد ویزلی تو هافلپاف برن اصلا کلا مسخره بازی میشه .

با این حال ، باز اگر پیشنهاد دارید جاش اینجا نیست . لطفا اونها رو تو ویزنگاموت یا نحوه برخورد بنویسید که هم بقیه بتونن نظرات مخالف و موافق بگن و خلاصه به یه نتیجه گیری خوب برسیم .


ممنون




پاسخ به: تابلوی شنی امتیازات
پیام زده شده در: ۱:۵۷ شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲
#49
پروفسور آمبریج به من گفتن که امتیاز ها رو بزنم :

امتیازات جلسه دوم دفاع در برابر جادوی سیاه :


گریفیندور : 52 امتیاز
امتیاز :13

ریـمـوس لوپـیـن : 27 امتیاز
رون ویزلی : 25 امتیاز

راونکلاو : 132 امتیاز
امتیاز :28

پادما پاتیل : 15 امتیاز
فلور دلاکور : 30 امتیاز
چو چانگ : 27 امتیاز
دافنه گرینگراس : 30 امتیاز
لینی وارنر : 30 امتیاز

اسلیترین : 118 امتیاز
امتیاز :30

آدریان پیوسی : 28 امتیاز
مورفین گانت : 30 امتیاز
آنتونین دالاهوف : 30 امتیاز
آیلین پرنس : 30 امتیاز

هافلپاف : 0 امتیاز
امتیاز :0
-


ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۳۰ ۹:۴۷:۴۵



پاسخ به: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱:۵۶ شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲
#50
پروفسور آمبریج به من گفتن که امتیاز ها رو بزنم :

امتیازات جلسه دوم دفاع در برابر جادوی سیاه :


گریفیندور :

ریـمـوس لوپـیـن : 27 امتیاز
رون ویزلی : 25 امتیاز

راونکلاو :

پادما پاتیل : 15 امتیاز
فلور دلاکور : 30 امتیاز
چو چانگ : 27 امتیاز
دافنه گرینگراس : 30 امتیاز
لینی وارنر : 30 امتیاز

اسلیترین :

آدریان پیوسی : 28 امتیاز
مورفین گانت : 30 امتیاز
آنتونین دالاهوف : 30 امتیاز
آیلین پرنس : 30 امتیاز

هافلپاف :

-



----
پروفسور تافتی عزیز ، تکلیف رو خوب انجام داده بودی ولی از مهلتش گذشته بود متاسفانه .








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.